منشور مطالبات رهبری از دانشجویان در دههی چهارم انقلاب
خبرگزاری تسنیم : شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ با زبان دانشگاهى، همین ایدهى اقتصاد مقاومتى را تبیین کنید، حدودش را مشخص کنید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، با توجه به نزدیک شدن به روز دانشجو، منشوری از مطالبات مقام معظم رهبری از دانشجویان در دهه چهارم انقلاب ارائه میگردد. در این قسمت انتظارات سیاسی ـ اجتماعی رهبر معظم انقلاب از دانشجویان را میخوانید:
1. شرح صدر سیاسی
شرح صدر سیاسى در بین دانشجویان، این ربطى به مسئولین و مدیران دانشگاهها ندارد، مربوط به خود تشکلهاى دانشجویى است. من تأیید میکنم لزوم شرح صدر سیاسى را. هیچ منافاتى وجود ندارد بین پایبندى دقیق و عمیق به اصول و رعایت جهتگیرى دقیق، در عین حال داشتن شرح صدر و برخورد غیرپرخاشگرانه با کسانى که با فکر انسان همراه نیستند؛ به خصوص در زمینههاى سیاسى.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
2. تبیین ایدهی اقتصاد مقاومتی با زبان دانشگاهی
شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ با زبان دانشگاهى، همین ایدهى اقتصاد مقاومتى را تبیین کنید، حدودش را مشخص کنید؛ یعنى آن اقتصادى که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنىها و خصومتهاى شدید میتواند تضمینکنندهى رشد و شکوفایى یک کشور باشد.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
3. حفظ موضع انتقادی توسط جریان و جنبش دانشجویی
اصرار دارم بر اینکه جریان دانشجویى و جنبش دانشجویى موضع انتقادى خودش را حتماً حفظ کند. به هیچ وجه توصیهى ما این نیست که شما انتقاد نکنید.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
بدترین اشکال وارد بر محیط دانشجویى این است که دانشجو دچار محافظهکارى شود و حرفش را با ملاحظهى موقع و مصلحت خیالى بیان کند؛ نه، دانشجو باید حرفش را صریح بزند.
7 مهر 1387، بیانات در دیدار دانشجویان
بنده توى جلساتِ دانشجویى، گاهى که ببینم حالا بعضىها روى ملاحظه، روى احترام، روى هر چه، بعضى از این حرفها را که خیال میکنند من خوشم نمىآید، نمیزنند؛ از نگفتنش ناراحت میشوم؛ [در حالی که] از گفتنش مطلقاً ناراحت نمیشوم.(6 آبان 1388، بیانات در دیدار جمعى از نخبگان علمى کشور)
1.3. صداقت در نیت و سرعت پذیرش خطا
البته در کنار این صراحتِ در بیان، صداقت در نیت هم باید وجود داشته باشد و در کنار او، سرعت در پذیرش خطا؛ اگر ثابت شد که خطاست. فرق شماى جوان و دانشجو و صادق و پاکیزهدل با یک آدم سیاسىکار باید در همین باشد؛ حرفتان را صریح بزنید؛ آنچه را که میزنید از دل بزنید و اگر چنانچه معلوم شد که اشتباه است، سریع پس بگیرید. این به نظر من یکى از بهترین شاخصههاى دانشجویى است.(7 مهر 1387، بیانات در دیدار دانشجویان)
2.3. تکمیل نکردن پازل دشمن
نه اینکه بگوییم تکمیل پازل دشمن که یک امر منفى است، با لزوم انتقاد که یک امر مثبت است، منافات دارد؛ نه، خب خود شما هم گفتید؛ من انتقاد کردم، در همهى دنیا نقل هم شد؛ اما هیچ کس در دنیا ادعا نخواهد کرد که فلانى علیه نظام اسلامى یا فرض کنید که علیه تشکیلات مدیریت اجرایى یا تقنینى کشور دارد اقدام میکند. شما هم همین جور انتقاد کنید. بنابراین انتقاد کردن میتواند به شکلى انجام بگیرد که به هیچ وجه مقصود دشمن را برآورده نکند و به تعبیرى که ما عرض کردیم، پازل دشمن را تکمیل نکند.(6 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
3.3. انصاف در انتقاد
نگاه منتقدانه هیچ اشکالى ندارد، منتها انتقاد درست؛ بىانصافى نشود. آدم گاهى مىبیند در بعضى از انتقادها، بىانصافى میشود.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
4. حفظ حالت آرمانگرایی در دانشگاهها
یکى از چیزهایى که ما از دانشجوها توقع داشتیم و این به طور طبیعى در دانشگاه و در محیط جوان وجود دارد و بنده هم اصرار داشتم که این حالت در دانشگاه زنده بماند، مسئلهى آرمانگرایى است.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
1.4. آرمانگرایی در سیاست
آرمانگرایى، هم در سیاست، هم در همهى صحنههاى دیگر، باید مورد توجه باشد.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
2.4. آرمانگرایی در علم
آرمانگرایى در علم یعنى در زمینهى مسائل علمى باید دنبال قله بود که این، توجه شما را به درس خواندن و خوب درس خواندن باید نتیجه بدهد.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
3.4. آرمانگرایی در اخلاق
در زمینهى معنویت و اخلاق هم باید آرمانگرا بود. محیط دانشگاه، به دلیل اینکه محیط جوان است، باید محیط پاکیزهاى باشد.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
دانشگاه مرکز معنویت است؛ چون علم یک امر معنوى است. علم یک ارزش معنوى است، یک ارزش روحى است. محیط دانشگاه، محیط جوانى است؛ محیط مؤمنى است. در کشور، متدینترینهامان در میان جوانهامان هستند؛ فداکارترینهامان در میان جوانهامان بودند و هستند. بنابراین چه دلیلى دارد که محیط جوانِ اهل علمِ دانشگاه، یک محیط غیردینى باشد؟ نخیر، محیط دینى است. من توقعم این است که کسى که وارد دانشگاه میشود، اگر قبل از آنکه وارد دانشگاه بشود تقیدات دینىاش ضعیف بوده، با ورود به دانشگاه تقیدات دینىاش تقویت شود. بنابراین آرمانگرایى در معنویت و اخلاق هم یک امر معتبرى است؛ مثل آرمانگرایى در سیاست، مثل آرمانگرایى در علم و در همهى امور زندگى.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
5. موضعگیری در مسائل کشور
چرا در مسائل اجتماعى موضع نمیگیرید و وارد نمیشوید؟ من خوشبختانه مىبینم در این دو سه سال اخیر موضعگیرى در مسائل گوناگون، در محیطهاى دانشجویى و جوانهاى دانشجو خیلى بارز است.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
در مسائلى که با سرنوشت کشور ارتباط پیدا میکند، حتماً تحلیل و موضع داشته باشید.(31 مرداد 1389، بیانات در دیدار دانشجویان در روز 11 ماه رمضان)
6. حضور فیزیکی و فکری در مسائل عمومی کشور
حضور فیزیکى و فکرى در مسائل عمومى کشور از سوى مجموعهى دانشجویى حتماً لازم است. هم حضور فکرى لازم است؛ با همین رسانههاى دانشجویى، با اجتماعات دانشجویى، با اظهاراتى که اینجا و امثال اینجا ممکن است بکنید، با ارائهى نظراتتان به دستگاههاى ذىربط و وزارتهاى مربوط اعلام موضع کنید، هم حضور فیزیکى لازم است. گاهى باید در یک اجتماعى شرکت کنید. من به هیچ وجه نفى نمیکنم و رد نمیکنم، بلکه تأیید میکنم برخى از اجتماعات دانشجویى را که دربارهى مسائل گوناگون به وجود مىآید. البته با تندروى در این اجتماعات مخالفم؛ با عمل نسنجیدهى در این اجتماعات مخالفم؛ با تصمیمگیرىهاى غلط که ممکن است از طرف چند نفر انجام بگیرد، بعد در آن بحبوحهى احساسات، ناگهان مورد حمایت جمع هم واقع شود، بنده موافق نیستم.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
7. تشکیل کانونهای تصمیم و اقدام برای مجموعههای دانشجویی
من گمان میکنم اگر مجموعههاى دانشجویى کانون یا کانونهاى تصمیم و اقدام داشته باشند، براى اینکه در مسائل گوناگون فکر کنند و تصمیم بگیرند، اقدامهاى آنها سنجیدهتر خواهد بود. بنشینند یک گروه نخبهاى، زبدهاى، مسئولى فکر کنند، بعد به صورت متحدالامآل در بین مجموعهى دانشجویى واضح و مشخص بشود که اگر کسى تخطى و زیادهروى کرد از آنچه که قرار شده، مربوط به تصمیم دانشجوها و جریان دانشجویى نیست.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
یک توصیهى دیگر ما هم این است که تشکلهاى دانشجویى با هم همفکرى و همکارى و همدلى نشان بدهند. حالا من نمیخواهم یک چیزى را حتماً یک پیشنهاد قطعى بکنم، اما به نظر آدم میرسد که مثلاً یک مجمع هماهنگکنندهاى بین این تشکلها وجود داشته باشد تا تشکلها همجهت پیش بروند.(19 مرداد 1390، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
1.7. اثرگذاری بر محیط دانشجویی
در جهتگیرىها، در پیشرفت به سمت اهداف انقلاب، یک هماهنگى انجام بگیرد تا بتوانید بر محیط دانشجویى اثرگذارى کنید. تشکلها باید بتوانند بر محیط دانشجویى اثرگذارى کنند. محیط دانشجویى، محیط پرنشاط، پرتحرک و بر روى هم، دینى و معتقد و پایبند به مبانى به حساب مىآید؛ این چیز خیلى مغتنمى است. محیط دانشجویى ما این جورى است؛ از این باید استفاده کرد، روى این محیط باید تأثیرگذارى کرد، باید جهتگیرى درست داد.(19 مرداد 1390، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
8. توجه به وظیفهی افسری جنگ نرم
اعتقاد من این است که در این میدان، شماها افسرید، سرباز صفر نیستید. شما جوانید، میدان مبارزهى شما هم میدان جنگ نرم است.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
1.8. بالا بردن معرفت
معرفتهاتان را بالا ببرید. عزیزان من! سقف معرفت خودتان را سایتهاى سیاسى و اوراق روزنامهها و پرسه زدن در سایتهاى گوناگون قرار ندهید. سقف معرفت شما اینها نیست. من میخواهم بگویم هر چه میتوانید سطح معرفت را بالا ببرید. با قرآن، با نوشتجات مرحوم شهید مطهرى، با نوشتجات فضلاى بزرگى که خوشبختانه امروز در حوزههاى علمیه حضور دارند، آشنا شوید... به نظر من آن کارى که مهم است انجام بگیرد مطالعات اسلامى است.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
2.8. ارتباط با تشکلهای دانشجویی جهان اسلام
ارتباط با تشکلهاى دانشجویى جهان اسلام هم کار لازمى است... امروز در دنیاى اسلام، در ذیل بیدارى اسلامى، مجموعههاى دانشجویی مجموعههاى فعالى هستند؛ قبلاً هم فعال بودند... به نظر من با اینها ارتباط داشته باشید.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
3.8. زنده نگه داشتن امید به عنوان اساسیترین موضوع
از جملهى سختترین کارهایى که علیه من و شما دارد انجام میگیرد این است که امید را در ماها بمیرانند. سعى کنید امید را زنده نگه دارید. هر چه میتوانید شعلهى امید را در دل خودتان و در دل مخاطبانتان زنده نگه دارید. با امید است که میشود پیش رفت. امید هم امید بیجا نیست؛ امیدى است که واقعیتها کاملاً ما را به درستى آن نوید میدهد.(16 مرداد 1391، بیانات در دیدار دانشجویان، 17 رمضان المبارک 1433)
شرط اصلى فعالیت درست شما در این جبههى جنگ نرم، یکىاش نگاه خوشبینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوشبینانه باشد... من نگاهم به آینده خوشبینانه است؛ نه از روى توهم، بلکه از روى بصیرت. شما جوانید، مواظب باشید نگاهتان به آینده نگاه بدبینانه نباشد؛ نگاه امیدوارانه باشد. اگر نگاه نومیدانه شد، نگاه بدبینانه شد... به دنبالش بىعملى، به دنبالش بىتحرکى، به دنبالش انزواست؛ مطلقاً دیگر حرکتى وجود نخواهد داشت؛ همانى است که دشمن میخواهد.(4 شهریور 1388، بیانات در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی)
4.8. عدم افراط در قضایا
در قضایا افراط وجود نداشته باشد. طبیعت جوان، طبیعت تحرک و تندى است. این دورهى زندگى شما را ما هم گذراندهایم؛ آن هم در دورانهاى انقلاب و اوایل مبارزات و اینها بوده. تندى را میدانم چیست. خیلى هم به ما نصیحت میکردند که آقا تندى نکنید، ما میگفتیم که نمیفهمند چقدر لازم است تندى کردن. میدانم تصور شما چیست، اما حالا از ما بشنوید دیگر. مراقب باشید، تندروى انسان را پیش نمیبرد. با فکر تصمیم بگیرید.(4 شهریور 1388، بیانات در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی)
9. ارتقای کشور به جایگاه جامعهی اسلامی
مأموریت این نسل این است؛ کشور و ملتتان را به آن جایگاهى که معنایش این باشد که یک جامعهى اسلامى به معناى واقعى تشکیل شده، برسانید.(7 مهر 1387، بیانات در دیدار دانشجویان)
10. پرهیز از نگاه صنفی به مسائل کشور
دانشجوها، صنفى، دانشگاهى و رشتهاى به مسائل نگاه نکنند؛ واقعاً نگاه کنند به آنچه که نیاز کشور است.(14 اردیبهشت 1387، بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى شیراز)
11. مطالبهی عدالت
یک لحظه از درخواست و مطالبهى عدالت کوتاهى نکنید؛ این شأن شماست. جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد.(14 اردیبهشت 1387، بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى شیراز)
12. داشتن نگاه کلان به هدفهای انقلاب
دانشجو و محیط دانشگاه باید نگاه کلان به هدفهاى انقلاب داشته باشد؛ دنبال آنها برود. مراقب باشید دشمن نتواند از محیط دانشگاه و از عنصر دانشجو و استاد استفاده کند. این آن چیزى است که من روى آن تأکید میکنم.(14 اردیبهشت 1387، بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى شیراز)
13. حفظ اتحاد
اتحادتان را حفظ کنید، اتحاد! در مقیاس ملت ایران هم حفظ اتحاد یک وسیلهى اصلى است؛ در مقیاس قشر دانشجو هم در سراسر کشور همین است؛ در مقیاس دانشجویان در یک شهر یا در یک استان هم همین است. نگذارید اختلاف سلیقهها شما را در مقابل هم، سینه به سینه قرار بدهد.(14 اردیبهشت 1387، بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى شیراز)
1.13. تلاش برخی برای تحقق منافعشان در دانشگاه
یک وقتى بعضىها منافعشان ایجاب میکرد که دانشگاهها را عرصهى بازىهاى سیاسى و درگیرىها و دستبهگریبان شدنهاى سیاسى قرار بدهند؛ امروز الحمدالله این معانى کمتر است. نگذارید تشکلهاى دانشجویى و اجزاى نهضت دانشجویى به دشمنان تبدیل شوند.
(14 اردیبهشت 1387، بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى شیراز)
2.13. رقابت مثبت
رقیب خوب است؛ رقیب، رقابت مثبت. یکى از این برادرها گفت ما حاضریم؛ پژوهشگاه به ما بدهید یا اجازه بدهند ما پژوهشگاه درست کنیم تا در فلان قضیه فعالیت کنیم. خیلى خوب، آن گروه دیگر دانشجویی هم بگویند خیلى خوب، ما هم در فلان مسئلهى دیگر رقابت مثبت علمى میکنیم با اینها. رقابت مثبت یعنى این؛ یعنى مسابقهى دویدن: «سابقوا الى مغفره من ربّکم»(14 اردیبهشت 1387، بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههاى شیراز)
3.13. اتحاد بر مبنای اصول
منظور من اتحاد بر مبناى اصول است. بنابراین وحدت با کیست؟ با آن کسى که این اصول را قبول دارد. به همان اندازهاى که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین. آن کسى که اصول را قبول ندارد... او قهراً از این دایره خارج است.(31 مرداد 1389، بیانات در دیدار دانشجویان در روز 11 ماه رمضان)
4.13. اختلاف بر اثر سلیقههای گوناگون
مراقب باشید تشکلهاى دانشجویی تحت تأثیر اختلاف سلیقهها، نه خودشان در درون دچار انشعاب بشوند، نه با همدیگر اصطکاک و تصادم پیدا کنند. یکى از مصادیق برجستهى وحدتى که ما به آن توصیه و دعوت میکنیم، همین است. آنجایى که انسانها را از هم جدا میکند یا به هم نزدیک میکند، اصول و مبانى معرفتى است. وقتى این مبانى مورد اتفاق و مورد قبولشان نباشد، آنها را از هم جدا میکند، اما آن وقتى که مورد قبولشان باشد، آنها را به هم متصل میکند. اما سلایق نه؛ هر کسى یک سلیقهاى دارد، هر کسى یک ذوقى دارد.(31 مرداد 1389، بیانات در دیدار دانشجویان در روز 11 ماه رمضان)
5.13. پرهیز از شعارهای تفرقهانگیز
امروز وحدت ملت ایران، وحدت ملت و دولت، اتحاد میان مسئولان کشور، رمز پیروزى است که این را میخواهند به هم بزنند. من به شعارهاى جوانى و شعار جوانها اعتقاد دارم، اما مراقب باشید این شعارها اختلاف ایجاد نکند، خواست دشمن را تأمین نکند، در میدان تنظیمشدهى از سوى دشمن بازى نکنید.(8 آبان 1387، بیانات در دیدار جمعى از دانشآموزان و دانشجویان در آستانهى سالروز 13 آبان)
14. مطالعهی تاریخ
توصیه میکنم که تاریخ بخوانید. تاریخ دورهى استعمار را بخوانید.(19 مرداد 1390، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
1.14. آشنایی با جنایات غرب و عدم پیروی کورکورانه از آنان
غربىها، علىرغم ظاهر نونوارِ اتوکشیدهى ادکلنزدهى منظم و مرتب و داعیههاى حقوق بشرشان، چه وحشیگرى عظیمى در این مقوله کردند. نه اینکه فقط آدمها را بکُشند؛ در دور نگه داشتن ملتهاى تحت استعمارِ خودشان از عرصهى پیشرفت و امکان پیشرفت در همهى زمینهها هم تلاش زیادى کردند. ما میخواهیم این اتفاق نیفتد.019 مرداد 1390، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
2.14. یافتن افق دید کارهای آینده
وقتى انسان بداند که آنچه امروز از تمدن و از پیشرفت و از ثروت در بعضى از این کشورها وجود دارد محصول چقدر خرابکارى و بدعملى و سنگدلى و بىانصافى است، آن وقت نسبت به کارى که باید انجام بگیرد، نسبت به وظیفهاى که انسان دارد، یک افق دید دیگرى پیدا میکند.(19 مرداد 1390، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
15. حفظ جهتگیریهای انقلاب
تکلیف نسل جوان کنونى و عمدتاً دانشجویی همین است که این خط را در همان جهتگیرى، به سوى تکاملِ بیشتر ادامه بدهد و پیش ببرد. این مشخص میکند که در محیط دانشجویی تکلیف ما چیست.(19 مرداد 1390، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
بدانید این حرکت مبارک و متکى به این ارزشها، وابسته است به انگیزه، همت، شجاعت، قدرت تفکر و عزم راسخ شما. شماها هستید که باید این را ادامه بدهید.(19 مرداد 1390، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
16. نگاه به استکبار به عنوان یک جبهه
شما وقتى نگاه میکنید به جبههى معارض، یعنى استکبار، جبههى ظلم، جبههى سرمایهدارهاى کلان بینالمللى، کارتلها، تراستها و و و، به چشم یک جبهه به آنها نگاه کنید. یک جبههى بههمپیوستهاى وجود دارد در مقابلهى با انقلاب اسلامى.
(19 مرداد 1390، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
17. همکاری تشکلها و مسئولان
توصیهى دیگر ما هم این است که هم مسئولان دانشگاهى کشور و هم تشکلها سعى کنند نسبت به همدیگر مماشات و همراهى و همکارى داشته باشند.(19 مرداد 1390، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان)
جریان دانشجویی... تصور نکند که وظیفهاش این است که با دستگاه متولى امر و متصدى ادارهى کشور معارضه کند؛ نه، این خطاست؛ چه لزومى دارد؟ معارضه کردن که کارِ همیشه درستى نیست؛ ممکن است یک جا درست باشد، یک جا درست نباشد. مهم این است که شما حرفتان را مطرح کنید، استدلالتان را مطرح کنید، پاسخ قانعکنندهاى بخواهید؛ مسئولین هم باید پاسخ بدهند.
(31 مرداد 1389، بیانات در دیدار دانشجویان در روز 11 ماه رمضان)
18. برگزاری جلسات دانشجویی
هر چه میتوانید جلسات دانشجویی را با شکل صمیمى، باز و بدون رودربایستى برگزار کنید... بگذاریم ارتباطات یک قدرى باصفاتر، صمیمىتر و طبیعىتر باشد. دانشجویان حرفهاشان را بزنند، مسئولین بشنوند؛ گاهى مسئولین هم یک حرفى براى دانشجویان دارند، بگویند.(27 اردیبهشت 1388، بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان)
19. برگزاری کرسیهای آزاداندیشی
بنده گفتم کرسى آزادفکرى را در دانشگاهها به وجود بیاورید. خوب، شما جوانها چرا به وجود نیاوردید؟ شما کرسى آزادفکرى سیاسى را، کرسى آزادفکرى معرفتى را تو همین دانشگاه تهران، تو همین دانشگاه شریف، تو همین دانشگاه امیرکبیر به وجود بیاورید. چند نفر دانشجو بروند آنجا حرفشان را بزنند، حرف همدیگر را نقد کنند، با همدیگر مجادله کنند. حق آنجا خودش را نمایان خواهد کرد.(6 آبان 1388، بیانات در دیدار جمعى از نخبگان علمى کشور)
مآخذ: سایت برهان
انتهای پیام/