«هـویــت شـیـعـــه»؛ مبنای تبیین حماسه ۹ دی
خبرگزاری تسنیم : یک استاد دانشگاه معتقد است: "هدف اصلی و غایی فتنة ۸۸ در رویارویی با انقلاب اسلامی، ایجاد تردید و انکار نسبت به مفهوم «امامت» و در پس آن، ایجاد شکاف در امّت بود".
خبرگزاری تسنیم - سیدمحمد طاهایی***:
*** مقدمه
دربارة حادثه نهم دی 1388 هـ.ش تبیینهای گوناگونی میتوان ارائه کرد. قدر مسلم این واقعه ناشی از جنبش اجتماعی بود که بدون دعوت و سازماندهی مرسوم و رسمی صورت گرفت؛ جنبشی که اولین نمونههای آن را در دو قرن اخیر در پاسخ به تحریم تنباکو و بویژه حکم جهاد علیه نیروهای مهاجم روسیه تزاری میتوان دید.
نهضت مشروطه، قیام سیام تیر برای ملی شدن نفت، نهضت پانزدهم خرداد و بالاخره انقلاب اسلامی در سال 1357 همگی عناوین مختلف یک جنبش در مقاطع گوناگون تاریخی به شمار میآمدند که یک وجه مشترک داشتند و آن عبارت بود از حضور یکپارچه اجتماعی صرف نظر از پایگاه صنفی، طبقاتی، تفاوتهای قومی، جنسی و سنی آنان، حول یک رهبر الهی- سیاسی. طبعاً جنبش اجتماعی مردم مسلمان ایران در این مسیر پرفراز و نشیب ، ضمن افزایش آگاهی و کسب تجربه سیاسی مشترک با یکدیگر در ایجاد حرکت هماهنگ و همنوازی با این رهبران نسبت به نمادها، اشارات و محرکهای انگیزه بخش حساستر و هوشیارتر ، و پیوندشان برای خلق حرکتهایی از این دست محکمتر شده است.
سؤال اصلی نگارنده به ماهیت این جنبش باز میگردد: «هسته مرکزی و جوهره اصلی این جنبش چیست؟» ارزش واحد و وحدت بخش این یکپارچگی در کجاست و این انسجام و حرکت حول چه محوری صورت میپذیرد؟
برای پاسخ به پرسش اصلی و سؤالات فرعی به ناچار، کلیدواژههایی تعریف میشود تا بتوان بر آن مبنا ، سازة مفهومی مقاله را پی گرفت .
واژههای هویت، شیعه، فرهنگ، امام و امت ابزارهای تحلیلی این نوشتار قلمداد میشود.
سخن از تبیین حماسه نهم دی است. آنچه مسلم است ما با جنبشی اجتماعی روبه رو هستیم؛ جنبشی خودجوش و بدون سازماندهی رسمی. دیگر اینکه اگر چه 9 دی در فضای سیاسی رخ داد بر اساس شعارها و نمادهای ارائه شده و نیز ظرف زمانی ماه محرم، موضوعی فرهنگی به شمار میرود. در نتیجه به «فرهنگ سیاسی» جامعه هم مربوط میشود.
در پاسخ به این سؤال : «این جنبش اجتماعی از کجا و کی شکل گرفت؟» از دیدگاه زمانی هر حادثه اجتماعی و سیاسی را میتوان به دو صورت «برش طولی» یعنی پیگیری ردپای موضوع در بستری بلندمدت و «برش عرضی و مقطعی» در برههای مشخص مطرح کرد.
*** برش عرضی و مقطعی حادثه
دهمین انتخابات ریاست جمهوری به لحاظ تعداد و میزان مشارکت 85 درصدی مردم، رویدادی بی نظیر در تاریخ کشورمان و در انتخابات سراسر دنیا به شمار میرود، قرار بود انتخابات پایان کشمکشهای سیاسی به شمار رود اما این بار سرآغاز سلسله حوادثی شد.
صندوق رأی در این مرتبه پایان بخش یک دور مصاف رجال و جریانات سیاسی برای تلاش در جهت کسب حداکثر آرای جامعه و سهم بیشتری از توزیع قدرت در زمینة اجرای قوانین و تعیین خط مشیهای عمومی به شمار نرفت. بازندگان انتخابات از چند ماه قبل دائماً تردید در نتایج آرا و احتمال تقلب را برای تخریب اعتماد عمومی جامعه و مشروعیت سیاسی تکرار کردند.
مسئله اصلی در حوادث پس از انتخابات اعتراض به نتایج اعلان شده بود و با شعار « تقلب در انتخابات» و «رای من کو؟ » شکل گرفت و عملاً در تهران و در شمال شهر به آشوبهای خیابانی کشیده شد . اعتراض کنندگان نخواستند و یا نتوانستند دست خارجی را که به عنوان حمایت دراز شده بود، عقب بزنند و نتوانستند تقلب را به هواداران خود نشان دهند ؛ هم چنین نخواستند و نتوانستند از راههای قانونی اعتراض خود را پیش ببرند (زیبایی نژاد، ص 266) .
بنابراین از نظر جامعه بویژه در حماسة بزرگ 9 دی مقصر اصلی حوادث پس از انتخابات همین اعتراض کنندگان بودند.
گروههای ضد انقلاب و سازمانهای جاسوسی غرب آشکارا در حوادث پس از انتخابات دخالت کردند. آنها تلاش کردند با براندازی نرم به « کودتای مخملین» دست زنند و اگر نشد با «براندازی خونین»، رهبری این حرکت ضد نظام را در دست بگیرند؛ هم چنین سعی کردند نظام جمهوری اسلامی را در کوتاه مدت تضعیف و به عقب نشینی از خواستههای «هستهای» خود وادار کنند و در بلند مدت ، نظام را به تغییرات بنیادین از جمله تغییر قانون اساسی و حذف اصل ولایت فقیه وادار سازند.
مشکل اساسی فتنهگران داخلی و دشمنان خارجی، عدم درک نسبت به پایبندی جامعه ایران به فرهنگ اسلامی و شیعی بود، لذا با سراسیمگی هر چه بیشتر به قلب هویت شیعی مردم حمله کردند و از قضا، زنگ بیداری از همین نقطه کلید زده شد.
دشمنان انقلاب اسلامی ، آشکارا طراحی کودتای مخملی را بر عهده داشتند و بازندههای انتخابات نتوانستند و یا نخواستند صفوف خود را از این گروهها جدا کنند.
این شکست خوردگان بی اینکه به هیچ سندی مبنی بر ارتباطشان با گروههای خارجی و سازمانهای جاسوسی نیاز باشد در جهت خواستههای آنان حرکت کردند و از سوی آنها مورد تشویق و قدردانی قرار گرفتند (همان ص 226) .
*** برش طولی حوادث
نوع خروش و حرکت عمومی، شعارها و خواستههای 9 دی صرفاً به وقایع پس از انتخابات باز نمیگردد. گرچه موتور محرک حماسه 9 دی به وقـایـع پس از انتخابـات و خـروج تعدادی از جریانات و رجل سیاسی از مسیر قانون مربوط میشد ، نوع شعارها و نمادهایی که توسط گروههای مردمی حمل میشد ، حاکی از « انرژی متراکم و دیرپای تاریخی» بود و همین جا است که به عناصر دیرپای فرهنگ بر میخوریم.
فرهنگ سیاسی جامعة ایران و حافظة تاریخی مردم در بستر باورهای شیعی ، که لزوماً به جغرافیای ملی و سرزمینی محدود نمیگردد، شکل گرفته است. نکتة حائز اهمیت ظرف زمانی این حادثة سیاسی بود. ماه محرم و بویژه وقایع بهت آور و انکار ناپذیر مخالفان نظام اسلامی در روز عاشورا یکی از دو قطب هویت شیعه بود که از سوی مخالفان نشانه گرفته شد و بسان کاتالیزوری موجب فوران آتش از سینههای زخم خوردة جامعه شد.
*** شیعه به مثابه هویت
- هویت پاسخی است به چیستی شیء یا فرد و یا جامعه. بیان این گزاره است که : «من که هستم» و «من که نیستم».
این تعریف دارای سه وجه جامع بودن، مانع بودن و استمرار است.
- جامع بودن، مانع بودن و استمرار است.
- «جامع بودن» یعنی همة عناصری را که شامل این تعریف میشود در خود جمع کند.
- «مانع بودن» نیز به معنی مرزبندی شفاف و مشخص با کسانی است که از مفهوم جوهری و هستهای هویت بیگانهاند.
سرانجام «استمرار» بدین مفهوم است که هویت بایستی از یک سو در طول زمان استمرار داشته و در یک حوزة مکانی استقرار یافته باشد و از سوی دیگر باید نقطة آغازین تاریخی از دیدگاه پدیدار شناسی داشته ، و از مبنای نظری و فلسفی نیز برخوردار باشد. چنانکه میدانیم از زمان حیات طیبه رسول گرامی اسلام (ص) توسط ایشان، اصحاب خاصی تحت عنوان شیعیان امیرالمؤمنین (ع) معرفی شدهاند. اما نقطة آغازین «تشیع» از لحاظ تاریخی به جریان غدیر خم و سپس حادثة سقیفه و ولایت و وصایت امیرالمؤمنین(ع) پس از رحلت رسول اکرم(ص) باز میگردد.
بنابراین منظور از شیعیان ، باورمندان به استمرار ولایت رسول اکرم (ص) از طریق امیرالمؤمنین(ع) و اولاد مطهر ایشان هستند که در قالب اجتماع به هم پیوسته و معتقد به عنوان « امت» تحت ولایت «امام» خود در بستر تاریخ شناخته شدهاند. بر این اساس تمامی اوامر و احکام الهی و اصول و فروع دین بر «محور امامت» میگردد. از طریق امامت، توحید ناب که در عبارت «لٰا اِلٰهَ ِالّٰا الله» گنجانده شده است ، تحقق مییابد.
هم چنانکه در کلام گهربار حضرت علی بن موسیالرضا (ع) تحت عنوان حدیث « سِلْسِلَةُ الْذَّهَب» آمده است که «کَلِمَةُ لا اِلٰهَ اِلّٰا الله حِصْنی وَ مَن دَخِلَ حِصْنی اَمِنَ مِنْ عَذٰابی» و سپس امام اشاره میفرمایند: «من، آن حصن هستم»، هم چنین در بیان شیخ صدوق در کتاب « صفات الشیعه» نقل شده است که به « امام صادق (ع) عرض شد: بدرستی که فلانی شما را دوست دارد ولی در بیزاری از دشمنان شما ضعیف است. فرمود: هیهات ! دروغ میگوید کسی که ادعای محبت ما را نماید و از دشمنان ما بیزاری نجوید(شیخ صدوق، ص 134).
همچنین در بیان شیخ صدوق (اعلی الله مقامه)، در ذیل حدیث بیست و ششم همین کتاب آمده است که:
«مَفْضَلِ بْنِ قِیْس گفت امام جعفر صادق(ع) به من فرمود شیعیان ما در کوفه چند نفرند. عرض کردم پنجاه هزار نفر. حضرت پیوسته این سؤال را تکرار میکرد تا فرمود آیا امید داری بیست نفر باشند و در ادامه فرمود به خدا سوگند آرزو دارم در کوفه بیست و پنج نفر باشند که (امامت) ما اهل بیت را، که بر آن (ثابت و استوار) هستیم، بشناسند و علیه ما جز حق سخنی نگویند» (همان ص51 ).
همان طور که مشاهده شد در حدیث اول آشکارا مرزبندی بین خودی و غیرخودی در مفهوم شیعه به روشنی تحت عنوان «تولّی» و «تبرّی» آمده و در حدیث دوم اعتقاد به امر «امامت»، وجه اشتراک بین شیعیان و افتراق آنان از غیر پیروان اهل بیت عترت و طهارت است. نکتة دیگر اینکه حدیث دوم به جامعهای مشخص یعنی کوفه اشاره دارد؛ کوفهای که عملکردش دست کم در دو برهة زمانی در حافظة تاریخی شیعه ثبت شده است و به عنوان شاخصی برای معرفی شیعة واقعی به شمار میرود: یکی کوفة زمان امیرالمؤمنین (ع) و دیگری کوفه در هنگامة قیام سیدالشهدا (ع) و حادثة کربلا.
نتیجه اینکه شیعه در طول 1400 سال با دو مبنای نظری در قالب «امامت و امّت» و مبنای عملی یعنی تطبیق این مفاهیم و تجربیات تاریخی به حوادث و وقایع پیش رو به فرهنگ غنی برای پیشبرد اهداف الهی و سیاسی خود و جوامع گوناگون تبدیل شده است.
*** عاشورا و مهدویت دو عنصر کلیدی هویت شیعه
حادثه عاشورا به عنوان «بزرگترین فاجعة تاریخ بشری» و به بیانی دقیقتر، کلّ هستی، نقطة عزیمت تمامی جنبشهای شیعی بویژه در دو قرن اخیر در رویارویی با نظام سلطه گر و سکولار غربی و دیکتاتورهای وابسته به آن بـوده است و مهدویت از «چشم انـداز آینده پـژوهی» سـرانجامِ این جنبش و حرکت اجتماعیِ شیعی به شمار میرود.
فرهنگ سیاسی شیعه به دو مقطع «عصر امام حاضر» و «عصر غیبت» تقسیم میگردد. در زمان غیبت امام معصوم بر اساس نص صریح آیات قرآن کریم، دین اسلام سرانجام دین جهانی خواهد بود و به مؤمنان و صالحان ، مژدة میراث داری زمین برای اقامة نماز و برپاداشتن قسط و عدل داده شده است. در احادیث شریف ائمة معصومین علیهمالسلام نیز سازماندهی جامعة اسلامی در عصر غیبت حول مفهوم «نیابت عامّه» و حاکمیت فقیه عادل شکل میگیرد و در چنین بستری، آمادگی برای ورود به عصر ظهور تضمین شده است.
بر پایه نمادها و شعارهای مردم در روز نهم دی میتوان به جرأت ادعا کرد : «مهمترین متغیر تأثیرگذار و معنی دار در ایجاد این حماسه»، حمله به مضمون اعتقادی « عاشورا» و « مهدویت» از سوی مخالفان بود.
*** فرهنگ شیعه
فرهنگ، معانی بسیار گسترده و پیچیدهای دارد ، اما در یک جمعبندی مفهومی میتوان گفت: فرهنگ ، ارزشهایی است که اعضای یک گروه معین دارند؛ هنجارهایی که از آن پیروی ، و کالاهای مادی که تولید میکنند.
ارزشها، آرمانهای انتزاعی هستند حال اینکه هنجارها، اصول و قواعد معینی هستند که از مردم انتظار میرود آنها را رعایت کنند. هنجارها نشاندهندة « بایدها و نبایدها» در زندگی اجتماعی هستند (گیدنز ص 36) .
در نتیجه ارزشها، اصول، نمادها و هنجارها در رفتار اجتماعی و موضع گیریهای آن تجلی مییابد؛ هم چنین شیوه تولید، توزیع، مصرف و مبادله کالاها و خدمات نیز مولود سطح اول و دوم یعنی ارزشها و هنجارها است؛ به تعبیر دیگر « سبک زندگی» نتیجه نگرش فلسفی و ارزشی جامعه است. البته این تعریف از فرهنگ در مفهوم موسّع و فرابخشی به کار رفته است و همه شئونات مادی و معنوی انسان را در سطح فرد و جامعه در بر میگیرد.
در تحلیل فرهنگ اسلامی نیز میتوان این الگو را به کار گرفت؛ چرا که مهمترین مزیّت چنین تعریفی، به رغم کلیّت و گستردگی آن، اعتقاد به « اصل عدم تفکیک در حوزههای علم و دین، دنیا و آخرت، فرد و اجتماع و مادیّت و معنویت است.» با این تعبیر، فرهنگ اسلامی نیز شامل سه سطح و برش مفهومی است:
سطح اول شامل مبانی توحیدی و حاکمیت الهی است که از طریق امامت تجلی مییابد.
سطح دوم یعنی اصول، هنجارها و نمادها شامل مرزبندیهای اعتقادی است که شیعه را از غیر خود بازشناسی میکند؛ هم چنانکه در اصل تولّی و تبرّی نمود پیدا کرده است. اصل تولّی، امّت را برگِرد محور امامت شکل میدهد و اصل تبرّی از موجودیت آن در طول زمان و گذر حوادث حفاظت میکند و از نفوذ عناصر غیرخودی و به تعبیر دیگر منافقین، مشرکین و کفّار جلوگیری به عمل میآورد.
این اصل ، همان طور که در احادیث شریف معصومین (ع) ذکر شده است به صورت هنجارها و بایدها و نبایدها برای شیعه مشخص میشود. بازنمود این اصول و هنجارها در مناسک و شعائری است که هر ساله به صورت جمعی برگزار میگردد. با یادبودها، ایام سوگواری و اعیاد ائمه اطهار(ع)، فرهنگ اسلامی از طریق تکرار در حافظة تاریخی شیعه ثبت، و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.
از ترکیب سطح اول یعنی اصول و ارزشهای نظـری و سطـح دوم یعنی بـازشناسی آن در بستر تـاریـخ، سطـح سـوم یعنی رفتار شیعه و موضعگیری او در برابر حوادث پیش رو شکل میگیرد و تطبیق یا مصداقیابی با جریانهای فکری و سیاسی موجود صورت میپذیرد؛ به طور مثال در سنت سوگواری اباعبدالله (ع) در ماه محرم و یا ادای فرائض ماه مبارک رمضان، شیعه و فرهنگ او هر ساله دراین سه سطح باز تعریف، و نسبت بـه حوادث و وقایع معاصر خود باز تفسیر میگردد.
*** الگوی قرآنی برونرفت از بحرانها و فتنههای سیاسی
توجه به آیـات 103 تا 112 سورة مبارکة آل عمران در وضعیتهای گوناگون فتنههای اجتماعی در جامعة اسلامی ، نکـاتـی حیاتی و درسهای آموزنـده در بردارد . تبیین و تحلیل این آیـات از اوضاع بی ثبات و اضطراب جامعة اسلامی حیرت انگیز است. سنتها و قوانینی که در این آیه برای برونرفت از بحرانها عرضه میشود، در قالب کلانِ « جامعه شناسی سیاسی دین»، چارچوبی تحلیلی و دست افزاری استراتژیک برای حل تنازعات و اختلافات و هم چنین ایجاد وحدت سیاسی و دینی فراهم میسازد. قرآن در آیة 103 میفرماید:
«و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که دشمنان یکدیگر بودید. پس میان دلهای شما الفت انداخت تا به نعمت او برادران هم شوید و بر لبة پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. خداوند این گونه آیات خود را برای شما بیان میکند تا هدایت یابید.»
با مراجعه به تفسیر المیزان و تفسیر نمونه در مییابیم که:
آیة قبل حکم فرد به تقوای الهی و حفظ گوهر ایمان و اسلام تا پایان عمر بود اما این آیه در سپهر اجتماع معنا و مفهوم مییابد. خدای متعال در این آیه هم فرد و هم اجتماع را مأمور به فرمانبرداری کامل از خدا و چنگ زدن به حبل الله یعنی کتاب و سنت نبوی میکند و گوشزد میکند که جامعه حتی در وضعیت عادی نیز بدون داشتن مربی در چاه تاریک جهالت و طغیانِ غرایز فرو میافتد؛ چه رسد به اینکه بحرانهای فکری و سیاسی گوناگون از هر سو به جامعة دینی هجوم آورد.
آیة کریمه میفرماید در چنین وضعیتی برای نجات از ورطة پراکندگی و تفرقه به ریسمان محکم الهی چنگ بزنید و از آن جدا و از یکدیگر متفرق نشوید. گواه آن، گذشتة خود شماست! اما خدا در پرتو اسلام و ایمان ، دلهای شما را به هم مربوط ساخت و به نعمت خود، شما دشمنان دیروز را برادران امـروز قـرار داد. دو بار آمـدن « نعمت» ، گویای اهمیت موهبت « وحدت» است. به علاوه جامعة شما پیش از این بر پرتگاه آتش فتنهها بود و هر آن امکان سقوط و نابودی کامل آن بود اما خدا شما را رهانید و تفرقة شما را به وحدت مبدل ساخت. همان طور که ملاحظـه گـردید، دو تفسیر گرانسنگ « المیزان» و « نمونه» از « حبل الله» به «کتاب و سنت نبوی » تعبیر نمودهاند (پور یوسف ، ص 182) .
از نگاه و منظری دیگر در کلام فقیه مبارز و عارف کامل آیت الله العظمی میرزا محمد علی شاه آبادی «احیا کننده و طراح نظام سیاسی ولایی» و استاد عرفان و اخلاق حضرت امام خمینی (ره) در کتاب « شذرات المعارف»، صفحة 7 ذیل اصل اول و اصل دوم در مرام اسلامی، حبل الله به « نبوت و ولایت» تعبیر شده است که میفرماید:
«بسط معارف و حقایق دیانت در حدود ممالک اسلام که به منزلة خیط (ریسمان) نبوت و ولایت و ارتباط به مقام مقدس ایشان و اجتناب از خلطه و آمیزش با اجانب است که فرموده: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمعیاً وَ لاتَفَرَّقُوا » (شاه آبادی، ص 7) .
همانطور که ملاحظه میشود در توصیة آیت الله شاه آبادی نسبت به توجه به اصل اول، کلید واژه « خیط نبوت و ولایت» برای مفهوم « حبل الله» به کار رفته است. به بیان ایشان ولایت و نبوت ریسمانی است طولی که آسمان را به زمین پیوند میدهد و محور اصلی اجتماع اسلامی قرار میگیرد. ایشان با استفاده از ادامة آیه 103 به اصل دوم یعنی «خیط اخوت» به معنی «ریسمان برادری» اشاره میکند.
توجه به تعبیرات و انتخاب هوشمندانة آنها از سوی ایشان نکتة بسیار بدیعی را برای خواننده مطرح میکند که تفسیر بیشتر آن در آیة 112 از سورة آل عمران آمده است که در ادامة مطلب به توفیق الهی به آن خواهیم پرداخت.
ایشان در اصل دوم مرام اسلامی به « خیط اخوت» میپردازد و میفرماید:
« توسعة اجتماعات مذهبی برای ارتباط و دوستی متدیّنین، به منزلة « خیط اخوت» است؛ چنانکه فرموده :
و اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَیْکُم اِذْ کُنْتُم اَعْداء فَاْلِف بَیْنَ قُلُوبِکُم فَاَصْبِحْتُم بِنِعْمَتِهِ اِخْواناً
تا با واسطه این دو خیط عرضی و طولی تحصیل لباس تقوی و جُندالله نموده و لشکر کفر و نفاق و فساد را از عالم قلع و قمع نمایند» (همان ص 8 ) .
همان طور که ملاحظه شد از دیدگاه ایشان جلوة قدسی و نورانی اسلام در عرصة اجتماعی و زمینی خود در دو ریسمان طولی و عرضی تنزیل ، و تجسم مییابد. بنابراین تعبیر ایشان از «حبل من الله» ، وجود «قرآن، امام و ولایت» است و منظور از «حبل من الناس» در آیه 103 ریسمان عرضی یعنی «امّت» است. در واقع پیوند برادری و ایجاد شبکههای اجتماعی و سازمانها و نهادهای تقنینی و اجرایی و تشکیل امّت، حول محور ولایت و امامت تبلور مییابد. با چنین ساختِ اجتماعی، نظام سیاسی آسیب ناپذیر میشود.
آیه 111 سوره آل عمران به مسلمانان نوید میدهد که در صورت تمسک به حبل الله و موهبت امامت و ولایت، دیگر مخالفان هرگز نمیتوانند به شما زیانی برسانند مگر آزاری اندک و آنچنان توخالی هستند که موقع نبرد خواهند گریخت و پیروزی نهایی از آن مسلمین است و هیچ کس از آنها حمایت نمیکند چون بر خلاف مسیر آفرینش حرکت میکنند؛ سپس آیه 112، نظام سیاسی و تربیتی اسلام را در قالب محورهای یک مختصات تنظیم ، و الگوی «امامت و امت» را تبیین میکند و دربارة فتنهگران و کسانی که سبب تفرقه، عداوت و اختلاف در جامعه شدند (آیات 103 و 105 سوره آل عمران) ، میفرماید: «هر جا که باشند، حتماً خوار و ذلیلند مگر به ریسمانی (پیوندی) از جانب خدا و ریسمانی (پیوندی) از جانب مردم چنگ زنند.» در این آیه آشکارا به اصحاب فتنه گوشزد میکند که شرط بازگشت به دامن اجتماع اسلامی، این است که بدون تابلو و هرگونه عنوانی که نشانه تمایز و استقلال دوباره آنها گردد در متن جامعه قرار گیرند ؛
یعنی برای اینکه از دایرة ذلت و خواری خارج شوند باید در پرتو ولایت و امامت قرار گیرند و در امت غرق شوند . بنابراین « حبل من الله » به امامت یا ریسمان طولی و «حبل من الناس» به امت یا ریسمان عرضی تعبیر شده است و با پذیرش این دو محور، «لباس تقوی و جُندالله» بر جامعه پوشانده میشود و بر پایه و از طریق پوشش «تقوی» و رعایت قوانین الهی، پوشش و حصن «جُندالله» در مقابل کج اندیشان و قدرتهای بیگانه فراهم میگردد.
*** نقش محوری و ولایت فقیه در فرهنگ سیاسی شیعه در عصر غیبت
در باور شیعه، ولایت فقیه حلقه ارتباط مفهومی بین این دو محور امامت و امّت به شمار میرود. اساساً ولایت فقیه از طریق اعتقاد راسخ به مهدویت و هدایت جامعه در عصر غیبت قابل فهم است و این نکته برای دشمنان انقلاب از مدتها پیش آشکار شده بود.
«فرانسیس فوکویاما» استراتژیست و اندیشمند امریکاییِ ژاپنی تبار در کنفرانس بررسی سیاُمین سال پیروزی انقلاب اسلامی در «تلآویو» با اشاره به دو منبع الهام بخش در تفکر شیعه به نکته بسیار حساسی اشاره میکند. وی روح انقلابـی و استکـبار ستیز شیعه را بـسـان پرندهای بـا بالهای سبز و سرخ میداند. وی بال سبز را نشانة «مهدویت» و بال سرخ را نماد «عاشورا» قلمداد میکند.
او میگوید این پرنده بر فضای خاورمیانه هر روز نفوذ خود را در جنبشهای انقلابی بیشتر میکند. و برای متوقف ساختن آن تنها باید قلب او، یعنی ولایت فقیه را نشانه گرفت و یادآور میشود که ولایت فقیه نقطة کانونی تفکر شیعه و پیوند دهندة دو آرمان «حماسة عاشورا» و «ظهور منجی» است. با بیاثر کردن ولایت فقیه ، پیامدهای سیاسی عاشورا و مهدودیت نیز خنثی میگردد.
«انعکاس این کنفرانس و محتوای آن به اذهان هوشیار و تیزبین مردم مسلمان ایران باعث شد تا حوادث پیش از انتخابات (در دورة اصلاحات) و بویژه وقایع بعد از انتخابات را در پیوندی سامانمند با استکبار جهانی ارزیابی نماید.»
در واقع برای فهم بهتر موضوع در تحلیل حادثة 9 دی باید به سطحی بسیار فراتر از گسترة جغرافیایی ایران و عملکرد جریانات سیاسی آن پا نهاد؛ به بیان دیگر این چالش باید ابتدا در سطح نظام جهانی و مصاف بین دو اندیشة « سکولار» برآمده از مدرنیته « و نگرش دینی» ارزیابی گردد و سپس به جریانها و تفکرات مخالف داخلی چشم دوخت.
در سطح تحلیل نظام جهانی، انقلاب اسلامی ایران ابتدا احیا کننده دین و الهیات آزادی بخش در سطح جهان شده بود و با سیطرة فکری و نگرش هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی غرب سکولار دست به گریبان شده است و بالاخره با هیمنه و سیطرة سیاسی و اقتصادی آن به مبارزه برخاسته است. بی دلیل نیست که فراز و نشیب جریانات سیاسی و اجتماعی ایران اسلامی بر جهتگیری جریان بیداری اسلامی در منطقه و موازنة قدرت در سطح جهانی اثرگذار است؛ چرا که رسالت شیعه به خاستگاه جغرافیایی و مرزهای سنتی اندیشة او باز نمیگردد بلکه حیات طیبه را، که قسط و عدل و عبودیت است در سپهر جهانی جستجو میکند.
*** نتیجه گیری
هم چنانکه جنگ سخت از طریق اشغال فیزیکی سرزمین و خاک حریف صورت میپذیرد در جنگ نرم، میدانِ رزم و عرصة درگیری، باورها و اعتقادات جامعه است. انقلاب اسلامی پس از عبور از مرحلة هجمة فیزیکیِ استکبار جهانی که در قالب «جنگ نیابتی» رژیم بعث عراق تجلّی کرد، وارد مرحلة جدید و پیچیدهتر جنگ نرم شد و از این زمان به بعد، هستة مرکزی باور ملّت مسلمان ایران را مورد هدف قرار داد.
این مقاله با بازشناسی مفهوم «هویّت» به این حقیقت اشاره کرد که «شیعه» با امام خود تعریف میشود و همچنان که در حدیث «سلسلة الذهب» بیان گردید، به اعتبار «امام» در «حصن الهی» وارد شده و در مقابل شدائد و شیاطین از خود محافظت میکند.
بر این اساس اندیشه و سامان شیعه، چه در عصر امام حاضر و چه عصر غیبت و حتی ظهور بر پایة دو محور عمودی و افقی یعنی «امامت و امّت» صورت بندی شده است و از طریق این ساختار مستحکم، تمامی سازههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و حتی دفاعی خود را طراحی، تدوین و عملی میسازد.
هدف اصلی و غایی فتنة 88 در رویارویی با انقلاب اسلامی، ایجاد تردید و انکار نسبت به مفهوم «امامت» و در پس آن، ایجاد شکاف در امّت بود؛ فارغ از اینکه فرهنگ استراتژیک شیعه با تمسّک به دو گنجینة «عاشورا و مهدویّت»، امکان هر نوع تهدید آشکار و پنهان را از وی سلب کرده است.
«فرهنگ استراتژیک»ِ هر ملّت به مجموعه باورها، اعتقادات، ارزشها، هنجارها، نمادها و سمبلهایی اطلاق میشود که او را در مقابل هر تهدید داخلی و بویژه خارجی محافظت میکند و امنیّت وی را موجب میگردد. در واقع فرهنگ استراتژیک، بخش نرمافزارِ تضمین کنندة امنیّتِ جامعه به شمارمی رود .
عاشورا در حافظة تاریخی شیعه، نماد هزینة سنگینِ سکوت جامعة مسلمان در برابر انحرافات بزرگ فرهنگی و سیاسی و شکستِ الگوی امامت و امّت است؛ و محرّم ، مناسبتی برای بیعت دوباره به منظور جلوگیری از تکرار دوبارة این فاجعة تاریخی است.
اشتباه استراتژیک بلواگران و سکوت سران فتنه تحت حمایت استکبار جهانی در حمله و توهین به مراسم عاشورا به عنوان یک نشانگان و شاخص تهاجم به بُنمایة هویّت شیعه تلقی شد و به یکباره جنبش اجتماعی شیعه را در قالب موج جدیدی در 9 دی 88 به حرکت درآورد و یک بار دیگر حیات و بالندگی خود را در «عصر انتظار» به نمایش گذاشت.
*** منابع
1) قرآن کریم
2) پور یوسف، عباس، خلاصه تفاسیر قرآن مجید (المیزان، نمونه)، تحقیق و تلخیص، تهران، نشر شاهد چ سوم ، 1386.
3) شاه آبادی، آیتالله میرزا محمدعلی، شذراتالمعارف، بنیاد علوم و معارف اسلامی دانشپژوهان. ناشر: ستاد بزرگداشت مقام عرفان و شهادت، 1380
4) زیبایی نژاد، محمد جواد، رأی من کو؟، شیراز، مرکز نشر سنابل، تابستان 1389.
5) طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیرالمیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ نهم، جلد اول، زمستان 1376.
6) شیخ صدوق (ره)، صفات الشیعه، ترجمه و تصحیح دکتر امیر توحیدی، تهران، نشر منیر، چ سوم 1389.
7) گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، نشر نی، 1373.
8) آیتالله قرهی، تقریرات درس آیتالله قرهی در درس « شذرات المعارف»، تهران، حکیمیه، مهدیه حضرت قائم (عج) 2/8/1390
9) مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره
10) جعفری، محمد تقی، حکمت و مبانی سیاست در اسلام، نشر بنیاد علامه محمد تقی جعفری، 1387
*** استاد دانشگاه
انتهای پیام/