مروری بر عملکرد دولت «اشرف غنی» در مقابل ایران‌ـ۲/ حمایت از گروه‌های تروریستی و فارسی‌ستیزی نظام‌مند

خبرگزاری تسنیم به مناسبت یک‌سالگی فرار رئیس جمهور غربگرای افغانستان، به مرور کارنامه وی درباره چگونگی تعامل و ارتباط با جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.

دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم به مناسبت یک‌سالگی فرار رئیس جمهور غربگرای افغانستان، به مرور کارنامه وی درباره چگونگی تعامل و ارتباط با جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.

شش محور «همسویی با سیاست‌های عربستان سعودی و ضدیت با ایران»، «حمایت و تقویت گروه‌های تروریستی مخالف ایران»، «فارسی‌ستیزی نظام‌مند»، «ایجاد تنش در روابط کابل و تهران»، «عدم امضای پیمان جامع راهبردی علی‌رغم تلاش طرف ایرانی» و «ادعای نفت در برابر آب»، موضوعاتی است که به مناسبت سالگرد فرار اشرف غنی از کابل، طی چند گزارش تقدیم خوانندگان تسنیم می‌شود.

در دومین بخش از این «پرونده ویژه»، به حمایت دولت اشرف غنی از گروه‌های تروریستی مخالف ایران و فارسی‌ستیزی دولت وی پرداخته شده است.

1. حمایت و تقویت گروه‌های تروریستی مخالف ایران

جدای از اتخاذ سیاست‌های آشکار تقابلی با ایران، حمایت از گروه‌های تروریستی مخالف جمهوری اسلامی به صورت پیدا و پنهان، برنامه دیگر دولت اشرف غنی در دشمنی با تهران بود.

پس از اعلام مرگ ملا محمد عمر، رهبر و بنیانگذار طالبان در مرداد سال 1394، رهبری این گروه را ملا اختر محمد منصور برعهده گرفت، اما ملا عبدالمنان نیازی و تعدادی دیگر از سران طالبان از جمله ملا محمد رسول با این انتصاب مخالفت کردند. ملا رسول در آبان همان سال در یک گردهمایی بزرگ در هرات رسماً اعلام کرد که به عنوان رهبر گروه انشعابی طالبان از سوی فرماندهان نظامی این گروه برگزیده شده است و ملا عبدالمنان نیازی را به عنوان معاون خود معرفی کرد.

این انشعاب به باور کارشناسان، زمینه حمایت پنهان دولت غنی را از نیازی فراهم ساخته بود.

در مرداد ماه سال 1399 ویدئویی از نیازی منتشر شد که شیعیان افغانستان را به حمایت از عوامل لشکر فاطمیون در داخل افغانستان متهم و آنها را به مرگ تهدید کرده بود. وی همچنین به شیعیان افغانستان هشدار داده بود چنانچه از حمایت از ایران دست بر ندارند، خانه‌هایشان را آتش می زند و خودشان را زنده‌زنده می‌سوزاند، اظهارات صریحی که با وجود آن تردیدی باقی نمی‌ماند که نیازی در پشت بعضی از حملات بر شیعیان افغانستان، نقش عمده را ایفا کرده است که مستندات آن قابل انکار نیست.

عبدالمنان نیازی که مقر وی و طرفدارانش در ولایت هرات، در همسایگی و هم‌مرز با ایران، قرار داشت در 21 اردیبهشت سال 1400 طی کمین افراد ناشناس به شدت زخمی شد و هر چند برای معالجه به کابل منتقل شد اما به دلیل شدت جراحات وارده، کشته شد.

پس از کشته شدن وی، جنازه او پس از تشییع، توسط جمع کثیری از افراد مسلح گروه ملا رسول در شهر هرات در کنار آرامگاه خواجه عبدالله انصاری دفن شد.

هر چند نیازی به ظاهر مخالف دولت غنی بود، اما این سؤال باقی است که اگر او مورد حمایت نیروهای استخباراتی «غنی» نبود، چگونه برای درمان به کابل منتقل شد و چرا اجازه تشییع جنازه او در شهر هرات داده شد و چرا در مکانی که نیاز به اجازه دولت داشت دفن گردید؟ شواهدی که از همراهی وی با دولت غنی و حمایت سران وقت کابل از او حکایت دارد.

2. فارسی‌ستیزی نظام‌مند

فارسی‌ستیزی «اشرف غنی» و دار و دسته او را با این زبان کهن که بسیاری از ساکنان افغانستان به آن تکلم می‌کنند، می‌نویسند و می‌سرایند و میراث‌دار مثنوی مولوی هستند، می‌توان شکل دیگری از تقابل با ایران، البته در بُعد فرهنگی و تمدنی آن به شمار آورد.

علاوه بر اینکه زبان بسیاری از شهروندان افغانستان، مانند تاجیک‌ها، هزاره‌ها و بسیاری از اقوام کوچک دیگر فارسی است و حتی در میان ترک‌تبارها و پشتون‌ها نیز رایج است، از گذشته دور اسناد دولتی در افغانستان به دو زبان فارس دری و پشتو تهیه می‌شدند و روزنامه رسمی افغانستان که مصوبات قانونی را منتشر می‌کرد نیز به هر دو زبان منتشر می‌شد. این همه، حاکی از این است که سابقه این زبان در افغانستان بسیار کهن است و مردم و حکومت‌ها از این زبان بر اساس نیاز جامعه افغانستان به عنوان وسیله ارتباطی استفاده می‌کردند.

از سال 1381 با گسترش وسایل ارتباط جمعی از یک سو و بازگشت تعداد کثیری از اتباع افغانستان که سال‌های در ایران زندگی کرده بودند به افغانستان و کمک های جمهوری اسلامی ایران به وزارت معارف و وزارت تحصیلات عالی افغانستان در تأمین کتب درسی مورد نیاز و چاپ کتب آموزشی مورد نیاز دانشگاه‌ها و مدارس افغانستان در ایران، شاهد یک جهش در فراگیری و گسترش دامنه نفوذ زبان فارسی در افغانستان بودیم، اما تأثیر زندگی در ایران و رواج الفاظ فارسی در میان افغان‌ها به مذاق عده‌ای خوش نیامد و لذا با کمک آمریکا و انگلیس، نسخه اجرا شده مبارزه با زبان فارسی در شبه قاره هند کلید خورد و یک‌باره موضوع تدریس دروس دانشگاهی به زبان انگلیسی در دانشگاه‌ها مطرح شد.

مجموع این تحولات طی یک فرایند ده ساله باعث شد که زبان فارسی در افغانستان شکوفا شود. تعداد روزنامه‌ها، شبکه‌های تلویزیونی، سایت‌های خبری و خبرگزاری‌ها و شمارگان کتب منتشر شده به زبان فارسی به نحو چشمگیری رشد تصاعدی پیدا کرد و این نقطه‌ای بود که تیغ سیاست‌زدگی، بر گلوی زبان فارسی در افغانستان گذاشته شد، به گونه‌ای که در اواخر دولت آقای کرزی و به صورت گسترده‌تر در زمان ریاست جمهوری اشرف غنی، دولت خود پیشگام مبارزه با زبان فارسی شد.

در همین راستا، وزارت حج و اوقاف وقت افغانستان در نشست علمای کشورهای اسلامی زبان رسمی فارسی را از برنوشته(بنر) اجلاس حذف کرد و در جریان گفتگوها نیز از زبان فارسی استفاده نشد.

اداره ثبت و احوال افغانستان در صدور کارت ملی برای افغان‌ها زبان فارسی را در فهرست زبان‌ خارجی قرار داد و در چاپ اسکناس‌های جدید، زبان فارسی حذف شد و دانشجویان رشته زبان دری دانشگاه کابل مجبور شدند در عنوان روی جلد پایان‌نامه خود عبارت پوهنتون را به جای دانشگاه استفاده کنند. در صورت تخلف نیز مصوب شد که چنین پایان‌نامه‌ای برای دفاع پذیرفته نشود!

اقداماتی که چیزی جز یک مبارزه سازماندهی شده و احتمالاً با دسیسه‌های خارجی برای زمین‌زدن زبان فارسی و اختلاف‌افکنی بین اقوام و مردم افغانستان برآورد نمی‌شد؛ عملیاتی که راهبری آن به عهده اشرف غنی بود.

انتهای پیام/.

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط