این بار از اشتباهات درس بگیر!
خبرگزاری تسنیم: پس از انتخاب فدراسیون فوتبال به عنوان برترین فدراسیون آسیا این سؤال پیش میآید که آیا مسئولان از اشتباهات گذشته درس میگیرند؟
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در حالی که مدت زیادی از ناکامیهای سریالی تیمهای جوانان، فوتسال و بزرگسالان ایران نمیگذشت و همه در اندیشه برکناری علی کفاشیان بودند - چرا که او ثابت کرده اهل استعفا نیست - به یکباره خبری، لبخند را به چهره مرد همیشه خندان فدراسیون که البته در این مدت به واسطه ناکامیهای فوق درصد خندههایش کم شده بود، بازگرداند؛ خبری که همه را متعجب کرد: "ایران نامزد کسب عنوان برترین فدراسیون سال 2012 آسیا شد". مگر میشود این ناکامیها را دید و حرف از برتر شدن زد؟ این سؤالی بود که در ذهن همه پیش آمده بود که البته منطقی هم بود. در فدراسیونی که مدتی قبل دو تیمش (جوانان و فوتسال) به واسطه تصمیمات اشتباه مدیران آن ناکام شده بودند چه متر و معیاری میتوانست باعث برتری آن بر رقبای کرهای و ژاپنی شود و سؤال مهمتر اینکه آیا این فدراسیون با این انتخاب از اشتباهاتش درس میگیرد؟ آیا حالا که فدراسیون ایران بهترین فدراسیون سال 2012 شده، دیگر شاهد اتفاقات گذشته و ترفیع درجه مربیان ناکام نخواهیم بود؟
* چرا به این حال و روز دچار شدیم؟
برای اینکه فوتبال ایران در تمام زمینهها سیر صعودی در پیش بگیرد نیاز است به نواقص هم توجه کرد و در زمینه رفع آنها برآمد. از همین رو نمیتوان به راحتی از کنار تراژدیهای ماه قبل و سه ناکامی بزرگ به راحتی گذشت؛ هر چند بهترین فدراسیون آسیا هم باشیم. فلاش بکی به گذشته ما را بیشتر با واقعیتها آشنا میکند.
در نخستین گام تیم ملی فوتسال با علی صانعی خود را آماده کرد تا به جام جهانی برود اما نه با این انتظار که مانند دوره گذشته شگفتی ساز شود بلکه همه انتظار داشتند این تیم رتبه شایستهای کسب و جایگاه بهتری در میان تیمهای مطرح جهان برای خود دست و پا کند. این تیم در رقابتهای آسیایی نتوانست در حد انتظار ظاهر شود و خیلی از کارشناسان، آن زمان به این مسئله اشاره کردند که فعلا نشستن علی صانعی روی نیمکت سرمربیگری تیم ملی فوتسال برای او زود است ولی این انتقادات ره به جایی نبرد تا اینکه تیم با همین کادر فنی و اضافه شدن فردی به نام خسوس کاندلاس اسپانیایی که به او لقب پروفسور فوتسال داده بودند با کوله باری از حاشیه وارد تایلند شد. این بار اما فوتسال دنیا نتوانست انتظار خود از ملی پوشان ایران را برآورده شده ببیند و این مرتبه هم مانند دوره قبل تیم ملی ما شگفتی ساز شد؛ البته نه به واسطه نتایج و بازی های درخشان برابر تیمهایی مانند ایتالیا بلکه با شکست برابر حریفان گمنامی همچون کلمبیا و صعود نکردن از مرحله مقدماتی. شاگردان صانعی برابر کلمبیا 2 بر یک شکست خوردند تا با فقط چند روز اقامت در تایلند به ایران بازگردند و اولین سکانس فیلم هفته سیاه فوتبال ایران را رقم بزنند.
چند ساعت بعد پس از این ناکامی اکبر محمدی چندین کیلومتر دورتر از صانعی و شاگردانش، در امارات کارگردانی سکانس بعدی این تراژدی را بر عهده داشت، او که علاقهمندیاش به یادگیری و به قول رئیس فدراسیون فوتبال آشناییاش با کامپیوتر(!) باعث شده بود مسئولان فدراسیون هدایت تیم جوانان را به دستش بدهند توانست این عنوان را در کنار بازی در تیمهایی مانند فتح، مقاومت و ... به رزومهاش اضافه کند. اکبر محمدی پیش از این نتوانسته بود با تیم نوجوانان نتیجه لازم را بگیرد ولی در ادامه ارتقای درجه پیدا کرد و تیم ملی جوانان را به او دادند تا این بار در رقابتهای آسیایی امارات شاهد شاهکار دیگری از این مربی جوان باشیم. هر چند همان زمان هم خیلیها به این انتخاب انتقاد کردند اما کارساز نشد. جوانان ایرانی که بیشتر آنها حاصل جستجو و استعدادیابی اکبر محمدی بودند در مرحله مقدماتی عملکرد خوبی از خود به جا گذاشتند اما در اولین دیدار حذفی برابر کره جنوبی 4 بر یک شکست خوردند. دیداری که جوانان کرهای در آن توانستند به نوعی انتقام شکست تیم ملی بزرگسالانشان از تیم کیروش را بگیرند. در این دیدار به اذعان بسیاری از کارشناسان فوتبال، ملی پوشان ما به کم تجربگی نیمکت تیم ملی و سرمربیاش باختند. بسیاری از آنها معتقد بودند که به این دلیل حضور اکبر محمدی به عنوان سرمربی تیم ملی را زود میدانستند.
سکانس سوم این تراژدی را مرد پرتغالی با تیم ملی بزرگسالان رقم زد تا فیلم هفته سیاه فوتبال ایران تکمیل شود. آنها پس از این که برای نخستین بار در تاریخ برابر لبنان تن به شکست دادند و مقابل کره جنوبی در ورزشگاه پر از جمعیت آزادی پیروزی ناپلئونی کسب کردند؛ در همین ورزشگاه مقابل ازبکستان شکست خوردند. شکستی که در تمام ردههای ملی برای اولین بار مقابل ازبکستان کسب کردیم و این بار ایرانیها باعث شدند ازبکها در آزادی حماسه ساز شوند.
میگویند یک نفر، دوبار از یک سوراخ گزیده نمیشود. این جمله حال امروز فوتبال ما را نشان میدهد و به نوعی ارتقای مربی ناکام در رده نوجوانان به سرمربیگری تیم جوانان و یا فرستادن تیم ملی فوتسال به تایلند در شرایطی که با علی صانعی نتیجه مناسبی در آسیا نگرفته و همچنین دو شکست تاریخی در رده بزرگسالان در بازه زمانی کوتاه مصداقهای بارز همین جمله هستند. منظور از این حرفها چشم پوشی از تواناییهای اکبر محمدی، علی صانعی و کارلوس کیروش نیست اما از طرفی سه ناکامی بزرگ در طول یک هفته به هیچ عنوان اتفاقی نیست.
به هیچ عنوان نمیتوان نپرسید چرا وقتی کسی در یک دوره ناکام بوده باید ارتقا درجه پیدا کند؟ یا اینکه وقتی کارشناسان عملکرد فوتسالیستها را با صانعی پیش بینی میکردند چرا برای اصلاح آن کاری انجام نشد؟ نمیتوان از این سؤال گذشت که چرا سراغ افرادی میرویم که عملکرد آنها از ابتدا مورد نقد اکثریت قرار میگیرد و البته این سؤال مهم که معیار و فاکتورهای انتخاب فدراسیون برای پستهای مهم چیست؟ حالا که این ناکامیها اتفاق افتاده و البته بهترین فدراسیون سال آسیا هم شدهایم باید این پرسش را مطرح کرد که آیا این بار از عملکردمان درس خواهیم گرفت یا اینکه باز هم میخواهیم از یک سوراخ چند بار گزیده شویم؟ در شرایطی که فدراسیون فوتبال ایران به دلیل فعالیتهایش در حوزههایی همچون فوتبال پایه، کارهای زیر ساختی و... توانسته برترین فدراسیون سال آسیا شود؛ باید به این سئوالات هم پاسخ داد تا در کنار این افتخار موفقیتهای دیگری را هم کسب کنیم و بتوانیم اعتبار گذشته را به فوتبالمان بازگردانیم و با این اعتبار صاحب کرسیهای معتبری در کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا شویم.
* متر و معیار انتخاب چه بود؟
مجید جلالی کارشناس فوتبال ایران درباره ملاک انتخاب فدراسیون فوتبال ایران با وجود این مسائل به عنوان برترین فدراسیون سال آسیا به تسنیم میگوید: پارامترهایی که AFC برای انتخاب فدراسیون برتر مدنظر دارد با پارامترهایی که در کشور ما برای انتخاب یک فرد یا سازمان موفق وجود دارد صددرصد متفاوت است. آنها دیدگاه ساختاری دارند ولی ما صرفا سطحینگر و نتیجهگرا هستیم. این فاصله باعث میشود انتخاب فدراسیون ما تعجب بر انگیز شود. مسئولان فدراسیون باید درباره اقداماتی که باعث شد ایران به عنوان بهترین فدراسیون سال آسیا شناخته شود با مردم صحبت کند. به خاطر دیدگاهی که در فضای اجتماعی ما وجود دارد سازمانها صرفا بر اساس نتیجه طبقه بندی میشوند در حالی که شاید فدراسیون ما کارهایی میکند که خیلیها خبر ندارند. این موارد باید گفته شود و میتواند دیدگاه اجتماعی را تغییر دهد، دیدگاهی که کوتاه مدت است و باید به بلند مدت تبدیل شود.
درست است که فدراسیون علی کفاشیان به عنوان فدراسیون برتر آسیا دست پیدا کرده اما باز هم نمیتوان از ناکامیهای بزرگ یک ماه اخیر چشم پوشی کرد. از همین رو این پرسش پیش میآید که چگونه فدراسیونی با این ناکامیها میتواند فدراسیون سال قاره آسیا شود؟ جلالی در پاسخ به این سؤال میگوید: این موضوع دقیقا درست است و نمیتوانیم آن شکستها را انکار کنیم. یکی دو سال است که وقتی از من درباره لیگ سؤال میپرسند میگویم در سازماندهی و استانداردسازی بهتر شده ولی از نظر فنی کاملا متوقف بودیم. فدراسیون نشان داده از نظر ساختاری بهترین فدراسیون است اما اینکه از نظر نتیجه بازنده هستیم به کیفیت فنی بر میگردد. متاسفانه برای بخش فنی کاری نکردیم و باید سرمایه گذاری کنیم تا کیفیت لیگ بالا برود. باید کارشناسان را جمع و درباره این موضوع که چرا با وجود اینکه در بخش استانداردسازی خوب بودیم اما در بخش فنی پیشرفتی نداشتیم، صحبت کنیم.
* خانه از پای بست ویران است
آیا فدراسیون از اشتباهات درس میگیرد؟ این سؤال را با مهدی مناجاتی که شاید نظراتش تنها در رسانه ها جا دارد و کمتر در کار اعمال شده باشد، در میان میگذاریم. سرمربی پیشین تیم جوانان وقتی متوجه میشود که قرار است درباره مشکلات این فوتبال با او صحبت کنیم سفره دلش را باز میکند به طوری که کاملا میتوان متوجه شد یک سینه درد فوتبال در وجودش نهادینه شده است. مناجاتی میگوید: در فرهنگ ما مثال خوبی داریم که میگوید خانه از پای بست ویران است. فوتبال ما هم به همین شکل است. امروزه میبینیم بزرگان زیادی در خانه نشسته اند که از نظر مدیریتی و شخصیت ورزشی و فوتبالی تخصص دارند اما در فوتبال ما از آنها استفاده نمیشود. فردی مانند کیروش را میآوریم که اگر به جام جهانی صعود کنیم به افتخارات او افزوده میشود و اگر نرویم هم برای او ناراحتی وجود ندارد و به او مبالغ گزافی را پرداخت میکنیم. تفکر ما به این شکل است که میگردیم تا ببینیم چه کسی را بیاوریم تا از کنار او چیزی هم برای خودمان بماند و اینکه آیا او از گروه ما هست یا خیر.
او روند صحبت هایش را به سمت حذف تیم ملی نوجوانان و فوتسال میبرد: تیمهای فوتسال و جوانان ما شکست خوردهاند. در دوره تحصیل، شما ابتدا باید ردههای مختلف را رد کنید تا به دانشگاه برسید و پس از کسب مدرک دکترا بتوانید تدریس کنید. مربیان تیم ملی هم باید به همین شکل باشند یعنی کسی سرمربی تیم ملی میشود حکم کسی را دارد که دکترا دارد و در دانشگاه تدریس میکند. در تیم ملی هم همینگونه است و با مدرک ششم ابتدایی نمیتوان هدایت تیم ملی را برعهده داشت.
مناجاتی به عملکرد فریدون معینی رئیس کمیته جوانان فدراسیون اشاره می کند و میگوید: معینی سالها صاحب تیم ملی است و چندی پیش استعفا داد. اگر بنا به نمره دادن باشد سالها است که تیم های ملی نتیجه خوبی نگرفتند. در این سالها باید عملکرد او بررسی میشد نه اینکه حالا به خاطر اینکه مردم صدایشان در آمده است استعفا کند. بزرگان فوتبال ما در این فدراسیون جایی ندارند اما ببینید آنهایی که در فدراسیون مسئولیتهای مختلفی دارند و چند سال است حضور دارند چه کار کردهاند. باز خدا پدر اینها را بیامرزد که استعفا دادند چون اگر میخواستند بازهم بمانند از دست ما کاری بر نمیآمد.
وی اکبر محمدی را از متهم ردیف اول بودن مبرا میداند و در ادامه صحبتهایش به زیاد بودن اختیارات کیروش هم انتقاد میکند: "اکبر محمدی و امثال او که هدایت تیمهایی مانند جوانان و نوجوانان را به عهده میگیرند مقصر نیستند؛ مقصر کسانی هستند که آنها را انتخاب میکنند. اکبر محمدی دوست دارد یک پست خوب داشته باشد و قطعا او توانش را هم سه برابر کرده بود ولی چقدر خوب میشد که اگر محمدی را انتخاب کردیم کنار او از بزرگان فوتبال استفاده میکردیم. همچنین اگر شورایی از این بزرگان فوتبال تشکیل میدادیم دیگر کیروش هر کاری که می خواست نمی توانست انجام بدهد.
این پیشکسوت فوتبال از ارائه راهکار برای حل مشکلات فوتبال هم غافل نمیماند و میگوید: باید از کسانی که سابقه کار زیادی دارند و در رده پایه مشغول به فعالیت هستند استفاده کنند. در حال حاضر نباید این تیم جوانان را رها کنیم. باید روی آن کار و برای چهار سال آینده آمادهشان کنیم. مسئولان برای حل مشکلات باید مشورت کنند نه اینکه در کارهایشان سلیقه ای عمل کنند.
* این بار درس بگیر!
صحبتها مثل همیشه است و اینکه فدراسیون فوتبال باید با درس گرفتن از آنچه در گذشته رخ داده گامهای بعدی را اصولیتر بردارد. اینکه بهترین فدراسیون فوتبال آسیا شدیم، مایه افتخار است اما نباید همه چیز را سفید ببینیم؛ همان طور که نباید همه چیز را سیاه دید. فدراسیون ایران اگر امروز برترین فدراسیون آسیا شده، به دلیل اقداماتی است که از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا مورد تایید قرار گرفته؛ اقداماتی که البته میتواند باعث پیشرفت فوتبال ایران شود اما اگر این اقدامات در همین مرحله متوقف شود همان اتفاقی میافتاد که چندی پیش رخ داد. آیا وقت آن نرسیده فدراسیونی که به دلیل کارهای مثبت در توسعه فوتبال پایه به عنوان برترین فدراسیون دست یافته کار خوبش را با یک انتخاب خوب تکمیل کند؟ آیا مسئولان فدراسیون این بار به جمله " آزموده را آزمودن خطاست" توجه میکنند؟
به گفته نایب رئیس فدراسیون فوتبال قرار است به زودی درباره تیم جوانان تصمیمگیری شود. این موضوعی است که میتواند سرنوشت فوتبال ایران را رقم بزند. کاش مسئولان فدراسیون همانقدر که به امتیاز آوردن نزد کنفدراسیون فوتبال آسیا برای انتخاب در مراسم برترینهای سال آسیا توجه میکنند به همان اندازه در انتخاب مربیان و مسئولان هم توجه کنند. در این صورت در کنار برتر شدن فدراسیون، مردم و مسئولان هم راضی میشوند؛ راضی از حضور موفق تیمهایی نظیر جوانان، امید و فوتسال. امیدواریم برای یک بار، تنها برای یک بار هم که شده مسئولان فدراسیون فوتبال و ورزش کشور با در نظر گرفتن تمام نظرات مخالف و موافق مشکلات فوتبال را بررسی و برای حل آن راهکاری مشخص و منطقی پیدا کنند تا در آیندهای نزدیک فدراسیون فوتبال ایران از همه لحاظ به عنوان فدراسیون برتر آسیا شناخته شود. آیا این روز فرا خواهد رسید؟
انتهای پیام/