علت ورود حضرت موسی(ع)‌ به کربلا / تشابه قیام امام حسین(ع) با ماجرای موسی(ع)

موسی (ع) در مسیر بازگشت، به وادی مقدس کربلا رسید و از این مکان بود که خداوند بهترین توفیقات خود را نصیب ایشان کرد تا همگان بدانند که رشد انبیای الهی و در اوج ایشان اوالوا العزم در گروی معرفت حسینی و بقعه منسوب به ایشان یعنی کربلاست.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ تنیدگی ماجرای انبیاء با ماجرای امام حسین علیه‌السلام و تربیت‌های مکتب حسینی از محورهای یادداشت‌های ما در این ایام محرم است که قبلاً به صورت بسیار مختصر به ارتباط داستان‌های آدم، نوح و ابراهیم علیهم السلام با امام حسین علیه‌السلام اشاره شد.

برای مقدمه، قبلاً اشاره شد که بر اساس روایت نبوی، تمام انبیای الهی کربلا را ملاقات کردند و مطرح شد که این ملاقات که قطعاً همراه با طی مسافت‌های بالا بوده، صرفاً یک ملاقات بی‌هدف نبود؛ چرا که معتقدیم انبیاء و یا حداقل انبیای مرسل و در رأس ایشان اولو العزمِ از رسولان، طبق مشیت خداوند عمل می‌کردند و کار بیهوده و لغو در ایشان راه نداشت؛ لذا در هر مسیری گام بر می‌داشتند، قطعاً دارای حکمت‌های نهفته‌ای بود که تنها قرآن و عترت و یا صاحبان علم و حکمت می‌توانند از تمام حکمت‌های آن خبر دهند. از این منظر، می‌توان اذعان داشت که سفر این خوبان به سمت کربلا با اهداف تربیتی همراه بود، همان تربیتی که ویژه مکتب امام حسین علیه‌السلام است و در این مکتب خوبانی همچون حضرت عباس علیه‌السلام تربیت یافتند و قله‌های رشد را فتح کردند؛ به عنوان نمونه اگر یکی از شاخصه‌های مکتب حسینی تبعیت بود، این عنصر را در سرتاسر زندگانی رسولان الهی مشاهده می‌کنیم. 

با این مقدمه، در این یادداشت به ارتباط ماجرای موسی علیه‌السلام با امام حسین علیه‌السلام پرداخته می‌شود. در این باره ماجرا را از خروج یا فرار موسی علیه‌السلام از مصر به دلیل ترس جانشان از فرعونیان شروع می‌کنیم و تا ماجرای بازگشت ایشان از مدین تا رسیدن به وادی مقدس کوه طور جلوه می‌آییم. 

در آیه21 سوره قصص در ماجرای گریز موسی علیه‌السلام از دست فرعونیان می‌خوانیم «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ» یعنی موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که مى‏]گفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش.» در آیه بعد می‌خوانیم «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى‏ رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی‏ سَواءَ السَّبیلِ؛ زمانی که به سوى [شهر] مَدْیَن رو نهاد [با خود] گفت: امید است پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند.»

اما امام حسین علیه‌السلام آن زمان که قصد خروج از مدینه به‌سوی مکه را داشتند، جانشان مورد تهدید قرار گرفت. امام هنگام خروج این آیه را تلاوت کرد: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ

نکته اول اینکه امام وقتی این آیه را بیان می‌کند، یعنی ماجرای من مشابه ماجرای موسای نبی است، لذا برای تدارک نیرو و قیام خروج کردم نه از روی ترس. در واقع خروج امام، خروجی استراتژیک و راهبردی بود تا به آن برنامه‌ای که خداوند برایشان مقدر کرده بود، لطمه‌ای وارد نشود.
دوم اینکه ماجرای من در انتها مواجهه با فرعونیان زمان است، آنها که به دین موسی علیه‌السلام کافر بودند و بلکه می‌خواستند به بهانه‌های مختلف ایشان را به قتل برسانند.
سوم اینکه وقتی امام این آیه را بیان می‌کنند، یعنی آیات بعد را خودتان ببنید،‌ آنجا که موسی علیه‌السلام فرمود: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى‏ رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی‏ سَواءَ السَّبیل‏»؛ یعنی هنگامی که  به سوى [شهر] مَدْیَن رو نهاد [با خود] گفت: «امید است پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند.» امام نیز وقتی قصد مکه کرد، امیدشان به هدایت پروردگار به‌سوی راه‌های الهی بود.

پرده بعدی ماجرای موسی علیه‌السلام، بازگشت از مدین به همراه خانواده خویش و وداع با شعیب نبی بود. در آیه29 قصص می‌خوانیم «فَلَمَّا قَضى‏ مُوسَى الْأَجَلَ وَ سارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ ناراً ...» و چون موسى آن مدّت را به پایان رسانید و اهل و عیالش را [همراه‏] برد، آتشى را از دور در کنار طور مشاهده کرد ...» امام نیز هنگام ترک مدینه، با پیامبر صلی الله علیه و آله وداع کرد و با خانواده و بستگان‌شان به‌سوی مکه و از آنجا به کربلا رهسپار شدند. طبق آیه، موسی علیه‌السلام در مسیر عبورشان به وادی مقدس طور رسید و مدتی را در آنجا درنگ کرد تا تحفه‌ای از نور به خانواده‌اش برساند. امام حسین علیه‌السلام نیز در مسیر عبورشان،‌گذرشان به وادی مقدس کربلا خورد، همان وادی که مقدس‌ترین نقطه روی زمین است. در این نقطه بود که مأموریت امام به پایان رسید و اصحاب امام و به تعبیر دقیق‌تر، اهل امام و تابعان ایشان، پس از شهادتشان از این مکان به بالاترین درجات در آسمان‌ها دست یافتند.

در آیه بعد می‌خوانیم «فَلَمَّا أَتاها نُودِیَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یا مُوسى‏ إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ»؛ پس چون به آن [آتش‏] رسید، از جانب راستِ وادى، در آن جایگاه مبارک، از آن درخت ندا آمد که: «اى موسى، منم، من، خداوند، پروردگار جهانیان.» امام حسین علیه‌السلام وقتی به کربلا رسید بارها با رسول الله صلی الله علیه و آله و اهل بیت وحی علیهم السلام مواجه شدند. این رویه را درباره یارانی همچون حضرت علی اکبر علیه‌السلام مشاهده می‌کنیم، آن هنگام که حضرت علی اکبر هنگام شهادتشان خطاب به پدر بزرگوارشان فرمود «یَا أَبَتَاهْ عَلَیْکَ السَّلَامُ هَذَا جَدِّی‏ یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ عَجِّلِ الْقَدُومَ عَلَیْنَا» یعنی «ای پدر سلام بر تو، این جدّم است که به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: «زودتر ، به سوی ما بیا.»

اما نکته‌ای که حلقه اتصال این معرفت حسینی و معرفت قرآنی است، تفسیری است که امام صادق علیه‌السلام درباره مکان بقعه مبارکه موسی علیه‌السلام ارائه می‌دهند. امام فرمود «آن آن وادی أیمن که خداوند متعال از آن در کتابش سخن گفته همان فرات است و منظور از بقعه مبارکه همان کربلاست و منظور از شجره، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است؛ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏: شَاطِئُ‏ الْوادِ الْأَیْمَنِ‏ الَّذِی ذَکَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى جَلَّ جَلَالُهُ فِی کِتَابِهِ هُوَ الْفُرَاتُ وَ الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِهِیَ کَرْبَلَاءُ [وَ الشَّجَرَةِ هِیَ مُحَمَّدٌصلى الله علیه و آله و سلم‏].

با این تفسیر متوجه می‌شویم که موسی علیه‌السلام در مسیر بازگشت خود، به وادی مقدس کربلا رسیدند و از این مکان بود که خداوند بهترین توفیقات خود را نصیب این رسول بزرگوار کرد تا همگان بدانند که رشد انبیای الهی و در اوج ایشان اوالوا العزم از رسولان، در گروی معرفت حسینی و بقعه منسوب به ایشان یعنی سرزمین کربلاست. از این رهگذر سفر انبیا به سمت کربلا صرفاً برای گشت و گذار نبود بلکه با هدف رشد و رسیدن به بالاترین درجات فضل و ارتفاعات عالم بود، همچنان که امام حسین علیه‌السلام از این مکان اصحاب خویش را به بالاترین ارتفاعات و اصحابی مانند عباس علیه‌السلام را به اعلی علیین رساند. پس کربلا مکان ارتفاع گرفتن از دنیا در معیت امام حسین علیه‌السلام و آشیانه کردن در آسمان حسین است. 

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط