حکم قصاص را خودم اجرا میکنم/۱۲ کارشناس قضایی حکم به اجرای قصاص دادند
خبرگزاری تسنیم : داوود روشنایی با بیان اینکه ۱۲ کارشناس قضایی به اجرای حکم قصاص نظر دادهاند گفت: میخواهم حکم قصاص را خودم اجرا کنم.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ، 8 سال قبل پسر جوانی در محله مجیدیه شمالی تهران مورد حمله و اسیدپاشی قرار گرفت که در نهایت این اتفاق منجر به نابینایی یک چشم و سوختگی شدید صورت، گردن و گوش این جوان شد.
این جوان با شکایت از فرد مهاجم خواستار محاکمه و مجازات او شد که دادگاه کیفری استان تهران پرونده را به قاضی نورالله عزیزمحمدی رئیس شعبه 71 سپرد تا به آن رسیدگی کند. سرانجام بعد از رفت و آمدهای فراوان قاضی عزیزمحمدی با توجه به درخواست شاکی مبنی بر قصاص متهم و دریافت دیه، متهم را به قصاص از ناحیه چشم راست و لاله گوش چپ و همچنین پرداخت دیه بابت سایر جراحات محکوم کرد.
پرونده با اعتراض متهم و وکیل وی به دیوان عالی کشور ارجاع داده شد که قضات یکی از شعب دیوان، بعد از بررسی پرونده، غیر از محکومیت دیه، مجازات درنظر گرفته شده درباره قصاص را نقض کردند. پرونده بار دیگر روی میز قاضی عزیزمحمدی قرار گرفت و اینبار هم با رفع نواقص و اصرار شاکی بر اجرای حکم قصاص، هیئت رسیدگیکننده حکم بدوی خود را تکرار کرده و متهم را به قصاص محکوم کردند.
بار دیگر پرونده با اعتراض متهم و وکیل وی به دیوان عالی کشور ارجاع شد و اینبار قضات دیوان عالی حکم صادره را تأیید کردند؛ حکمی که با وجود گذشت حدود 2 سال هنوز خبری از اجرای آن نیست.
گفتوگو روشنایی با خبرنگاران در نمایشگاه مطبوعات
استمداد از خبرنگاران در نمایشگاه مطبوعات
داوود روشنایی شاکی پرونده در ایام برگزاری نمایشگاه مطبوعات به این نمایشگاه آمد و گفت وقتی از برپایی این نمایشگاه باخبر شدم، فورا به اینجا آمدم تا از خبرنگاران بخواهم مرا در رسیدن به حقم که اجرای حکم است کمک کنند.
وی ادامه داد: متهم پرونده میگوید آنقدر اعمال نفوذ خواهم کرد تا خودت بیایی و رضایت بدهی. پروندهات را نگه میدارم تا خسته شوی و رضایت بدهی.
این جوان که با ماسکی مخصوص بر روی صورتش حرف میزد گفت: اصلاً نمیدانم متهم الان زندان است یا نه، دادگاه هم اطلاعاتی به من نمیدهد. واحد اجرای احکام هم میگوید پرونده برای اعلامنظر به معاونت قضایی قوهقضاییه ارجاع شده است.
وی با بیان اینکه مدتهاست منتظرم تا کارشناسان نظرشان را اعلام کنند افزود: صورت من عفونت کرده و اگر این عفونت به قلبم سرایت کند وضعیتم خطرناک میشود. توانایی پرداخت هزینه درمان را ندارم. درمان و اجرای حکم متوقف مانده و در این بین باید طعنه و کنایه خانواده متهم را هم تحمل کنم. آنها به من میگویند عالم و آدم در حال سوختن است تو هم مثل بقیه بسوز. نهتنها معذرتخواهی نمیکنند بلکه میگویند کاری میکنیم که خودت بیایی و رضایت بدهی.
معطل کردن دادگاه برای فرار از مجازات
وی با بیان اینکه کسی صدایم را نمیشنود و از خبرنگاران میخوام مرا کمک کنند گفت: حدود 8 سال قبل این اتفاق برای من افتاد و متهم هربار انگیزهای متفاوت را از کارش بیان کرد. یک بار گفت من همکلاسی او بودم و او را مورد آزار و اذیت قرار دادهام؛ یک بار گفت قصد دار زدنش را داشتم؛ بار دیگر مدعی شد که من به او آمپول ایدز تزریق کردهام. هر کدام از این ادعاها از سوی دادگاه مورد بررسی قرار گرفت و تمام آنها رد شد؛ در آخرین ادعایش هم مطرح کرد که به اشتباه روی من اسیدپاشیده و مرا با کسی دیگر اشتباه گرفته است. او اصلاً ساکن تهران نبوده و از قم آمده بود.
من فقط خواستار اجرای حکم قصاص هستم. دوست دارم آقای اژهای را ببینم و مشکلم را با وی در میان بگذارم.
متهم میگوید در دستگاه قضایی پارتی دارد
وی ادامه داد: از طرفی دیگر خبرگزاریهای خارجی با من تماس میگیرند و مرا تحریک میکنند تا با آنها مصاحبه کنم اما من میدانم که میخواهند برای خودشان خوراک تبلیغاتی تهیه کنند. میگویند بگو آمنه با تو چه فرقی داشت یا متهمان دو پرونده چه فرقی با هم داشتند که یکی تا پای اجرای حکم قصاص رفت و دیگر معطل مانده است. متهم به من میگوید به قدری آشنا دارم که اعمال نفوذ میکنم تا خودت بیایی و رضایت بدهی. به من گفت، فکر نکن حکم تو هم اجرا میشود؛ آمنه با تو فرق میکند.
وی با بیان اینکه دیوان عالی کشور حکم دادگاه مبنی بر قصاص را تأیید کرده است گفت: از 5 سال قبل تاکتون نتوانستهام روند درمان را طی کنم و هرچه سن من بالاتر برود امکان بهبودی و موفقیت جراحیها پایینتر میآید. تاکنون هیچ جراحی روی صورت من انجام نشده است.
روشنایی با اشاره به آیه 44 سوره مائده گفت: دستور صریح خدا و قرآن مصلحتبردار نیست و باید من به حقم برسم. کلافه هستم و بیکار گوشه خانه نشستهام و نمیتوانم کاری انجام بدهم. قبل از این اتفاق در خیاطی کار میکردم و قرار بود برای خودم کار مستقلی دستوپا کنم که این اتفاق افتاد و صبح تا شب کنج خانه در انتظار اجرای حکم و دریافت دیه نشستهام.
متهم این پرونده به نام داوود، به اتهام جرح عمدی با اسیدپاشی منجر به صدمه دیدن یک چشم و لاله گوش مورد محاکمه قرار گرفت که در نهایت به قصاص چشم چپ و لاله گوش راست و پرداخت دیه بابت سایر جراحات محکوم شد. این حکم ابتدا در دیوان عالی کشور نقض شد و برای رسیدگی مجدد به شعبه بدوی برگشت که این شعبه حکم قصاص را تکرار و اعلام کرد: با توجه به اصرار شاکی مبنی بر اجرای دستور قرآن که قانونی هم بوده است، مستندا به مواد 269، 270 و 271، حکم قصاص و پرداخت دیه صادر میشود.
شعبه رسیدگی کننده به این پرونده در دیوان عالی کشور هم بعد از بررسی مجدد پرونده نظر خود را اینگونه اعلام کرد: با توجه به محتویات پرونده رسیدگی مجدد شعبه دادگاه کیفری استان تهران، با لحاظ جهات موجب نقض دادنامه قبلی خود در این مرجع و در نهایت صدور حکم مستدل و مستند مبنی بر قصاص چشم و لاله گوش راست آقای داوود ... و آسیبهای دیگر موجب پرداخت دیه به نامبرده اشکال اساسی از جهت رعایت اصول و قوائد دادرسی ندارد و اعتراض وکیل متهم نیز موثر در نقض دادنامه نیست و چون مماثلت در وسیله نابینا کردن جزء شرایط قصاص عضو نیست و قید جمله به طور کامل، دقیق و عینا در دو نظریه کمیسیون پزشکی از جهت مذکور است و چون بنابر تصریح دکتر بشیر نازپرور مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران انجام قصاص با وسیله دیگر غیر از اسید وجود دارد، لذا با حذف استفاده از اسید در اجرای حکم قصاص و با استناد به بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری، رأی معترضعلیه کاملا ابرام میشود (28 فروردین 90).
داوود 8 سال قبل بینایی یک چشمش را از دست داد
روشنایی امروز در گفتوگو با خبرنگار حوادث خبرگزاری تسنیمدرباره آخرین وضعیت خود گفت: با شماره تلفنی که مربوط به معاونت قضایی قوهقضاییه بود تماس گرفتم و به من گفتند 12 کارشناس پرونده شما را بررسی کرده و با اتفاقنظر اعلام کردند حکم قصاص باید اجرا شود. به من گفتند کارشناسان این نظر را دادهاند و حرفی از دستور رئیس قوهقضاییه نزدند.
وی ادامه داد: اما چیزی که مقداری کار را مشکل کرده این است که آنها گفتهاند نحوه اجرای حکم به طور دقیق باید تعیین شود که به همین دلیل پرونده به واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران رفته و از آنجا توسط قاضی اجرای احکام به شعبه بدوی رسیدگی به پرونده یعنی شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شده است تا قاضی عزیزمحمدی درباره آن نظر دهد. حتی ممکن است اجرای حکم را به خودم واگذار کنند.
میخواهم حکم قصاص را خودم اجرا کنم
این قربانی اسیدپاشی در پاسخ به این سوال که اگر اجرای حکم را به خودت بسپارند این کار را انجام میدهی یا خیر گفت: بله. قطعا این کار را انجام میدهم زیرا یکی از درخواستهای اولیه من این بود که حکم قصاص را خودم اجرا کنم.
روشنایی با بیان اینکه متهم پرونده مدام دم از اعمال نفوذ در دستگاه قضایی برای توقف اجرای حکم میزند ادامه داد: تنها نگرانی من این است که نکند او بتواند واقعا در این پرونده اعمال نفوذ کند و من به حق خود نرسم. بعد از 8 سال پرونده دوباره شعبه بدوی رسیده و میترسم نتوانم حقم را بگیرم.
انتهای پیام/