به گزارش خبرگزاری تسنیم از قشم، این روزها آسمان قشم نگین خلیجفارس شاهد رقص دستهجمعی پرندگانی است که خستگی سفری طولانی را در پهنه جزر و مدی و سبزی بیپایان جنگلهای حرا از تن بهدر میکنند. فرود این میهمانان ناخوانده اما عزیز، قشم را به بوم نقاشی زندهای بدل کرده که هر گوشهاش داستانی از بقا و غریزه را روایت میکند.
با کاهش دما در نیمکره شمالی، زیستگاههای متنوع قشم بار دیگر به کانون توجه پرندگان آبزی و کنارآبزی تبدیل شده است. این سفر که از سرزمینهای دوردست شمالی آغاز شده، تنها یک جابهجایی ساده نیست؛ بلکه جستوجوی حیاتی برای یافتن غذا و مأمنی دور از یخبندان است.
از سلیمهای خاکستری و کاکاییهای پرصدا گرفته تا فلامینگوهای خوشتراش و گیلانشاههای مغرور، هر یک بخشی از پازل تنوع زیستی قشم را در این فصل از سال تکمیل میکنند؛آمارهای محیط زیستی حکایت از آن دارد که حدود 80 گونه پرنده مهاجر و بومی و حتی گونههای بسیار نادر، از جمله ماهیخورکهای رنگارنگ و عقابهای شاهی، این خطه را برای زمستانگذرانی و گاه جوجهآوری برگزیدهاند.
تالاب بینالمللی دوکوهک و پیچوخمهای جادویی جنگلهای مانگرو (حرا)، اکنون میزبان گونههایی چون پلیکانهای باشکوه، اگرتهای سپید و عقابهای ماهیگیر تیزبین هستند.
سمفونی بقا در قلب اکوسیستمهای مانگرو
از منظر زیستشناسی، حضور این پرندگان در قشم فراتر از یک زیبایی بصری است. این مهاجران در واقع نقش سفیران سلامت اکوسیستم را ایفا میکنند. ورود آنها نشاندهنده پویایی زنجیره غذایی در سواحل شنی، گلی و صخرهای جزیره است. جنگلهای حرا به عنوان یکی از غنیترین مولدهای بیولوژیک جهان، بستری سرشار از سختپوستان، ماهیهای کوچک و نرمتنان را فراهم میکنند که سوخت لازم برای بقای این پرندگان را تامین میسازد.
وجود پرندگان شکاری مانند سنقر تالابی و عقاب خالدار بزرگ در بالای هرم غذایی، به کنترل جمعیت جوندگان و حفظ تعادل بیولوژیک منطقه کمک شایانی میکند. در حقیقت، هر پرندهای که در ساحل قشم فرود میآید، بخشی از شبکه پیچیدهای است که سلامت دریا و خشکی را به هم پیوند میزند؛نابودی یا اختلال در این روند، به معنای فروپاشی تدریجی این زنجیره است که در نهایت گریبانگیر جوامع محلی و صیادان نیز خواهد شد.
لزوم تحقق گردشگری مسوولانه
اما این شکوه پرواز، با تهدیدهای نگرانکنندهای در مقیاس جهانی روبروست. تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی، نظم فصول را به هم زده و گاه پرندگان را در زمانهایی نادرست به مهاجرت واداشته است. توسعه ناپایدار شهری، آلودگیهای نفتی در مسیرهای آبی و انباشت پلاستیک در تالابها، از جمله مینهای کاشته شده در مسیر این مسافران خسته هستند.
در سطح بینالمللی، سازههای بلندی که آسمان را خراش میدهند و آلودگی نوری که حس جهتیابی پرندگان را مختل میکند، تلفات سنگینی به بار آوردهاند. توربینهای بادی و دکلهای مخابراتی نیز در صورت عدم جانمایی صحیح، به قربانگاه این گونههای کمیاب بدل میشوند؛جهان امروز با این پرسش مواجه است که آیا پیشرفت تکنولوژیک باید به بهای خاموشی آواز پرندگان در افقهای دوردست تمام شود؟
حفظ این میراث طبیعی تنها بر عهده نهادهای دولتی نیست. هر یک از ما به عنوان شهروند یا گردشگر، نگهبانان این سفره گسترده هستیم و نخستین گام، احترام به حریم آرامش این پرندگان است؛ ورود خودروها به پهنههای ساحلی گلی و ایجاد سر و صدای ناهنجار در نزدیکی کلونیها، میتواند شوک جبرانناپذیری به آنها وارد کند.
همچنین، مدیریت پسماند و جلوگیری از رهاسازی پلاستیک در سواحل، مستقیمترین اقدام برای نجات جان پرندگانی است که قطعات ریز پلاستیک را با غذا اشتباه میگیرند.ما میتوانیم با حمایت از گردشگری مسئولانه و پرندهنگری اصولی، به اقتصاد محلی نشان دهیم که زنده بودن این پرندگان ارزشی بسیار فراتر از شکار آنها دارد. آگاهیبخشی به نسلهای جوان درباره اهمیت این همزیستی، ضامن بقای مسیرهای مهاجرتی در آینده خواهد بود.
پیوند ناگسستنی زمین و آسمان
پرندگان مهاجر تا پایان فروردینماه میهمان سفره سخاوتمند قشم هستند، اما پیامی که با خود میآورند تا سالها ماندگار است. آنها به ما یادآوری میکنند که زمین مرزی ندارد و سلامت یک تالاب در جنوب ایران به سلامت دشتهای شمالی آسیا گره خورده است.
تماشای فلامینگوهایی که در پسزمینه غروب قشم به پرواز درمیآیند، نه یک منظره تکراری، که معجزهای سالانه است که حفظ آن، آزمونی بزرگ برای اخلاق و خرد انسانی ماست. با صیانت از این زیستگاهها، ما در واقع از آینده خود و تعادل زمینی محافظت میکنیم که بدون بالزدنهای این مسافران، بسیار سوتوکور و بیروح خواهد بود.
انتهای پیام/7558