/مقدمهای بر یک راهبرد مذاکراتی مؤثر/شرایط ۱+۵ برای پذیرش غنیسازی در ایران چیست؟
خبرگزاری تسنیم: سیاست مذاکراتی ایران بهویژه از مذاکرات استانبول۲ به اینسو این بوده که کشورهای غربی را وادار کند ولو بهاکراه بهسمت ابهامزدایی از هدفهای واقعی خود حرکت کنند.
متن یاداشت اختصاصی تسنیم بهقلم مهدی محمدی بهشرح ذیل است:
مذاکرات ایران و گروه 1+5 اکنون به مرحلهای رسیده که امکان حفظ رویکرد ابهام در مواضع بسیار برای هر دو طرف کاهش بسیار یافته است.
در طول تاریخ مذاکرات هستهای ایران و کشورهای غربی، یکی از مهمترین علتهای عدمپیشرفت مذاکرات همواره این بوده است که این کشورها هدف واقعی خود را پنهان نگه میداشتند و آنچه بر زبان میآوردند با آنچه حقیقتاً در پی دستیابی به آن بودند، فاصلهای عمیق داشت.
سیاست مذاکراتی ایران بهویژه از مذاکرات استانبول2 به اینسو این بوده که کشورهای غربی را وادار کند ولو بهاکراه بهسمت ابهامزدایی از هدفهای واقعی خود حرکت کنند؛ این امر اگرچه هنوز کامل نشده ولی پیشرفت خوبی داشته است.
اکنون حتی اگر پیشرفتی در مذاکرات حاصل نشود، دو طرف و افکار عمومی جامعه ایرانی بهعنوان هدف نخستین عملیات روانی غرب در موقعیتی است که قضاوت کند اگر توافقی حاصل نمیشود چهکسی مقصر است.
هدف مذاکرات همیشه رسیدن به توافق نیست. گاه هست که میدانیم توافقی حاصل نخواهد شد چرا که طرف مقابل آمادگی توافق ندارد یا اساساً برای توافق پای میز مذاکره نیامده است. در اینگونه مواقع مذاکره انجام میشود نه برای توافق بلکه برای اینکه روشن شود هرکدام از دو طرف دقیقاً چه میگوید و چرا توافقی شکل نمیگیرد.
مراجعه به 10 سال تاریخ پرونده هستهای ایران و تقریباً همین مدت تاریخ مذاکرات هستهای ایران، نشان میدهد اصلیترین عامل عدمتوافق این است که غرب هدفهای مذاکراتی خصمانهای را که روز اول برای خود معین کرده هرگز نه کنار گذاشته و نه تعدیل کرده و مذاکره هم اگر میکند صرفاً با این مقصود است که هدفهای نهایی خود را به ایران تحمیل کند یا بهتعبیر رهبر معظم انقلاب: «به ایران میگوید بیا مذاکره کنیم تا روشن شود که تو چگونه نظر من را میپذیری»!
هدف اصلی و ذاتی غرب از مذاکره با ایران که از همان تابستان سال 82 تعیین شده و تا امروز نشانهای از تغییر آن دیده نشده دو چیز بوده است:
1 ــ تبدیل مذاکره به ابزاری برای وادار کردن ایران به صرفنظر کردن از حق خود در زمینه غنیسازی اورانیوم
2 ــ در صورت عدمتحقق هدف اول، استفاده از ابزار مذاکره برای تشدید مستمر فشار بر ایران با هدف تسریع تغییر رژیم.
مذاکرات پیشرفت نمیکند و ابتکارات مقطعی به نتیجه نمیرسد بهاین دلیل که ایران هیچ نشانهای نمیبیند که این دو هدف حتی اندکی تعدیل شده باشد.
کشورهای غربی همچنان از اینکه حتی بهطور لفظی به حق ایران برای غنیسازی اورانیوم زیر نظر آژانس و برای اهداف صلحآمیز اعتراف کنند ابا دارند. ایران در مذاکرات مسکو از طرفهای مذاکراتی خود درخواست کرد صرفاً بهطور زبانی تأیید کنند که ایران از حق غنیسازی برخوردار است اما این درخواست با مقاومتی آنچنان سرسختانه و غیرمنطقی مواجه شد که امیدها به وقوع هرگونه پیشرفت در مذاکرات را بهطور اساسی کاهش داد.
هدف ایران از ارائه این ایده این نبود که تصور میکرد با یک اعلام شفاهی از جانب 1+5 مبنی بر اینکه حق غنیسازی ایران را قبول دارند همهچیز حل خواهد شد. بلکه هدف ایران این بود که ببیند آیا در هدفگذاری تاریخی و سنتی کشورهای غربی درباره انکار حق غنیسازی ایران و تعیین توقف غنیسازی بهعنوان هدف نهایی مذاکرات تغییری حاصل شده است یا نه. مشاهده اینکه کشورهای غربی در مقابل چنین درخواستی بهشدت آشفته شده از خود مقاومت نشان دادند برای ایران واجد این پیام بسیار روشن بود که هدفگذاریهای نهایی غرب تغییر نکرده است و اگر هم ابتکار و انعطافی درون اتاق مذاکره مشاهده میشود صرفاً در حکم تاکتیکهایی برای تحقق آن هدف نهایی است یا بهتعبیر باراک اوباما در دیدار رهبران یهودیان امریکا در حکم ساختن پل طلایی است که عقبنشینی همراه با حفظ آبرو را برای ایران ممکن کند.
مذاکرات آلماآتی2 در حالی انجام میشود که دیگر امکان حفظ این ابهام برای گروه 1+5 ممکن نیست. کشورهای غربی در بیانیههای رسمی خود بارها اعلام کردهاند حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را بهرسمیت میشناسند اما همواره دقت داشتهاند نامی از غنیسازی نبرند گویی که غنیسازی هرگز نمیتواند بخشی از یک برنامه صلحآمیز باشد. در مقابل ایران خواستار شفاف شدن این موضوع است که آیا شرایطی وجود دارد که تحت آن شرایط برنامه غنیسازی از سوی غرب بهرسمیت شناخته شود و ایران بتواند بدون فشار و تحریم به غنیسازی بپردازد یا نه. اگر پاسخ غرب به این پرسش منفی باشد یعنی غرب عقیده داشته باشد که غنیسازی را نهایتاً تحت هیچ شرایطی نمیپذیرد آنوقت دیگر حقیقتاً جایی برای تداوم مذاکرات باقی نمیماند. اما اگر غربیها آماده باشند که اعلام کنند شرایطی هست که در آن حق غنیسازی ایران بدون تحریمها اعمال خواهد شد، آنوقت میتوان مذاکراتی واقعی را آغاز کرد؛ مذاکراتی با این هدف که روشن کند ایران چگونه میتواند غنیسازی کند که نگرانی از هرگونه انحراف در این برنامه به صفر برسد.
شفاف شدن شرایط امکان غنیسازی ایران از سوی ایران و اعلام علنی آن اکنون مهمترین کاری است که غربیها باید انجام بدهند. مبهم ماندن موضع غرب دراینباره میتواند هرنوع مذاکرهای را هرچقدر جدی و فشرده با ناکامی مواجه کند.
انتهای پیام/*