مهدویان: فیلم ما قهرمان محور نیست، یک روایت حماسی‌ است


آخرین روزهای زمستان

خبرگزاری تسنیم : کارگردان «آخرین روزهای زمستان» گفت:‌ مقوله فیلم قهرمان‌محور از فیلم حماسی جداست. این یک فیلم حمسای بود و زندگی شخص شهدا همانطور که هست جذاب به نظر می رسد و نیازی به اضاف‌کاری نیست

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم - مستند «آخرین روز های زمستان» عصر دیروز یکشنبه در تالار مولوی دانشگاه شهید بهشتی به نمایش در آمد. پس از اکران این مستند جلسه نقد و بررسی با حضور محمد حسین مهدویان(کارگردان)، ابراهیم امینی(بازیگر و بازیگردان)، مهدی زمین پرداز( بازیگر نقش شهید باقری)، هادی بهروز(فیلمبردار)، حبیب خزائی فر(آهنگساز) برگزار شد.

محمد حسین مهدویان کارگردان این فیلم مستند درباره ژانر این اثر و چگونگی انتخاب آن گفت: «ژانر درام مستد یک زیر ژانر است که خیلی در سینمای روز جهان طرفدار دارد و برای ساختن زندگی شخصیت ها بسیار از آن استفاده می شود. موضوع پایان نامه من هم همین ژانر بود و نسبت به آن اشراف کامل داشتم و به خاطر همین به آقای والی زاده پیشنهاد دادم که با همین ژانر اثری بر ای شهید باقری بسازیم که ایشان هم قبول کردند.»

ابراهمی امینی که در فیلم مستند شهید باقری نقش ایفاگر نقش محسن رضایی و همچنین بازیگردان مجموعه بود در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان که از سر به زیر بودن محسن رضایی، تقلید امینی از وی و تسبیح گرفتنش سوال پرسیده بود گفت:« محسن رضائی معمولاً سرش پایین است. من وقتی فیلم های زمان جنگ را که مرور می کردم به این نکته و همچنین تسبیحی که همیشه محسن رضائی در دست می گرفت توجه کرده بودم. حتی به این نکته توجه کرده بودم که محسن رضائی وقتی تسبیح در دست می گیرد یا مشغول به ذکر گفتن است یا اینکه اگر ذکری هم نگوید، وقتی که در حال فکر کردن است، تسبیح می اندازد. یا حتی اگر تسبیح هم در دستش نباشد با کاغذی بازی می کند و آن را لوله می کند.»

امینی در ادامه به خاطره ای از حضور محسن رضائی سر صحنه فیلمبرداری مستند «آخرین روز های زمستان» اشاره کرد. وی گفت:« یک روز آقای رضائی سر صحنه آمدند. در آن روز اکثر بازیگران و نقش ها، بازی داشتند. من هم گریم محسن رضائی را داشتم و آن روز بازی داشتم. لحظه ای که من با آقای رضائی روبرو شدم به یکباره این حس به من دست داد که پیری خود را می بینم و فکر کنم همین حس برای آقای رضائی هم تداعی شد که ایشان هم جوانی خودشان را می دیدند. وقتی که ایشان را دیدم، متوجه شدم که هنوز تسبیح در دست دارند و نگاهشان هم به زمین دوخته است. در همین لحظه یکی از همراهان آقای رضائی به ایشان گفت: آقا محسن! تسبیح شما ر هم دارند!.»

ابراهیم امینی در ادامه درباره چگونگی انتخاب بازیگران صحبت کرد. وی با اشاره به اینکه پروسه انتخاب بازیگر بسیار سخت و زمان گیر بود گفت:«در بعضی نقش ها فقط شباهت بین بازیگر و کاراکتر برای ما مهم بود. مثلاً نقش هایی که در آن فقط فرد حضور دارد و هیچ لب خوانی قرار نبود انجام شود مثل نقش «رحیم صفوی»، ولی در بعضی نقش ها، مثل نقش«شهید باقری» و «احمد متوسلیان» علاوه بر شباهتی که باید وجود می داشت، توانایی و مهارت بازی کردن فرد هم خیلی مهم بود.»وی افزود:« حدود 45 روز از پیش تولید کار را انتخاب بازیگران به خود اختصاص داده و مهدی زمین پرداز(بازیگر نقش شهید باقری) اولین انتخاب ما بود.»

امینی همچنین با اشاره به حساسیت و  اهمیت بسیار بالای دکوپاژ این کار گفت:«دکوپاژ خیلی برای ما مهم بود و در باورپذیری برای مخاطب بسیار اثر گذار بود به طوریکه که اگر بازیگر نقش حاج همت را بدون گریم مشاهده کنید خواهید دید که شباهتش به کاراکتر حاج همت در حد شباهت مهدی زمین پرداز به شهید باقری نیست. این امر به خاطر دکوپاژ سنگین کار بود که شما این شباهت ها را به راحتی می پذیرفتد.»

محمد حسن مهدویان در ادامه نسبت به نحوه انتخاب بازیگران گفت:« برای بعضی نقش ها مثل نقش «رحیم صفوی» انتخاب ما با توجه به جوانی کاراکتر بود. ولی در بعضی نقش ها با توجه به اینکه مخاطب تصویر دقیقی از چهره جوانی نقش ها در ذهن نداشت، ما هم انتخابمان را با توجه به چهره کنونی کاراکتر انجام دادیم.»

مهدی زمین پرداز بازیگر نقش شهید باقری هم که در این برنامه صحبت می کرد، با اشاره به سختی کار و اینکه باید بر اساس مستندات و صداها بازی می کرد، گفت« کار بسیار  سخت بود. چون من نمی توانستم چیزی کم و زیاد کنم و باید دقیق طبق همان صداها بازی می کردم. به خاطر همین ترس باورپذیری کار را داشتم و از اینکه مخاطب نقش را باور نکند می ترسیدم. به حدی که نمی توانستم راش ها را ببینم ولی خوشبختانه وقتی بازخورد ها را از طرف مخاطبان خصوصاً خانواده شهید دریافت کردم، دیدم که الحمدلله مخاطبان نقش را باور کردند و از این بابت خیلی خوشحال شدم.»

بازیگر نقش شهید باقری در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان مبنی بر تأثیر شخصیت شهید باقری بر زندگی مهدی زمین پرداز، گفت:« این سوال را خیلی ها از من پرسیدند. من تا قبل از این کار از شهید باقری فقط یک بزرگراه و یک ایستگاه مترو را می شناختم. وقتی که در این پروژه بازی کردم و با ویژگی های شخصیتی شهید آشنا شدم و اینکه دیدم چطور یک جوان کم سن و سال می تواند در این حد اعتماد به نفس داشته باشد، خیلی روی من اثر گذاشت. به طوریکه الان در زندگی خودم هم بسیار اعتماد به نفسم بالاتر رفته است.»

در ادامه محمد حسین مهدویان به ذکر خاطره ای از سردار غلامعلی رشید درباره ی نقش شهید باقری، پرداخت. وی گفت:« ما هر هفته تقریباً راش های گرفته شده را به سرداران جنگ نشان می دادیم تا اگر نظری در رابطه با آن دارند، مستقیماً به ما منتقل شود. یک بار سردار رشید به من گفت:«خدا بگم این مهدی زمین پرداز رو چه کار کنه؟» وقتی علتش را از سردار رشید پرسیدم، وی گفت، چند هفته ای که این مستند را می بینم، هر چه فکر و تلاش می کنم که چهره شهید باقری را به خاطر بیاورم، نمی توانم!»

در ادامه برنامه «هادی بهروز» که به خاطر فیلمبرداری اش در این فیلم مستند توانسته بود «سیمرغ بلورین بهترین دست آوردهای فنی هنری» بخش سینما حقیقت سی یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر را دریافت کند، به ایراد سخن پرداخت.

وی در پاسخ به این سوال که ایده اصلی سبک فیلمبرداری کار چگونه شکل گرفت، گفت:« ایده اصلی کار با آقای مهدویان بود و با سبک کار دوربین رو دست را هم چون قبلاً به صورت تجربی کار کرده بودیم آشنا بودیم. فیلمبرداری با دوربین 16میلیمتری را هم قبلاً در استودیو انجام داده بودیم و از تجربه های کسب شده در کارهای قبلی خصوصاً کار «راویان شهید» به این نتیجه رسیدیم که برای بازسازی زندگی و فضای قدیم اگر باید از دوربین 16 میلیمتری استفاده کنیم. آقای مهدویان این پیشنهاد را به من داد و من هم پذیرفتم. این در حالی بود که بسیاری از اساتید نظرشان بر عکس ما بود و می گفتند که کار خراب می شود ولی آقای مهدویان اصرار به انجام این کار داشتند که خدا رو شکر خوب هم از کار در آمد.»

هادی بهروز ادامه داد:« فیلمبرداری این پروژه حتی با نگاتیو های کهنه انجام شد. دوربینی هم که استفاده کردیم، دوربین حوزه هنری بود که فیلم «کارآگاه علوی» را هم با آن ساخته بودند. ریختگی ها و خطوطی را هم که در فیلم می بینیم، خودمان به صورت طبیعی درست کردیم. به طوریکه بر خلاف تمامی قواعد فیلمبرداری که باید با لنز تمیز انجام شود و تمام فیلمبرداران حرفه ای سعی می کنند که دوربین را تمیز نگه دارند، ما می گذاشتیم که فیلمبردای با لنز غبار گرفته انجام شود که همین امر باعث شد که فیلم به این صورت که می بینید در بیاید.»

وی درباره جایزه ای که در جشنواره فجر به آن دست پیدا کرد، گفت:« باید هم به من جایزه می دادند! چرا که کسی این در حد من کار نکرده بود!»

حبیب خزائی فر، آهنگساز مستند«آخرین روزهای زمستان» نیز در پاسخ به سوالی درباره فضای حماسی تیتراژ پایانی گفت:« من ابتدای کار مخالف بودم که یک تصنیف قدیمی که با فضای قدیمی کار شده است بخواهد به این صورت در آید. چرا که فضای کار تصنیف یک  فضای قدیمی ایرانی بود در حالی که این کار قرار بود در فضایی حماسی و ارکسترال انجام شود. ولی بعد که کار را چک کردید خیلی بهتر شد. کار را سعی داشتیم به فضای ملودی های دهه 40 و 50 نزدیک کنیم»

مهدویان، کارگردان فیلم هم در این باره گفت:«فیلم ما یک فیلم قهرمان پرداز نبود. یک فیلم حماسی بود. این دو مقوله جداست. خصوصاً وقتی صحنه های مربوط به شهید متوسلیان را می بینیم. زندگی شخص همانطور که هست جذاب به نظر می رسد و نیاز ندارد چیز عجیبی را بخواهیم نشان بدهیم. در ساخت موسیقی هم به این نکته توجه داشتیم.»

وی ادامه داد:« اصلاً می خواستیم این اختلافات بین فرماندهان را نشان بدهیم. اصلاً فضای جنگ آنطور که تا کنون به تصویر کشیده شده، فضای گل و بلبلی نبوده. دعوا بوده، اختلاف بوده، درگیری بوده حتی زد و خورد هم وجود داشته است. مهم نوع مواجه آنها نسبت به این موضوع بوده است. مثلا در مواجهه شهید متوسلیان و شهید باقری، ادبیاتی که به کار برده می شود، از نوع گفتمان امروز نیست. شخصی نیست و مسئله ، اختلاف و مشکلشان فقط تعهد و احساس وظیفه و مصلحت بوده است.» وی افزود:« اصلاً جنگی که در آن ترسی وجود نداشته باشد، مقاومت ارزش پیدا نمی کند.»

مهدویان در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان مبنی بر عدم حضور همسر و فرزند شهید باقری در این فیلم که منجر به آسیب زدن به فیلمنامه اثر شده بود، اینگونه پاسخ داد:« از آنجایی که این کار یک کار نوینی بود، ما تلاش داشتیم هر چه در توان داشتیم را خرج کنیم تا کار به بهترین نحو از آب در بیاید. به خاطر همین ما سراغ تمامی نزدیکان شهید باقری رفتیم. حتی خدمت همسر ایشان هم رفتیم که ایشان بنا به دلایل شخصی تمایل نداشتند که در کار با ما همکاری کنند. حتی بنده با آقای بنان حدود یک ساعت و نیم در دفترشان بودیم تا ایشان را مجاب کنیم تا با ما همکاری کنند، ولی ایشان قبول نکردند.ایشان البته یک روز سر صحنه فیلمبرداری حاضر شدند و از ما تشکر کردند و خیلی از کار راضی بودند. حتی بنده به ایشان گفتم الان که کار را دیدند آیا حاضرند که با ما همکاری کنند، که ایشان باز هم نپذیرفتند. خب بالاخره ایشان اکنون یه زندگی و شخصیت اجتماعی دیگری دارند که تمایل نداشتند در کار باشند. یا شاید هم تصور می کردند که این کار مثل بقیه کارهای کلیشه ای که تاکنون برای فرماندهان ساخته شده، ضعیف است.»

وی افزود:« دختر شهید باقری هم به دلیل اینکه الان برای تحصیل خارج هستند، دسترسی به ایشان امکان پذیر نبود.»

مهدویان همچنین با اشاره به این نکته که حتی همسر شهید باقری، اصرار داشتند صحنه های مربوط به تولد نرگس(دختر شهید باقری) هم حذف شود، که وی با اصرار از همسر شهید خواسته بود که اجازه پخش این قسمت از کار را بدهد تا به فیلم نامه صدمه ای وارد نشود. وی گفت:« قبول دارم که عدم حضور همسر و دختر شهید به کار آسیب زد ولی چاره دیگری نداشتیم!»

مهدویان در پایان با اشاره به این نکته که از تدوین نسخه سینمای کار رضایت ندارد و احتمال تغییر تدوین برای نسخه جشنواره سینما حقیقت گفت:« احتمالاً تدوین دوباره خواهیم داشت. نمی دانم چقدر روایتی که در آن تصویر راویان را نشان نداده بودیم، چقدر موفق بوده است و فکر کنم فیلم بیشتر حالت سینمایی به خود گرفته باشد.»

در پایان برنامه، از عوامل درام مستند«آخرین روزهای زمستان»، با اهدای لوح یادبود و هدیه از طرف کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی تقدیر به عمل آمد.

انتهای پیام/ 

اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران