نگاه سخت گیرانه به «سربه مهر» به خاطر کار درخشان«وضعیت سفید»


هادی مقدم دوست

خبرگزاری تسنیم : فیلم «سر به مهر» نمایش موفقی از سینمای اجتماعی نوین بود. دانشجویان دانشگاه های مختلف با هادی مقدم دوست در مورد فیلم گفتگو کرده اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، بعد از اکران فیلم «سر به مهر» که با حضور هادی مقدم دوست در سینما قلهک برگزار شد؛ تصمیم داشتیم که با ایشان مصاحبه اختصاصی داشته باشیم که به دلیل ازدحام جمعیت و استقبال دوستداران فیلم این امر میسر نشد ولی توانستیم گپ و گفت صمیمانه ای با کارگردان «سر به مهر» و دوستداران جوان سینما ترتیب دهیم.
محمد ابراهیم زاده دانشجوی رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران در ابتدای صحبت ها، به انتقاداتش اشاره کرده و  می گوید: به نظر من فیلم داستان ندارد اگر هم داستان داشته باشد داستان مینی مال است که برای این تیپ از فیلم ها که ادعای روشنفکری ندارند پذیرفته نیست یعنی ما چنین انتظاری از یک فیلم با وقار نداریم.

مقدم دوست در واکنش به ابراهیم زاده می گوید: به نظر شما داستان به چه چیزی اطلاق می شود که می گویید این فیلم داستان ندارد؟

ابراهیم زاده در پاسخ به مقدم دوست بیان می کند: داستان جریانی روایی است که شخصیت، وسط، پایان،  تعلیق، اوج، فرود، کشمکش و رویارویی دارد.

مقدم دوست اظهار می کند: داستان پیرنگ هم دارد؛ حرف من این است که شما از یک نیمکره در داستان صحبت می کنید ولی از نیمکره دیگر حرفی نمی زنید.

ابراهیم زاده داستان فیلم را متناسب با فضای سینما نمی داند و مقدم دوست در این راستا بیان می کند: ما کلاً دو نوع داستان داریم. یکی ماجرا محور و دیگری شخصیت محور است. این کل تعریف از داستان می باشد که ما روایتی از یک جامعه می گذاریم در نیمکره اول این داستان محوریت دارد مثل داستان بین دو شخصیت منفی و مثبت و کشمکش ها و رویایی هایی که این دو شخصیت می تواند با هم داشته باشند و این بسیار جذاب و متداول است ولی در نوع دیگر که گونه شخصیت محور داستان است باز ما کشمکش و تعلیق و رویارویی و سایر الزامات نوع اول را داریم ولی جنس آن متفاوت است.

در آنجا کشمکش و تعلیق میان شخصیت ها است؛ ولی در شخصیت محور کشمکش بین شخصیت اصلی و خودش تعریف می شود.

ابراهیم زاده در ادامه صحبت های مقدم دوست خاطر نشان می کند: قصه ای باید انتخاب شود که بتواند مخاطب را جذب کند بحث اینکه نیمکره شخصیت محور مهم است را قبول دارم؛ و به نظر من نمونه خوب این داستان در سینما وجود دارد.

علی چاووشی یکی از دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه تهران در راستای این نشست خواهان توضیحات بیشتری پیرامون ابرپیرنگ می شود. مقدم دوست در پاسخ به این دانشجو می گوید: ابرپیرنگ به داستان های معروفی گفته می شود که نمونه های بسیاری از آن در سینمای ایران و جهان وجود دارد. ابرداستان قصه ای است که بین نقش مثبت و منفی اتفاق می افتد ولی داستان هایی نیز وجود دارد که قصه فرد، با خودش است.

محمد امین اکبری (دانشجوی مهندسی مکانیک)، در ادامه این نشست می گوید: به نظر من دو جریان داستان محور و شخصیت محور برای سینما مناسب است ولی نقدی که من بر این فیلم دارم این است که این فیلم در زمینه خودش نسبت به کار قبلی شما یعنی «وضعیت سفید» ضعیف تر عمل کرده است. البته توقع بی جایی است که شما در کار اول تان آن هم با چنین موضوع جدید و جذابی که انتخاب کردید صد در صد موفق باشید.

او ادامه می دهد: ما با فیلم سر به مهر سخت گیرانه برخورد می کنیم چون توقع ما از شما به واسطه سریال «وضعیت سفید» بالا رفته است. عاملی سبب موفقیت این سریال شد؛ احساس همذات پنداری تماشاگر با شخصیت محوری سریال یعنی امیر بود. در نیمه دوم سر به مهر مساله نماز صبا با تماشاگر ارتباط برقرار نمی کند و احساس همذات پنداری نمی کند.

مرتضی طاهری یکی از حاضرین در جلسه، در واکنش به این انتقاد می گوید: نمازخواندن برای ما امری بدیهی است؛ ولی فیلم  «سر به مهر» برای افرادی که این امر برایشان بدیهی نیست و همواره درگیر مساله نماز هستند؛ بسیار جواب می دهد. ولی شاید انتقاد شما به این واسطه که موضوع فیلم، جهان شمول نیست؛ درست باشد.

اکبری در تکمیل صحبت های خود توضیح می دهد: اتفاقاً موضوع فیلم جهان شمول است؛ ولی صحبت من این است که این طرح خوب و بالقوه در فیلم به فعلیت نمی رسد؛ و در مساله نماز عمیق نمی شود و به صورت یک طرح خوب باقی می ماند.

ابراهیم زاده در ادامه عنوان می کند: من این صحبت اکبری را قبول دارم که فیلم در مورد مساله نماز عمیق نشده است؛ به همین خاطر می شود به جای مساله نماز، مسائل دیگری مبنی بر خجالتی بودن صبا را قرار داد مثلاً ناخن جویدن.

مقدم دوست در پاسخ این انتقادات بیان می کند: اصلاً اینگونه نیست مساله نماز در فیلم جدی است. ببینید در فیلم صبا شخصیتی خجالتی است که نمی تواند حق خود را از دیگران بگیرد و جرأت طرح بسیاری از مطالبات خود را ندارد و از این رو ما سعی کردیم المان هایی را در فیلم قرار دهیم مثلاً در نیمه اول داستان می بینیم که صبا به دلیل خجالتی بودن، نمی تواند پول خود را برای بچه داری از همسایه بگیرد. ولی زمانی که بحث نماز مطرح می شود به دلیل اهمیت این موضوع نمی تواند آن را نادیده گرفته و کتمان کند. از این رو این مسأله ای که شما می فرمایید یعنی جایگزین کردن مسأله نماز با مساله ناخن جویدن در اینجا مصداق ندارد.

وی ادامه می دهد: نکته ای دیگری که بد نیست به آن اشاره کنم این است که به نظر من علتی که باعث می شود ما به دنبال ابر داستان و یا یک همذات پنداری همگانی برویم؛ میل به مخاطب زیاد داشتن، است یعنی اینکه ما به عنوان کارگردان بگوییم می خواهم فیلمی بسازم که جهان شمول باشد. ولی به نظر من این طرز فکر صحیح نیست. یعنی فیلم حتماً نباید تمام مخاطبین را جذب کند و هر فیلم مخاطب خاص خود را دارد. من هم برای فیلم خودم مخاطبانی را در نظر گرفته ام و دلیلی مبنی بر خوشامد تمام تماشاگران نمی بینم.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران