طرح ریاضتی دولت و ۵۰ میلیون آمریکایی در معرض فقر
خبرگزاری تسنیم : یکی کارشناس برجسته اقتصادی در مقاله ای تاکید میکند که طرحهای ریاضتی دولت فدرال آمریکا، نه تنها مشکلی از مردم این کشور حل نمیکند بلکه تعداد بیشتری از آمریکاییها را در معرض فقر قرار میدهد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از نشریه آنلاین «کامان دریمز»، یکی از کارشناسان اقتصادی انگلیسی، با بررسی برخی از سیاستهای دولت آمریکا مدعی شده است که این سیاستها نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه خانوادههای بیشتری را دچار معضل فقر میکند و گرسنگی را به امری شایع در این کشور تبدیل خواهد کرد.
با روشن شدن میزان هزینه تأمین اجتماعی ـ که برای افراد کهنسال تقریباً 6.2 تا 7.7 درصد از کل درآمدشان است ـ آمریکا بیش از پیش دچار فقر میشود. هر چند هشدار در خصوص اینکه طرح ریاضتی منجر به فقر میشود، مورد توجه قرار نمیگیرد، اما از وضعیت بحرانی ملت نمیتوان به سادگی چشم پوشید.
در محیط اجتماعی آمریکا که حاشیهایترین مسئله نادیده گرفته میشود، تعجبی ندارد که سالگرد یک رویداد مورد بیمهری قرار بگیرد. سال 2012، پنجاهمین سالگرد کتاب «آمریکایی دیگر» نوشته میشل هارینگتون است؛ در این کتاب، شیوع فقر در ثروتمندترین ملت روی زمین مورد بررسی قرار میگیرد. خلاصهای دقیق و گویا از این اثر هارینگتون در نشریه نیویورکر به چاپ رسید و از قرار معلوم مورد توجه جان اف کندی، رئیس جمهور وقت آمریکا قرار گرفت و در نهایت طرح اصلاحاتی موسوم به جامعه بزرگ را که بعداً توسط «لیندون بی.جانسون»، رئیس جمهور، در دستور کار قرار گرفت، تحت تأثیر خود قرار داد. اما نیم قرن بعد، به نظر میرسد اوضاع به همان حالت باز گشته است.
در طول دو سال گذشته، اتحادیه ملی پرستاران، بزرگترین سازمان پرستاران کشور، برنامهای را به منظور تجدید حیات اقتصاد کشور در پیش گرفته است تا خانوادهها را در موقعیتهای دشوار مالی یاری کند. محرک فعالیتهای ایشان به طور عمده حضور هشدار دهنده بیماران در اتاق اورژانس بیمارستانها و درمانگاههای سراسر کشور است؛ جایی که بیماران مجبور میشوند میان پرداخت صورت حساب معالجه، هزینه اتاق یا آزاد کردن گرو و تأمین خوراک خانواده یکی را انتخاب کنند.
ماجرای بحران پرستاران، یک خطا یا اشتباه نبود. در سال 2011، با بحران اخیر که بعید به نظر میرسد به زودی رو به پایان بگذارد، آمار و ارقام رسمی فقر در آمریکا به پنجاه میلیون نفر رسید. برخی در صحنه سیاسی سعی دارند فقر را با نژاد مرتبط کنند. اما این فاجعه تمام مرزهای جنسیتی، جغرافیایی، سن و سال و نژادی را در نوردیده است.
بنابر اعلام وزارت کشاورزی آمریکا، در سال گذشته تقریباً از هر چهار کودک یک کودک در خانوادهای زندگی میکرد که برای تأمین غذا با مشکل مواجه هستند.
از سوی دیگر، در سال 2010، از 60 میلیون نفر 8.3 میلیون نفر با خطر گرسنگی مواجه بودند که این مقدار از یک دهه قبل به میزان 78 درصد افزایش یافته است. این یکی دیگر از دلایل مخالفت با کاهش هزینههای پرتگاه اقتصادی در هزینههای تأمین اجتماعی یا مراقبتهای پزشکی است.
همانطور که پرستاران نیز این مسئله را تصدیق میکنند، گرسنگی و سوء تغذیه مشکلات بهداشتی بسیاری را منجر میشود که از کاهش ایمنی تا بیماری یا حتی نابودی اعضا و اندامهای داخلی امتداد دارد. تغذیه ضعیف و ناقص در کودکان میتواند مانع از رشد فکری و جسمی گردد. در بزرگسالان، عواقب سوء تغذیه شامل بیماریهای مزمن و کوتاهی عمر میشود.
20 میلیون آمریکایی در فقر شدید به سر میبرند که درآمد نقدی آنها سالانه 10 هزار دلار برای یک خانواده 4 نفره میباشد. با این حال آیا جای تعجب ندارد که آمریکا در میان 30 کشور برتر صنعتی، رتبه سوم فقر را به خود اختصاص دهد؟
مسئله در سالهایی که سیاست گزاریهای اقتصادی و سیاسی منجر به انتقال کلان ثروت ملی از میان کارگر به اتاق رؤسا و ثروتمندان گردید، بحرانیتر شد. یکی از نتایج این رویداد، این است که دستمزد کارگران طی 30 سال گذشته به هیچ وجه رشد نداشته است؛ درآمد متوسط خانواده از وقتی که والاستریت اسباب سقوط اقتصادی سال 2008 را فراهم کرد، به طور پیوسته کاهش یافته است. از آن هنگام، محدودترین رشد شغلی در کمدرآمدترین بخشها به خصوص در بخش خوراک و خرده فروشی بوده است.
متأسفانه این مسئله در ادامه مبارزات انتخاباتی سال 2012، تقریباً به همان اندازه که اثر هارینگتون که در سال 1962 کشور را دچار شوک نمود، مبهم باقی ماند. البته برای پرستاران که همه روزه با فقر مواجه هستند و رنج خانوادهها را به چشم میبینند، این مسئله یک امر غیر عادی نیست؛ حتی اگر سود شرکتهای سهامی یک بار دیگر بالا رود و لحظههای خوش دوباره به وال استریت باز گردند.
با ثروت هنگفتی که در کشور ما وجود دارد، واقعاً میتوان در مورد فقر و همچنین مرداب اقتصادی فراگیری که نه تنها بیکاران، بلکه کسانی را هم که دو یا سه شغل دارند و در خیابانهای اصلی شهرهای بزرگ و کوچک همبرگر میفروشند در خود فرو میکشد، تصمیم درستی گرفت.
پرستاران یک راه حل برای این موضوع دارند؛ هر کسی مستحق یک شغل خوب با دستمزد کافی برای امرار معاش، مراقبت درمانی تضمین شده بر مبنای نیاز بیمار و نه توانایی او در پرداخت هزینه درمان و دسترسی برابر به امکانات آموزشی میباشد. و حالا، با کاهش هزینههای تأمین اجتماعی که در دست اجرا است و به رغم فشار وارده از طرف برخی سیاستمداران در واشنگتن و دیگر ایالات برای وضع برنامههای ریاضتی بیشتر در جامعهای که تا کنون نیز ضربات سنگینی را تحمل نموده است، یک راه ساده برای پیگیری مناسب برنامههای ضد فقر و پرداخت مخارج آنها وجود دارد.
تصور یک والاستریت با مالیات نسبتاً کم در ذهن که توسط «کیت الیسون»، نماینده مجلس آمریکا ارائه شده است، میتواند سالانه 350 میلیارد دلار درآمدزایی کند. که این مقدار میتواند 1.7 میلیون خانه را از گروی بانک آزاد نماید یا سرمایه 9 میلیون فرصت شغلی را با سطح درآمد میانگین کنونی تأمین نماید. همچنین میتوان با آن برنامههای غذایی 24 میلیون خانواده 4 نفره را به مدت یک سال پایه ریزی کرد یا 3.8 میلیون سرپرست خانواده را تقریباً به مدت یک دهه از فقر نجات داد. هر روز بیش از پیش این احساس در مردم شکل میگیرد که لازم است آمریکا را از نوساخت و حکومتی دیگر را بر آن حاکم گرداند.
انتهای پیام/