حفاظت محیط زیست از دیدگاه قرآن و روایات


زمین

خبرگزاری تسنیم : بر اساس آموزه‌های قرآن کریم طبیعت در تسخیر انسان است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم ، روزنامه ملت ما نوشت:یشر در کمتر از دویست سال گذشته تغییرات شگرفی در سراسر فضای زیست خود صورت داده است. با این همه، این آزادی، قدرت و دانش نو پدید، رویه سیاهی نیز پیدا کرده است. آمار تلفات ناشی از استفاده از اتومبیل‌ها، آماری صدها هزار نفری در هر سال است. این آمار در برخی کشورها مثل امریکا از تلفات در همه جبهه‌های جنگ بیش‌تر بوده است.

آلودگی شیمیایی، سرطان، گرم شدن خطرناک جهانی، کاهش لایه ازون (لایۀ نازکی که از ما در برابر اشعۀ ماوراء بنفش محافظت می‌کند و فواید بسیار دیگری برای سایر موجودات زمینی و دریایی دارد) بر اثر تولید گاز کلروفلورو کربن(سی. اف. سی) توسط یخچال‌ها و دستگاه‌های سرد کننده هوا، خطرات و تهدیدات ناشی از کاربست ضد اخلاقی قدرت هسته‌ای، انباشت زباله‌های هسته‌ای، تولید گاز سولفور دی اکسید هوا توسط سوخت‌های فسیلی و به‌ویژه زغال سنگ و به وجود آمدن باران‌های هسته‌ای که رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و درختان را در خطر نابودی قرار می‌دهد، همگی از جمله شاخصه‌های بحران زیست محیطی هستند.

حفاظت محیط زیست ازدیدگاه قرآن کریم

قرآن کریم مهم‌ترین و کامل‌ترین کتاب الهی، متضمن واژگان کلیدی است که در شناسایی محیط زیست و عناصر شکل‌دهنده آن و ارشادات اخلاقی و الزامات حقوقی مربوط به آن موثر است؛ واژه‌های خلقت، رحمت، آیه، خلافت، مالکیت از جمله کلماتی هستند که موضع قرآن کریم در این زمینه را نشان می‌دهند.


خلقت: مبدأ پیدایش آفرینش، خداوند متعال است. قرآن کریم حمد و ستایش را مخصوص خداوندی دانسته است که خالق آسمان‌ها و زمین است. «الحمدُلِلهِ الّذِی خلق السّمواتِ و الأرض... »؛ (انعام، 1) بنابراین پدیده‌ها و آفریده‌ها از حسن و زیبایی آفرینشی برخوردارند. زیبایی و حسن آفرینشی موجودات ناشی از آن است که آنها در بستر عدالت آفریده شده‌اند چنان‌که رسول اکرم(ص) فرمود: «بالعدل قامت السموات و الأرض»؛ (بان ابی جمهور، 1405، ج4، ص103، ح150) و اصولاً عدل ترازوی خداوند در امر آفرینش است.


«و السّماء رفعها و وضع المِیزان» (الرحمن، 7) و خلقت بر اساس حق که ملازم عدل است شکل گرفته است: «ما خلقنا السّمواتِ والأرض و ما بینهُما إِلّا بِالحقِّ... »؛ (احقاف، 3) لذا خداوند بر اساس حق و عدالت هر موجودی که شایستگی آن را داشت، از لطف خود بهره مند ساخت و آن را در مسیر تکامل خود هدایت فرمود. «ربُّنا الّذِی أعطی کلّ شیءِ خلقهُ ثُمّ هدی »؛ (طه، 50) بر این اساس آفرینش هستی و طبیعت، قابل ستایش است.

خلافت: در قرآن کریم، خداوند انسان را خلیفه خویش در زمین معرفی کرده است؛ «... إِنِّی جاعِلٌ فِی الأرضِ خلِیفه... » (بقره، 30) و سر آن را علم اسمایی دانسته است که به آدمیان آموخته است. «و علّم ءادم الأسماء کلّها... » (بقره، 31) در تفسیر قمی در زمینه مراد از اسماء در آیه شریفه «و علّم ءادم الأسماء کلّها... » آمده است که امام علی(ع) فرمود: «اسامی کوه‌ها، دریاها، دواها، گیاهان و حیوانات است» (3) (قمی، 1404، ج1، ص45) و مرحوم علامه طباطبایی در المیزان فی تفسیرالقرآن روایتی را به نقل از داوودبن سرحان عطار نقل می‌کند که اظهار داشت: محضر امام صادق(ع) بودم دستور داد سفره آوردند و ما غذا خوردیم، سپس دستور فرمود طشت و دست سنان (لگن ـ حوله) آنرا، آوردند. عرضه داشتم: فدایت شوم منظور از اسماء در آیه «و علم آدم الاسماء... » چیست؟

آیا همین طشت و دست سنان نیز از آن اسماء است؟ حضرت فرمود: دره‌ها و تنگه‌ها و بیابان‌ها از آن است و با دست خود اشاره به پستی‌ها و بلندی‌ها کرد». (طباطبایی، 1405، ج1، ص120) بنابراین خداوند با نهادینه‌سازی ظرفیت علمی برای انسان در سلطه بر طبیعت و زمین او را خلیفه خویش در آن قرار داده است تا به آبادانی و عمران آن همت گمارد؛ «... و استعمرکم فِیها... » (هود، 61) و او را به بهره‌گیری از مواهب و فضل خود در زمین فرا خوانده است. «... و ابتغُوا مِن فضلِ‌الله... » (جمعه، 10)، تا به اطراف و اکناف آن قدم بردارد و از روزی آن بهره جوید... «هُو الّذِی جعل لکمُ الأرض ذلُولاً فامشُوا فِی مناکبِها و کلُوا مِن رِّزقِهِ و إِلیهِ النُّشُورُ» (ملک، 15)

انسان جانشین و خلیفه خداوند در استعمار، عمران و آبادانی زمین است؛ جانشینی و خلافت ایجاب می‌نماید که او امانت زمین را به نیکویی حفظ کرده و آن را از هر گونه تخریب و فساد مصون نگه دارد و با دانش و علم نسبت به بهره وری و عمران زمین بکوشد و فضای زیست محیطی موجودات دیگر را تضمین نماید و امکان بهره‌وری همگانی و همیشگی را برای همه موجودات در زمین فراهم آورد. ذکر خداوند متعال و یادآوری خلافت و جانشینی او در زمین و درک محیط بودن آن ذات مقدس بر همه‌چیز، «... و کان‌الله بِکلِ شیءٍ مُحِیطًا» (نساء، 126) رمز بهره وری از طبیعت با حفظ تعادل زیستی آن است.

تنها انسان‌های عالم به سنت‌های حاکم بر طبیعت و پایبند به تعهدات خویش در خلافت، از آلوده‌سازی طبیعت و بهره وری نادرست از آن اجتناب می‌ورزند و تمامی همت خویش را در حفظ تعادل محیط زیست به کار می‌گیرند و همان‌گونه که خداوند حفیظ طبیعت و همه موجودات آن است، «... إِنّ ربِّی علی کلِّ شیءٍ حفِیظٌ» (هود، 57) خلیفه او نیز باید منابع و مواهب طبیعی اعم از گیاهان، حیوانات و... را از نابودی، تخریب و تلف شدن حفظ نماید. به تعبیر دیگر زمین، آب، آسمان و همه طبیعت ودیعه‌ای الهی است که به دست انسان سپرده شده و برای استفاده متعادل از آنها پدید آمده‌اند. از این روی انسان مسئول حفظ طبیعت است. (نصر، 1382، ص204)

تسخیر: بر اساس آموزه‌های قرآن کریم طبیعت در تسخیر انسان است. راغب اصفهانی در مفردات، تسخیر را به معنای حرکت دادن و راندن قهری به سوی هدف معین دانسته است. (راغب اصفهانی، 1376، ص232) طبرسی نیز در مجمع البیان آن را به رام کردن معنی کرده است.  در قرآن کریم آیات فراوانی از تسخیر موجودات طبیعی برای انسان حکایت دارد، یعنی موجودات طبیعی برای هدف بهره وری انسان رام شده اند؛ چنان‌که می‌فرماید: «خداوند نهرها را مسخر شما ساخت» (ابراهیم، 32) و «کشتی را مسخر شما ساخت» (ابراهیم، 33) و «شب و روز را برای شما تسخیر کرد» (نحل، 12) «خورشید و ماه را مسخر شما ساخت» (ابراهیم، 33) «دریا را به تسخیر شما درآورد تا از گوشت تازه آن استفاده کنید».

(نحل، 14) قرآن کریم در آیاتی بر تسخیر همه موجودات در زمین تاکید دارد: «آیا نمی‌بینی خداوند همه آنچه را روی زمین است مسخر شما گردانید» (حج، 65) و در نهایت خداوند از تسخیر هر آنچه که در زمین و آسمان است برای انسان خبر می‌دهد: «خداوند آنچه در زمین و آسمان است مسخر شما ساخت»؛ (جاثیه، 13) «و سخّر لکم مّا فِی السّماوتِ و ما فِی الأرضِ جمِیعاً مِّنهُ... ».

برخی از مفسران بر این باورند همه موجودات مسخر فرمان خدا در طریق سود انسان‌ها هستند، خواه مسخر فرمان انسان باشند یا نه و به این ترتیب «لام» در «لکم» به اصطلاح «لام» منفعت است. (ناصر مکارم شیرازی، 1362، ج17، ص64) برخی دیگر در ذیل آیه شریفه «ألم تروا أن‌الله سخّر لم ما فِی السماوات و ما فی الأرض... » بر این باورند که «لام» در «لکم» برای تعلیل غایی است، یعنی هدف از تسخیر، بهره وری انسان از آسمان‌ها و زمین است.

(علامه طباطبایی، 1405، ج16، ص229) بنابراین اعم از این‌که «لام»، «لام» منفعت یا غایت بدانیم تسخیر طبیعت برای نوع انسان در طول حیات پیش بینی شده است لذا از واقعیتی مهم حقوقی حکایت دارد و آن این‌که استفاده از بهره وری از آسمان‌ها و زمین و موجودات آن حق همه انسان‌هاست و هر گونه تصرف و بهره‌وری از طبیعت نباید با حق بهره وری دیگری منافات داشته باشد.


محیط زیست طبیعی در تسخیر آدمی است تا با تکیه به حق تسخیر از موجودات بهره ببرند ولی بهره‌گیری که موجب از بین رفتن گونه‌های مختلف موجودات زنده شود و بشر آینده را از استفاده از آنها محروم کند، کفران نعمت الهی است و از مصادیق قطعی سوءاستفاده از حق، به شمار می‌آید.

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم : انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon