توسعه توحیدی یا توسعه فن‌سالارانه؛ تعالی یا تبعیض؟

توسعه توحیدی یا توسعه فن‌سالارانه؛ تعالی یا تبعیض؟

خبرگزاری تسنیم:در توسعه راهبردی کلان باید میان توسعه اقتصادی، تعادل سیاسی و تعالی فرهنگی توازن باشد.توسعه اقتصادی زمینه ساز و ابزار توانمندسازی مادی بوده و توسعه و تعادل سیاسی توازن بخش توسعه و تعالی فرهنگی و اخلاقی، غایت و برآمد نهایی اینهاست.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، علیرضا صدرا، دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگو با این خبرگزاری به تشریح معنای مثبت و منفی مفهوم تکنوکراسی پرداخته از ضرورت تخصص گرایی در امور و نیز جامع بینی در سیاست سخن گفت.

در زیر متن این گفتار می‌آید:‌

دو واژگان، مفهوم و پدیده ها یا نظامات بوروکراسی(نظام و سازمان اداری) و تکنوکراسی ولو جدید ولی کما بیش دیرآشنا در ایران جدیدند. مواردی که می‌توانست در صورت ترسیم و تحقق بهینه و به سامان، موجب و موجد ارتقای کارآمدی؛ بهره وری و اثربخشی ملی اعم از دولتی، عمومی و خصوصی در تمامی بخش‌های اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی گردد. ولی به سبب نابسامانی خود هم اینک برترین مانع و مخل توسعه متعادل و متوازن کشورند. تکنوکراسی یا فن سالاری به معنای حکومت اهل فن است و یکی از اشکال حکومت است که در ایران یا به جد و یا به غیر جد می توان از آن به مهندس سالاری و حتی پزشک سالاری تعبیر می‌شود. آن هم قرار غلبه و گرفتن نیروهای مهندسی و در برخی موارد پزشکان در مناصب حکومتی و سیاسی است به جای مناصب تخصصی خودشان. ما باید باور کنیم که مملکت داری خود یک فن و یک علم است. سیاست یک علم و یک فن است. ضمن این که سیاست یک جنبه عمومی دارد که همه نیروها و نهادها از عمومی‌ترین اقشار مردمی تا نیروهای تخصصی غیر سیاسی و حکومتی مانند تخصصهای پزشکی و مهندسی و غیره می توانند و بلکه باید در آن مشارکت داشته باشند. اما در حد تشخیص و تعیین سرنوشتشان است.

ولی باید بپذیریم که حکومت و سیاست علاوه بر جنبه عمومی یک جنبه تخصصی هم دارد. جنبه علمی و فنی هم دارد و مملکت را نمی شود با صرف تجربه عمومی و یا تخصص غیر سیاسی و تخصص غیر حکومتی آن گونه که باید و شادی تدبیر و اداره کرد ، البته سیاست و حکومت غیر از جنبه تخصصی جنبه تجربی نیز دارد. بسان پزشکی که در تشخیص درد و درمان تجویز دارو و مداوا فرای آموزش نظری به پرورش عملی و آزمودگی تجربی با معاینات متناسب و متفاوت نیاز می باشد. همچنین مدیریت و سیاست پیشا اینها یک جنبه استعدادی هم دارد اما قطعا از جنبه تخصصی علمی و فنی و نیز آموزش نظری و به اصطلاح تئوریک و در عین حال تجربی عملی و عینی آن نباید غفلت کرد.

فکر نکنیم که برخی مناصب مانند استانداری ها و فرمانداری ها مثلا یک مهندس یا پزشک و یا تخصص غیر مرتبط و غیر متناسب را بگذاریم اگرچه در برخی جنبه ها و خوصا جنبه های کمی ، فیزیکی و ظاهری توسعه هم موثرباشد. ولی این گونه مناصب بسان معماری استان و شهرستان یا کشورنیازمند نگاه جامع و راهبردی و تخصص و تجربه کافی و علم و آگاهی همه جانبه نسبت به استان یا شهرستان تحت مسئولیت خویش از جهات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حتی پیشینه  بوده تا بتوانند هم چشم انداز توسعه و چالش ارتقای هرچه فراتر کارامدی نیروها و نهادهای دولتی، عمومی و حتی مردمی و خصوصی را به صورت بهینه شناخته و به شکل بسامانی مهندسی، مدیریت و آسیب شناسی و آسیب زدایی و اداره نماید. به ویژه در کشور ما که کشوری فرهنگی هستیم باید پیشرفتهای ما هم فرهنگی و متعالی باشد. به همین علت است که اداره مملکت ورای بحث سخت افزاری ، جنبه نرم افزاری و فرانرم افزاری و جنبه فرهنکی و معنوی و اخلاقی دارد. و بایسته و شایسته است در کشوری مثل کشور ما و در نظام جمهوری اسلامی  بیشا سایرین بدین مهم توجه و تاکید ساخت.

فن یا تکنیک و به یونانی تِخنه به معنای اعم کاربست علم و آموزه های علمی در عمل و عین یعنی در کار بوده و ابتنای کارها یعنی عمل و امور عینی بر علم  و یافته های آن میباشد. یکی از اهم اشکالات مشکل آفرین کشور در تمامی بخش های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داخلی و حتی خارجی در حال حاضر این است که رابطه و نسبت علم و عمل رابطه مشخص و نهادینه‌ای نیست. بلکه تعامل زایا، پویا و پایدار بالنده ای میان این دو حوزه نظر و عملی یا اندیشگی و اجرایی به صورت بهینه و بسامان و کارامدی جریان ندارد. اشکال دیگر تقلیل فن به مهندسی و علوم فنی است. در صورتی که فن به معنای فوق شامل فن سیاست و فن مدیریت راهبردی نیز بوده و می باشد.

برای مثال یک استان را در نظر بگیرید. حتی برای جنبه های توسعه اقتصادی، فرای جهات کمی و فیزیکی یک مدیریت استانی یا استاندار قاعدتا باید که به تمام ابعاد انسانی اعم از روانشناسی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و نیز جامعه شناختی سیاسی و تاریخی، فرهنگی و سیاسی  استان و مردم ، گروهها و خصلت‌ها و ویژگی‌های آنان اشراف داشته باشد تا بتواند درست مدیریت کند. اگر ما یک تخصص نا مرتبط مثلا مهندس حتی عمران تا چه رسد به مهندسی برق و مانند این ها را آنجا بگذاریم قطعا خیلی از جوانب و جهات را نمی بیند و نمی تواند ببیند. چراکه رشته های فنی معمولا کمی نگرند، جزئی و ظاهر نگرند. معمولا اعماق و کلان یک پدیده یا یک استان و کشور را نمی نگرند. در نتیجه نمی توانند آن گونه که باید و شاید اوضاع و شرایط و مقتضیات آن استان را درست تحلیل کرده و به تبع آن در تدبیر اعم از ساماندهی و راهبرد کلان آن هم خود دچار مشکل شده و هم مشکلات استان را اگر زیاد نکرده بعیدست کاهش داده یا حل نمایند. هر چند استعداد بالایی داشته باشند.

چنان که ابن سینا با آن هم استعداد شگرف، زمانی در ایران در دوران آل بویه وزیر شد، طی چندین ماه همه مملکت را بهم پیچید و مردم و نظامیان سربشورش برداشتند. البته شخصیت جامعی بسان خواجه نصیر برعکس مملکت مغول زده ای گرفت و با تحلیل درست اوضاع و با تدبیر و کارامد ی هر چه تمامتر یک تمدن مغولی ایجاد کرد که هنوز هم رصدخانه مراغه اش از عجایب است.  بنابراین اساسا حضور نگاه صرف فنی و بویژه مهندسی(و در زمانی مراد صاحبان صنایع و کارگاه های صنعتی نیز بوده) که از آن به فن‌سالاری تعبیر می شود درست است در مراحلی که توسعه کشور سازندگی سخت افزاری است و تا حدودی برای نظم دهی به کار مفید و موثر می باشد اما در فرآیند پیش رو و پیشبرد امور به همین سبب فنی مهندسی صرف نگاه کردن و غلبه کمیت و ظاهرنگری و نیز برخورد موردی و به اصطلاح پروژه ای در نگاه به امور مختلف، و به سبب ریز و روز بینی  بدون کلان بینی و دوربینی یعنی عدم نگاه بلند گستر و بلند برد مشکل آفرین شده و می شود.

تکنوکراسی در غرب که با انقلاب صنعتی همزاد بوده بویژه بعد از جنگ جهانی دوم در همین معنای کمی گرایانه مطرح شد، اما بعدا متوجه شدند که کشورهای تحت تسط تکنوکراسی مواجه با مشکل می‌شوند، این در حالی است که آنها اساسا کشورهایی هستند که توسعه تک ساحتی و اقتصادی را مد نظر دارند. اما در نگاه و نظام سیاسی جمهوری اسلامی که توسعه اقتصادی باید توام با توسعه و تعادل سیاسی و اجتماعی و معطوف به تعالی فرهنگی؛ معنوی و اخلاقی باشد به طریق اولی پیچیده تر بوده و بایسته و شایسته است در این روند تجدید نظر جدی صورت گیرد. بدین ترتیب اگر چه در مراحلی تکنوکراسی به معنای تقلیل یافته آن در ابتدا مفید هم واقع شده باشد اما در میان مدت و بلند مدت می تواند خودش مانع و مخل توسعه متعادل و متعالی و جامع کشور گردد.

چنان که الان هم یکی از اهم موانع و مشکلات در کشور غلبه نگاه نفتی که به تعبیری خود به مثابه زیر مجموعه‌ای از تکنوکراسی بوده در اقتصاد است. که در توسعه سیاسی و توسعه و تعالی فرهنگی تاثیرات کاملا منفی داشته و از موانع و مخلات توسعه سیاسی متعادل و توسعه فرهنگی متعالی و حتی توسعه اقتصادی مولد و جامعست. توسعه اقتصادی ما توسعه مولد نیست و مصرفی است. توسعه مولد و درون زا تحت تاثیر نگاه نفتی است در سیستم مدیریت ما هم به تبع همین وضعیت هنوز نگاه فن سالارانه غلبه دارد. و خود این مشکل و مانع بزرگی است . و ما حتما باید بتوانیم و می توانیم تحولی در این جهات بدهیم.

رابطه پیشرفت فن سالارنه با نگاه عدالت محور در آرمانهای جمهوری اسلامی؟

اساسا توسعه کمی نگاهی را که القا می‌کند تدابیر کمی هستند. حتی عدالت هم عدالت کمی و صرفا اقتصادی است. عدالت نیز ولو توزیعی نبوده و تولیدی باشد ولی افزاریست. حتی بحث های فرهنگی را هم کمی و کالا نگاه می کند. در این نگاه کمیت و تعداد سینما، تعداد فیلم و تیراژ آثار بر محتوا و پیام آثار فرهنگی غلبه پیدا می‌کند. حداکثر به کمیت یعنی جهات فنی پیام رسانی توجه می کند و نه به پیام و محتوا و پیامدهای آن. حتی عدالت هم عدالت این چنینی می شود. بیش از آن که جنبه های نرم  متعادل و متعالی عدالت مد نظر باشد بیشتر جنبه های سخت وکمی عدالت مدنظر می شود. حتی ممکن است عدالت تولیدی هم باشد.

در نگاهی که موجب تعالی است عدالت از حالت تولید و توزیع به سوی اعتدال می رود یعنی عدم افراط و تفریط  از سویی و تعادل یعنی تناسب و توازن از دیگر سوست. همین به تعبیر مولی متقیان(ع)؛ عدالت به معنای «اعطای کل شئ ذیحقه حقه» و «یضع کلی شئ فی موضعه»، یعنی توانمندسازی از سویی و بهره بردای بهینه و بسامان با قرارگرفتن هر چیز و هرکس از جمله هر مدیریت و مسئولیت در جایگاه بایسته و شایسته آن که همان شایسته سالاریست از دیگر سو همین است. این نگاه هم در بخش سیاسی و هم در بخش فرهنگی موضوعیت دارد. عدالت به معنای اعتدال یا میانه روی، تعادل یا تناسب و عدل یا تکافی یعنی برابری شئون و مشاغل و حتی تعدیل یعنی توازن می‌دهد.

در توسعه عمومی و راهبردی کلان و چشم اندازی کشور باید میان توسعه اقتصادی، تعادل سیاسی و تعالی فرهنگی توازن باشد. توسعه اقتصادی زمینه ساز، عامل و ابزار توانمندسازی مادی بوده و توسعه و تعادل سیاسی توازن بخش توسعه و تعالی فرهنگی؛ معنوی و اخلاقی، غایت و برآمد نهایی اینهاست. این توسعه توحیدی؛ دو ساحتی مادی و معنوی متعادل و متعالی است. در غیر این صورت این حالت نشان می دهد که مسیر توسعه ما مسیر درستی نیست. و هم اکنون ما مواجه با این مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ناشی از این اشکال عدم تبیین علمی درست، عدم ترسیم عملی بهینه و عدم تحقق عینی بسامان هستیم. در نگاه توحیدی متعالی توسعه آسایش شاید ارتقا یافته باشد اما آرامش پایین آمده است و این نشان دهنده عدم تناسب در توسعه ماست. انسان به هر دو جهت رشد نیاز دارد. تاکیدات موکد رهبری چنانکه از آراء بلند امام و اصول و بویژه مقدمات قانون اساسی و نیز قرآن و کلام معصوم بر می‌آید، توسعه دو ساحتی مادی و معنوی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به صورت توأمان و متعادل و متوازن نه تنها لازم بوده بلکه ممکن و عملی و مفیدست.

عدالت معنای گسترده ای دارد اما اگر ما نگاه کمی داشته باشیم در دو نوع عدالت تولیدی مانند دوره سازندگی و عدالت توزیعی مانند دولتهای نهم و دهم گیر خواهیم کرد، اما مهم این است که عدالتی با پیشرفت مورد نظر مقام معظم رهبری است که توسعه اقتصادی آن تعادل و اعتدال در جامعه ایجاد کند و بدینسان زمینه ساز تعالی فرهنگی؛ معنوی و اخلاقی متعالی باشد. یعنی این که ما تدبیر داشته باشیم و از نوسانات و افراط و تفریط جلوگیری کنیم.

عدالتی می تواند پیشرفت را تضمین کند که توسعه اقتصادی توامان با توسعه و تعادل سیاسی و در جهت تعالی فرهنگی، معنوی اخلاقی مردم و جامعه و کشور باشد. در نهایت نظریات و نظامات غالب جهانی اساسا توسعه و آزادی را با عدالت ولو اقتصادی تا چه رسد به تعالی فرهنگی و معنوی و اخلاقی را قابل جمع ندانسته و نمی دانند. چنانکه لیبرالیسم و کاپیتالیسم با تاکید بر توسعه و لیبرالیسم بویژه اقتصادی به سرمایه سالاری و تبعیض و شکاف کشیده و سوسیالیسم با تاکید بر عدالت باز هم بویژه اقتصادی به توتالیتریسم یا دولت سالاری و عدم توسعه و توزیع فقر انجامیده و می انجامد.

حتی از حیث نظری توأمانی این ها را قابل تصور و قابل تبیین علمی نمی‌دانند. درست بر خلاف اینها در نگاه، نظریه و نظام توحیدی دوساحتی متعادل و متعالی اسلامی، توسعه دو ساحتی مادی و معنوی و توسعه سه بخشی اقتصادی توأمان با تعادل سیاسی و معطوف به تعالی فرهنگی هم لازم بوده و هم ممکن و مفیدست. در همین راستا توسعه و عدالت و حتی عدالت تولیدی و عدالت توزیعی قابل جمع بوده و بلکه لازم و ملزوم هم و مکمل هم می باشند و هم افزایند. همگی اینها مشروط به نگاه و برنامه راهبردی یعنی بنیادین، جامع، نظاممند و هدفمند هم علمی و هم عملی و در عین حال نرم افزارانه و بلکه فرانرمافزارانه فرهنگی و متعالی بوده و می باشد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران