شهید کاظمی،سرباز امام و مطیع امر ولایت بود


شهید احمد کاظمی

خبرگزاری تسنیم : کاظم عرب‌ها از همرزمان شهید احمد کاظمی می‌گوید: شهید کاظمی گاهی تا ۴۸ ساعت بدون غذا اوضاع جنگ را فرماندهی می‌کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، کاظم عرب‌ها، آزاده و همرزم شهید احمد کاظمی است. او که اهل نجف آباد اصفهان است از کودکی شهید احمد کاظمی و خانواده‌ی او را می‌شناخته و در جبهه هم در عملیات‌های فتح‌المبین، بیت المقدس، محرم، والفجر مقدماتی، خیبر، رمضان،آزادی خرمشهر و آبادان شرکت داشته است و در تمام مدت رزمندگیش در جبهه با احمد کاظمی همراه بوده است.

او درباره‌ منش و اخلاق شهید کاظمی می‌گوید: " سرباز امام و مطیع امر ولایت بود. نسبت به هدفش شناخت کافی داشت. یعنی در عملکردش حقیقتا دیده می‌شد که هدفش را، انقلاب و نظام را خوب شناخته‌. به هدفش ایمان داشت. اینکه او ایستادگی می‌کرد تا پای جان و همه وجودش در خدمت اسلام بود، به خاطر این بود که به هدفش ایمان داشت. توجه به واجبات الهی و عمل به آنها و سفارشات او به دیگر افراد از ویژگی‌های خوب اخلاقی‌اش بود. مخصوصا به نیروهای تحت امرش در امور نماز، خیلی سفارش می‌کرد. موقع نماز می‌رفت و نماز می‌خواند و به هر کس که در آن ساعت برمی‌خورد، درجه دار یا سرباز یا فرمانده می‌گفت چرا وقت نماز ایستاده‌ای."

کاظم عرب‌ها که قبل از اسفند ماه سال 59 و عملیات خیبر و آبادان به اسارت نیروهای بعث عراق درآمد؛ در تمامی رزم‌ها هم سنگر شهید کاظمی بوده است. او در توصیف روحیه‌ی شهید احمد کاظمی ادامه می‌دهد: "یک مورد از حسن‌های اخلاقی ایشان، تواضعشان نسبت به تمام افراد و نظامیان از درجه‌های بالا تا پایین مخصوصا در مورد بسیجیان بود. در مقابل دیگر بچه‌ها و زیر دستانش خیلی راحت می‌نشست و لباسش را می‌شست. بنده که آن موقع مسئول تدارکات بودم، با مشکلاتی در مورد لباس با ایشان مواجه بودم. وقتی لباس جدیدی می‌دادم بپوشد اصلا زیربار نمی‌رفت. کفش‌هایش را خودش واکس می‌زد و نمی‌گذاشت کسی برایش کاری انجام بدهد."

او با تاکید به این نکته که سردار احمد کاظمی رفتارهای شاخص عجیب و شگفت‌آوری داشت خاطرنشان می‌کند: "از حساسیت‌های ایشان، استفاده کردن از اموال دنیا بود. برای ما خیلی مهم بود که فرمانده‌ای تا به مراحل بالا برسد اما کمترین امکانات و چیزی را برای خودش نخواهد. از حداقل امکانات استفاده می‌کرد مخصوصا در بحث بیت المال خیلی احتیاط می‌کرد. استعداد و حافظه بسیار قوی داشت. به راحتی می‌توانست تشخیص دهد که چه کسی می‌تواند فرمانده گردان و گروهان باشد."

عرب‌ها که از راویان دفاع مقدس هم هست وقتی از شجاعت و ایثار و ادب شهید کاظمی روایت می‌کند، خاطره هایی را یادآور می‌شود: " عملیات بیت‌المقدس مرحله‌ی دوم بود. ما در مرحله‌ی اول عملیات، جاده اهواز خرمشهر را رد کرده و رسیده بودیم پشت جاده. دیدم پشت جاده، قسمت پایین، بچه‌های ما در سنگر هستند. آن طرف جاده یعنی قسمت غرب، عراقی‌ها بودند. خود سردار کاظمی روی جاده آسفالت جلوی عراقی‌ها ایستاده و فریاد می‌زد کجا هستند این عراقی‌های آرپی جی زن؟ با توجه به اینکه برای تانک‌هایی که در خود دشت بود هیچ پناهگاهی وجود نداشت ولی به بچه‌ها سپرده بود شکارشان کند و خودش هم روی جاده ایستاده بود."

او می‌گوید: "همین طور خاطرم هست قبل از عملیات فتح‌المبین بود که بچه ها و شهید کاظمی برای شناسایی رفته بودند و من هم همراهشان رفتم. موقع برگشت یک ساعتی را ما گم شده بودیم و در این زمان در میان عراقی ها و مرز دشمن بودیم اما متوجه نشده بودیم. این را فقط شهید کاظمی فهمیده بود. یکبار هم اعلام نکرد به ما که نزدیک دشمنیم و یک لحظه هم خوفی به دلش راه نداد یا ناراحت بشود و به ما چیزی را ابراز کند. موقعی که جاده اصلی‌مان را پیدا کردیم و برگشتیم تازه گفت که ما این حدود را در میان عراقی‌ها بودیم."

همرزم شهید احمد کاظمی، معتقد است از وقتی انقلاب شروع شد کلیه زندگی شهید کاظمی، در تمامی ابعاد، به یک زندگی نایاب و معنوی تبدیل شد. او به خاطر می‌آورد: "کردستان که بودیم یکبار سردار کاظمی زخمی شده بودند و در بیمارستان شهید مصطفی خمینی بستری بودند. ما رفتیم برای عیادت ایشان. آن زمان شهید محمد منتظری، نماینده نجف آباد بود وقتی رسیدیم بیمارستان، ایشان را با ویلچر آورند پایین و همان موقع شهید محمد منتظری هم رسیدند. شهید کاظمی تا چشمش به او افتاد بلافاصله گفت: دارید توی مجلس چکار می‌کنید؟ می‌دانید شما دارید با کارهایتان کمک به این کومله‌ها می‌کنید؟ همین که به بعضی جاها بودجه می دهید از طریقی به دست این‌ها می‌رسد و می‌روند و بچه‌های ما را شناسایی می‌کنند و شب که می‌شود بچه‌های ما را همین‌ها به شهادت می‌رسانند. وقتی این جملات را به شهید محمد منتظری می‌گفتند برای من تکان دهنده بود. شهید کاظمی ضمن اینکه در کردستان می‌جنگید، این مسائل را هم کاملا زیر نظر می‌گرفت."

او ادامه می‌دهد: " شهید کاظمی گاهی تا 48 ساعت بدون غذا اوضاع جنگ را فرماندهی می‌کرد و گاهی 72 ساعت پشت بی سیم می‌نشست بدون اینکه فرصتی برای خواب داشته باشد. سختی هایی که او و امثال او متحمل شدند توانست این جنگ را به پیروزی برساند و شناخت این افراد به طور کامل شاید برای هیچ کدام از ما میسر نباشد."

کاظم عرب‌ها از آرزوی قلبی احمد کاظمی برای شهادت می‌گوید و تعریف می‌ کند: "در زمان جنگ، در نشست های خصوصی که با هم بودیم عموما افراد در مورد شهادت نظر می‌دادند. احمد کاظمی می‌گفت من شهادت را در رزم مقابل با اسرائیل و آمریکا خواسته‌ام. بعد از جنگ هم در مناسبات مختلف، که به دیدن ایشان می‌رفتیم و گاهی بحث شهادت پیش می آمد؛ به من می‌گفت کاظم! دعا کن خدا به ما فیض شهادت را بدهد که ما در مقابل دوستان شهیدمان روز قیامت خجالت زده نباشیم. وقتی خبر شهادت ایشان به من رسید، دیدم همین مسیری که ایشان می‌رفت و همان خواسته محقق شده و به درجه شهادت نائل شدند."

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران