لاوروف: هیچ هماهنگی با الجولانی علیه بشار اسد نداشتیم/ همیشه در حمایت از ایران عمل خواهیم کرد
- اخبار بین الملل
- اخبار آسیااقیانوسیه
- 24 آذر 1404 - 21:58
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در گفتگو با صداوسیمای ایران مطالب مهمی درباره اروپا، جنگ 12 روزه، موضوع هستهای ایران، سوریه و بشار اسد و ... مطرح کرده است. آنچه در ذیل میخوانید متن کامل پیادهسازی شده گفتگوی لاوروف با صداوسیماست:
خبرنگار: آقای وزیر، جامعه جهانی روزهای سختی را می گذراند٬ تهدیدات آمریکا علیه ونزوئلا، جنگ اوکراین، تهدیدات رژیم صهیونیستی و جنایاتی که این رژیم در غزه مرتکب شده و اقداماتی اروپا درجهت مسابقات تسلیحاتی انجام میدهد. همه این موارد زندگی را برای انسانها سختتر کرده و با توجه به تجربهای که جنابعالی در عرصه بینالملل دارید٬ به نظر شما جهان به سمت یک آشوب فزاینده حرکت میکند یا برقراری نظمی جدید و از همه مهمتر اینکه روسیه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت چه نقشی در این تحولات برای خود تعریف کرده است؟
وزیر خارجه روسیه:اگر بخواهیم آنچه در جهان رخ میدهد را تحلیل کنیم و تحولاتی که شما در نقاط جهان مورد اشاره قرار دادید را بررسی کنیم باید بگویم، من اقدام اتحادیه اروپا و نخبگانی که در بروکسل قدرت را قبضه کردهاند را به عنوان یکی از تهدیدات اصلی وشاید مهمترین تهدید می دانم. آنها تلاش میکنند دولتهای ملی را مطیع خود کنند و آنها را مجبور میکنند تا منافع مردم خود را نادیده بگیرند، آنها را وادار میکنند از نتایج انتخاباتی و رفراندومهایی که دربرخی کشورهای اروپایی برگزار میشود چشمپوشی کنند و تسلیم رفتار غاصبانه بروکسل و بوروکراسی آنها شوند؛ بوروکراسی که هیچکس آن را انتخاب نکرده و ترکیب آن بر اساس سازش بین دولتهای قانونی تعیین میشود.
این اولین بار نیست که اروپا منشأ تمام مصائب واتفاقات ناگوارمیشود. اتفاقاتی همچون بردهداری و جنگهای صلیبی که در آن سعی میکردند با شمشیر هر مقاومتی را از بین ببرند؛ استعمارگرایی و البته دو جنگ جهانی که در اروپا آغاز شد . جنگی که ناشی از جاهطلبیهای توهمآمیزی بود که رهبران اروپایی داشتند. اکنون اروپا بار دیگر تلاش میکند خواسته ها و امیال خود را به همه دیکته کند؛ شرایطی که ظاهراً با بحران اوکراین مرتبط است.آنها از بحران اوکراین برای تثبیت خود استفاده میکنند، اما در حقیقت هدف آنها این است که چوب لای چرخ ایالات متحده آمریکا و کسانی که خواهان حل و فصل عادلانه مسائل هستند بگذارند و برای آنها توطئه و شر ایجاد کنند.
خطرناکترین و غمانگیزترین نکته این است که نزد این نخبگان در بروکسل، و پایتختهایی مانند برلین، لندن، پاریس و حتی منطقه بالتیک، تئوری و اقدامات نازیسم در حال احیا شدن است. رویکردهای نازیها و نادیده گرفتن آشکار آنچه رژیم نازی در اوکراین انجام میدهد، کاملاً مشهود است. درست همانطور که هیتلر و پیش از او ناپلئون اینکار را انجام داد. هیتلرنیز همچون ناپلئون عملاً اروپا را زیر سلطه اسلحه برد و تمام اروپا را زیر پرچم و آرم نازیها علیه اتحاد جماهیر شوروی بر انگیخت. اکنون نیز اروپا و یا بهتر بگویم دولت بایدن تا همین اواخر تلاش میکرد همین مسیر را طی کند . متحد کردن کشورهای اروپایی در حمایت مالی و تسلیحاتی از اوکراین و دادن پرچم نازی به دست آنها که البته خود رژیم کییف پس از کودتای 2014 نیزآن را به دست گرفته بود مناقشه را آغاز کرد . حالا اروپا تحت پرچم نازیسم، با ارسال کمک های مالی واطلاعاتی غرب و همچنین ارسال سلاحهای مدرن به اوکراین اینبار با نیروهای اوکراینی با کشور ما میجنگد.
احیای این نظامیگری، زمانی است که «مرتس» صدراعظم آلمان اعلام میکند: «ما هدفگذاری کردهایم که ، دوباره به اولین قدرت نظامی اروپا تبدیل شویم»،البته فراموش کرده است که دفعه قبل که آلمان به قدرت اصلی نظامی اروپا تبدیل شد، این کار را از طریق شعارهای نازیسم و فتح کشورهای پیرامونی آلمان هیتلری انجام داد و اسلاوها و یهودیان را به بردگی گرفت و آنها را در کوره های اردوگاههای اقامت اجباری سوزاند . اینکه اکنون بسیاری از فعالان در آلمان و کشورهای دیگر اروپایی همچون فنلاند که نزدیکترین متحد هیتلر بود با زنده کردن یاد پدربزرگهای خود و بستگانشان که در «اساس» خدمت میکردند و ازعناصر اصلی حزب نازی بودند نمیتواند باعث نگرانی نشود.
البته نمیخواهم این تصور ایجاد شود که تمام مصائب جهان ناشی از قاره اروپاست. این ترکیب بسیار خطرناکی از جاهطلبیهای اروپاییهاتس است که در اوکراین شکست خوردهاند، زیرا روسیه از منافع قانونی خود، ومنافع امنیتی و منافع مردمی دفاع میکند که حکومت کودتایی 2014 آنها را غیر انسان نامید و صحبت کردن به زبان مادریشان را ممنوع ٬وفعالیت کلیسای قانونی ارتدوکس اوکراین را ممنوع اعلام کرد که تصور آن دشوار است.
اکنون اتفاقاتی که بین اسرائیل و کشورهای مسلمان افتاده هیچکدام از آنها دین را ممنوع اعلام نکرده اند. اما اوکرایینیها و نازی ها اینکار را می کنند.
این مجموعه مشکلاتی که برشمردید، توجه تحلیلگران سیاسی را به خود جلب کرده است و اخیراً صحبتهای زیادی در مورد استراتژی جدید امنیت ملی ایالات متحده مطرح شده است. یکی از اهداف اصلی این استراتژی این است که اروپا جایگاه خود را بداند و کار های مربوط به خود را انجام دهد . .آنهایی که مداخله مستقیم در امور داخلی کشورها و لغو نتایج انتخابات در رومانی و سپس مولداوی و تعدادی دیگر از کشورها کرده اند ، که دستکاری و جعل آنها آشکار است. در استراتژی امنیت ملی ایالات متحده امریکا آمده است: اروپا باید سرش به کار خودش باشد و امید به این موضوع نبندند که که آمریکا دائماً از ماجراجویی آنها دفاع خواهد کرد٬ به این معنی که آمریکا مسائل مهمتری ٬از جمله تمرکز بر آمریکای لاتین و منطقه آسیا-اقیانوسیه دارد. واضح است که ایالات متحده میخواهد سیاست خود را در درجه اول حول محور مقابله با چین متمرکزکند، که اکنون قدرت مند شده است و هر سال توسعه اقتصادی و قدرت مالی فزایندهای را طی می کند. که البته امریکا نمی خواهد نفوذ سیاسی و اقتصادی اش در جایگاه دوم باقی بماند. ما هم مخالف رقابت نیستیم. همانطور که میدانید، رقابت باید منصفانه باشد. وقتی رقبا تلاش میکنند با تعرفههای 100٪ یا 500٪ روی طرف مقابل فشار بیاورند، این رفتار جهانی شدن نیست که ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم ما را به آن دعوت می کرد.
امریکایی ها وقتی تحریمها را اعمال میکنند ٬ مستقیماً می گویند که دلیل آن مواضع سیاسی فلان کشور یا فلان شخص است که البته این نابرابری و بیاحترامی به حقوق بشر است، این دیکته کردن و تحمیل است. وقتی این تحریمها مربوط به ممنوعیت فعالیت بزرگترین شرکتهای جهانی همچون شرکت خصوصی روسیه «لوکاویل» و شرکت دولتی «روسنفت»می شود من چیزی جز تمایل به سرکوب رقبا با روشهای ناپاک نمیبینم. این بدان معناست که غرب، از جمله ایالات متحده، دیگر توان کافی برای مبارزه منصفانه را ندارند و مجبور است برای حفظ سلطه خود به روشهای ناپاک، ضد دموکراتیک و ضد بازار متوسل شود.
اما میخواهم پاسخم به سوال شما را با این جمله به پایان برسانم که متأسفانه همه اینمسایل بر درگیریهای دیگر سایه میاندازد، مانند بحران در خاورمیانه، مسئله تشکیل دولت فلسطین. و این بُعد خارجی، مانند موضوعات مربوط به برنامه هستهای ایران٬ بنابر این هر اتفاقی که در سطح جهانی میافتد، یک رقابت است.
برخورد قدرتهای بزرگ، آنطور که خودشان میدانند٬ تلاشی برای به حاشیه راندن این مسائل است. مسائل و مناقشات قدیمی که حل نشده، منظورم مسئله فلسطین و مسائل مربوط به برنامه هستهای ایران هستند که ناخوشایند است، همچنین آخرین تحولات پیرامون برنامه هستهای در طول یک سال و نیم گذشته، حتی یک سال گذشته ٬اقدامات کاملاً خصمانه و غیرقانونی اروپاییها که تلاش کردند فروپاشی برنامه جامع اقدام مشترک را به گردن ایران بیندازند ، اگرچه ایران هرگز این سند را نقض نکرد٬ تا اینکه ایالات متحده در سال 2018 اعلام کرد که دیگر به این تصمیم شورای امنیت سازمان ملل متحد پایبند نیست. اکنون کل نظم جهانی در مورد ایران به شدت در معرض آزمایش قرار گرفته است. در ارتباط با ایران این توافقنامه توسط ایالات متحده به سطل زباله انداخته شد و سپس غربی ها به ویژه اروپایی ها هم از امریکا تبعیت کردند ، و سپس شروع به متهم نمودن ایران به عدم اجرای برنامه جامع اقدام مشترک کردند. اگرچه، تأکید کردم که این موضوع آنقدر واضح است که غرب مجبور به ابداع ترفندهای حیلهگرانه شد. من معتقدم که این یک ننگ برای دیپلماسی اروپا بود که آنها با فریبکاری تصمیم به بازگرداندن تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران گرفتند.
دیپلماتهای صادق و درستکار اینگونه رفتار نمیکنند. کلاهبرداران و دزدها اینگونه رفتار میکنند. در واقع، دزدی در خون اروپاییها است، همانطور در موضوع مسدود شدن داراییهای روسیه مشهود است. اتفاقاً، داراییهای ایران نیز تا حدی مسدود شده است، همانطور که داراییهای ونزوئلا و بسیاری از کشورهای دیگرتوسط غربی ها مسدود شده است. به نظر میرسد این تمایل به دزدی به صورت ژنتیکی در بسیاری از همکاران غربی ما ریشه دوانده است. اکنون آنها واقعاً شروع به بحث و جدل بین خود کردهاند. آیا دزدیدن پول روسیه امکانپذیر است؟ برخی صداهای سالم در آنجا شنیده میشود، اما آنها به سادگی سعی میکنند این صداها را در فریادهای بروکسل غرق و خاموش کنند. بیدلیل نیست که بسیاری از رسانههای روسیه و خارجی اورسولا فون درلاین را فیورر اورسولا Führer Ursula مینامند. خب، دومین نمونه بارز، فلسطین است. این فقط یک قطعنامه شورای امنیت نیست بلکه تعداد زیادی قطعنامه در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل وجود دارد که ایجاد یک کشور فلسطینی را به عنوان سنگ بنای حل و فصل اوضاع خاورمیانه و یک شرط، عادیسازی روابط کشورهای عربی و مسلمان با اسرائیل را الزامی میکند. یک طرح شناختهشدهی ابتکار صلح عربی بود که عربستان سعودی از سال 2002 آن را ترویج کرده و اتفاقاً به یک ابتکار مشترک مسلمانان تبدیل شده است، زیرا این ابتکار توسط سازمان همکاری کشورهای اسلامی تصویب شده است و این امر در هرجایی اتفاق نیافتاد بلکه در اجلاس تهران اتفاق افتاد.
بنابراین این موضع کلی مسلمانان است که آنچه را که طبق قانون حق دارند، آنچه بارها و بارها به آنها وعده داده شده است، بدهید و سپس روند عادی سازی روابط با اسرائیل آغاز خواهد شد، اما نتانیاهو و کابینه نظامی اش اعلام کرد که هیچ کشور فلسطینی وجود نخواهد داشت. اکنون ما طرح صلح ترامپ را داریم و اتفاقاً هر دو طرف؛ اسرائیل میگویند که حماس شرایط را نقض میکند، بنابراین اجرای بیشتر این طرح صلح جای سوال دارد. حماس این را میگوید و به مواردی از نقض تعهدات آنها اشاره میکند. بنابراین، ما در کنار کسانی بودیم که از ابتکار عمل ترامپ استقبال کردند زیرا این امر امکان پایان دادن به یک مرحله بسیار مهم بشردوستانه از این بحران را فراهم کرد: بازگرداندن اجساد کشتهشدگان، آزادی گروگانهای باقی مانده، اسرای جنگی باقی مانده و اعضای زندانی حماس. اما حدس زدن اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد برای من بسیار دشوار است، اما پوزش من را بپذیرید که اینقدر عمیق وارد این وقایع شدم.
اما خودتان من را تحریک کردید که مسائل گسترده جهانی را مطرح کنم. اما چیزی که نگرانکننده است این است در غرب می گویند باید اصولی باشد که نظم جهانی روی آن ایجاد شود، یعنی هر چیزی که برای آنها منفعت باشد اسم آن أصول نظم جهانی می شود . حتی همین اصولی که همیشه غربی ها از آنها سوءاستفاده کرده اند را هم رعایت نمیکنند یعنی وقتی که باید کوزوو را به رسمیت بشناسند، میگویند این حق ملتها برای تعیین سرنوشت است. وقتی پس از کودتای دولتی در اوکراین مردم در کریمه و دیگر بخش های اوکراین رأی دادند ، گفتند این دیگر تعین سرنوشت نیست، بلکه حفظ تمامیت ارضی است. بنابراین، هرجور بخواهند نسبت به رویدادهای جهانی که از نظر تاریخی بسیار مهم هستند، رفتار میکنند. حقوق بینالملل از بین رفته است، من مثالهایی آوردم: برنامه هستهای ایران نابود شد٬علیرغم اینکه تصمیم از سوی شورای امنیت گرفته شده بود ٬منشور سازمان ملل میگوید که همه موظف هستند، تصمیم شورای امنیت را اجرا کنند، چنین منطقی در مورد فلسطین هم هست. تصمیمات زیادی گرفته شده است. اما اسرائیل میگوید نمیخواهم این تصمیمات را اجرا کنم و هیچ دولتی تشکیل نخواهد شد و آمریکا هم در این مورد اگرچه بصورت علنی حمایت نکرده ٬ اما عملاً از مواضع اسراییل در این مورد حمایت میکند.
در زمان حمله اسرائیل و سپس ایالات متحده علیه ایران، ما این حملات را که هیچ مبنا و مشروعیت بینالمللی نداشت را محکوم کردیم و نکته اصلی این است که تاکنون هیچ مدرک مستدلی مبنی بر اینکه ایران تخلفی کرده باشد ارائه نشده است نه از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نه اسرائیلیها و نه آمریکاییها تاکنون نتوانسته اند مدرکی ارائه کنند. ما آمادهایم از تلاشهای جمهوری اسلامی ایران برای عبور از این بحران، از جمله در روابط با آژانس و درکل در روابط با غرب، حمایت کنیم. ما موضع شما را درک میکنیم. رئیسجمهور پوتین بارها به آقای پزشکیان و نمایندگان ایشان گفتهاند که ما موضعی را اتخاذ خواهیم کرد که رهبری جمهوری اسلامی ایران برای خود و در جهت منافع مردم ایران انتخاب میکند.
خبرنگار: از اینکه توضیحات مفصلی رو راجع به مسائل و چالشهای بینالمللی ارائه کردید از شما متشکرم . با توجه به شرایطی که در جامعه جهانی وجود دارد، روابط ایران و روسیه در سیاست خارجی روسیه چطور تعریف شده است؟
وزیر خارجه روسیه:روابط با ایران یکی از اولویتهای ماست و همچنین از منظر روابط دوجانبه میان ایران و روسیه، در ماه اکتبر 2025 توافقنامه مشارکت راهبردی لازمالاجرا شد که توسط روسای جمهوری دوکشور پوتین و پزشکیان در جریان سفری که در اوایل سال جاری رئیسجمهوری شما به داشت روسیه امضاء و نهایی شد. این توافقنامه اصول همبستگی متقابل و حمایت متقابل ما را در مسائل اصولی توسعه روابط بینالملل تعیین میکند و البته این توافقنامه گامهای اضافی که برای توسعه همکاریهای دوجانبه، افزایش روابط اقتصادی، سرمایهگذاری، تجارت و پروژههای زیربنایی ضروری است را نیز مشخص کرده است .
که البته در این زمینه، نقش تعیینکننده بر عهده کمیسیون مشترک همکاریهای تجاری، اقتصادی و علمی-فنی دو کشور است. ریاست این کمیسیون را وزیر نفت شما، آقای پاکنژاد و وزیر انرژی ما، آقای تسیویلیف بر عهده دارند. این ساختاری بسیار قابل اعتماد و کارآمد است و شامل تدوین گامهای مشخص برای اجرای جنبههای تجاری، اقتصادی و سرمایهگذاری توافقنامه مشارکت راهبردی خواهد بود.
اگر در مورد اقتصاد صحبت کنیم، امکانات اضافی با روابط بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) گشوده میشود. ایران از سال 2023 دارای موافقتنامه تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا است و بعنوان عضو ناظر در اتحادیه اقتصادی اوراسیا فعالیت دارد. این یک مورد بسیار نادر است که چنین وضعیتی به کشوری که عضو سازمان نیست فرصت داده شده است . البته موافقتنامه تجارت آزاد فرصت ها و امکانات بیشتری را برای ایران و اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیا جهت افزایش حجم تجارت فراهم میکند. ما با ایران برنامههای بزرگی برای توسعه فضای مشترک ژئواکونومیک خود در چارچوب روندهایی که در اوراسیا جریان دارد، داریم، جایی که فرآیندهای همگرایی روز به روز شدیدتر و به نظر من رقابتیتر میشوند.
چون نه تنها کشورهای اوراسیایی در بخشهای مربوطه قاره مشترک بزرگ ما، بلکه بازیگران فرامنطقهای که کشورهای جزو ساحلی خزر ، آسیای مرکزی و کشورهای قفقاز جنوبی نیستند و قبل از همه دوستان غربی ما، دائماً سعی میکنند در فرآیندهایی که اینجا جریان دارد نفوذ کنند، سعی میکنند منافع یکجانبه خود را بر این فرآیندها تحمیل کنند و سعی میکنند به کشورهای مناطق مربوطه تصمیماتی را دیکته کنند که اول از همه مورد پسند غرب باشد. این کاملاً ادامه سیاست استعماری و نواستعماری است که جوهرهاش این است که غرب همیشه میخواسته به حساب دیگران زندگی کند.
ما شاهد همین موضوع در منطقه خزر هستیم، جاییکه غرب تلاش میکند «پنج کشور ساحلی خزر» را از هم دور کند و راهحلهایی را تحمیل میکند که اجماع کشورهای ساحلی خزر محقق نشود . البته در آخرین اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر در سال 2018، کنوانسیونی در مورد وضعیت حقوقی دریای خزر امضا شد که در آن به صراحت اعلام شده است که تمام مسائل مربوط به دریای خزر از جمله استفاده از منابع منطقه خزر، تأمین حفاظت از محیط زیست، استفاده از ساختارهایی که امنیت را تضمین میکنند، منحصراً توسط پنج کشور ساحلی خزر حل و فصل شود که تمام کشورهای "پنجگانه" این کنوانسیون را تصویب کردند. که منتظر تصویب ایران هستیم و با توجه به تحولات سریع و طوفانی در جهان و در اطراف این بخش از اوراسیا، بسیار مهم است که اصل عدم مداخله کشورهای غیر ساحلی در امور خزر را نهایی و تثبیت کنیم. بنابراین ما روی تصویب این کنوانسیون توسط تهران بسیار حساب میکنیم.
علاوه بر این، ایران خود با ابتکار برگزاری نشست سران کشورهای ساحلی خزر در تهران در اوت 2026 پیشگام شده است. امیدوارم تا آن زمان کنوانسیون به طور کامل از نظر حقوقی و عملیاتی اجرایی شود. در ضمن، از پروژههای مشخصی که با ایران توسعه میدهیم، طبیعتاً کریدور حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب است. این کریدور سه مسیر دارد: غربی، شرقی و مسیر دریای خزر . در هر سه مسیر ما با دوستان ایرانی خود همکاری بسیار نزدیکی داریم، از جمله ساخت سریع قطعه راهآهن رشت-آستارا که اجازه میدهد ترانزیت بدون وقفه و یکپارچه از دریای بالتیک تا خلیج فارس برقرار شود.
بنابراین ما برنامههای دوجانبه بسیار جدی داریم، همانطور که برنامههای همکاری در عرصه بینالمللی داریم: این شامل بریکس، سازمان همکاری شانگهای، و اتحادیه اقتصادی اوراسیا است. همچنین سازمان ملل و سازمان همکاری اسلامی که ما با آنها تعامل نزدیکی داریم. بنابراین پلتفرمهای بینالمللی به طور فعال توسط کشورهای ما به همراه سایر طرفداران رویکردهای عادلانه و مبتنی بر حقوق بینالملل در امور جهانی مورد استفاده قرار میگیرند. در عین حال ، ایران و روسیه هر دو کشور عضو گروه دوستان دفاع از منشور سازمان ملل هستند.
خبرنگار:شما به توافق جامع راهبردی ایران و روسیه اشاره کردید و جزئیاتش رو هم توضیح دادید. با توجه به اینکه به توافق راهبردی میان دو کشور حال انتظار این بود حجم مبادلات اقتصادی دو کشور بیشتر از این مقداری که الان هست باید باشد. در حال حاضر این عدد متاسفانه در حدود 5 میلیارد دلار در سال است. شما فکر می کنید که راهکار بهبود این توسعه روابط و بالا بردن حجم مبادلات تجاری و همکاری های اقتصادی چیست؟
وزیر خارجه روسیه: بله، خب امکانات ما واقعاً خیلی بیشتر از سطح فعلی مبادلات تجاری است، اگرچه به یاد داشته باشیم که علاوه بر تجارت کالا در برابر کالا یا خدمات، ما همکاریهای سرمایهگذاری هم داریم. علاوه بر کریدور شمال-جنوب، پروژه برجستهای مانند نیروگاه اتمی بوشهر هم وجود دارد که ساخت آن ادامه دارد و فازهای جدیدی برنامهریزی شده و در حال کار هستند. این هم بعد بسیار مهمی از همکاری ماست. اما در مورد اینکه چطور مبادلات تجاری و کلاً روابط اقتصادی را گسترش دهیم باید به هر شکل ممکن فعالان اقتصادی دو طرف را تشویق کنیم و برایشان مسیر فعالیت را هموار کنیم و نکته مهم تر اینکه ساختارهای دولتی، تعهدات خود را به موقع انجام دهند، زیرا وقتی در مورد همان نیروگاه اتمی بوشهر حجم قابل توجهی بدهی به دلایل مختلف انباشته میشود ساخت و ساز نمیتواند پیش برود چون نیاز به تامین مالی دارد.البته من الان در مورد دلایل صحبت نمیکنم، اما به عنوان یک واقعیت این را میگویم .
در مورد کریدور شمال-جنوب، ما بیصبرانه منتظر پایان کار خرید قطعات زمین در داخل ایران توسط دولت هستیم که اجازه میدهد ساخت این قطعه تقریباً 160 کیلومتری راهآهن را فعالانه شروع و به پایان برسانیم. عوامل اصولی در اجرای این پروژه وجود دارند و من در آنها هیچ مشکلی نمیبینم، با توجه به اینکه رؤسای جمهور ما و دولتهای ما برای توسعه روابط همهجانبه و رفع هرگونه موانع مصنوعی عزم جدی دارند.. البته عوامل عملی وجود دارد که ساختارهای مشخص وزارتخانهها، شرکتها و کورپوریشنها باید، با نهایت دقت و وسواس تعهدات خود را انجام دهند. بنابراین من مطمئنم که ما چشماندازهای بسیار خوبی داری برای توسعه روابط داریم ..
خبرنگار :در چند بند از توافق جامع راهبردی میان ایران و روسیه همکاری های نظامی و دفاعی پیش بینی شده است. به نظر شما آیا این همکاری ها می تواند نظم جدید امنیتی در منطقه اوراسیا و مقابله با تهدیدات خارجی باشد؟
وزیر خارجه روسیه:به اعتقاد من قطعاً هر همکاری که توان دفاعی شرکتکنندگان در فرآیندهای مربوطه را تقویت کند و آمادگی رزمی آنها را تحکیم نماید، سهم بسیار مهم و اساسی در تقویت صلح دارد. و هر متجاوزی هوس نکند نقشههای تهاجمی خود را عملی کند. و البته در این رابطه، ابتکارات زیادی در گذشته وجود داشته، از جمله اعلام خاورمیانه و شمال آفریقا به عنوان منطقه عاری از سلاحهای هستهای. ما میدانیم که همکاران غربی ما خیلی کمک نکردند که این روند به شکل مثبت پیش برود. فرمت بسیار خوب و آینده ای روشن وجود دارد که قطعاً به تقویت امنیت در منطقه کمک خواهد کرد، منظورم روابط بین جمهوری اسلامی ایران و شورای همکاری خلیج فارس، شش همسایه شما در خلیج فارس است. ما هم به هر شکل امیدواریم که عادیسازی روابط بین ایران و این پادشاهیهای عربی، به ویژه عادیسازی روابط ایران با عربستان سعودی، امکان پیشبرد قالبهای تقویت امنیت را فراهم میآورد. روسیه حدود دو دهه است که کنفرانسی را که به تدوین مفهوم امنیت در منطقه خلیج فارس با مشارکت مستقیم کشورهای ساحلی و مشارکت کشورهایی که با شما و همکاران عرب شما همسایه هستند، اختصاص داشته باشد،را مورد حمایت قرار داده است . من. معتقدم این ابتکار روز به روز اهمیت پیدا میکند، بهویژه زمانی که تلاش میشود در قبال برنامه هستهای ایران تبعیض قائل شده و حقوق قانونی ایران را سلب کنند. بسیار مهم است که طبق ارزیابی ما، همسایگان عرب شما از تلاشها برای افزایش فشار بر جمهوری اسلامی حمایت نمیکنند.در عین حال همکاریهای نظامی-فنی البته یکی از پایههای اساسی، به اصطلاح یکی از مبانی اصلی تقویت روند به سمت تحکیم روابط است. متأسفانه، تمام توافقات در مورد امنیت و حفظ سطح تسلیحات زمانی شکل گرفتند که طرفین به بینتیجه بودن روشهای نظامی حل مناقشات پی بردند، بازدارندگی هستهای هم بر همین اصل استوار است، یعنی بر اصل بازدارندگی متقابل و بله، ما آماده هستیم. ما سازمان پیمان امنیت جمعی را داریم، ما میخواهیم با جمهوری اسلامی و دیگر همسایگانمان؛ از جمله در چارچوب این ساختار همکاری کنیم.
اما وقتی درگیری اوکراین آغاز شد، در همان ابتدای این درگیری، و در واقع سالها قبل از آنکه غرب در اوکراین کودتا کند، از سال 2008 ما بارها به همسایگان اروپایی و آمریکایی خود پیشنهاد دادیم که در مورد اصول امنیت در اروپا توافق کنیم. سپس ابتکار سال 2010 و سال 2021 بود، ما به غرب گفتیم که شما با تحریک اوکراین علیه فدراسیون روسیه و تجهیز تسلیحاتی این کشور راه بسیار خطرناکی را در پیش گرفتهاید، بیایید در مورد اصول امنیت توافق کنیم، پیمانی که عدم گسترش ناتو را تضمین کند. همه اینها توسط غرب نادیده گرفته شد و با تکبر رد شد و این چیزی است که ما الان داریم. هماکنون صداهای رسایی، از جمله در آمر یکا و در برخی کشورهای اروپایی و همچنین در ساختارهای منطقهای مشترک ما و شما مانند، سازمان همکاری شانگهای، از این حمایت میکنند که اصل محدودیت تسلیحات و کنترل تسلیحات شامل شفافیت، دوباره احیا شود و همه این طرحها دوباره شکل گیرند، و ایران و روسیه طرفداران فعال چنین رویکردی هستند.
خبرنگار:شما به رفتار تبعیض آمیز غرب با برنامه هسته ای ایران اشاره کردید ٬ که البته مواضع مثبت روسیه در این خصوص قابل تقدیراست. در حال حاضر برخی دیدگاه ها در ایران وجود دارد که می گوید بعد از بمباران بخش هایی از تاسیسات هسته ای ایران دیگر ضرورتی وجود ندارد که ایران درمعاهده ان پی تی باقی بماند و از پروتکل های آژانس تبعیت کند. نظر شما در این مورد چیست؟
وزیر خارجه روسیه :در اینباره بحثهای مفصلی بین رؤسای جمهور ما، پوتین و پزشکیان انجام شد، تماسهایی در سطوح دیگر داشتیم، با همکارم جناب آقای عراقچی ، و مشاور رهبر معظم آقای لاریجانی، این مسائل خیلی مفصل بحث شد. و ما به طور قاطع از حقوق بی قید و شرط جمهوری اسلامی ایران، مانند هر کشور دیگری، برای دسترسی به انرژی هستهای صلحآمیز دفاع میکنیم. ایران به عنوان یک عضو با حسن نیت در پیمان منع گسترش (NPT) ، تمام حقوق مندرج در ان را دارد. وقتی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در شورای امنیت توافق و تصویب شد، یا بهتر بگویم تأیید شد، این یک اجماع بود، این تصمیم شورای امنیت بود. ایران تعهداتی را در زمینه شفافیت و دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات و برنامههای هستهای خود پذیرفت که فراتر از مجموعه تعهدات کشورهای عضو (NPT)بود. ایران تعهدات بیشتری همچون پروتکل الحاقی را پذیرفت. و آن زمان آژانس این را به عنوان سهمی بسیار قابل توجه در تقویت اعتماد از طریق افزایش شفافیت برای کشورهای غربی که سوءظنهایی داشتند، برجسته کرد. و به نظر ما همه سوءظنها برطرف شده بود. اما وقتی آمریکا 3 سال بعد از تصویب برجام در شورای امنیت از آن خارج شد و اعلام کرد که دیگر تعهدی را انجام نخواهد داد تحول بسیار تأسفباری بود و ما تلاش کردیم با اروپاییها همکاری کنیم تا واشنگتن را متقاعد کنیم به اجرای تعهداتش بازگردد. اما اروپاییها ترجیح دادند همه تقصیرها را گردن جمهوری اسلامی ایران بیندازند. و مکانیسمی را فعال کردند، همان به اصطلاح "اسنپبک" که واقعاً در چارچوب برجام توافق شده بود، اما مستقیماً بین وزرای خارجه ایران و ایالات متحده توافق شده بود و بقیه، حداقل روسیه و چین، در تدوین این مکانیسم که در رویه جهانی بیسابقه است، شرکت نداشتند؛ مکانیسمی که به هر عضوی از این گروه که روی برنامه هستهای ایران کار میکرد اجازه میدهد ادعا کند که ایران تعهداتش را اجرا نمیکند، پس من قطعنامه میدهم و هیچکس نمیتواند این قطعنامه را وتو کند. تحریمها به طور خودکار بازمیگردند. وقتی ما در سال 2015 فهمیدیم که چنین راهحلی بین مذاکرهکنندگان آمریکایی و ایرانی پیدا شده، از دوستان ایرانی سوال کردیم ، آیا مطمئن هستید که این درست است؟ به ما گفتند ایران قصد ندارد هیچ چیزی را نقض کند و ما هم به این اعتقاد داشتیم. بنابراین، این بند ریسکی نداشت. اما در نظر گرفته نشد که آمریکاییها میتوانستند هر لحظه از اجرای تعهداتشان سر باز زنند، البته کاری که کردند اشتباه نبود . چون باز هم میگویم، هیچکس به این موضوع شک نداشت که ایران نقض نخواهد کرد. اما به قول معروف بلا از جایی آمد که انتظارش نمیرفت.
اما بله، من میدانم که در جامعه ایران نظرات زیادی بعداً مطرح شد و الان هم این نظرات وجود دارد. من درک میکنم که در هر کشوری سیاستمدارانی هستند، و ایران واقعاً کشوری است که در ان میتوان متنوعترین نظرات را در فضای رسانهای و امور سیاسی شنید، در عین حال ما در همه مراحل مذاکرات، ما از جمهوری اسلامی ایران حمایت کردیم.
شما به آخرین نکته اشاره کردید که آیا ارزش دارد که ایران در NPT بماند یا نه؛ ما معتقدیم که ارزش دارد ماندن و نباید سعی کرد این موضوع را با انتقاد از همه وقایع، به افکار عمومی کشاند. من درک میکنم که آژانس گزارشی منتشر کرد که که چندان بیطرف نبود؛ ابهامات ظریفی در آن ذکر شده بود. آقای گروسی توضیح میداد که این کاملاً در چارچوب اختیارات اوست، اما به یاد بیاورید با چه اشتیاقی اروپاییها؛ فرانسویها، آلمانیها و انگلیسیها به این گزارش چنگ انداختند. همین گزارش بود که مبنایی برای ارائه قطعنامه ضد ایرانی شد و در نهایت همین گزارشهای آژانس برای فعالسازی مکانیسم بازگشت تحریمها استفاده شد.
فدراسیون روسیه هم درسطح شخص رئیسجمهور و در سطوح مختلف در بحث با دوستان ایرانی درباره وضعیت موجود شرکت داشت. ما در مورد چگونگی برخورد با این وضعیت و چگونگی و شرایط احیای روابط با آژانس انرژی اتمی و همان کشورهای غربی البته در صورت علاقه مندی شما ایدههایی داشتهایم و داریم، که با دوستان ایرانی خود در میان گذاشتهایم. اما تصمیم نهایی، قطعاً و بدون شک، بر عهده سران جمهوری اسلامی ایران است.
خبرنگار:در حال حاضر آمریکا، اسرائیل و غرب برای اعمال فشار حداکثری بر ایران متحد شده اند، بفرمایید رویکرد روسیه در مقابل این سیاست فشار حداکثری بر روی ایران چیست؟
وزیر خارجه روسیه :ما با جمهوری اسلامی ایران نیز همکاری میکنیم. ما کانالهای ارتباطی با دولت ایالات متحده داریم. اروپا نمیخواهد با ما گفتوگو کند؛ همه آنها دچار جنون خود بزرگ بینی هستند و این انتخاب خودشان است. در واقع، با چنین رؤسایی چیز خاصی برای گفتوگو وجود ندارد. اما ما رویکردهای خود را درباره چگونگی عادیسازی روابط جمهوری اسلامی ایران و آمریکاییها را تشریح میکنیم. ما آماده ارائه کمک هستیم، وارد جزییات نمی شوم اما مسائل کاملاً مشخصی وجود دارد که هم دوستان ایرانی ما مطلع هستند و هم آمریکاییها، که علاقهمند هستند که این مناقشه هم توسط رئیسجمهور ترامپ حل شود،. اما میدانید، برای مثال، من اخیراً با همکارم وزیر امور خارجه مصر گفتوگو کردم و او بسیار نگران بود که توافقی که چند ماه پیش بین ایران و آژانس در قاهره منعقد شد، ایران آن را دیگر تعهدآور نمیداند. من برای او توضیح دادم که این اتفاق به دلیل آن افتاده که آژانس انرژی اتمی بلافاصله پس از توافق قاهره، گزارشی منتشر کرد که سه کشور اروپایی از آن به صورت ناجوانمردانه و با حقه و با دستکاری، برای پیشبرد تصمیم غیرقانونی و نامشروع خود با هدف اعمال مجدد تحریمها استفاده کردند . و من، کاملاً درک میکنم که در آن موقعیت، ایران نمیتواند طوری رفتار کند که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده و دوباره با آژانس وارد گفتگو شود، وقتی که آقای گروسی میگوید: «ما بر دسترسی به تأسیساتی که مورد بمباران قرار گرفتند، اصرار داریم.» در حالی که بمباران تأسیساتی که تحت نظارت آژانس هستند، نقض فاحش تمام قواعد و مقررات است. بنابراین شما در ابتدای سوال به ما گفتید که آژانس این بمبارانها را محکوم نکرده است. ، اقدامات و مواضع آژانس، به بیان ملایم، احساسات ناخوشایندی در ایران ایجاد کرده و این برای من کاملاً قابل درک است. اما این سوال را باید بیشتر به سمت آقای گروسی و همکارانش مطرح کرد تا اصل بیطرفی به طور کامل رعایت شود، تا آنها در برخی مواقع گامهای سیاسی برندارند و به یک طرف یا طرف دیگر کمک نکنند. همانطور که اشاره شد، نیروگاه هستهای زاپروژیا، که ناظران آژانس تقریباً یکسال است آنجا حضور دارند و هر بار که اوکراینیها تأسیسات این نیروگاه هستهای را بمباران میکنند، ناظران آژانس با شرمندگی میگویند که نمیدانند این پهپادها و گلولهها از کجا آمدهاند. این نیز نادرست است. بنابراین، ما جهت از سرگیری همکاری ایران با آژانس، به هر طریق ممکن طرفین را تشویق خواهیم کرد. اما این همکاری باید صادقانه و مبتنی بر اصولی باشد که جمهوری اسلامی ایران را راضی کند و نقض نشود.
خبرنگار :مطالبی را که در خصوص روابط بین ایران و روسیه گفتید واقعا مثال زدنی است و این رابطه بسیار خوبی است که می تواند به یک مدل برای دیگر کشور ها تبدیل شود. رسانه های غربی از دیرباز تلاش می کنند که اینگونه القا کنند که در شرایط بحرانی به روسیه نمی شود اعتماد کرد. پاسخ شما به آنها چیست؟
وزیر خارجه روسیه:چرا به حرفهای پوچ پاسخ دهیم؟ آیا پشت این اظهارات آنها مثالی وجود دارد که با آن بخواهند دیگران را متقاعد کنند که به روسیه اعتماد نکنند؟ من چنین دلایل نشنیدهام. اگر مثال آنها، همانطور که میگویند، حمله بیدلیل و غیر موجه روسیه به اوکراین باشد، خوب میدانید، برخی دیپلماتها چنین استدلالهایی را میاورند! غرب همه اینها و هر آنچه مربوط به واقعیتهای عینی است را نادیده میگیرد. ما در سازمان ملل و سازمان امنیت و همکاری اروپا مرتباً یادآوری میکنیم. من حدود ده بار با سفرای مقیم مسکو دیدار کردهام و در روزهای آینده نیز دوباره دیدار خواهم داشت، جایی که ما شواهد مستند و تحلیل خود از وضعیت بحران اوکراین را ارائه میدهیم. موضوعاتی که به غرب از همان ابتدا هشدار داده شده بود. اگر اروپا میخواست بخش فعالی از حل و فصل اوکراین باشد، فرصتهای زیادی داشت. اما انها همه این فرصتها ، به سمت شکست سوق دادند. سال 2014، زمانی که کودتا در اوکراین سازماندهی شد، اروپا در آستانه آن کودتا تضمین کرده بود که بین رئیسجمهور و اپوزیسیون توافقی حاصل خواهد شد و انتخابات زودهنگام برگزار میشود. اما هیچ کاری نکرد. کودتا اتفاق افتاد، اروپا سکوت کرد و در جایگاه گوش به فرمانی خود به دولت وقت آمریکا باقی ماند، بعد از آن توافق مینسک امضا شد، آلمان و فرانسه با این ادعا که میانجیگری کرده اوکراین و روسیه را آشتی دادند، فخر فروشی کردند. باز هم این توافقنامهها توسط شورای امنیت به تصویب رسید. سپس فرانسویها، آلمانیها و حتی اوکراینیها که در سال 2015 آنها را امضا کردند ،آقای پوروشنکو، رئیسجمهور وقت اوکراین گفتند: «نه، ما فقط میخواستیم زمان بخریم. هیچکس قصد انجام هیچکدام از آنها را نداشت.» و در سال 2022، در ماه آوریل، زمانی که خود اوکراینیها، پس از آغاز عملیات نظامی ویژه، یک راه حل صلح آمیز به ما پیشنهاد کردند که ما با آن موافقت کردیم و دو طرف ان را امضا کردند . ، سند پاراف شده بود، اما پس از آن اروپاییها به رهبری بریتانیا، و با حمایت فعال بروکسل و دیگران، به اوکراین گفتند: «نه، باید به جنگ ادامه دهی.» بنابراین، کسانی که ما را متهم میکنند، وقتی با آنها مصاحبه میکنید از آنها نمیپرسید: «حقایق کجاست؟ حقایقی که حداقل یک بار ثابت کند روسیه تعهدات خود را انجام نداده است؟» این را کسانی میگویند که سعی دارند تقصیر را از سر خود بردارند و به گردن دیگری بیندازند. این افراد دروغ میگویند. باید همه چیز را به نام واقعی خودش خواند و همیشه حقیقت را گفت.
خبرنگار: در حال حاضر ترامپ در تلاش است که روابط روسیه و آمریکا را بهبود دهد. برخی از مفسران غربی بر این اعتقادند که اگر روابط روسیه با آمریکا بهبود پیدا کند روسیه ایران را رها خواهد کرد. پاسخ شما به آنها چیست؟
وزیر خارجه روسیه: دروغ می گویند. من قبلاً به شما گفتم: بگذارید حداقل یک مثال بیاورند که ما برای روابط با یک کشور – حالا هرچقدر هم بزرگ یا قدرتمند باشد – به یک کشور دیگر یایک دوست قدیمی خود خیانت کرده باشیم. متأسفانه در تاریخ کشور ما چنین خیانتی وجود داشته است. اما آن زمان نام آن اتحاد جماهیر شوروی بود. و در سالهای پایانی اتحاد جماهیر شوروی، خیانت رخ داد، از جمله در مورد جمهوری دموکراتیک آلمان، که به سادگی آن را به جمهوری فدرال آلمان واگذار کرده و مقامات جمهوری فدرال آلمان مانند فاتحان، تمام سرزمینهای سابق جمهوری دموکراتیک آلمان را زیر کنترل خود گرفتند، همه فعالان سیاسی را کنار زدند و هیچ آیندهای به آنها پیشنهاد ندادند. یعنی این یک اتحاد نبود بلکه یک اکتساب و واگذاری بود. و این واقعیت که امروز آلمانیهای بخش شرقی اتفاقات را کاملاً متفاوت میبینند، بسیار گویا است. بله، این یک اشتباه، یک خیانت از سوی اتحاد جماهیر شوروی به متحد خود بود، زمانی که نزدیک به نیم میلیون سرباز بدون هیچ غرامتی خارج شدند، زمانی که امکان حفظ حضور خود در بخش شرقی آلمان متحد نادیده گرفته شد. ما همه اینها را به خاطر داریم. و البته مقامات آلمان غربی در آن زمان نیز مرتکب اشتباه عظیمی شدند، آنها پس از اکتساب بخش شرقی، با هموطنان خود مانند انسانهای درجه دوم رفتار کردند. بنابراین، باز هم اگر چنین سوالاتی از شما میپرسند، بخواهید مثالی بیاورند که ما چه وقت چه کسی را رها کردهایم؟مثلا به ما میگویند: شما به سوریه خیانت کردید؟ نه، ما هیچکس خیانت نکردهایم. ما از زمان حافظ اسد و بشار اسد تاکنون روابط خود را حفظ کردهایم. حالا، اتفاقاتی افتاده است که ما آنها را تا حد زیادی جزو امور داخلی جمهوری عربی سوریه میدانیم. اما ما روابط پایدار و خوبی با مقامات جدید داریم. به طور خلاصه، بگذارید مثالی بیاورند که به نظر آنها روسیه چه کسی را رها کرده است؟
خبرنگار :شما به موضوع سوریه اشاره کردید. با توجه به اینکه بشار اسد یکی از متحدان شما و ایران بود چه اتفاقی افتاد که حکومت بشار اسد سقوط کرد و نکته دیگراینکه جولانی گفت که ما درروزهای پایانی حکوکت بشار اسد با روسیه هماهنگ بودیم. آیا همینطور بوده؟
وزیر خارجه روسیه : نه، آقای جولانی با ما هیچ هماهنگی نکرد و هیچ رویکردی را هماهنگ نکرد. ما با آقای اسد روابط بسیار نزدیکی داشتیم. ما در سال 2015 به کمک دولت او آمدیم، زمانی که دمشق عملاً محاصره شده بود و هر لحظه ممکن بود در برابر حملاتی که اپوزیسیون تدارک دیده بود سقوط کند. بله، ما به کمک آمدیم، حضور نظامی خود را آنجا ایجاد کردیم، دو پایگاه هوایی و دریایی را افتتاح کردیم و فعالانه برای نابودی کانونهای تروریستی تلاش کردیم. با دیگر کشورهای جامعه بینالملل، قبل از همه با جمهوری اسلامی ایران و با جمهوری ترکیه همکاری کردیم. ، میتوانم بگویم روند ، نسبتاً مثبت پیش میرفت. ما کنفرانس مردم سوریه در سوچی را به یاد داریم، فکر میکنم سال 2018 بود، توافقات مشخصی حاصل شد.
اما توافقاتی که ما با ایرانی ها و دوستان ترکیهای به آن دست مییافتیم، هر بار به نوعی اجرا نمی شد . البته همه چیز به دولت بشار اسد وابسته نبود، در مسئله اصولیِ آشتی و وفاق ملی و دعوت از همه نیروهای قومی و سیاسی و مذهبی به گفتگو فرصتهای زیادی از دست رفت - الان اینجا نمیخواهم نتیجهگیریهای تاریخی بکنم- اما اینطور بیان میکنم.
ما در سوریه وقتی حوادث یک سال پیش شروع شد، ما در سوریه واحدهای رزمی نداشتیم. ما دو پایگاه داشتیم، هوایی و دریایی. و آن سرعتی که اپوزیسیون به رهبری آقای جولانی، آقای الشراع ، سرزمینها را می گرفتند، خب، در واقع غیرمنتظره بود. مقاومتی عملاً وجود نداشت.
و الان ما در تماس با مقامات جدید هستیم، آقای الشراع بازدیدی از روسیه داشت، من سه بار با وزیر خارجه جدید دیدار کردم، هیئتهای بیندولتی به جمهوری عربی سوریه سفر کردند، از جمله برای بحث درباره چشمانداز توافقاتی که در مسائل تجاری و اقتصادی منعقد شده بود. در جریان تمام این تماسها ما حتماً بر اهمیت اصولیِ حفظ وحدت دولت سوریه تأکید میکنیم،، برای این کار نیاز به گفتگوی فراگیر ملی است، که شامل علویها، سنیها، دروزیها، و همه گروههای قومی ،سیاسی و مذهبی باشد. و اینجا مسئله کردها، دائماً در 15 سال اخیر در مرکز توجه قرار دارد، خیلیها سعی میکنند آن را در راستای منافع خودشان به بازی بگیرند. آمریکاییها در شمال شرق چنین منطقهای را تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه نگه میدارند، و از دولت گذشته تا به حال تمایلات جداییطلبانه را ترویج میکنند، این روند ادامه دارد. ما معتقدیم این یک مینِ تأخیری دیگر است، بنابراین مهمترین چیز آغاز گفتگوی فراگیر ملی است، امری که در سوریه، از جمله در دوران حکومت بشار اسد، کمبودش احساس میشد.
خبرنگار : بله خیلی متشکرم از توضیحات شما. همونطور که مستحضر هستید دو رژیم آمریکا و اسرائیل دارای سلاح اتمی هستند و همواره ایران رو تهدید میکنند. به نظر شما ایران برای بازدارندگی مهار این تهدیدات چه تمهیداتی باید اتخاذ نماید؟
وزیر خارجه روسیه: من که قبلاً به شما گفتم که ما حملات بی دلیل و غیر موجه علیه تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران را محکوم کردیم، همانطور که در زمان خودش ترورهای سیاسی سیاستمداران و نظامیان ایرانی را محکوم کردیم. و اکنون این موضوع را بسیار مفصل با همکاران ایرانیمان مورد بحث قراردادیم ، به زودی من دیدار دیگری با همکارم وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، عباس عراقچی خواهم داشت، این بحث را ادامه خواهیم داد. ایرانیها رویکرد ما را میدانند. آنها میدانند که ما چطور برای خروج از این بحران چه در رابطه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و چه در رابطه با ایالات متحده آمادهایم کمک کنیم.
در دیپلماسی ساز و کارهایی وجود دارد که مرسوم نیست علنی شوند، ما آنها را هم به کار میگیریم. دوستان ایرانی ما ارزیابیهای ما را میدانند. تصمیم درباره اینکه آیا گفتگو با ایالات متحده را از سر بگیرند یا نه . ما شنیدیم که ایران به از سر گیری این گفتگو علاقهمند است و در مورد آزانس هم آیا گفتگو با آژانس را از سر بگیرند، ما هم اینجا میدانیم که ایران مایل است آن را احیا کند، اما تصمیمگیری با مقامات در تهران است. ما آماده خواهیم بود هرگونه کمکی یا اقدامی انجام دهیم که توسط رهبران ایران که برای منافع مردم تشخیص میدهند درست است انجام دهیم .
خبرنگار : اروپاییها عمدتاً به بهانه صلح و امنیت دولتها رو سرنگون میکنند. نکتهای که حضرتعالی در ابتدای فرمایشاتتون داشتید. زمانی که در جنگ 12 روزه اسرائیل به ایران حمله کرد، مرتس صدراعظم آلمان گفتش که این جزو کارهای کثیفی بوده که اسرائیل به جای اروپاییها انجام داده. برداشت شما از این اظهارات مرتس چیست؟
وزیر خارجه روسیه:من قبلاً به شما گفتم که ما درباره جایگاه اتحادیه اروپا در امور منطقهای و بینالمللی چه فکر میکنیم، نمیخواهم توجه زیادی به این اختصاص دهم. آقای مرتس حرفهای زیادی زده است که مطلقاً نشاندهنده نژادپرستی و نازیسم است. بنابراین عادات قدیمی و آن ژنهایی که آقای مرتس از خویشاوندان خود به ارث برده است، از بین نرفته و حفظ شده است.این تحقیر، این تکبر و این احساسِ، از این که این واژه را بگویم واهمه ای ندارم - ، نماینده یک نژاد خاص بودن، در آن جملهای که شما نقل کردید و همچنین در بسیاری از اظهاراتش درباره اینکه آلمان در آینده چه باید باشد، نمود پیدا کرده است. اینها کاملاً ایدههای انتقامجویانه آشکار و تا حد زیادی، همانطور که گفتم، انسانستیزانه است.
خبرنگار : ترامپ اخیراً طرح صلحی رو در قبال جنگ اوکراین ارائه کرده است. ارزیابی شما از این طرح چیست و خطوط قرمز روسیه در این طرح چیست؟
وزیر خارجه روسیه : من قبلاً به شما گفتم وضعیت در اوکراین چطور پیش میرود. فرآیند مذاکراتی وجود دارد. موضع ما روشن است: علل اولیه را از بین ببرند. علل اولیه عبارتند از تهدیدات علیه فدراسیون روسیه که با پیشروی ناتو به شرق دقیقاً در مرزهای ما و کشیدن اوکراین به آن ایجاد شد، و رد کردن بحث درباره پیشنهادات ما در مورد تدابیر امنیتی متقابلِ جمعی، و تهدید نابودیِ هر چیز روسی در سرزمینهایی که قرنها سرزمینهای مردم روس، فرهنگ روس و تاریخ روس بوده است و به حکم تصادف تاریخی در ترکیب اوکراین قرار گرفته اند. و وقتی آنهایی که در نتیجه کودتا به قدرت رسیدند این افراد را « غیر انسان» نامیدند، اعلام کردند که جایگاه زبان روسی را از بین خواهند برد، شبهنظامیان را فرستادند تا در فوریه 2014 پارلمان کریمه را تصرف کنند و قسم خوردند که همه چیز روسی را نابود کنند. وقتی زلنسکی، رئیسجمهور شد، به همه کسانی که در اوکراین زندگی میکنند و حس میکنند بخشی از فرهنگ روسی هستند توصیه کرد گورشان را گم کنند و به روسیه بروند، این همه مسائل عملا به مدت 10 سال روی هم انباشته شدند. و وقتی ما به همه هشدار میدادیم که این فشار بر مردم سرانجام منفجر خواهند شد، کسی به ما گوش نکرد.
بنابراین الان باید این علل اصلی حذف شوند. خوب است که آمریکاییها این را فهمیدند. آنها به وضوح گفتند که موضوع ناتو اصلا نمیتواند در میان باشد، و به وضوح گفتند که آن سرزمینهایی که قرنها روسها در آن زندگی میکردند باید دوباره روسی شوند، و به روسیه الحاق شوند. و زبان روسی، فرهنگ روسی، حقوق کلیسای ارتدکس قانونی اوکراین باید احیا شوند.
می دانید ، اروپا شبیه یک دکترِ بی سواد است که نمیخواهد بفهمد که تو با چه بیماریای نزد او آمدهای، بلکه فقط یک قرص یا شربتی به تو میدهد تا 5 دقیقه حالت کمی بهتر شود. اما این پزشکان اروپایی بیماری را تشخیص نمیدهند. اما آمریکاییها تلاش میکنند متوجه شوند و آخرین تماسها با آنها این امید را ایجاد می کند که آنها عمیقتر موضع ما را درک میکنند و عمیقتر درک میکنند که چه باید کرد تا این مناقشه به طور قابل اطمینان و پایدار حل و فصل شود. نه اینکه صرفا یک آتشبس دیگر برقرار شود تا دوباره ارسال سلاح به اوکراین را سرازیر کنند . بنابراین روند ادامه دارد، ما منتظر واکنش آمریکاییها هستیم در این خصوص که گفتگوی امریکایی ها با اوکراین چه نتایجی داشته است، داریم دور خودمان میچرخیم.
خبرنگار: سوال آخراینکه اگر ایران دچار جنگی فراتر از جنگ 12 روزه بشود، آیا روسیه در کنار ایران خواهد ایستاد؟
وزیر خارجه روسیه : ما با ایران، همانطور که گفتم، قرارداد مشارکت راهبردی داریم و ما همیشه در حمایت از ایران، و حمایت از حقوق قانونی جمهوری اسلامی ایران عمل خواهیم کرد. ایران در ماههای اخیر چندین بار به صراحت گفته است که علاقهای به جنگ ندارد، علاقهای به درگیریهای جدید ندارد و علاقهمند است هرگونه مشکلی را از طریق گفتگو رفع کند و باز هم تأکید میکنم هر مشکلی که در راه باشد بر اساس احترام به حقوق حاکمیتی و قانونی جمهوری اسلامی ایران. ما از این موضع کاملاً حمایت میکنیم.
خبرنگار : خیلی متشکر از اینکه در گفتگو با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شرکت کردید.
وزیر خارجه روسیه : متشکرم.
انتهای پیام/