روز رحلت شیخ طوسی،تولد ابن هیثم وتاسیس تهران جدید
خبرگزاری تسنیم : روز رحلت شیخ طوسی،تولد ابن هیثم وتاسیس تهران جدید، شهادت شهید شاهرخ ضرغام، تولید انبوه موشک هدایت شونده ضد زرهِ "توسن ۱" برخی مناسبت های تقویم تاریخ امروز است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از سایت راسخون، روز رحلت شیخ طوسی،تولد ابن هیثم وتاسیس تهران جدید، شهادت شهید شاهرخ ضرغام، تولید انبوه موشک هدایت شونده ضد زرهِ "توسن 1" برخی مناسبت های تقویم تاریخ امروز است.
رحلت "شیخ طوسی" عالم شهیر شیعه و مؤسّس حوزه ی علمیه ی نجف اشرف (460 ق)
شیخ ابوجعفر محمد بن الحسن طوسی معروف به شیخُ الطّائفه از ستارگان درخشان جهان اسلام در سال 385 قمری در خراسان به دنیا آمد. در سال 408 قمری یعنی 23 سالگی به بغداد که مرکز بزرگ علوم و فرهنگ اسلامیِ آن زمان بود مهاجرت نمود و تا پایان عمر در عراق ماند. وی مدت پنج سال ازمحضر درس شیخ مفید مستفیض شد و 23 سال هم از خدمت سیدمرتضی شاگرد ارزشمند شیخ مفید بهرهمند گشت. شیخ طوسی پس از استادش سید مرتضی، ریاست علمی و فتوایى شیعه را بر عهده گرفت و به علت یک سلسله آشوبهای به وجود آمده از سوی مخالفان، خانه و کتابخانهاش به تاراج رفت. شیخ که خانه، کتابها و دستنوشتههای خود را در بغداد از دست داده بود، به نجف اشرف مهاجرت کرد. او حوزهی علمی جدیدی را در آنجا به وجود آورد و پایههای استوار این مرکز بزرگ را بنا گذاشت به طوری که پس از گذشت هزار سال از آن تاریخ، هنوز اصالت علمی خود را حفظ کرده و دیگر مراکز اسلامی را تغذیهی فرهنگی میکند. شیخ طوسی فقه را با نگارش کتاب "المَبسوُط" وارد مرحلهای جدید نمود، ولی دو اثر بسیار مهم ایشان با نام "تَهذیب" و "اِستِبصار" در کنار کتاب "کافی از کلینی" و "من لایَحضُرُه الفَقیه از شیخ صدوق" کتب چهارگانهی حدیث شیعه را تشکیل میدهند. شمار آثار شیخ طوسی به بیش از 50 جلد میرسد که التِبْیان فی تفسیر القرآن در 10 جلد، تَلْخیصُ الشّافی، کتابُ الابْواب و... از آن جملهاند. گذشته از آثار گرانبها و ارزشمند علمی، دانشوران بزرگی در حوزهی درسی شیخ طوسی پرورش یافتند که شمار آنان را افزون از سیصد دانشمند مجتهد نوشتهاند. شیخ طوسی سرانجام در محرم سال 460 قمری در 76 سالگی رخ در نقاب خاک کشید و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
تولد "حسن بن حسن" معروف به "ابن هیثم" ریاضیدان شهیر اسلام و جهان (354 ق)
ابوعلی حسن بن حسن بن هیثم ابن هیثَم در سال 354 قمری به دنیا آمد. وی فیزیکدان بود و توصیفات او دربارهی چشم انسان، مخاط خارجی، قرنیه، شبکیّه و عنبیّه قابل توجه است. ابن هثیم تألیفاتی دربارهی هیأت، هندسهی کائنات جَو، منطق، حساب، طبّ و تشریح دارد. اختراع ذرهبین نیز از اوست. وی در دورهی خلیفهی فاطمی مصر به نام الحاکم باللَّه زندگی میکرد که از ترس این خلیفه، خود را به دیوانگی زد و پس از مرگ الحاکم، اظهار عقل نمود. ابن هیثم در دوران شکوفایى علوم در تمدن اسلامی میزیست و از میراث علمی عظیمی که به دست دانشمندان برجستهی مسلمان شرح و بسط داده شده بود، بهره های بسیاری برد. مهمترین کتاب ابن هیثم "المَناظر" نام دارد که این اثر مورد استفاده کُپلر ستارهشناس آلمانی نیز قرار گرفته است. ابن هیثم در سال 430 ق در 76 سالگی در قاهره درگذشت.
شهادت شهید شاهرخ ضرغام (1359ش)
شهید شاهرخ ضرغام، فرزند صدرالدین، یکم دیماه سال 1328ش در تهران چشم به جهان هستی گشود... اینها مشخصات شناسنامهای اوست. کسی که در سی و یک سال عمر خود زندگی عجیبی را رقم زد. از همان دوران کودکی با آن جثه درشت و قوی خود، نشان داد که خلق و خوی پهلوانان را دارد. شاهرخ هیچگاه زیر بار حرف زور و ناحق نمیرفت. دشمن ظالم و یار مظلوم بود. دوازده سالگی، طعم تلخ یتیمی را چشید. از آن پس با سختی روزگار را سپری کرد. در جوانی به سراغ کشتی رفت. سنگین وزن کشتی میگرفت. چه خوب پلههای ترقی را یکی پس از دیگری طی میکرد. قهرمان جوانان، نایب قهرمان بزرگسالان، دعوت به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی. همراهی تیم المپیک ایران و... اما اینها همه ماجرا نبود. قدرت بدنی، شجاعت، نبود راهنما، رفقای نااهل و... همه دست به دست هم داد. انسانی بهوجود آمد که کسی جلودارش نبود. هر شب کاباره، دعوا، چاقوکشی و... پدر نداشت. از کسی هم حساب نمیبرد. مادر پیرش هم کاری نمیتوانست بکند الا دعا! اشک میریخت و برای فرزندش دعا میکرد. خدایا پسرم را ببخش، عاقبت به خیرش کن. خدایا پسرم را از سربازان امام زمان (عج) قرار بده. دیگران به او میخندیدند. اما او میدانست که سلاح مؤمن دعاست. کاری نمیتوانست بکند الا دعا. همیشه میگفت: «خدایا فرزندم را به تو سپردم. خدایا همه چیز به دست توست. هدایت بهوسیله توست. پسرم را نجات بده!» زندگی شاهرخ در غفلت و گمراهی ادامه داشت. تا اینکه دعاهای مادر پیرش اثر کرد. مسیحانفسی آمد و از انفاس خوش او مسیر زندگی شاهرخ تغییر کرد. بهمن 1357ش بود. شب و روز میگفت: «فقط امام، فقط خمینی (ره)» وقتی در تلویزیون صحبتهای حضرت امام (ره) پخش میشد، با احترام مینشست. اشک میریخت و با دل و جان گوش میکرد. میگفت: «عظمت را اگر خدا بدهد، میشود خمینی، با یک عبا و عمامه آمد. اما عظمت پوشالی شاه را از بین برد.» همیشه میگفت: «هرچه امام بگوید همان است.» حرف امام (ره) برای او فصلالخطاب بود. برای همین روی سینهاش خالکوبی کرده بود که: «فدایت شوم خمینی» ولایت فقیه را به زبان عامیانه برای رفقایش توضیح میداد. از همان دوستان قبل از انقلاب، یارانی برای انقلاب پرورش داد. وقتی حضرت امام (ره) فرمود: «به یاری پاسداران در کردستان بروید.» دیگر سر از پا نمیشناخت. حماسههای او در سنندج، سقز، شاهنشین و بعدها در گنبد و لاهیجان و خوزستان و... هنوز در خاطرهها باقی است. شاهرخ از جمله کسانی است که پیر جماران در رسایشان فرمود: «اینان ره صد ساله را یک شبه طی کردند. من دست و بازوی شما پیشگامان رهائی را میبوسم و از خداوند میخواهم مرا با بسیجیانم محشور گرداند.» وقتی از گذشته زندگی خودش حرف میزد، داستان حر را بازگو میکرد و خودش را حر نهضت امام (ره) میدانست. میگفت: «حر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید، من هم باید جزء اولینها باشم.» در همان روزهای اول جنگ، از همه جلوتر پا به عرصه گذاشت. آنقدر دلاورانه جنگید که دشمنان برای سرش جایزه تعیین کردند. آنقدر شجاعانه رفت تا کسی به گرد پایش نرسد. رفت و رفت. آنقدر رفت تا با ملائک همراه شد. شاهرخ پروازی داشت تا بینهایت. در هفدهم آذرماه سال 1359 هجری شمسی، دشتهای شمال آبادان این پرواز را ثبت کرد. پروازی با جسم و جان. کسی دیگر او را ندید؛ حتی پیکرش پیدا نشد. میگویند مفقودالاثر، اما نه، او از خدا خواسته بود همه گذشتهاش را پاک کند. همه را، هیچ چیزی از او نماند. نه اسم، نه شهرت، نه مزار و نه هیچ چیز دیگر. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. اما یاد او زنده است. نه فقط در دل دوستان، بلکه در قلوب تمام ایرانیان. او سرباز ولایت بود. مرید امام (ره) بود. مرد میدان عمل بود و اینها تا ابد زندهاند.
آغاز تأسیس "تهران جدید" در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار (1246 ش)
با آغاز سلسله قاجاریه، تهران به عنوان پایتخت کشور، معرفی شد و پادشاهان در آن، اقامت داشتند. این روال بیش از هفتاد سال ادامه یافت تا این که در بیست و یکمین سال سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، بر اثر فزونی جمعیت، وی تصمیم گرفت که شهر را وسعت داده و شهری با نام خود در کنار تهران قدیم یا عتیق بنا کند. از این رو، در این روز برابر با یازدهم شعبان 1284ق کلنگ توسعه تهران و احداث شهر جدید با نام دارالخلافه ناصری را به زمین زد و از این پس، تهران به این نام خوانده میشد. بدین ترتیب، شهر تهران از اطراف توسعه یافت و خندقهایی در جهات مختلف ایجاد گردید. همچنین در هر طرف شهر، سه دروازه با شکلهای زیبای مشرق زمینی و کاشی کاری و مناره کوچک ساخته شد و شهر، وسعت یافت.
بلوای نان در تهران و توقیف روزنامه ها (1321ش)
پس از روی کار آمدن قوام به نخستوزیری، با وجود تشکیل وزارت خواروبار و تخصیص اعتبار برای خرید گندم و آرد، وضع نان نه تنها بهبود نیافت بلکه روز به روز بدتر و نانِ نامرغوبتری تحویل مردم میشد. از بامداد روز هفدهم آذر 1321 ش، به علت فشار زندگی، نبودن مایحتاج اولیه و پایین بودن دستمزدها، عده زیادی از دانشآموزان و دانشجویان به طرف میدان بهارستان حرکت کردند. در همان حال که فریاد "نان میخواهیم" آنها در طول مسیر طنینانداز بود، عده زیادتری از مردم و دانشآموزان در میدان بهارستان اجتماع نموده و ناگهان به مجلس هجوم بردند. پس از ضرب و شتم نمایندگان، میز و صندلی و تابلوهای مجلس را شکسته و عدهای از مهاجمان، اموال مجلس را غارت کردند. به دنبال آن بازار تهران تعطیل شد و برخی از مردم به چپاول مغازههای خیابانها پرداختند. فرماندار نظامی تهران برکنار گردید و سپهبد امیراحمدی با اختیارات کامل منصوب گردید و به دستور او به روی مردم آتش گشوده شد و عده زیادی کشته و زخمی شدند. در همین روز، خانه نخست وزیر به آتش کشیده شد و احمد قوام دستور توقیف کلیه روزنامهها و مجلات را صادر کرد. این آشوب، تهران را از حالت عادی خارج نمود. حوادثی که در بلوای نان در تهران اتفاق افتاد نشان میدهد که بسیاری از حرکات، سازمان یافته و از قبل طراحی شده بوده است و نمیتوان تمام آن را خودانگیخته دانست. در این حوادث، دست پنهانِ عدهای خاص و حتی شاه و دربار برای تحت فشار قرار دادن قوام دیده میشود.
تولید انبوه موشک هدایت شونده ضد زرهِ "توسن 1" در وزارت دفاع (1378ش)
این موشک برای انهدام هدف های زرهی، تانک هایی با زره واکنشی، انهدام مواضع بتونی و هدف های دریایی طراحی شده و دارای عمق نفوذی در حدود هشتصد میلی متر و سرعت متوسط ششصد متر در ثانیه است.
درگذشت "حسین مکی" سیاستمدار، مورخ و نویسنده معاصر (1378ش)
حسین مکی در سال 1290ش به دنیا آمد. وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی، به تهران رفت و به خدمات دولتی پرداخت. مکی بعد از شهریور 1320 و ایجاد فضای باز سیاسی، فعالیتهای رسمی خود را در مطبوعات آغاز کرد و نوشتههای تاریخی، تحقیقی و ادبی او، بخش مهمی از مندرجات روزنامههای درجه اول تهران بود. او در این زمان نخستین جلدهای کتاب تاریخ بیست ساله ایران را به نگارش درآورد و به شهرت رسید. مکی در سالهای بعد به عضویت حزب ایران و حزب دموکرات ایران درآمد و این، سرآغاز برای فعالیتهای سیاسی او در مجلس پانزدهم و شانزدهم و هفدهم گردید. او از طرفداران سرسخت دکتر مصدق به شمار میرفت و در مبارزات ملی کردن صنعت نفت، تلاش زیادی از خود نشان داد. مکی عضو هیئت خلع ید از کمپانی جنوب بود و به علت خدماتش، به سرباز فداکار ملقب گردید. وی پس از کودتای 28 مرداد 32، به حاشیه رانده شد و هنگامی که در سال 1339، به فعالیتهای سیاسی روی آورد، رژیم مانع فعالیت مکی شد. حسین مکی از آن پس به کارهای علمی و ادبی روی آورد و آثار متنوعی را به نگارش درآورد. تاریخ بیست ساله ایران در هشت جلد، کتاب سیاه در هشت جلد، خاطرات سیاسی در دو جلد، زندگانی سید حسن مدرس در دو جلد، وقایع سی تیر و تصحیح دیوان مشتاق و فرخی یزدی از جمله آثار اوست. حسین مکی، به عنوان آخرین فرد از رجال و اطرافیان دکتر محمد مصدق در جریان ملی شدن صنعت نفت، سرانجام در اواسط آذر سال 1378ش در 88 سالگی در تهران درگذشت.
اعتراف عراق به استفاده از سلاحهای شیمیایی در جنگ علیه ایران (1381 ش)
پس از آن که سالها از پایان هشت سال دفاع مقدس گذشته و سازمان ملل، عراق را به عنوان آغازگر جنگ معرفی کرده بود، مقامات بلند پایه عراقی با اعتراف به استفاده بغداد از سلاحهای شیمایی در جریان جنگ هشت ساله با ایران ادعا کردند که عراق مجبور به استفاده و به کارگیری این نوع تسلیحات شده است. این در حالی است که ایران در طی جنگ بارها از حملات شیمیایی عراق به مردم ایران و رزمندگان اسلام خبر داده و خواستار رسیدگی به آن بود ولی با سکوت مجامع بینالمللی مواجه میگردید. رژیم بعث عراق در حالی دست به بمبارانهای شیمیایی وسیع در جنگ میزد که مجامع جهانی و معاهدات ژنو، استفاده از تسلیحات کشتار جمعی از جمله شیمیایی در جریان جنگها را منع کردهاند.
تولد داریوش مهرجویی کارگردان ایرانی 1318 ش
داریوش مهرجویی در 17 آذر 1318 در تهران در محلهٔ شاپور، درخونگاه،[1] در خانوادهای از طبقه متوسط بهدنیا آمد. در کودکی تحت تاثیر مادربزرگش که مسلمانی معتقد بود قرار میگیرد. خود در مصاحبهای در سال 1351 در این باره میگوید:«مادر بزرگم از آن نمازخوانهای دوآتشه بود. و تحت تأثیر فضای روحانی او، من هم از سن هفت تا پانزدهسالگی، شدم بودم یک مسلمان واقعی. نماز و روزهام یک آن ترک نمیشد. [...] اما از پانزده سالگی به بعد، درست آن موقعی که نماز و روزهام به حساب میآمد، شک در دلم نشست. چهره خدا تدریجا کدر شد و ایمانم رفت از دست.»[2] در نوجوانی به موسیقی علاقهمند میشود و مدت کوتاهی به کلاس آموزش موسیقی، آقای زندی، هم میرود اما نزد پدرش که موسیقی ایرانی را خوب میشناخت به نواخت سنتور پرداخت و بعد به موسیقی کلاسیک غربی آشنا میشود و به نواختن پیانو و نوشتن قطعاتی برای پیانو میپردازد. در 17 سالگی به سینما علاقهمند میشود و برای درک بهتر فیلمهای روز به آموختن زبان انگلیسی میپردازد. تحصیلات مقدماتی را در تهران به پایان برد و یک سال در هتل آتلانتیک مدیر میشود و سپس بیست ساله بود که برای ادامهٔ تحصیل به کالیفرنیا در آمریکا رفت. نخستن به خواندن سینما رو آورد اما خیلی زود سینما را رها کرد و به فلسفه پرداخت و در سال 1344 از دانشگاه یوسیالای در لسآنجلس لیسانس فلسفه گرفت. در همین سال سردبیری نشریهٔ پارس ریویو در لسآنجلس را بهعهده گرفت و سال بعد به تهران آمد و در سال 1346 نخستین فیلم خود به نام الماس 33 که فیلمی بسیار پرهزینه بود را ساخت. این فیلم در 5 بهمن 1346 در تهران روی پرده آمد و فروش متوسطی داشت و با توجه به هزینهٔ بالای ساخت آن شکستی تجاری محسوب میشد و توجه منتقدین را هم چندان به خود جلب نکرد[3] اما در 1348 با همکاری غلامحسین ساعدی فیلمنامهٔ گاو را از روی یکی از داستانهای کوتاه عزادارن بیل نوشتهٔ ساعدی نوشت و کارگردانی کرد. این فیلم برای مهرجویی و سینمای ایران جوایز متعددی را در جشنوارههای بینالمللی به ارمغان آورد.
وفات "ملاسعد تفتازانی" فقیه و دانشمند نامی مسلمان (792 ق)
مسعود بن عمر بن عبداللَّه خراسانی هروی ملقب به سعدالدین، و معروف به ملاسعد تفتازانی در دههی دوم قرن هشتم هجری در خراسان به دنیا آمد. وی در فقه، اصول، تفسیر، کلام، منطق و تمامی فنون ادبی و اکثر علوم متداول استاد کل بود و بر علوم زمان احاطه داشت. اِرشاد الحادی، اربعین، تَهذیب، المنطق و الکلام و شرح نهجالبلاغه و نیز مختصر و مُطَوَّل از آثار اوست. برخی از کتب تفتازانی، هنوز هم در حوزههای علمی، تدریس میشوند و مورد استفاده قرار میگیرند.
آغاز جنگ چالدران بین پادشاهی ایران و امپراتوری عثمانی (920 ق)
پس از روی کار آمدن سلطان سلیم اول به پادشاهی عثمانی در 918 ق، وی اقدام به قتل عام بیش از چهل هزار تن از شیعیان نمود. در سال 920 ق جنگ سختی در چالدران روی داد که به شکست شاه اسماعیل صفوی انجامید و تبریز به دست عثمانی افتاد. هرچند بر اثر مقاومت مردمی شاه عثمانی مجبور به تخلیهی آذربایجان شد ولی اثر این شکست تا آخر عمرِ شاهِ صفوی، او را میآزُرد.
تصرف "ایسلند" توسط امریکا در جنگ جهانی دوم (1941م)
کشور ایسلند از اواخر قرن نهم به عنوان محل سکونت برخی از مهاجران اروپایى برگزیده شد و از نیمه قرن دهم میلادی به مدت بیش از 330 سال از دولتی مستقل برخوردار بود. اما در سال 1263م بر اساس قراردادی که به "معاهده کهن" معروف شد به عنوان بخشی از نروژ تلقی گردید. در سال 1381م نروژ و ایسلند به تصرف دانمارک درآمدند و این وضعیت برای ایسلند تا نیمه قرن بیستم ادامه داشت. پس از شروع جنگ جهانی دوم و اشغال دانمارک توسط آلمان، ارتش انگلستان نیز با توجه به موقعیت استراتژیک ایسلند در جریان جنگْ به تصرف آن مبادرت ورزید. اما در 7 دسامبر 1941 کنترل نظامی ایسلند به امریکا واگذار گردید. در 17 ژوئن 1944، ایسلند با لغو یک جانبه قرارداد 1918م به استقلال دست یافت. بر اساس قرارداد 1918 امور دفاعی و سیاست خارجی ایسلند در اختیار دانمارک قرار داشت.
آزمایش موفقیت آمیز اولین لوکوموتیو جهان در انگلستان (1804م)
اولین راهآهن جهان در انگلستان ساخته شد که در آن وسائط نقلیه را به کمک اسب میکشیدند. مبتکر این عمل ریچارد تروی تیک، یک مهندس معدن انگلیسی بود که تجاربی را در زمینه ساخت وسایل نقلیه جادهای بخاری داشت و او برای نخستین بار، موتوری بخاری را برای کشاندن وسائط نقلیه به کار گرفت. در روز هفتم دسامبر 1804م، این موتور توانست باری به وزن 20 تن را به فاصله 16 کیلومتر حمل کند. با وجود پیشبینی بدبینان که میگفتند چرخها روی ریل آهنی بند نخواهد شد، این آزمایش موفقیتآمیز بود. تروی تیک پس از چندی به این نتیجه رسید که راهآهن مزبور را برای حمل مسافر هم میتوان به کار برد. از این رو در سال 1808م راه آهن کوچکی در شهر لندن درست کرد. وی هر مسافر را با گرفتن مبلغی در مسیری دایرهای شکل سوار قطار میکرد ولی با شکستن یکی از چرخها، تروی تیک برنامه را کنار گذاشت و دیگران کار او را به نحو پیشرفتهتری ادامه دادند.(ر.ک: 25 ژوئیه)
آغاز به کار نخستین اتومبیل به شکل امروزی توسط "بنز" (1889م)
در هفتم دسامبر 1889م اولین اتومبیل جهان به شکل امروزی که به آن گردونه خودکار میگفتند توسط یک دانشمند و صنعتگر آلمانی به نام کارْلْ فردرْیک بِنْزْ ساخته شد. سوخت این اتومبیل از بنزین یا الکل تأمین میشد. و با سرعتی در حدود 12 کیلومتر در ساعت حرکت میکرد. اتوبوسهای امروزه، شکل تکامل یافته این نوع اتومبیل است. کارل بنز سرانجام در سال 1929 درگذشت.
مرگ "ویلیام مکْ کینْلی" بیست و پنجمین رئیس جمهور امریکا (1901م)(ر.ک: 14 سپتامبر)
ویلیام مککینلی بیست و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. او در روز 29 ژانویه سال 1843 به دنیا آمد و در 14 سپتامبر 1901 در سن پنجاه و هشت سالگی توسط یک آشوب طلب به قتل رسید. بعد از او ریاست جمهوری آمریکا را تئودور روزولت بر عهده گرفت. ویلیام مککینلی در روز یکشنبه 29 ژانویه سال 1843 در شهر Niles واقع در ایالت اوهایو آمریکا به دنیا آمد . او هفتمین فرزند از 9 فرزند ویلیام و نانسی مککینلی بود. در سال 1871 در سن 27 سالگی با ایدا ساکستون ازدواج کرد.
بمباران پایگاه نظامی امریکا توسط هواپیماهای ژاپن (1941م)
در حالی که جنگ جهانی دوم در اروپا به شدت ادامه داشت، در روز هفتم دسامبر 1941م، 360 فروند هواپیمای ژاپنی، پایگاه نظامی امریکا را در بندر پِرْلْ هارْبور واقع در اقیانوس آرام بمباران کردند. این عملیات زمانی انجام شد که ژاپنیها مشغول مذاکره با امریکایىها در مورد مسایل شرق آسیا بودند. هم زمان با این عملیات که در آن، بسیاری از 86 کشتی امریکایى مستقر در این بندر منهدم شد، حمله وسیع قوای ژاپن به کشورهای جنوب شرقی آسیا و جزایر اقیانوس آرام از جمله اندونزی و جزایر جاوه و سوماترا آغاز شد و این سرزمینها به اشغال نیروهای ژاپن درآمد. به دنبال حمله نیروی هوایى ژاپن به این پایگاه، فردای آن روز امریکا به ژاپن اعلان جنگ داد و جنگ جهانی دوم به شرق آسیا نیز گسترش یافت. به دنبال اعلان جنگ امریکا به ژاپن، سران آلمان و ایتالیا هم که به موجب پیمان سه جانبه، متحد ژاپن بودند، در روز یازدهم دسامبر به امریکا اعلان جنگ دادند. به این ترتیب، جنگ محدودی که در سپتامبر 1939م با حمله آلمان به لهستان آغاز شده بود، پس از دو سال به یک جنگ بزرگ جهانی تبدیل گردید.
ترور "عبدالوهاب کِیالی" مبارز آزادی خواه فلسطینی (1981م)
در هفتم دسامبر سال 1981م، عبدالوهاب کیالی از رؤسای کنگره جبهه آزادی بخش عرب و یکی از مبارزان معروف آزادی فلسطین، توسط صهیونیستها در بیروت ترور شد. او که از دوران تحصیل، به خاطر مسایل فلسطین با سیاست آشنا شده بود، رساله دکترای خود را در دانشگاه لندن، درباره فلسطین و مقاومت اعراب در مقابل استعمار و صهیونیسم نوشت. کیالی در مسیر مبارزات خود، اولین مجله فلسطینی را با نام فلسطین آزاد منتشر ساخت و مؤسسهای انتشاراتی دایر کرد. تاریخ نوین فلسطین، و جنبش مقاومت فلسطین از جمله آثار این مبارز متفکر فلسطینی است.
روز بین المللی هواپیمایی کشوری
16 آذر ماه مصادف با 7 دسامبر سالروز امضای کنوانسیون بینالمللی هواپیمایی کشوری در سال 1944 است که متعاقب امضای این کنوانسیون، سازمان جهانی هواپیمایی کشوری تأسیس شد. به این دلیل مجمع عمومی این سازمان در سال 1992، طی قطعنامهای این روز را به عنوان روز جهانی هواپیمایی کشوری تصویب و اعلام کرد که از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به صورت رسمی این روز مورد تأیید قرار گرفته است. همه ساله کشورها برای گرامیداشت این روز و یادآوری و تأکید بر اهمیت صنعت هواپیمایی کشوری در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع و نقش اساسی سازمان هواپیمایی کشوری در حفظ، ارتقا، ایمنی و کارآیی و قانونمندی در حمل و نقل هوایی نسبت به برگزاری مراسم این روز و اجرای برنامههای مختلف اقدام میکنند. در ایران نیز سازمان هواپیمایی کشوری به عنوان متولی حاکمیتی، نظارتی و سیاستگذاری در صنعت حمل و نقل هوایی، برنامه این روز را با حضور مسئولین و دست اندرکاران شرکتهای هواپیمایی و کارشناسان این صنعت در روز 16 آذر ماه برگزار میکند.
تاجگذاری هنری ششم در پاریس (1431م)
هنری ششم، پادشاه انگلستان بین سالهای 1422م تا 1461م و مجدداً از 1470م تا 1471م و پادشاه فرانسه از 1422م تا 1453م بود. هنری از خاندان لانکاستر بود که با مرگ او، دوران فرمانروایی خاندان یورک در انگلستان آغاز شد و تا پادشاهی هنری هفتم که بار دیگر قدرت به خاندان لانکاستر بازگشت، ادامه یافت. هنری ششم در 6 دسامبر 1421م در قلعه ویندسور در برکشایر متولد شد. او تنها فرزند هنری پنجم و کاترین والوا بود که در 1422م و درحالیکه 9 ماه بیشتر نداشت بر تخت شاهی انگلستان نشست. هنری ششم در 1431م بهعنوان پادشاه فرانسه در پاریس و در 1437م بهعنوان پادشاه انگلستان در وستمینستر ابی تاجگذاری کرد. با این وجود، هنری فتوحات انگلستان در فرانسه را از دست داد. در 1454م ریچار، دوک یورک قدرت را بهعنوان نایبالسطنه در دست گرفت و لشگر پادشاه را در نخستین نبرد از جنگهای گلهای سرخ در 1455م در سنت آلبان شکست داد. سپس در 1461م و پس از یک درگیری خشونتآمیز بین خاندان لنکستر و خاندان یورک، ادوارد یورک، پسرعموی هنری ششم او را از سلطنت خلع و در برج لندن زندانی نمود و آنگاه خود با عنوان ادوارد چهارم بر تخت پادشاهی انگلستان نشست. در 30 اکتبر 1470م ریچارد نویل، ارل وارویک و متحد سابق ادوارد چهارم با همراهی برادر ادوارد، جورج، دوک کلارنس بار دیگر هنری ششم را به مسند قدرت بازگرداند. با این وجود، سالهای زندان تأثیر خود را بر سلامتی هنری ششم که طبیعتی آرام و صلحجو داشت، گذاشته بود و نویل و جورج بهجای او فرمان میراندند. ابقای هنری ششم در سلطنت بیش از شش ماه طول نکشید. ریچارد نویل علیه بورگاندی اعلان جنگ کرد و در مقابل، دوکنشین بورگاندی نیز به کمک ادوارد چهارم شتافت تا تاج و تختش را بازپس گیرد. با ورود ادوارد به لندن در آوریل 1471م، پادشاهی هنری نیز به پایان خود رسید. ادوارد چهارم در 4 مه همان سال به یک پیروزی سرنوشتساز در نبرد تیوکسبری دست یافت و ادوارد وستمینستر، شاهزاده ولز و فرزند هنری ششم در آن جنگ کشته شدند. هنری بار دیگر در برج لندن زندانی شد و پس از مدت کوتاهی در 21 مه 1471م جان باخت. آریوال، تاریخنگار ادوارد چهارم، علت مرگ هنری را مالیخولیایی شدن او پس از شنیدن خبر کشته شدن فرزندش ذکر کرده است اما این شک قوی نیز وجود دارد که ادوارد چهارم فرمان قتل هنری ششم را صادر کرده باشد. ویلیام شکسپیر نیز در هر دو نمایشنامه خود «هنری ششم» و «ریچارد سوم»، برادر کوچک ادوارد، یعنی ریچارد سوم را عامل قتل هنری معرفی کرده است. هنری ششم، نخست در صومعه چرتسی ابی به خاک سپرده شد اما جسد او را در 1485م به کلیسای سنت جورج واقع در قلعه ویندسور منتقل نموده و در آنجا دفن کردند.
انتهای پیام/