آثار و دستاوردهاى داخلی و خارجی ۹ دى و نقش رهبری در "خلق حماسه"
خبرگزاری تسنیم : "اولین اقدام رهبرى، فراخواندن میرحسین موسوى بود. ایشان در دیدار روز شنبه ۲۳ خرداد با موسوى، به او یادآور شد که جنس او آشوبطلبى نیست و باید شکایتهاى خود را در چارچوب قانون پیگیرى کند.."
* خبرگزاری تسنیم : یادداشت ذیل توسط یکی از کارشناسان رسانه و سیاست در اختیار تسنیم قرار گرفته است:
حضور دهها میلیونى مردم در تظاهرات 9 دى سال 1388 که در طول سه دهه تاریخ انقلاب بى نظیر بود، بصیرت، هوشیارى و دشمنشناسى ملت مسلمان ایران را به خوبى نشان داد و براى همیشه بهعنوان حماسهاى ماندگار در تاریخ باقى خواهد ماند.
اما بدون تردید، مانایى و پویایى حماسه نهم دى در گرو مطالعه و تبیین زوایاى مختلف این حماسه ملى است که وفق نظر حضرت آیت الله خامنهاى (مدظله العالى) در دیدار با اعضاى ستاد 9 دى، «امروز بزرگترین رسالت تریبونداران و مسؤولان محسوب مىشود.»
یکى از محورهایى که باید در تبیین حماسه ماندگار تجمع بزرگ عاشوراییان در یوم الله 9 دى مورد توجه جدى قرار گیرد، بررسى آثار، پیامدها و دستاوردهاى این حماسه است. حماسه نهم دى قطعاً آثار و برکات و دستاوردهاى گوناگون و فراوانى براى کشور و نظام اسلامى ایران داشته و خواهد داشت. این آثار و دستاوردها را از زوایاى مختلف مىتوان دستهبندى و احصا کرد. ما آنها را در دو سطح داخلى و خارجى (منطقهاى و بینالمللى) بررسى مىنماییم.
الف-آثار و دستاوردهاى داخلى 9 دى
این آثار و دستاوردها، هم از حیث کمیت و هم از لحاظ کیفیت، از چنان فراوانى برخوردار است که تنها احصاى رئوس آنها خود فهرست بلندبالایى را تشکیل مىدهد. برخى از مهمترین آنها عبارتند از:
1- افزایش اقتدار و استحکام نظام: انقلاب، نظام مقدس جمهورى اسلامى و ملت ایران در نهم دى نفسى تازه کرد و به جهانیان ثابت نمود که مردم و حکومت در ایران اسلامى در پرتو ولایت فقیه یک حقیقت واحد هستند و از چنان ریشه، ظرفیت و اقتدارى برخوردارند که بهراحتى هر توطئه را در نطفه خفه مىکنند.
2- تقویت باور به وجود جنگ نرم و فتنههاى پیچیده: قضایاى فتنه هزینههاى بسیارى بر نظام تحمیل کرد؛ اما دستاوردهاى فراوانترى داشت. حرکت فتنهگران در عاشوراى 88 و شکلگیرى 9دى به همه دیرباوران داخلى ثابت کرد که پروژههاى زیادى در این حوزه براى انقلاب از سوى غرب طراحى شده است.
3- کناررفتن نقابها؛ ملت فهیم و آگاه ایران با حضور تاریخى خود در نهم دى، انقلابیون واقعى را از مدعیان دروغین، عافیتطلبان و مصلحتاندیشان باز شناخت و نقاب تزویر از چهره سران فتنه و حامیان پشت صحنه آن پایین کشید و به بیان حکیم فرزانه انقلاب، فتنه 88، نظام را واکسینه کرد.
4- رفراندوم ملى در دفاع از نظام و رهبرى؛ حضور میلیونى مردم در حماسه تاریخى 9 دى 88 فقط یک راهپیمایى نبود، بلکه در قالب یک رفراندوم ملى تماممعنا، نشان داد مردم مدافع نظام و جایگاه رهبرى هستند و هر جریان و شخصیتى را نیز تنها با همین دو ملاک مىسنجند.
افزایش مشروعیت و مقبولیت مردمى نظام، منفعلشدن جریان فتنه و تبدیل فتنهگران به مرده سیاسى، عمقبخشى به بینش و بصیرت سیاسى مردم در شناخت جریانهاى سیاسى و الگوهاى جدید دوستى و دشمنى با انقلاب، پیوند مردم و رهبرى، تعمیق ارتباط مردم و جوانان با عاشورا و کارکردهاى فرهنگ عاشورایى، ایجاد اتحاد ملى و انسجام اسلامى در بین مردم و... از دیگر پیامدها و دستاوردهاى داخلى حماسه 9دى است. مسلماً این فهرست قابلیت افزایش را دارد.
ب- دستاوردهاى خارجى حماسه 9 دى
شاید گزاف نباشد اگر بگوییم اساسىترین دلیل خصومت غرب به محوریت آمریکا با انقلاب و نظام اسلامى، نگرانى و هراس از قدرت الهامبخشى و الگوسازى انقلاب اسلامى بوده است. البته وقوع بیدارى اسلامى در منطقه به تأسى از انقلاب هم در همین راستا ارزیابى مىشود. این هراس، ایران را همواره در کانون دشمنىهاى غرب قرار داده که فتنه و حرکت آنها در عاشورا براى مبارزه با این الگو بود، اما حماسه تاریخى نهم دى که نمایشگاه غیرت ملى ایرانیان در دفاع از نظام اسلامى بود، در واکنش به شیطنت دشمنان انقلاب بهوجود آمد. بر همین اساس، این حماسه ملى- اسلامى، آثار و دستاوردهاى بیرونى در بعد منطقهاى و بینالمللى هم دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
1- آشکارشدن دشمنى گسترده غرب با نظام و پیوند فتنه با خارج؛ اعترافات دستگیرشدگان نشان داد که دفاتر جاسوسى و سفارتخانهها و مراکز آکادمیک غربى، سناریوهاى زیادى را براى ضربهزدن به ایران طراحى کرده بودند. فتنهگران عاشوراى88 با دستور مستقیم غرب و حمایتهاى آنها، هتک حرمت مقدسات کردند و کسانى که دستگیر شدند، با اسناد و مدارک متقن به وابستگى به دشمن اعتراف نمودند.
2- اذعان غرب به اقتدار و قدرت بازدارندگى نظام اسلامى؛ غربىها با برآوردهاى غلط دشمنان و خائنان ملت ایران چون منافقین، به اذعان خودشان چالشىترین بحران را براى ایران اسلامى طراحى و عملیاتى کردند، اما با مشت محکم مردم مواجه شده، به پیوند نظام اسلامى با مردم و اقتدار حاصل از آن پى بردند.
3- تحرکبخشى به بیدارى اسلامى منطقه؛ خیزش اسلامى که در شمال آفریقا و خاورمیانه شاهد آن هستیم، ریشه اسلامى دارد و به اذعان تحلیلگران غربى و عربى، از انقلاب اسلامى تأثیر پذیرفته است. درست است که حماسه نهم دى پیش از این خیزشها به وقوع پیوست، اما مردم منطقه، مقاومت و ایستادگى بر سر اصول اسلامى را تا کنون از حماسههاى بىنظیر مردم ایران همچون حماسه 9دى آموختهاند.
4- حفظ استقلال سیاسى؛ مهمترین وجه اقتدار، حفظ استقلال سیاسى است. غرب تردیدى در اقتدار سیاسى جمهورى اسلامى و تحول ساختارى که در روابط بینالملل ایجاد کرده ندارد. بر این اساس، دشمن در قضیه فتنه 88 و در ادامه آن در 9 دى که در راستاى آزمایش مردم براى تداوم فتنهگرىها بود، در واقع استقلال ملت ایران را نشانه گرفته بود که با قاطعیت و حضور آگاهانه مردم در صحنه دفع شد. بنابراین حماسه نهم دى ماه88، نمایش بلوغ اجتماعى و سیاسى، شاخص مرزبندى بین جبهه حق و باطل و تجلى اقتدار ملى و سیاسى تمامى مردم ایران بود که با حضور گسترده خود در راهپیمایى عظیم 9دى، توطئه دشمنان را خنثى کرد و مدال قبولى و رضایت را چنین از نایب امام زمان(عج) بهدست آورد که: «اگر صدها بار براى نعمت هوشیارى این ملت، سجده شکر بهجا آورده شود، باز هم کم است
ده روز پس از خلق حماسه مردم در 9 دى 1388، مردم قم در سالگرد قیام 19 دى با رهبر فرزانه انقلاب دیدار کردند. ایشان در فلسفه تبیین بزرگداشتهایى که براى برخى روزها در طول تاریخ گرفته مىشود، با بیانى نغز فرمودند: «روزهاى سال، بهطور طبیعى و بهخودىخود همه مثل همند؛ اما این انسانها هستند و این ارادهها و مجاهدتهاست که یک روزى را از میان روزهاى دیگر برمىکشد و آنرا مشخص مىکند، متمایز مىکند، متفاوت مىکند و مثل یک پرچمى نگه می دارد تا راهنماى دیگران باشد، روز عاشورا - دهم محرم - فى نفسه با روزهاى دیگر فرقى ندارد؛ این حسینبن على(ع) است که به این روز جان مىدهد، معنا مىدهد، او را تا عرش بالا مىبرد؛ این مجاهدتهاى یاران حسینبن على(ع) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را مىبخشد. روز نوزدهم دى هم همینجور است، روز نهم دى امسال هم از همین قبیل است.»
ایشان در ادامه تأکید کردند: «نهم دى با دهم دى فرقى ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت - که آن حرکت برخاسته از همان عواملى است که نوزدهم دیِ قم را تشکیل داد؛ یعنى برخاسته از بصیرت است، از دشمنشناسى است، از وقتشناسى است، از حضور در عرصه مجاهدانه است - روز نهم دى را هم متمایز مىکنند.»
از آنجا که اعتقاد جازم داریم هیچ مسؤول و مدیر و کارشناسى در جمهورى اسلامى ایران عظمت و روح حماسه 9 دى را همچون مقام معظم رهبرى درک نکرده و به زیور کلام نیاراسته است، بنابراین در واکاوى روح این حماسه آسمانى از نگاه ژرفاندیش و آسمانى ایشان نهایت بهره را خواهیم برد.
توصیفهاى بىنظیر از سکاندار نظام اسلامى
توصیفهایى که رهبر معظم انقلاب درباره حماسه مردم در 9 دى 1388 داشتهاند، در طول 23 سالى که از زعامت و رهبرى ایشان مىگذرد، بىنظیر است. بازخوانى بیانات ایشان نشان مىدهد که پس از ارتحال امام خمینى(ره) و آن تشییع تاریخى، دیگر حضورى همسنگ 9 دى در تاریخ انقلاب نداشتهایم. در این مجال مرورى گذرا بر این توصیفها خواهیم داشت:
- هرچه انسان در اطراف 9 دى فکر مىکند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسینبن على(ع) را مىبیند. این کارها کارهایى نیست که با اراده امثال ما انجام
بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهى است؛ همانطور که امام در یک موقعیت حساسى - که من بارها اینرا نقل کردهام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهى را در پشت این قضایا دیدم».
-حرکت مردم در 9 دى برخاسته از بصیرت، دشمنشناسى، وقتشناسى و حضور درعرصه مجاهدانه بود.
- مطمئن باشید که روز نهم دى در تاریخ ماند. این روز ماندگار، روز تجلى قدرت خدا بود.
- 9 دى باطل السحر فتنه بود.
- این روز یک حرکت خودجوش، اتمام حجت با همه، قوىترین و آخرین ضربه به دشمن بود.
- 9 دى شناخت لحظه بود. لحظه را باید شناخت، نیاز را باید دانست. شناسایى لحظهها و انجام کار در لحظه نیاز، خیلى چیز مهمى است.
- این حرکت مردم در شرایط غبارآلودگى اهمیت مضاعفى داشت و کار بزرگى بود. در 9 دى غیرت دینى جوانها جوشید و همه به صحنه آمدند. این روز حجت را بر همه تمام کرد. 9 دى شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظه مناسب و مورد نیاز؛ این اساس کار است که مؤمن باید اینرا هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن کارى را که باید انجام بدهد، بتواند انجام بدهد. یکى از این قلههاى فراموشنشدنى، همین نهم دى امسال بود.
- حرکت مردم در 9 دى نشان داد دستهاى دشمن و تبلیغات دشمن نه فقط نتوانسته مردم را از احساسات دینى عقب بنشاند، بلکه روزبهروز این احساسات تندتر و این معرفت عمیقتر شده است.
- حضور مردم در 9 دى تجلى بارزى از هویت و ماهیت انقلاب، یعنى روح دیانت حاکم بر دلهاى مردم بود.
چگونه حماسه 9 دى را تبیین کنیم؟
رهبر فرزانه انقلاب در دیدار اعضاى ستاد بزرگداشت حماسه 9دى، چند محور اساسى را براى تبیین این حماسه ماندگار عنوان نمودند که عبارتند از:
الف- حضور گسترده مردم باید بهصورت تبیینى و تحلیلى بیان شود.
ب- ایمان عمیق دینى حاکم بر دلهاى مردم تبیین شود.
ج- نقش محرم و عاشورا در خلق این حماسه بیان شود.
د- در توصیف این روز از جنبههاى شعارى پرهیز شود.
ه- به عمق شعارهاى مردم در نهم دى توجه کامل شود.
و- باید به لایههاى عمیق پیدایش و ظهور حماسه 9دى توجه کامل شود.
ز- از سطحىنگرى در تحلیل نهم دى پرهیز شود.
ح- بر عنصر «آگاهى»، «بصیرت»، «اعتماد ملى» و «حضور بهموقع ملت در عرصههاىمختلف» تأکید شود.
ط- نهم دى 88، حادثه کوچکى نیست بلکه آن حرکت عظیم و ماندگار مردمى، شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهاى اول انقلاب است و باید تلاش شود در سالگرد این حماسه، حرف اصلى ملت ایران، یعنى حرکت در سایه دین و تحقق وعدههاى الهى تبیین شود. موضوع 9دى باید در همان راستاى حضور حداکثرى مردم تحلیل شود و دسیسههاى دشمن براى مخدوشکردن این حضور همگانى تبیین گردد.
ى- نقش تودههاى مردم بهعنوان پایههاى اصلى انقلاب در جلوگیرى از انحراف و سازش با دشمن تشریح شود.
تدابیر بىنظیر رهبرى در مهار فتنه و خلق حماسه 9 دى
فتنه 88 بىتردید بزرگترین فتنهاى بود که در طول 32 سال اخیر روى داد. این فتنه از همه جریانات داخلى و خارجى مخالف نظام یارگیرى کرد و بهره گرفت. برخى سردمداران فتنه، ریشههاى عمیقى در بستر مدیریتى کشور داشتند و بیش از سه دهه در پستهاى بسیار حساس کشور حضور و نفوذ قاطع داشتند. در این شرایط گرگ و میش بود که بخش وسیعى از نخبگان نیروهاى هوادار نظام در دام غفلت و قدرتطلبى افتادند و ساز مخالفت زدند و حتى به خیابانها آمدند و دعوت به اردوکشى خیابانى کردند، با این وصف کاملاً واضح است که مدیریت کنترل چنین صحنهاى تا چه اندازه پیچیده و دشوار است.
در کشورهاى دیگر معمولاً در مواجهه با فتنهاى بهمراتب کوچکتر، ستادهاى ویژه شکل مىگیرند، افرادى عزل مىشوند، افراد جدیدى نصب مىشوند و کارهایى بهصورت تعجیلى و طبعاً پرخطا انجام و شرایط فوقالعاده اعلام شده و کارها از مجراى عادى به مجراى امنیتى منتقل مىگردد. در بعضى از کشورهاى دنیا این وضعیت فوقالعاده دهها سال بهدرازا کشیده شده بهگونهاى که در جریان انقلاب مصر علیه رژیم مبارک، یکى از مطالبات مردم لغو حالت فوقالعاده چند دههاى بود.
رهبر معظم انقلاب در جریان فتنه اخیر در حالى که بعضى از نهادهاى مسؤول کشور دچار مسمومیت و انفعال و وادادگى و حتى همراهى با فتنه شده بودند، وارد میدان شدند و با درایت فوقالعاده، مسایل را بهگونهاى معجزهآسا مدیریت کردند. مدیریت داهیانه ایشان بهگونهاى انجام شد که بهجاى دستگاههاى امنیتى و قضایى نظام، این مردم بودند که به صحنه آمدند و ریشه فتنهگرى و فتنهانگیزى را خشک کردند.
اولین اقدام رهبرى، فراخواندن میرحسین موسوى بود. ایشان در دیدار روز شنبه 23 خرداد با موسوى، به او یادآور شد که جنس او آشوبطلبى نیست و باید شکایتهاى خود را در چارچوب قانون پیگیرى کند و سپس فرمودند که اگر تقلب بهگونهاىکه در نتیجه دخالت داشته باشد، اتفاق افتاده، مانعى براى انحلال انتخابات وجود ندارد و رهبر خود آنرا محقق مىگرداند.
پس از آن، ماجرا استمرار پیدا کرد. رهبرى یک هفته به رایزنىهاى خصوصىبا افراد پرداختند.
ایشان در دومین تدبیر در روز جمعه 27 خرداد- یک هفته پس از انتخابات- ابعاد توطئهاى که علیه کشور طراحى شده است را با صراحت براى مردم توضیح دادند و با قاطعیت فرمودند که عدم پذیرش قانون و تأکید غیرمنطقى بر ابطال آراء مردم، اتخاذ دیکتاتورى است و رهبرى زیر بار چنین چیزى نمىرود.
تدبیر سوم رهبرى دستور تمدید یکهفتهاى دوره رسیدگى به شکایات بود و درعین حال هیأتى مرکب از آقایان محمدحسن رحیمیان، غلامعلى حدادعادل و علىاکبر ولایتى را مأمور بازشمارى تصادفى 10 درصد از صندوقها کردند.
تدبیر چهارم رهبرى برگزارى جلسه با اعضاى ستادهاى انتخاباتى 4 کاندیدا بود که در یک زمان نیمروزه توأم با شنیدن نظرات مخالفین بود.
اقدام پنجم رهبرى، روشنگرى بود. ایشان به مناسبتهاى مختلف، ابعاد توطئه را افشا کرده و در هر سخنرانى، سران فتنه را مورد ملامت قرار دادند.
اما در طول این دوران، رهبرى به نهادهاى نظام اتکا و اعتماد داشتند و از اینرو نه هیأتى را تغییر دادند، نه دستور ویژهاى دادند، نه کسى را عزل کردند و نه نصب جدیدى داشتند. این موضوع به چند دلیل صورت گرفت، تأسیس هیأت جدید براى مهار فتنه در واقع ثابتکننده عدم کفایت نهادهاى مسؤول بود و این همان خطى بود که فتنهگران با محوریت تاجزاده آنرا از آذر 87 تا یک سال پس از آغاز فتنه دنبال مىکردند. عزل و نصبها هم مىتوانست از بىثباتى و خارجشدن کنترل کشور از دست رهبرى حکایت کند و دشمنان خارجى را در اعمال فشار جرأت داده و امیدوار کند. رهبرى حتى عضویت عناصر فتنه مثل میرحسین موسوى را در نهادهاى حساس نظام نظیر مجمع تشخیص مصلحت، شوراى عالى انقلاب فرهنگى و... لغو نکردند در حالى که اخراج این افراد از این نهادها مىتوانست به داعیه نبود آزادى انتقاد در ایران که پروژه مشترک غرب و فتنهگران بوده، کمک کند.
نظام در مواجهه با فتنه، تحت هیچ شرایطى از نیروى انتظامى، ارتش و یا سپاه استفاده نکرد و حتى نیروهاى بسیج را هم به میدان نیاورد. کنترل فتنهگران به عهده نیروى انتظامى بود. پیام این براى خارج و داخل این بود که شرایط در ایران بحرانى نیست و خود این مسأله نشان داد که نظام حتى مىتواند فتنههایى با ابعاد بزرگتر را مهار نماید.
رهبرى و نظام در طول مدت فتنه، کمترین امتیازى به فتنهگران ندادند. فشارها براى آزادى فتنهگران بهجایى نرسید و رهبران فتنه روز به روز منزوىتر شدند. رهبرى بهصورت محلهاى در توصیف جریان فتنه عباراتى را بهکار مىبردند که امید آنان را براى تأثیرگذارى بر نظام دائماً کاهش مىداد. نظام، رهبران اصلى فتنه را بازداشت نکرد و براى جرایم آنان محکمهاى برپا نکرد و محاکمه آنان را وجدانى و به افکار عمومى سپرد. این مسأله سران فتنه را خوار کرد و سبب به فراموشى سپردهشدن آنان در اذهان اجتماعى گردید و این درحالى بود که بیش از دو میلیون نفر از شهروندان تهرانى به یکى از سران فتنه رأى داده بودند.
دستگیرى موسوى، کروبى، و... مىتوانست چهره ایران را بهعنوان نظامى که قدرت تحمل مخالفان را ندارد و از سوى آنان احساس تهدید مىکند، مخدوش گرداند. این در حالى صورت گرفت که نظام با دستگیرى عناصر میانى- که واسطه بین سران و بدنه اجتماعى بودند- ارتباط سران فتنه با بدنه اجتماعى را از همگسیخته بود و لذا امثال موسوى و کروبى علىرغم آزادبودن، نتوانستند با بدنه اجتماعى تماس برقرار کنند.
رهبرى در این فتنه با عدم تشکیل کمیته ویژه و عدم عزل و نصب مسؤولین کشور، اعتماد خود را به مسؤولان و کارآمدى آنان و دستگاههاى تحت امرشان نشان دادند و خوشبختانه آنان نیز نوعاً به حسن اعتماد رهبرى پاسخ مناسبى دادند. این موضوع از آنجا اهمیت داشت که یکى از راهبردهاى فتنه، ناکارآمد نشاندادن نظام و مسؤولان آن بود.
رهبرى در حالى که در فتنه در نوک حمله فتنهگران قرار داشته و بسیار مظلوم بودند، اما جز در یک مورد- انتهاىخطبههاى نماز جمعه 29 خردادماه- این مظلومیت را بروز ندادند و با اعتماد به خداى متعال، همه بار نجات انقلاب و مردم از فتنه را بر دوش کشیدند که این توانمندى بالاى رهبرى در مدیریت جامعه را به اثبات رساند.
تحلیل حرکت مردمى 9 دى
9 دىماه مقارن با روزى غیر تعطیل بود، ساعت تظاهرات هم سه بعدازظهر بود و از اینرو با توجه به اینکه تظاهرات ملى در روز تعطیل برگزار مىشود و قبل از ظهر به پایان مىرسد، تظاهرات 9 دى یک رخداد ویژه بهحساب مىآید. از سوى دیگر تظاهرات 22 بهمن، روز قدس و... شرکت در تظاهرات حالتى عادى و توأم با حضور اطفال و خانوادهها مىباشد. حضور مردم هم نوعاً فاقد علامتهاى خاص مىباشد و در این تظاهرات حضور اصالت دارد نه شعار. از سوى دیگر شرکت مردم در تظاهرات نوعاً با زمینهسازى رسانهاى و با دعوت شخصیتها و نهادها صورت مىگیرد.
تظاهرات خودجوش 9 دى از همه این جنبهها داراى وجه تمایز بود چرا که از یک سو در ساعتى برگزار شد که کارمندان، کارگران و... به کار اشتغال داشتند و کسبه و... ساعت استراحت خود را سپرى مىکردند، با این وصف شرکت در این راهپیمایى باید توأم با انگیزههاى بسیار قوى مىبود. مردم شرکت گسترده کردند و- تقریباً- همه کسانىکه آمدند، همان واجدین شرایط رأى بودند که حدود 7 ماه پیش در انتخابات شرکت کرده بودند. در واقع مىتوان گفت همه کسانى که رأى داده بودند- اعم از اینکه به کاندیداى پیروز رأى دادند یا به کاندیداهاى شکستخورده- به صحنه آمدند و بههیچوجه از سر تفنن هم نیامده بودند بلکه صفوف، کاملاً متراکم بود و همه بدون استثنا با خود علامتى حمل مىکردند و به گرمى شعارهاى جمعى را تکرار مىکردند.
تقریباً هیچکس و هیچ نهاد رسمى دعوتى براى تظاهرات نکرده بود و تنها شوراى هماهنگى تبلیغات اعلام کرده بود که مردم با تظاهرات 9 دى پاسخ هتاکى به حریم ولایت و ابى عبدالله الحسین(ع) در روز عاشورا را خواهند داد. شعارهاى مردم کاملاً سیاسى و مستقیم و معنادار بود آنان سران فتنه را با استفاده از ادبیات زیارت عاشورا لعن مىکردند و از آنان ابراز نفرت مىکردند. تظاهرات نزدیک به سه ساعت به درازا کشید و موج جمعیت، خیابان بزرگ انقلاب را از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادى دربرگرفت و مىتوان گفت این تظاهرات تنها با انبوه جمعیتى که در روز عاشوراى 57 به میدان آمدند و یا جمعیت انبوهى که امام را تا بارگاه ملکوتىاش بدرقه کردند، قابل قیاس مىباشد.
تظاهرات 9 دى بازتاب گستردهاى در دو سطح داخلى و خارجى داشت. میرحسین موسوى که آشوبگران روز عاشوراى تهران را «مردمى خداجو» خوانده بود، ناچار به عقبنشینى شد و در اطلاعیهاى، دولت برآمده از انتخابات 88 را به رسمیت شناخت. در مجلس، فراکسیون اصلاحطلب از آنچه در روز عاشورا رخ داده بود ابراز برائت کرد و با تظاهراتکنندگان 9 دى ابراز همبستگى نمود. در سطح بینالمللى هم مقالههاى فراوانى به رسانههاى غرب راه یافت که همه در این موضوع اشتراک داشتند: رهبرى انقلاب از حمایت قاطع مردم برخوردار است و مخالفان نظام جایگاهى در میان مردم ندارند.
درسهاى حماسه نهم دى
تظاهرات عظیم و کمسابقه 9 دى و نقشى که مردم در این حضور ایفا کردند، بهخوبى نشان داد که کلید حل همه مسائل نظام و انقلاب و ایران در دست «مردم» است و از اینرو توطئههایى که با نادیدهگرفتن این عنصر توأم است، هرچند از پیچیدگى و پشتوانههاى زیاد برخوردار باشد، بهجایى نمىرسد. همین عنصر بود که توطئه کودتاى آمریکا در سال 57 که با حضور دو عنصر کلیدى الکساندر هیگ فرمانده ناتو و ژنرال رابرت هایزر فرمانده نیروى هوایى آمریکا با هدف ممانعت از پیروزى انقلاب اسلامى بود را باطل کرد و پس از پیروزى، مانع به نتیجه رسیدن توطئههاى سنگین پیاپى- در فاصله بهمن 57 تا 30 خرداد 60 گردید و تا امروز آن را باطل السحر گردانیده است.
درس دیگر، نقش حادثه عاشورا در بهوجودآمدن یوم الله 9 دى بود. تا پیش از ماجراى عاشوراى 88، مقابله فتنهگران با دین و مبانى آن و مقدسات، چندان باورپذیر نبود چرا که تعداد قابل توجهى از سران فتنه را افرادى تشکیل مىدادند که سابقهاى هم در انقلاب داشتند. طبعاً تمیز قائلشدن میان سابقه و وضع فعلى اینها براى متدینین تا حدى دشوار بود. در این میان یک حادثه ویژه نیاز بود تا فضا شفاف شود و غبار تردید کنار رود. البته پیش از این وقتى در تظاهرات روز قدس 88 عدهاى از هواداران فتنه، شعار «نه غزه، نه لبنان» سر دادند و یا در یک تجمع مرتبط با فتنهگران در روز 16 آذر 88 تصویر حضرت امام پاره و به آنبزرگوار جسارت شده بود، متدینین نگران شده بودند ولى نوعاً آنرا بىارتباط با سران فتنه ارزیابى مىکردند. تا اینکه روز عاشورا فرا رسید و جریان فتنه تصمیم گرفت از غیبت مردم در خیابان انقلاب تهران بهدلیل حضور متمرکز مؤمنین در حسینیهها، مساجد، تکایا و هیئات استفاده نماید و تصویرى بحرانى از انقلاب و نظام به خارج ارائه نماید. در این میان سران فتنه هواداران خود را به تجمع در خیابان انقلاب دعوت کردند و رسانههاى غربى بهخصوص بى.بى.سى انگلیس تلاش گستردهاى براى شکلدهى به این تجمع دنبال کردند. مثلاً بى.بى.سى در خبرهاى صبح روز عاشورا عباراتى را تکرار مىکرد: مردم از مراکز مختلف شهر راهى خیابان انقلابند، نیروى انتظامى اعلام کرده که مداخله نمىکند. نیروهاى بسیج نیز مخالفتى با تظاهرات خیابان انقلاب ندارند و رهبران معترضین هم هواداران خود را از هرگونه درگیرى برحذر داشتهاند؛ و هرچه به ساعت 10 صبح نزدیکتر مىشد، این شبکه که محورىترین نقش در آشوب داشت، گزارش مىداد که از حضور پلیس و یا نیروهاى بسیجى در خیابان انقلاب خبرى نیست.
در واقع هدف این بود که از یکسو با بىخطرخواندن تظاهرات روز عاشورا جمعیت زیادى را به میدان بیاورد و از سوى دیگر میدان را براى آشوبطلبى ضد انقلاب آماده نشان دهد. به هر ترتیب در روز عاشورا جمعیتى کمتر از 5000 نفر به خیابان انقلاب آمدند و در این بین آنچه از آن خبرى نبود، تجمع و تظاهرات مسالمتآمیز بود. حوالى ساعت 11 صبح که آتشسوزىها، تخریب بانکها، حمله به مغازهها و اموال عمومى به اوج خود رسید، تلویزیون بى.بى.سى و... با پخش مستقیم این صحنهها، تصویرى از یک شهر جنگزده را از پایتخت ایران به نمایش گذاشتند. ظهر عاشورا که زمان شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین-(ع)- است تبدیل شد به صحنه آتشزدن علمها و علامتهاى بزرگداشت عاشورا و فتنه عمق ماهیت خود را نشان داد و تردیدها را برطرف کرد. در این میان هیچکدام از سران داخلى فتنه نه تنها واکنش منفى به موضوع نشان ندادند و از بىحرمتى به امام حسین(ع) برائت نجستند بلکه یکى از آنان- میرحسین موسوى- اهانتکنندگان به ساحت سیدشهیدان(ع) را «مردمى خداجو» لقب داد.
سه روز پس از حوادث روز عاشوراى 88 حداقل چهار میلیون نفر از مردم تهران در عصر یک روز غیرتعطیل - 9 دى- به خیابان آمدند و مشابه این تجمع در این روز یا یکى دو روز پس از آن در اکثر شهرهاى ایران برگزار شد و طومار فتنهگران را درهم پیچید.
بدون تردید بدون بروز این خبط بزرگ سران داخلى و خارجى فتنه، پردهبردارى از ماهیت فتنهاى که حدود 8 ماه کشور را بهشدت درگیر کرده بود، بهراحتى امکانپذیر نبود اما خط خون حسینبن على - صوات الله علیه- بار دیگر اردوگاه یزیدیان و امویان آنان را برملا کرد.
قیام 9 دى پایان انحراف در خط امام(ره)
از میان دستاوردها و پیامهاى قیام 9 دىماه 1388، مسأله پایانیافتن قرائتهاى لیبرالى و جمهوریخواهى از امام راحل کمتر مورد توجه قرار گرفته است. قطعاً کسانى که ضمن محوریت در مسیر فتنه، سالها به بهانه مردمسالارى و خط امام نان خوردهاند، نمىتوانند قیام میلیونى اکثریت ملت را در مسیر امام ندانند. شعارها و مطالبات مردمى که 9 دىماه در سراسر کشور به میدان آمدند، تأکید بر غبارزدایى بر خط نورانى امام بود، بنابراین مدعیان دروغین پیروى از امام که بهجاى مطالعه عملکرد خویش، به سابقه خویش مىچسبند، بدانند که 9 دى بهمثابه فرقان بود که یکطرف آن خط نورانى امام و یکطرف آن پالایششدگان این خط بود، زیرا امام داراى شاخصهاى تعریفشده و مشخص بود که خوشبختانه در سیره و اندیشه وى درج شده و قابل دسترسى براى همگان است.
امام چند شاخص سلبى براى اداره کشور داشت که تا آخرین لحظات عمر از آنها دفاع مىکرد. مردم در 9 دى آمده بودند تا همان شاخصها را یادآورى کنند. از جمله این شاخصها، تأکید بر قانون بود. اولاً امام گریز از قانون و اقدامات خودسرانه در مقابل نظام جمهورى اسلامى را بهشدت مورد حمله قرار مىداد. ثانیاً امام هر اقدامى که موجب خوشحالى دشمنان مىشد را سرزنش مىکرد. ثالثاً ورود لیبرالها به قدرت و خانواده انقلاب را بهشدت مانع مىشد.
نحوه مواجهه رسانهاى غرب با حماسه 9 دى
حضور پرشور و حماسى مردم ایران در راهپیمایى عظیم 9 دى 1388 از یکسو پایانى بر هشت ماه فتنهانگیزى دشمنان انقلاب اسلامى و صحنهگردانى فریبخوردگان در داخل کشور است و از سوى دیگر مهر تأییدى بر پایگاه مردمى نظام جمهورى اسلامى ایران بهشمار مىرود، چراکه این حضور آگاهانه از احساس مسؤولیت در قبال اسلام و انقلاب و ارزشهاى آنها حکایت دارد. ملت ایران که در طول ماههاى پس از انتخابات دهم ریاست جمهورى، حرکتهاى هنجارشکنانه متعددى از سوى سران و عوامل فتنه با حمایت و پشتیبانى همهجانبه دشمنان در آنسوى مرزها را شاهد بودند، خشم خود را فرو خورده و امید داشتند با گذر زمان و روشنشدن ابعاد مختلف توطئه دشمنان براى براندازى نرم جمهورى اسلامى ایران، کسانى که آتشبیار معرکه شدهاند، متوجه اشتباه بزرگ خود شده و بیش از این آب در آسیاب دشمن نریزند؛ اما هتک حرمت ساحت اباعبدالله الحسین(ع)، مقام شامخ ولایت فقیه و عزاداران حسینى در ظهر عاشوراى سال88، دل هر ایرانى مسلمان و آزادهاى را به درد آورد و بدتر اینکه حرمتشکنى صورتگرفته نه تنها از سوى سران فتنه محکوم نشد، بلکه توهینکنندگان، مردم خداجو نامیده شدند!
اینجا بود که مردم مومن، انقلابى و محب اهل بیت(ع) به خروش آمدند و علىرغم اینکه قرار بود تنها یک تجمع اعتراضآمیز برگزار شود، حضور عظیم و پرشور ملت تبدیل به یک راهپیمایى میلیونى شد که به گواه ناظران در طول تاریخ پس از پیروزى انقلاب بىسابقه بود.
بنگاههاى رسانهاى وابسته به استکبار جهانى و صهیونیزم بینالملل که در جریان حوادث پیش و پس از انتخابات سال 88 تلاش کردند تا با بهکارگیرى عوامل خود در بطن حوادث حضور داشته باشند و در وهله اول با دامنزدن به موضوع تقلب و سپس با انعکاس و انتشار هدفمند صحنههاى آشوب و اغتشاش از فضاى ایجادشده در جهت منافع رسانهاى استکبارى خود بهرهبردارى کنند در برابر حرمتشکنى عاشورا و اهانت به عزاداران سکوت اختیار کرده یا نیروهاى انتظامى و امنیتى را عامل برخورد با عزاداران معرفى کردند!! همین رسانهها وقتى با حمایت گسترده مردم از نظام مواجه شدند، به تاکتیکهاى گوناگون خبرى (شگردهاى همیشگى خود) متوسل شدند که در طول بیش از سه دههاى که از پیروزى انقلاب اسلامى ایران مىگذرد، بارها و بارها آنها را آزموده بودند. آنها در برخورد با حماسه 9 دى ترفندهاى زیر را بهکار گرفتند:
1- سکوت: رسانههاى بیگانه وقتى با حضور یکپارچه مردم در 9 دى مواجه شدند، ابتدا دچار نوعى بهت و حیرت شدند که آنها را براى برخورد با این موضوع سردرگم کرد و این سردرگمى سکوت آنها را در پى داشت. چراکه آنها اعتقاد دارند در برابر اخبار و رویدادهایى که در چارچوب منافعمان نیست، بهترین شگرد، سکوت خبرى و پرداختن به موضوعاتى غیر از موضوع اصلى است؛ اما این تاکتیک چندان دوام نیاورد و این رسانهها احساس کردند در مقابل افکار عمومى و مخاطبان خود باید پاسخگو باشند که در نهایت مجبور به شکستن سکوت شدند.
2- سانسور: در این شیوه، رسانهها به نگاه کلى و در کنار آن، حذف عمدى مواردى از جریان براى شکلدهى به افکار و اندیشههاى مخاطبان دست مىزنند. در مورد 9 دى هم با آشکارشدن حضور میلیونى مردم و انتشار تصاویر آن، کار رسانههایى که نمىخواستند این اتفاق بزرگ به اطلاع افکار عمومى جهانى برسد، سختتر شد و آنها دست به سانسور اخبار و اطلاعات و کنترل آنها زدند.
3- پارهگویى حقیقت: رسانههاى بیگانه در مرحله بعد درصدد هرچه کمرنگترکردن حماسه 9 دى برآمدند، فلذا بهجاى انعکاس واقعیتها، به انعکاس بخشى از این رویداد بزرگ بسنده کردند. آنها که چشمان خود را بر تصاویر ثبتشده توسط دوربینها بسته و از ذکر واقعیات این حماسه بزرگ طفره مىرفتند، مىکوشیدند تا تعداد شرکتکنندگان را با عباراتى چون؛ هزاران، دهها هزار و در بهترین وضعیت صدهزار نفر جلوه دهند و علىرغم وجود فیلمها و تصاویر فراوان از این رویداد مهم، از عکسها و فیلمهایى با نماى بسته استفاده کردند.
4- فریب افکار: توسعه روزافزون رسانهها بهویژه در فضاى مجازى، امکان سانسور و اختفاى خبر را کاهش داده است و رسانههاى بزرگ چه بخواهند و چه نخواهند، رویدادها و وقایع از طریق رسانههاى فردى و شبکههاى اجتماعى منتشر مىشوند. اینگونه بود که رسانهها وقتى با انتشار خبرها و تصاویر حماسه 9 دى در سطح گسترده مواجه شدند، با استفاده از عوامل جریان فتنه در خارج از کشور دست به اقدامات تمسخرآمیزى براى فریب افکار عمومى زدند. در این فاز از عملیات رسانهاى با تعیین مقیاسهاى خودساخته و تشریح از روى تصاویر براى تخمین جمعیت حاضر به مقایسه آن با حوادثى از قبیل 25 خرداد 88 و... پرداختند و سعى کردند اینطور القا کنند که نظام جمهورى اسلامى در صدد بزرگنمایى این رویداد است. حال آنکه خود فتنهگران و حامیانشان نیک مىدانستند که این قبیل اقدامات دیگر نتیجهاى ندارد و مردم به ماهیت اصلى این جریان پى برده و به مخالفت با آن برخاستهاند.
5- انحراف خبرى: تغییر جهتدادن به افکار عمومى با هدف پایینآوردن اهمیت اصلى رویداد از شگردهاى رسانهاى بود که در پى شکست همه شیوههاى قبلى بهکار برده شد. لذا غربىها و شبکههاى دنبالهرو آنها با تأکید بر این نکته تکرارى تلاش کردند به مخاطبان بگویند، راهپیمایان کارمندان دولت بودند که با وعده یک روز مرخصى، بهوسیله اتوبوس به راهپیمایى آمده بودند و در ادعایى عجیب و مضحک و البته توهینآمیز نسبت به ملت ایران، مدعىشدند جمهورى اسلامى مردم را با دادن ساندیس و ساندویچ به خیابانها کشانده بود! در حقیقت این رسانهها کوشیدند تا با طرح مسائلى از این دست و بزرگ جلوهدادن آنها، اذهان عمومى را به حاشیههاى نامربوط مشغول کنند و از توجه به خود رویداد بازدارند.
اینها فقط بخشى از تاکتیکهاى خبرى به کار گرفته شده توسط رسانههایى بود که در جریان فتنه پس از انتخابات نقش آتش تهیه را براى توپخانه تبلیغاتى دشمن بر عهده داشتند. با همه اینها ملت بزرگ و ولایتمدار ایران با بصیرت انقلابىخود آنجا که باید، وارد صحنه شد و آنچنان حماسه حضورى آفرید که دشمنان و معاندان و سران و عوامل فتنه را مبهوت ساخت و به تعبیر مقام معظم رهبرى «ضدانقلاب را به کلى مأیوس کرد.»
پایان سخن
در جمعبندى کلى از حماسه عاشورایى 9 دى مىتوان گفت که ملت ایران با حرکت عظیم و میلیونى خود و با به نمایش گذاشتن بصیرت و آگاهى و وحدت و یکدلى، فتنههاى دشمنان انقلاب و ایران را با شکست مواجه ساخت و به جهانیان نشان داد که هرگز حاضر به عقبنشینى از ارزشهاى دینى و انقلابى خود نیست و در برابر هر آنچه که مغایر با این ارزشها باشد، ایستادگى خواهد کرد.
بر این اساس، حماسه عظیم 9 دى را مىتوان تجدید پیمان دوباره ملت بزرگ و انقلابى ایران با آرمانها و ارزشهاى انقلابى دانست که به اعتراف بسیارى از محافل رسانهاى و سیاسى غرب تا سالها انقلاب اسلامى و نظام برآمده از آنرا بیمه ساخت. بصیرت و آگاهى ملت فهیم ایران اسلامى در حمایت از ارزشهاى انقلابى و دینى که پیش از این نیز بارها آنرا به رخ جهانیان کشیده بود، اینبار در 9 دى، صحنهاى عاشورایى را به نمایش گذاشت؛ صحنهاى که جهانیان را به تعظیم در برابر اراده و وحدت ملى خود وادار ساخت.
روز نهم دى ماه در تاریخ انقلاب اسلامى با عنوان روز «بصیرت» تبدیل به یوم الله و ماندگار گردید. در این روز ماندگار و تاریخى ملت همیشه در صحنه ایران اسلامى، حماسهاى دیگر آفرید و دشمنان خدا و دینش را مأیوس و ناامید ساخت و قلب امام زمان(عج) و نائب بر حقش حضرت آیت الله العظمى خامنهاى (دامت برکاته) را شاد ساخت.
حماسه تاریخى نهم دى نشان داد جامعه ایران یک جامعه مذهبى، انقلابى، معتقد به خط امام خمینى(ره)، وفادار به ولایت فقیه و داراى سلایق و علایق مختلف است، اما در اصول و محکمات خود که همان اسلام، انقلاب، ولایت فقیه، شعارهاى استکبارستیزانه و صهیونیسمستیزانه است، یکصدا و مستحکم است. این شعار نیست بلکه واقعیتى است که حماسه نهم دى در کوران تبلیغات رسانههاى بیگانه و فضاسازى سران فتنه به همه جهان ثابت کرد.
حماسه تاریخى نهم دى برخاسته از عوامل مختلفى چون بصیرت، دشمنشناسى، وقتشناسى و حضور مجاهدانه ملت بصیر ایران در برهههاى حساس و تعیینکننده بود که باعث شد این روز تاریخساز بهعنوان نقطه عطفى در معادلات انقلاب اسلامى در داخل و خارج از کشور ثبت شود. حرمتشکنى بىمحاباى ارزشهاى مقدس مردم در عاشوراى سال 1388 توسط فتنهگران علاوه بر نشاندادن ماهیت انحرافى این جریان باعث شد خشم مقدس مردم بهجوش بیاید تا حماسه تاریخى ملت ایران در نهم دى سرمنشأ بسیارى از تحولات بعدى قرار بگیرد.
امروز بهجرأت مىتوان ادعا کرد حماسه تاریخى نهم دى بهعنوان تکیهگاه تصمیمات بزرگ در داخل کشور و همچنین در خارج از کشور شناخته مىشود و راقم بسیارى از معادلات فراروى ملت ایران در حوزههاى مختلف سیاسى، بینالمللى، اقتصادى، فرهنگى و... تلقى مىگردد. اگر حماسه نهم دى ذیل رهبرى داهیانه حضرت آیت الله خامنهاى نبود و «بیمارى فتنه 88» بهتعبیر معظم له را درمان نمىکرد، مشخص نبود دومینوى بیدارى اسلامى امروز در منطقه چه سرنوشتى داشت. نهم دى و شعارهایى که در این روز داده شد، در داخل و خارج از کشور نشان داد که مردم ایران به راه، نظام و امام خود ایمان دارند و همین خودباورى، روح امید در کالبد خسته مسلمانان در کشورهاى منطقه دمید.
گزافه نیست اگر بگوییم انقلاب در دهه چهارم عمر خود پرتوانتر، باهوشتر و خلاقتر از سه دهه گذشته است. این تکامل تدریجى و این برترى نسبت به گذشته معلول اعتماد انقلاب به نسلهاى سوم و چهارم خود است. همین نسلها بودند که حماسه تاریخى نهم دى در سال 1388 را ساختند. طبق آخرین پیمایشها، بیش از 60 درصد شرکتکنندگان در این راهپیمایى عظیم، جوانان بودند. انقلاب اسلامى بهعنوان یک موجود زنده و تکاملپذیر اگر چه ساختارى است که بهطور مستمر کارگزاران و مردمى انقلابى پرورش مىدهد اما در عین حال حیات و زوال این ساختار بسته به جامعه و مسؤولان انقلابى است.
همین نسل جوان است که امروز در خاورمیانه زنگ بیدارى اسلامى را بهصدا درآورده است. پدران و نیاکان این نسل به حکومتهاى مستبدى چون بن على، مبارک، انور سادات، قذافى و... تن داده بودند اما امروز این جوانان اسلامگرا در خاورمیانه هستند که نبض تحولات را بهدست گرفتهاند. امروز این جوانان عدالتطلب هستند که اردوگاه سرمایهدارى را با بحران مواجه کردهاند. بهجرأت مىتوان مدعى شد این نسل در ایران و سایر کشورها نه تنها از پدران خود عقبتر نیست بلکه حتى یک گام جلوتر نیز مىباشد. تفاوت این نسل با پدران و نیاکان خود عقلانیت آنهاست که بهمراتب بیشتر از نسلهاى گذشته است. امروز آمادگى جوان نسل سوم انقلاب و شجاعت و غیرت او براى دفاع از هویت دینى و انقلابى خود، از جوان نسل اول انقلاب که در دفاع مقدس حضور داشت، کمتر نیست و شاید هم جلوتر از او باشد و بهصراحت باید اذعان کرد که نسل سومىهاى جامعه ایرانى و در یک نگاه کلانتر، جوانان جهان اسلام بهمراتب از اسلاف خود در دفاع از ارزشها و آرمانهاى اصیل اسلامى جلوتر هستند. امواج وسیع گفتمان انقلاب اسلامى در کشورهاى منطقه و شکست مکرر اسطوره رژیم صهیونیستى در کمتر از چند سال توسط جوانان حزب الله و حماس، امواج توفنده بیدارى اسلامى، پیشرفتهاى بىنظیر علمى جوانان در ایران در لبیک به مطالبه مقام معظم رهبرى، استیصال دشمنان انقلاب اسلامى بهخصوص آمریکا در منطقه تحت تأثیر موج سوم انقلاب اسلامى و...جملگى بیانگر افزایش عمق و نفوذ گفتمان انقلاب اسلامى است.
انتهای پیام/