از آب نگو چون خبر از یار نیامد/ از رود فرات آن مه سالار نیامد
خبرگزاری تسنیم : شجاعالدین ابراهیمی یکی از شعرای آئینی کشورمان است که رباعیات متعددی را درباره واقعه کربلا و مصائب ائمه اطهار سروده است.
به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری تسنیم، شجاع الدین ابراهیمی از شعرای کشورمان رباعیهای متعددی درباره کربلا و نهضت امام حسین(ع) سروده است که گزیدهای از رباعیات او به شرح زیر است:
قنداقه خونین
میگفت حسین و دیدگانش تر بود
در این دنیا عزیز من اکبر بود
خونین تر از دل اباعبدالله
قنداقه کوچک علیاصغر بود
شمر و شیطان
دعوت او را به میهمانی کردید
درحق حسین مهربانی!! کردید
مانند بنی امیه ای کوفیان!
با شمر و شیطان چرا تبانی کردید؟!
یک جرعه زمشک پاره
تا مست زبوی بهترین یاس شدم
عودم چه ثمر چو عطر نشناس شدم
یک جرعه زمشک پاره میخواهم و بس
یک عمر گدای کوی عباس شدم
یا اباعبدالله
هر مرد که رهرو است عارف بر راه
از قصه خون باخبر از غم آگاه
عمریست که حلت بفنائک گویند
اهل دل و عرش ، یا اباعبدالله!
فریاد خدا
با خط زبرجدی به طاق طارم
این جمله حک است تا بدانند، مردم
فریاد خدا را به طف عاشورا
با گوش خودش شنید زینب خانم
شب عاشورا
چون بزم خداست جمله مهمان بروید
با نیت خاص و عشق و ایمان بروید
فرمود حسین در شب عاشورا
مردان! فردا همه به میدان بروید
ای اهل حرم
وقتی که روم مواظب یار شوید
سجاد مریض است به تیمار شوید
دانم که شهید میشوم، با عزت
اهل حرم مرا نگه دار شوید
مصیبت صعب
در عرش بپا هزار و یک غوغاشد
صعب است مصیبتی که بر مولا شد
گفتند قیامتی بپا میگردد
دیدیم چگونه ظهر عاشورا شد
شال سیه
جان زهرا- محمد و حیدر من
زینب منگر به آن گل پرپر من
شال سیه آورید ای اهل حرم!
گویند شهید شد علیاکبر من
عروس خون
آیات رشادت است و آیینه مرد
مانند علی به کربلا معرکه کرد
ظهر است عروس خون به حجله امد
قاسم جانم! برو به میدان نبرد
گریه خاموش
چون امر برادر است در گوش گرفت
زد بر سر خود- گریه خاموش گرفت
چون کوه شکست- شانه اش می لرزید
زینب چو رقیه را در آغوش گرفت
خیمه اهل بیت
شمر آمد و نعره- خنده غش غش زد
شلاق به اولاد علی سرکش زد
در قبر تن رسول حق می لرزید
تا خیمه اهل بیت را آتش زد
سالار شهید
وقت است هوار از غم یار کنید
نوحه گری شهید سالار کنید
با یاد حسین هان ابا الفضلی وار
ای هیئتیان! ذکر علمدار کنید
یا ابا الفضل
خواهی تو زعباس و دو صد بذل بگو
یا از شمر و شنعت آن رذل بگو
شرط است به یا حسین آغاز سخن
در آخر روضه یا ابالفضل بگو
قمر بنی هاشم
مردی که بنی هاشم را چون قمر است
مانند حسین- حسن، علی را پسر است
با عشق دفاع از اباعبدالله
در خاک به خون خویشتن غوطه ور است
هیئت حسینی
بر دست صحیفه کلینی دارند
خاطرخواهاند - عشق عینی دارند
در ماه محرم و صفر در هرجا
خوبان همه هیئت حسینی دارند
نوکران ارباب حسین
بر باطل و حق همیشه ناظر هستند
لبیک به هل من اند و ناصر هستند
عشق است که نوکران ارباب حسین
در مسجد و زینبیه حاضر هستند
مهمان روضه
عاشق آنان که : غرق در تب هستند
مهمان روضههای هر شب هستند
در حشر شفیعشان: ابا عبدالله
چون اهل حسینیه زینب هستند
احسنت به شیعیان
احسنت به شیعیان که خیر الناساند
بر سبحه حق عقیق یا الماساند
در ماه محرم حسین بن علی
اهل: دل و اهل: هیئت عباس اند
مهر حسین بن علی
جز جانب بارگاه حیدر نروم
من شیعه نه ام اگر که بی سر نروم
تا مهر حسین بن علی در دل هست
هرگز به سراغ عشق دیگر نروم
سوز جگر
تا هست ستاره- آسمان – مهر و ماه
باز است برای شیعیانت هر راه
از اشک رخ و سوز جگر با خبری
سالار شهید! یا ابا عبدالله!
بازار داغ محرم
بلبل وارد به ساحت باغ شده ست
خارج ز گلستان زغن و زاغ شده ست
ماشاءالله- روضه خوان ها ! امسال
بازار محرم شما داغ شده ست
علی اکبریان
فرقی نکند که مرد یا زن هستند
تا شیعه شدند شمع روشن هستند
هیئت دارند این علی اکبریان
زنجیر زنان کوی برزن هستند
میر علمدار
از آب نگو چون خبر از یار نیامد
از رود فرات آن مه سالار نیامد
پاسخ چه بگوییم به مولا چو بپرسد
ای اهل حرم! میر علمدار نیامد؟
هشت جام
از عشق گرفت هر که کام دیگر
نزدیک به وصل شد دو گام دیگر
خواهی که سیه مست محرم گردی؟
تا کرب و بلاست هشت جام دیگر
نذری شهادت
این نقل ز قول حضرت فاطمه است
عاشورایی شدن امید همه است
زان روز که نذری شهادت دادند
در کوی حسین بن علی همهمه است
وای حسینا
عاشق نشدی اگر که با تب نرسی
در مجلس روضه خوانی امشب نرسی
با وای حسینا گفتن شیعه! چرا
چون اشک به داد دل زینب نرسی
خدنگ
در علقمه شمر دعوی گُندی کرد
عباس ! چه شد که تیغ تو کندی کرد؟
ای وای نبودی و ندیدی که خدنگ
با کودک شش ماهه عمو! تندی کرد
یزیدیان
بابا – بابا یزیدیان نامرد اند
از آتش و خون علقمه را آکندند
سیلی بر گوش عمه زینب!! ای وای
گوشوار رقیه را ز گوشش کندند
سکینه خانم
فریاد –رقیه در بیابان گم شد
از جور یزید ای فغان-ای مردم!
از زینب و حال او چه کس با خبر است
تنها -تنها فقط سکینه خانم
مردان سپاه شمر
کل یوم و ارض شد کرب و بلا
جاریست به خاک علقمه خون خدا
با اهل حرم چگونه تندی کردید؟
مردان سپاه شمر! لعنت به شما
شبه پیمبر
خورشید فراز نیزه!! این: ظلم جلی
خون است ز دست خولیان قلب ولی
این قوم چه کرده اند بعد از عباس
با شبه پیمبر حسین بن علی
خیمه دار
دور از میدان و صحنه پیکار است
در آتش تب سوخته- خیمه دار است
عباس و حسین زیر لب میگویند:
افسوس که زین العابدین بیمار است
انتهای پیام/