سرانجام شبکه نمایش خانگی/ دگردیسی نسل فردا با "انیمیشن‌های شانه تخم‌مرغی"


انیمیشن باربی

خبرگزاری تسنیم :شبکه نمایش خانگی در ایران از تب‌وتاب سال‌های اولیه‌اش افتاده است. اما همچنان یک ساختار نمایشی ویژه برای خانواده‌های ایرانی است. فروتن معتقد است که تغییر در ساختارها به شبکه نمایش خانگی لطمه زد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،  این روزها شبکه نمایش خانگی هم مثل شهر تهران به سختی نفس می‌کشد. در یکسال گذشته شاهد افت شدید شبکه ویدئورسانه در کشور بودیم. کاهش عرضه فیلم‌ها و نیمه تعطیل شدن موسسات سابقا فعال عرضه آثار نمایشی این روزها خبرهای خوبی برای شبکه نمایش خانگی نیست. در سالهای 84 تا 88  شبکه نمایش خانگی موفق به جذب مخاطبان گسترده‌ای در سطح کشور شده بود و عرضه محصولات سینمایی را به شکل نظام مند در دستور کار خود قرار داده بود و شاهد رونق مطلوبی در این حوزه بودیم. حداکثر رقمی که یک تهیه کننده تا قبل از این دوره برای فروش اثرش به شبکه نمایش خانگی دریافت می‌کرد از 30میلیون تومان یا کمی بیشتر فراتر نمی‌رفت. اما با اتفاقات مثبتی که در این حوزه افتاد این رقم به 10 برابر افزایش یافت و حتی در مواقعی خاص به میلیارد نیز رسید. همین موضوع باعث شد تهیه کنندگان آثار سینمایی حساب ویژه‌ای برای فروش فیلم‌هایشان به شبکه نمایش خانگی باز کنند که با اقبال مناسب از جانب مخاطب و سود مناسب برای موسسات نیز همراه بود.

دیری نپایید که با روی کار آمدن مدیران سینمایی تازه نفس، سیاست گذاری‌ها و رویکرده در موضوع مورد بحث، دستخوش تغییر شد و با ریل گذاری جدید، رفته رفته رونق سابق شبکه نمایش خانگی به رکود مبدل شد و اکنون و به اذعان مدیران بخش دولتی و خصوصی، شاهد افت محسوسی در این شبکه استراتژیک هستیم.

در این بین البته نباید ازغفلت دستگاهای متولی، جهت نهادینه کردن فرهنگ خرید نسخه اصلی فیلم‌ها در بین توده‌های مردمی غفلت کرد. سعید رجبی فروتن سخنگوی فعلی سازمان سینمایی و کسی که اولین مدیر کل اداره نمایش خانگی و البته  آخرین آنها نیز محسوب می‌شود در گفتگو با خبرنگار فرهنگی تسنیم در باره  رکود در شبکه نمایش خانگی فیلم در ایران می‌گوید:

"رسانه ملی  در جهت فرهنگ سازی و تشویق مردم برای خرید نسخه اصلی کارها اقدام موثری انجام نداده است.در حالیکه ما می‌دانیم میلیون‌ها نفر در کشور بیننده و پیگیر آثار ویدئو رسانه ما هستند اما جای تاسف دارد که بگوییم نسخه آثار ایرانی ما از مرز 300 هزار و خارجی‌ها هم از مرز 2 هزار نسخه تجاوز نمی‌کند؟ در صورتی که کپی غیر مجاز آثار هم از نظر شرعی و هم از نظر قانونی اشکال دارد."

از طرفی به نظر می‌رسد سیاست‌گذاری‌های مدیران فعلی سینمای ایران نیز به شبکه نمایش خانگی و منتفعین آثار سینمایی کشور لطمات جبران ناپذیری وارد کرده است. تنزل اداره مستقل شبکه نمایش خانگی در سازمان سینمایی به یک دفتر، فرآیند و قید توزیع فیلم‌های خارجی در ازای توزیع فیلم ایرانی، سخت تر شدن صدور مجوز پروانه نمایش و .... از جمله مواردی هستند که در راستای بسته سیاست‌گذاری‌های جدید موجب تنزل جایگاه شبکه نمایش خانگی شده‌اند و نتیجه آن کاهش عرضه آثار در این شبکه و در نتیجه رشد روز افزون شبکه قاچاق فیلم، گرایش مردم به ماهواره و خرید آثار فیلتر نشده و مبادی غیر قانونی و خارج از کنترل و البته در نهایت اضرار به سینمای ایران و تعطیلی موسسات سابقا فعال توزیع فیلم و استودیوهای دوبله شده است.

سخنگوی سازمان سینمایی در این باره می‌گوید:

"بهتر بود ساختار و شاکله اداره کل نمایش خانگی در چارت جدید سازمان سینمایی حفظ می‌شد و دستاوردهای 9 ساله آن به عنوان یک دستاورد و سرمایه مورد استفاده قرار می‌گرفت؛ تا امروز شاهد حاشیه‌های چند ماهه گذشته در این شبکه نباشیم. اکنون سایه مرحمت آن مدیریت متمرکز و مستقل برچیده شده است"

یکی دیگر از کارهایی که این سالها در آسیب پذیر کردن این شبکه موثر بوده عرضه سریال است. باید پرسید سریال‌های ایرانی و خارجی که مدتی است در شبکه نمایش خانگی توزیع گسترده‌ای پیدا کرده است با چه رویکردی به این شبکه ورود پیدا کرده‌اند؟

در سراسر دنیا اصلی‌ترین درآمد تهیه‌کنندگان و صاحبان آثار سینمایی از اکران فیلم هایشان در سینماست. متاسفانه به دلایل عدیده‌ای، این روند در کشور ما وجود ندارد و سینمای ما به لحاظ اقتصادی عملا توفیقی ندارد. درایت و هوشمندی مدیران سینمایی می‌توانست شبکه نمایش خانگی را به بازویی قدرتمند برای سینما مبدل کند و در رونق‌بخشی به جریان سینمایی کشور کمک شایانی نماید.

به زعم تهیه کنندگان سینما، این ظرفیت در اختیار سریال‌ها و فیلم‌های ویدئویی قرار گرفته است، آثاری که هدف اصلی تولیدکنندگانشان سود اقتصادی است. در حوزه شبکه نمایش خانگی استقبال و پیگیری مخاطب نقش تعیین کننده‌ای دارد و در موفقیت اقتصادی اثر توزیع شده نقشی مهم دارد. چنانچه اثری در توزیع و فروش، توفیق نداشته باشد لاجرم تولید و عرضه آن متوقف می‌شود. به جرات می‌توان گفت انگیزه‌های اقتصادی و سود بیشتر هدف اولویت‌دار برای تولیدکنندگان این آثار است. بنابراین در اینجا اقتصاد زیربنا و فرهنگ و اعتقادات به مثابه روبنا محسوب می‌شود. با این وصف توقع تبلور ارزش‌های فرهنگی و دینی در اینگونه آثار بیشتر به شوخی شبیه خواهد بود. این حکم هم درباره سریال‌های دنباله دار و هم در مورد فیلم‌های ویدئویی بزن در رویی است که توزیع می‌شود .

بنابراین این شبکه به جای کمک به سینمای کشور و آثار جدی سینمایی و تقویت فرهنگ و اندیشه دینی در مقابله با هجمه دشمن، عملا با اتخاذ سیاست‌های نادرست و درایت‌های مسئولان، در حال از دست دادن مخاطبان خود است.

اما سخنگوی سازمان سینمایی نظر دیگری دارد. فروتن معتقد است:

"تهیه کنندگان سینمای ما تصورشان اینست که شبکه نمایش خانگی باید در اختیار آثار آنان باشد. با توجه به اینکه ما طبق قانون اساسی  نمی‌توانیم شبکه خصوصی داشته باشیم بنابراین بایستی از همه ظرفیت‌های موجود استفاده کرد. یکی از این ظرفیت‌ها شبکه نمایش خانگی می‌باشد که در قانون مصوب آن در دهه 70 توزیع سریال‌های تولیدی در این شبکه پیش‌بینی شده و ظرفیت قانونی آن وجود دارد. بنابراین علاوه بر صداوسیما می‌توان از ظرفیت این شبکه برای مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای بهره برد. تا زمانی که بنده مسئولیت داشتم خرید تعداد مشخصی از آثار سینمای ایران جنبه الزامی داشت و صدور مجوز برای موسسات ویدئورسانه متناسب با تعداد تولیدات یک ساله سینمای ایران بود. یعنی شرایط به گونه‌ای رقم می‌خورد که غالب آثار ایرانی در این شبکه توزیع شود. مضاف بر آن ما شرایط رقابتی را برای انتخاب بیشتر مخاطب فراهم می‌آوردیم و حال در این شرایط اگر مخاطب بین سریال و اثر سینمایی، سریال را انتخاب می‌کند آیا این به دلیل آن نیست که کیفیت اثر سینمایی پایین است ؟ مردم ما برای تهیه نیازهای و مصارف فرهنگی خودشان حاضرند هر بهایی را بپردازند. بهتر است اجازه بدهیم مردم خودشان انتخاب کنند."

از طرفی اگر به محتوای سریال‌ها و فیلم‌های ویدئویی عرضه شده نگاهی بیاندازیم متوجه می‌شویم این آثار آنچنان که ادعا می‌شود با رویکردهای فرهنگی تطابق ساختاری ندارد. آثاری که شاید روزی فکر می‌شد مخاطب قهر کرده با صداوسیما را به خود جذب کند. یا اینکه در مقابل سریال‌های استراتژیک غربی که به شکل گسترده در بین جوانان ما دست به دست می‌شود ، قد علم کند و اثر آنان را در حد توانایی خنثی نماید. لکن عملا این سریال‌ها برای جذب مخاطب بیشتر و انگیزه‌های اقتصادی صرفا تقلیدی از آثار غربی هستند و آیا این همان ترویج فرم متعارف سریال سازی در غرب نیست که به جای قدم گذاشتن در مسیر اهداف و آرمانها به دشمن یاری می‌رساند؟ اینکه صرفا یک کارگردان ایرانی با قصه‌ای بومی دست به ساخت سریالی بزند کافیست؟ آیا نباید در مجموعه‌های تولیدی ارزش‌های دینی و ملی ما نیز لحاظ گردد؟ این آثار چقدر با سیاست‌های نظام هماهنگ است؟

اضافه کنید به این سریال‌ها و فیلم‌های ویدئویی، حجم بالای انیمیشن‌های دوبله شده و نشده که نگارنده در عجب است که این حجم بالای توزیع و پخش انیمیشن خارجی چرا و با چه هدفی در خانه و خانواده‌های ما باید حضور داشته باشد و به دگردیسی سبک نسل فردای ما بیانجامد؟

سخنگوی سازمان سینمایی در این باره به ما می‌گوید :"بچه‌های ما متاثر از بازار رسمی شبکه نمایش خانگی نیستند، بلکه متاثر از یک فضای تبلیغاتی جهانی‌اند که به نیاز و عطش ما برای تصویر دامن می‌زنند و این نیاز را شبکه‌های نامحرمی مثل پرشین تون وشبکه‌های زیرزمینی پاسخ می‌دهند. در سایت بنده، نظرات زیادی از مخاطبان دیده می‌شود که در آن می‌گویند بخش‌هایی از یک سریال را در شبکه نمایش خانگی پیگیری کرده‌ایم و مابقی آن عرضه نشده است و ما برای پاسخ به نیاز فرزندانمان جهت دنبال کردن سریال مجبور شده‌ایم تجهیزات ماهواره نصب کنیم. در بحث انیمیشن، متاسفانه آثار داخلی از جذابیت کافی برخوردار نیستند و در خارجی‌ها هم ما مقهور و مغلوب فضای جهانی هستیم که یا کارها را نمی آوریم و به موقع پالایش و مدیریت نمی‌کنیم یا با تاخیر وارد شبکه می‌کنیم که دیگر آثار سوء تماشای نسخه اصلی آن بر پیکره جامعه وارد شده است ."

فروتن در پایان می‌افزاید:

"تا چند سال گذشته تلویزیون‌های ماهواره نه تعدادشان اینقدر زیاد بود و نه به خود اجازه می‌دادند که در کسری از هفته تازه‌ترین محصولات شبکه نمایش خانگی را نمایش می دهند و تمام حقوق مالکان آثار اعم از موسسات و تهیه‌کنندگان را نادیده می‌گیرند و آثار فرهنگی ما را به غارت می‌برند. همچنین امروزه شاهد بارگذاری فیلم‌ها در اینترنت و در کسری از ساعت‌ایم که آثار فاجعه باری برای سینما به همراه دارد. بنابراین موسسات ویدئو رسانه نه تنها سودی از این رهگذر کسب نمی‌کنند بلکه بازگشت سرمایه اولیه را هم ندارند. از جمله راهکارهایی که برای جلوگیری از سرقت آثار سینمایی اتخاذ کرد استفاده از فناوری‌های نوین است که در کشورهای دیگر به کار گرفته شده و البته بستر لازم آن در کشور ما نیز تقریبا فراهم شده است و امیدواریم موسسات ویدئورسانه هم هرچه سریع‌تر در این زمینه گام بردارند و این سیر محتوم را بپیمایند."

و در نهایت اینکه آیا شبکه نمایش خانگی مستقل است یا باید جزیی باشد از یک کل یکپارچه؟ و محتوای آثار عرضه شده در آن بناست حاوی چه پیامی باشد و به چه میزان اثرگذاری اجتماعی دارد؟ فیلم‌ها و انیمیشن‌هایی که یک پدر یا مادر در کنار خرید شانه‌ای تخم‌مرغ از سوپر مارکت سر کوچه برای یک کودک و دلخوشی او می‌خرد چه‌ها بر سر سرنوشت و آینده او می‌آورد؟

انتهای پیام/ 

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران