دارند پرچمی را بالا می‌برند!

خبرگزاری تسنیم ـ غلامرضا پرهیزکار*؛ دو ماراتن کیش را چطور زیر لنز بگذاریم؟ آیا قسمت اول دو ماراتن کیش یعنی «دو مارتن» آن را ببینیم و به این فکر کنیم که فیلیپیدس، طبق نقل هرودوت، در جلد ششم کتابش، 42 کیلومتر از دشت ماراتن تا آتن دوید تا خبر شکست ایران را به یونان برساند. اما این شاید یک جور حاشیه آن متن باشد و بیشتر هم باید در رگ گردن ایران‌گراها باد بیندازد، نه در رگ گردن ما که نمی‌‌توانیم بین اسلام و ایران جدایی بیندازیم.

یا آیا لنز را بچرخانیم روی قسمت دوم آن یعنی کیش و بلکه روی منطقه آزاد کیش که این منطقه اصلا برای چه درست شده و برای چه استفاده می‌شود. شاید خوب باشد بدانیم منطقه آزاد کیش برای انجام امور زیربنایی، عمران و آبادی، تسهیل صادرات و تولید کالاهای صنعتی و تبدیلی، حضور فعال در بازارهای جهانی،... درست شده اما امروز بیشتر چه شده است؟ ویترین واردات و بازار کالاها و تفریحات لوکس و پرهزینه  و مکان گردشگری و تفریح طبقه متوسط به بالای جامعه. منطقه آزاد تجاری شده است، منطقه آزاد فرهنگی و اگر افراط نکنیم شده است منطقه آزاد اخلاقی! آنتالیای ایران! شاید این آینده آن است. این طور، شاید برایش قرار و مدار گذاشته‌اند.

درباره منطقه آزاد کیش به بومیان منطقه کاری نداریم و گرنه باید از این نیز بگوییم که بومیان منطقه چقدر از امکانات جدید زیرساختی کیش آزادند و آیا زیست‌بوم و فرهنگ‌شان زیر سلطه سرمایه‌سالاران لگدمال نمی‌شود.

اما شاید بهتر باشد لنز را زوم کنیم روی همین مسابقه دو که اخیرا در کیش برگزار شد و بهتر است مسابقه را با پس زمینه‌هایش ببینیم. مسابقه دو ماراتن کیش، از سال 1400 یعنی پیش‌تر از جریان مهسا امینی، آغاز و تاکنون در حال برگزاری بوده است و اتفاقا سرتیفیکیت و گواهی‌‌نامه جهانی هم دارد و می‌تواند سفیر فرهنگی برای فرهنگ ایرانی‌اسلامی در سطح جهانی باشد؛ اما چه شد که یک‌باره امسال ورق برگشت و شد سفیر بی‌عفتی و بی‌حیایی و به قول آن سلبریتی، پرچم کیش بالا رفت؛ اما چه پرچمی؟ پرچم نمایش جمعی و خیابانی زنان نیمه‌‌برهنه!

آیا مشکل ما، در ورزش بانوان است؟ اتفاقا در این بعد پرچم جمهوری اسلامی بالا است. سالها است بانوان ایران‌زمین در ورزش در سطح منطقه‌ای و قاره‌ای و جهانی، بر سکوها، یکی یکی، پا می‌فشارند و بالاتر و بالاتر می‌روند. پس مشکل کجاست؟  مشکل نه در به ورزش بردن زنان بلکه در به بازی دادن آنان است. چرا بعد از 5 سال برگزاری دو ماراتن امسال، ورزش  شد صحنه بازی دادن و به نمایش گذاشتن؟

مشکل در بعضی‌ها است! همانطور که آدمها را با دوستانشان می‌شود شناخت، رویدادها را هم با برگزارکنندگان آن باید شناخت. واقعا در این که مسئولان کیش می‌خواسته‌اند این رویداد، به همین شکل از برهنگی برگزار شود چقدر می‌شود تردید کرد؟ اگر هم پیامد سهل‌انگاری آنان باشد، آیا می‌توان در این تردید کرد که برهنه ساختن زنان ایرانی بخشی از یک پروژه است با مجری پروژه‌بگیر؟ آیا این پروژه صرفا به برهنه‌سازی ختم شود؟ آیا فروپاشی خانواده ایرانی، بخشی از آن نیست؟ آیا فروپاشی خانواده ایرانی مسأله کوچکی است؟ آیا علنی کردن و قبح‌زدایی از مصرف مشروبات الکلی بخشی از آن نیست؟ آیا همین تازگی‌ها، عده‌ای، از سلبریتی‌های عرق‌خور حمایت نکردند؟ حالا عده‌ای شراب هم بخورند، گروهی هم با دیدن زنان نیمه‌برهنه یا برهنه لذت ببرند، مگر چه می‌شود؟ دیروز لگ پای زنان دونده کردن، فردا لگ را درآورند، مگر چه می‌شود؟ سخت نگیرید! بگذارید مردم در این شرایط سخت اقتصادی، کمی لذت ببرند! با نشاط باشند! اتفاقا اگر حکومت عاقل باشد، برای حفظ خودش هم که باشد باید مردم را به همین سرخوشی‌ها و می‌بارگی‌ها مشغول نگه دارد!

اما آیا مسأله به همین سادگی است؟ یک لذت و نشاط جمعی یا حتی دوام  یک حکومت؟! خیر! به جامعه ایرانی فکر کنید. شما کی سراغ داشتید یک زن جوانِ نیمه‌برهنه مست در نیمه‌شب تهران، چهار پاکبان بیچاره را زیر بگیرد و خانواده‌هایشان را به خاک مذلت بنشاند و ککش هم نگزد. این آغاز راه است. این تصادف، دروازه جامعه جدیدی که دارند برای ما می‌سازند! دروازه جامعه جدیدتان را ببینید! امروز نرخ طلاق در جامعه بالا است. اما 10 سال دیگر، 15 سال دیگر، این نرخ سیاه تا چه عددی بالا خواهد رفت؟ در برخی کشورهای الگو! که انقلاب جنسی را تجربه کرده‌اند، مدت زمان با هم بودن زوج‌ها کمتر از مدتی است که ماشین خود را نگه می‌دارند! ما که جمعیت‌مان رو به پیری است، اما تصور کنید، یکی دو دهه دیگر، اگر 40-50 درصد همان تعداد کم بچه‌های ایرانی -خدای نکرده- مثل کشورهای الگو، پدرنشناس باشند، چه باید بکنیم؟ امروزه طبق نظرسنجی موسسه گالوپ، شکاف جنسیتی از نظر امنیت در ایران بسیار کم است. یعنی امنیت زنان ما نسبت به مردان و در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان، خیلی خوب است. اما فردا چه می شود؟ برخی گزارش‌ها و آمارها می‌گویند کشوری که آنتالیا را دارد، نرخ خشونت بالایی علیه زنان را در دنیا دارد. بی‌رودربایستی، افزایش این خشونت‌ها در ایران می‌تواند از لوازم آنتالیا شدن کیش و ترویج فرهنگ آنتالیایی در ایران باشد. فهرست این تحولات سیاه بلند بالا است. اگر این چرخ، همین طور بچرخد و همین ‌طور از روی ما عبور ‌کند، معلوم نیست چه از ما باقی بگذارد!

حال باید چه کرد؟ مردم که باید بدانند و دستکم اگر می‌خواهند این راه را بروند، اول دیدگان‌شان را تیز کنند و به ته آینده چشم بدوزند. جامعه ایران امروز بر سر یک دو راهی است. انتخاب با شما است. یا چون سابقه تاریخی و تمدنی خود، زیست عفیفانه را برگزینید و خدا را راضی و جامعه و خانواده را برای خود، سالم نگاه دارید و یا به درون چاه ویل انقلاب جنسی بیفتید و مدتی از آن لذت ببرید و سپس با آینده سیاهش دست و پنجه نرم کنید. 

اما برای مسئولین برگزاری هم آیا باید کار فرهنگی و شناختی کرد؟ مسئولینی که اتفاقا بعد از مواضع اخیر آقای دکتر پزشکیان در دفاع از شرافت و عفاف زن ایرانی و تقبیح برهنگی، چنین می‌کنند، کجای کار هستند و دقیقا چه مسئولیتی برعهده گرفته‌اند و اصلا آیا خرده مسئولان کیش از بالاترهایی گرا نمی‌گیرند که چه کنند و چه نکنند؟!

* مدیر گروه جامعه شناسی مؤسسه‌ امام خمینی(ره)

انتهای پیام/