خوب،بد و زشت‌های «من مادر هستم» جیرانی


من مادر هستم

خبرگزاری تسنیم : عبداللهی معتقد است که جیرانی در «من مادر هستم» ارتباط نامشروع را بد جلوه نمی دهد بلکه «افراط در رابطه نامشروع» را تقبیح می کند.

خبرگزاری تسنیم - عبدالله عبداللهی: من مادر هستم، فیلم کاملی نیست، اما به نظر می‌رسد برخی از انتقادات وارد به این فیلم به دور از هرگونه نقد علمی و واقع‌گرایانه است. هرچند این فیلم دارای اشکالات بعضاً جدی نیز هست که در ذیل به آنها اشاره خواهم کرد.

انتقاداتی که تاکنون درباره "من مادر هستم" مطرح شده غالباً در 2 حوزه جای می‌گیرد و بیشتر از آن نیست؛ عده‌ای پیام فیلم را علیه حکم قطعی شرعی "قصاص" عنوان کرده‌اند و عده‌ای هم "اشاعه و رواج بی بندوباری" را "ثمره و نتیجه فیلم" و عده‌ای هم همین موضوع را "هدف فیلم" دانسته‌اند. اما اینکه چه اندازه از این انتقادات از نظر نگارنده در خور و شایسته این فیلم است، چیزی است که در ادامه به بررسی آن خواهم پرداخت.

داستان فیلم "من‌ مادر هستم" حول 5 شخصیت به نام‌های نادر(فرهاد اصلانی)، ناهید(هنگامه قاضیانی)، سیمین(پانته‌آ بهرام)، آوا(باران کوثری) و سعید(حبیب رضایی) روایت می‌شود. داستان از این قرار است که نادر که شغلش وکالت است، سال‌ها پیش با سیمین به واسطه شراکت پدرانشان در یک شرکت آشنا می‌شود و با توجه به نوع هنجارهای رفتاری دو خانواده، این دو با یکدیگر روابطی آزاد و رها داشته‌اند که این روابط افسارگسیخته در نهایت منجر به رابطه نامشروع جنسی نادر و سیمین می‌شود و همین رابطه موجب بارداری نامشروع سیمین از نادر.

اما نادر که برخلاف سیمین، علاقه‌ای به ازدواج با وی نداشته، بعدها به دانشگاه رفته و با ناهید آشنا و عاشق وی می‌شود؛ نادر با ناهید ازدواج می‌کند و سیمین فرزندی که در شکم دارد را سقط می‌کند اما این سقط جنین موجب نازایی ابدی سیمین می‌شود.

اما نادر در ادامه، سیمین را با یکی از دوستانش به نام سعید آشنا می‌کند و با اقدامات خود منجر به ازدواج سیمین و سعید می‌شود؛ در حالی که در قسمت‌هایی از فیلم مشخص می‌شود که این دو علاقه خاصی به یکدیگر نداشته‌اند و به قول خودشان تنها برای رهایی از تنهایی، تن به ازدواج با یکدیگر داده‌اند.

سعید و سیمین پس از ازدواج به خارج از کشور رفته و چند سالی را در آن دیار سپری می‌کنند اما سعید هوای ایران برمی‌دارد و بازمی‌گردد و 2-3 سال پس از وی نیز سیمین به تهران می‌آید. سعید طی مدتی که در ایران بوده در خانه نادر زندگی کرده و ارتباط عاطفی شدیدی بین وی و آوا(دختر 19 ساله نادر)، که او را عمو خطاب می‌کند، برقرار شده است.

در ادامه فیلم ارتباط آوا با یک پسر (پدرام) به نمایش درمی آید؛ نادر برخلاف ناهید که مخالف این ارتباط است به ناهید توصیه می‌کند که نباید به آوا سخت بگیرند و باید اجازه دهند که وی زندگی‌اش را بکند!

بالاخره پس از کش و قوس هایی چند درباره ارتباط آوا و پدرام، آوا که از پرخاش‌های مادرش به پدرام ناراحت است، به همراه سعید به اتاقی که یکی از دوستان سعید در اختیار وی قرار داده می‌رود؛ سعید که بنابر اظهاراتش در فیلم عاشق آوا شده اما نمی‌تواند به وی بگوید، پس از سرو مشروب توسط آوا، به وی تجاوز می‌کند. آوا پس از به هوش آمدن، رگ خود را می زند ولی سعید نیمه شب او را به بیمارستان می‌برد؛ آوا از مرگ نجات می‌یابد ولی مجددا به همان منزل بازگشته و منتظر آمدن سعید می‌شود و پس از حضور سعید در خانه، وی را به قتل می‌رساند.

مادر آوا که از قتل سعید به دست دخترش آگاه می‌شود، برای نجات دختر، قتل را به گردن می‌گیرد و به دروغ اعتراف می‌کند که وی و سعید قصد داشتند با جدایی از شوهر و زن هایشان با یکدیگر ازدواج کنند و به همین خاطر درخواست جدایی با نادر را داده اما سعید به قولش عمل نکرده و حاضر نشده از سیمین طلاق بگیرد و به همین دلیل با قتل، از سعید انتقام گرفته.

اما در ادامه فیلم آوا متوجه می‌شود که از سعید باردار است؛ آوا به نادر و پدرام و سیمین و پلیس ماجرا را می‌گوید و مادر را از زندان رهایی داده و خودش به زندان می‌رود؛ اما سیمین برای انتقام از نادر، پای قصاص آوا می‌ایستد و در نهایت آوا اعدام می‌شود.

اصلی‌ترین سکانس فیلم در ارائه پیام به توضیحات نادر که وکالت دخترش را نیز برعهده دارد بازمیگردد؛ نادر اذعان می‌کند که آنچه امروز بر سر آوا می‌آید، "مکافات" بی بندوباری و خیانتی است که وی در حق سیمین روا داشته است.

نگارنده به عنوان یک مخاطب اینگونه می‌فهمد که "من مادر هستم" هرچند عنوانی نامسما با توجه به مضمونش دارد اما در هر حال فیلم خوش ساختی است و فرهاد اصلانی نیز در این فیلم همچون چند فیلم اخیرش بازی درخشانی از خود به جای گذاشته. باران کوثری، پانته‌آ بهرام و حبیب رضایی نیز بازی‌های خوبی دارند، هرچند هنگامه قاضیانی جز در تعداد معدودی از سکانس‌ها بازی درخشانی از خود به نمایش نمی‌گذارد. و البته بازیگر نقش پدرام نیز از آنجا که بیشتر در حاشیه فیلم قرار دارد، بازی‌اش چندان به چشم نمی‌آید و نقش محوری در داستان ایفا نمی‌کند.

ثانیاً آنچه از توضیحات فریدون جیرانی کارگردان فیلم در پاسخ به انتقادات مطرح شده درباره این فیلم نیز برمی‌آید، وی پیام اصلی "من مادر هستم" را همین "مکافات عمل" در این دنیا قرار داده و به نحوی فیلم خود را از این نظر شایسته تمجید می‌داند اما درباره این فیلم نکاتی از نظر نگارنده وجود دارد که در ذیل به آنها اشاره می کنم.

این فیلم نتیجه یک سبک زندگی غربی در یک سطح خاص را به نمایش می‌گذارد اما اشکال عمده‌ای در این فیلم هست که شاید به راحتی قابل اغماض نباشد؛ هرچند انتقاد به این اشکال عمده نیز صورت و شکل مناسب و سنجیده را می‌طلبد.

آقای جیرانی در این فیلم هرچند عاقبت بی‌بندوباری در حد زنا را عاقبتی هولناک به نمایش می‌کشد اما "مقدمات" این حد از بی‌بندوباری را نه تنها نفی نمی‌کند، بلکه صورتی عرفی و مشروع نیز به آن می‌بخشد.

فریدون جیرانی در "من مادر هستم" تجاوز نادر به سیمین و خیانتش را کاملاً قبیح و سزاوار مکافاتی بزرگ جلوه می‌دهد، اما در کنار آن، از آوا شبه قهرمانی می‌سازد که قربانی گناهان پدر خود و سیمین شده و اینک اوست که باید زندگی را وداع کند.

جیرانی در این فیلم مابه‌ازای مناسبی برای سبک زندگی نادر و سیمین معرفی نمی‌کند، بلکه مخاطب عام مابه‌ازایی که از فیلم درک می‌کند، روابط آوا و پدرام است؛ روابطی مثلاً پاک! که موجب می‌شود وقتی سعید کلید آپارتمان یکی از دوستانش را به آندو می‌دهد تا با یکدیگر حمام!کنند و برگردند، آوا پس از به نمایش گذاشتن یک سکانس معنادار، فوراً خانه را ترک می‌کند و از پدرام می‌خواهد که بعد از حمامش به رستوران عمویش سعید برگردد!

و این در حالیست که عاقبت نادر و سیمین و رابطه جنسی نامشروع آن دو نتیجه مقدماتی چیزی جز همین روابط آزاد در سطح یاد شده نبوده و این دو نیز همان روز اول آشنایی اقدام قبیحی همچون زنا را مرتکب نشده‌اند بلکه این عمل نیز نتیجه  طبیعی عادی شدن همین مقدمات نامشروع بوده که سرانجامی چنین شوم را برای دو طرف به ارمغان آورده.

جیرانی عقوبت نادر و سیمین را به خوبی به تصویر کشیده اما همانطور که گفته شد، جیرانی تهاجم فرهنگی صورت گرفته در سبک زندگی را یک پروسه خطی قلمداد نکرده، بلکه این پروسه را تا یکی از نقاط عطف آن جایز شمرده! مرحله پس از آن را به یکباره فاجعه‌آمیز نمایش می‌دهد و درباره آن هشدار می‌دهد.

فیلم جیرانی هیچ ارتباطی به قشر متوسط و پائین جامعه ایرانی ندارد؛ جیرانی فیلمش را درباره سبک زندگی قشر مرفه و بالاشهرنشین ایرانی و صد البته تهرانی ساخته و درست هم ساخته. برخی از افرادی که به تماشای فیلم نشسته‌اند، کار جیرانی را نوعی هشدار درباره تاثیرات شبکه‌هایی همچون "فارسی وان" و "من‌ و تو" قلمداد می‌کنند؛ حرف درستی است اما طرح این مسئله که  پیش از حضور شبکه‌‌هایی همچون فارسی‌وان و من و تو در ایران چه اتفاقاتی افتاده که هم‌اینک در کمال ناباوری و بهت و حیرت، مسائلی همچون سکس ضربدری، ارتباط زن شوهر دار یا مرد متاهل با زن یا مرد دیگر و چندین خیانت تهوع آور از این دست در شبکه‌هایی همچون فارسی‌وان به نمایش کشیده می‌شود و با کمال تأسف، هرچند اندک، اما در قشر مرفه و حتی بعضاً متوسط کشور نیز تأثیرات مخربی می‌گذارد؛ کجای فیلم قرار دارد؟

نگارنده معتقد نیست که جیرانی قصد داشته قصاص را در این فیلم زیر سوال ببرد، چون اصلاً داستان فیلم هیچ ارتباط مستقیمی به قصاص ندارد؛ نگارنده برخلاف برخی منتقدان به هیچ وجه معتقد نیست که هدف جیرانی در این فیلم اشاعه فحشا بوده، بلکه جیرانی با همان ایده‌ای که به آن اشاره شد، ناگزیر از نمایش دادن چنین صحنه‌هایی بوده و گنجاندن بسیاری از سکانس‌های فیلم به نظر نگارنده قابل توجیه است؛ اما متأسفانه باید بگوئیم احتمالاً آقای جیرانی خود نماینده نسلی است که آماج تهاجمات نامحسوس فرهنگی سابق بر این قرار گرفته و از همین روست که از سویی برای روابطی همچون روابط آوا و پدرام در این فیلم قباحتی در نظر نمی‌گیرد و از سوی دیگر هیچ مابه ازای درستی در مقابل سبک زندگی نادر و سیمین به نمایش نمی‌گذارد.

شاید گفته شود جیرانی در این فیلم هدفش نشان دادن مابه‌ازایی برای چنین سبک زندگی غیراسلامی ایرانی نبوده اما خواسته یا ناخواسته، مخاطب سبک زندگی آوا و پدرام را ما به ازای آن تلقی کرده و نتیجه می‌گیرد.

تأکید بر این نکته ضروری است که نگارنده عقلاً و قلباً نمی‌تواند هدفی که جیرانی برای خود به منظور ساخت این فیلم در نظر گرفته را ترویج بی بندوباری، زیر سوال بردن حکم قصاص یا هرچیز از این دست بداند و برعکس اعتقاد دارد جیرانی در گفتار خود مبنی بر تلاشش برای تقبیح سبک زندگی غیر اسلامی ایرانی صادق و از این حیث قابل تقدیر است، اما همه باید بر به این نکته مهم توجه کنند که اگر فارسی‌وان‌ها و من‌وتوها هم‌اینک موضوعات خود را از قبیح نشان دادن اصولی مانند حجاب فراتر برده و خیانت‌های بزرگ را برای افکار عمومی عادی سازی می‌کنند، به وضوح نشان دهنده این واقعیت تلخ است که تهاجم فرهنگی غرب در یک سیر خطی، مراحل مهمی را پشت سر گذاشته و اینک به پرتگاه‌هایی برای جامعه ایران تبدیل شده است؛ به نحوی که در صورت عدم توجه جدی و پیشگیری از این موضوع، آینده‌ای نه چندان مناسب برای جامعه ایرانی قابل تصور خواهد بود. چه آنکه در صورت عدم توجه جدی به این مسئله، تغییر سبک زندگی، به تغییر ایدئولوژی و درنهایت به تغییر جهان بینی توحیدی و اسلامی ایرانیان منجر شده و هلاکت را نتیجه خواهد داد.

نکته آخر؛ جیرانی در فیلم خود ارتباط نامشروع را بد جلوه نمی دهد بلکه "افراط در رابطه نامشروع" را تقبیح می کند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران