امید "آقای تغییر" به تغییرات دور دوم
خبرگزاری تسنیم : باراک اوباما در اوایل دور دوم ریاست جمهوری خود قرار دارد و این در حالی است که وی تاکنون تنها به تغییرات در سیاست خارجی خود فکر کرده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از "کریستین ساینس مانیتور"، نخستین سرنخ از این مسئله که اوباما قصد دارد در سیاست خارجی خود تجدیدنظر کند، گزینههای جدید وی برای وزارت خارجه و وزارت دفاع است، به طوری که جان کری به عنوان وزیر خارجه و سناتور "چاک هگل"، که سناتور ایالت نبراسکا و یک جمهوریخواه میانهرو است، به عنوان وزیر دفاع انتخاب خواهند شد.
این انتخاب اوباما نشان میدهد وی قصد دارد به سیاست خود در آغاز ریاست جمهوری دوره اول برگردد، سیاستی مبتنی بر تعامل با رقبای آمریکا به جای منزوی کردن یا آسیب رساندن به آنان.
هگل یکی از منتقدین جدی سیاست تحریم اقتصادی کشورها بوده و در عین حال همواره از سیاست مذاکره با حماس حمایت کرده است. جان کری نیز در اعمال سیاست مذاکره مستقیم با بشار اسد فعالانه عمل کرده است. اعتقاد این دو به اعمال سیاست آرام به جای سیاست تهدید بازتاب تلاشهای اوباما برای دراز کردن دست دوستی به سوی کشورهایی همچون؛ ایران، ونزوئلا، و کره شمالی است.
اوباما که مدتهاست طرفدار سیاست "قدرت نرم" (و یا به عبارت دیگر تحکیم ارزشهای آمریکایی در خارج از این کشور) است، در پایان دوره اول ریاست جمهوری خود به این نتیجه رسید که باید واقعگراتر باشد. وی در زمان دریافت جایزه صلح نوبل در سال 2009 تاکید کرد که آمریکاییها "باید تمام تلاش خود را انجام دهند تا بتوانند میان انزوا و تعامل و میان فشار و تشویق تعادل برقرار کنند." اما اکنون که وی دیگر نمیتواند در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری رقابت کند، این آزادی را دارد که به طور واقعی یک خط مشی بر اساس ارزشهای مورد نظر خود را امتحان کند، خط مشی متکی بر مذاکرات و در عین حال ارزیابی مجدد استفاده از سیاست تحریم بر ضد کشورها.
هگل در یک سخنرانی در سال 2008 گفت: "تعامل یک اقدام دلجویانه نیست. ملتهای بزرگ همواره در حال تعامل هستند. در واقع ملتهای قدرتمند باید در زمینه امور بینالمللی به حد بلوغ کامل رسیده باشند. در صورتی که این بلوغ کمتر از حد مورد نیاز باشد، نتیجه آن تنش بیفایده، فاجعهآمیز و غیر قابل جلوگیری در سطح جهانی خواهد بود".
سختترین آزمونها در زمان مذاکره با ایران و طالبان صورت خواهد گرفت. مذاکرات با طالبان بمنظور ایجاد یک پایان موفقیتآمیز برای جنگ طولانی مدت آمریکا در افغانستان کاملا ضروری است. مذاکرات با ایران نیز به دلیل جلوگیری از دستیابی این کشور به سلاح هستهای و یا جلوگیری از حمله اسرائیل به این کشور ضروری است.
ایالات متحده با معمر قذافی، رهبر سرنگونشده لیبی در مورد تلاش وی برای دستیابی به بمب اتمی و همچنین حمایت وی از تروریسم مذاکره کرد. با گروههای تروریستی عراقی نیز در مورد حمایت آنان از القاعده و استفاده آنان از خشونت مذاکره شد. اما طالبان در برابر مذاکرات معنادار مقاومت کرده است و ایران نیز ،حتی با وجود اینکه اوباما تحریمها بر ضد این کشور را تشدید کرده ،همچنان نسبت به سیاست هستهای خود جسور مانده است.
تلاش برای انجام چنین مذاکراتی همواره به آمریکا این فرصت را داده است تا در یک مسیر اخلاقی با نشان دادن تواضع خود پیش ببرد. اما این مسئله همچنین استفادههای کاربردی نیز با وجود شکست مذاکرات داشته است. این تلاش میتواند دشمنان را به دو گروه تقسیم و در نتیجه قدرت آنان را دچار فرسایش کند. این مسئله همچنین میتواند به پیروزی در زمینه جلب حمایت متحدان ما برای تشدید تحریمها منجر شود.
در عین حال تحریمها نیز یک تاریخچه پیچیده و بی فایده در زمینه سقوط یک حکومت (حکومت فیدل کاسترو در کوبا) و یا تغییر رفتار یک حکومت دیگر (مانند حکومت خانواده کیم در کره شمالی) دارد. با وجود این در این کشورها نیز یک پایگاه اخلاقی با تکیه بر نشانههایی از ارزشها ایجاد شده است، اگرچه آنان اقداماتی برای کاهش تنش نظامی نیز انجام میدهند.
اوباما همزمان با انتخاب تیم امنیت ملی خود و آمادگی برای انجام سخنرانی در هفتههای آتی این مسئله را نیز اعلام خواهد کرد که آمریکا چگونه در مورد مسائل جهانی در چهار سال آینده عمل خواهد کرد. وی تاکنون درسهای بسیار سختی فرا گرفته است و به احتمال بسیار زیاد از غریزههای قبلی خود برای انتخاب مجدد به عنوان رئیسجمهور استفاده نکرده است. وی نیاز دارد که روش رهبری را برگزیند که هم موثر باشد و هم بر اساس معیارهای باارزش بنا نهاده شده باشد. ایجاد این تعادل اگرچه آسان نیست، ولی یک نیاز است.
انتهای پیام/