مساله غیراخلاقی بودن «برف روی کاجها»: اصالت عواطف انسانی در مقابل تعهد
خبرگزاری تسنیم: وجود یک مساله و سوال اخلاقی دریک فیلم لاجرم منجر به ساخت یک مساله اخلاقی در کارکرد ذهنی آن بر روی مخاطبانش نخواهد شد.«برف روی کاجها» با وجود گنجاندن یک مساله اخلاقی مهم در داخل فیلمش، کارکردی اخلاقی ندارد، چون به قواعد آن پایبند نیست
خبرگزاری تسنیم:-
1. قبل از اینکه درگیر سوءتفاهمات اخیر سینمای ایران در پرداختن به مساله پرجنجالی به نام «خیانت» در حرف زدن از فیلم روی پرده این روزهای سینمای ایران شویم خوب است که صریحا اعلامنظر کنیم که نمایش صرف خیانت در سینما مثل نمایش همه معضلات اجتماعی دیگر اتفاقا جایش در سینماست و مشکلی برای نمایش مساله خیانت در سینما به لحاظ کارکرد اخلاقی یا اجتماعی وجود ندارد. سینمایی که قرار است دستاویزی جز واقعیت در جامعه امروز و در حال گذار ایران نداشته باشد، اگرچه در تشخیص اولویت اجتماع امروز ایران مثل همیشه اشتباه میکند و اگر چه مثل همیشه کارکرد اولویت سازی جعلی را هم دوباره در مسیر نامشخص و بیسرانجامی به جریان میاندازد اما محل ملامتی برای صرف پرداختن به مساله خیانت در خود ایجاد نمیکند.به همین ترتیب گفتگوی ناملایم از «برف روی کاجها» با لحاظ کردن درباره خیانت بودن فیلم منطقی در تحلیل ما ندارد. جدای از این:که اساسا خواهیم گفت که «برف روی کاجها» در مورد خیانت نیست.
در همه این سالها فیلمهای زیادی درباره «خیانت» ساخته شدند که اگرچه کمابیش شرایطی مساعد برای بحث در مورد موضوع حالا دیگر مساله شده ای به نام «خیانت» به وجود نیاوردند اما ادعای رسمیت دادن به «خیانت» از طرف آنها ادعای گزافی است که به صورت استقرایی همچنان اثبات نشده باقی مانده است؛ اما در میان همه آنها «برف روی کاجها»نمونه خاص ویژهای برای گفتگو در مورد وضعیت امروز سینمای اجتماعی ایران با نگاه به معضلی اخلاقی و اجتماعی است.
در همان ابتدای تعریف قصه «برف روی کاجها» تکلیف نگاه فیلم به دنیا و پیرامونش مشخص میشود. نگاهی که تصمیمگیری و قضاوت در مورد فیلم را به مراتبتر راحتتر از سایر نمونههای اجتماعی مشابه این سالها میکند. رابطه دختر و پسر ماجرای فیلم در همان ابتدای فیلم شرایط خاص و ویژهای را به نمایش میکشد. در شرایطی که هنوز خیانت بازیگر نقش حسین پاکدل در لابه لای قصه مشخص نشده است و نقش مهناز افشار هنوز چیزی از خیانت همسرش نمیداند و در شرایطی که بازیگر نقش صابر ابر از متاهل بودن مهناز افشار باخبر است، روایتی شیرین و جذاب از یک رابطه خاص و نامتعارف در جامعه ایران به تصویر کشیده میشود، رابطهای که در عین پادرهوانگهداشته شدن در آن ابتدا و مشخص نشدن سازوکار شروع رسمی و دامنهاش، تمایلی ذهنی و ناسالم را با روکشی از عاطفههای انسانی بکر و حتی معصومانه نمایش میدهد. و این دقیقا همان چیزی است که برای قضاوت در مورد «برف روی کاجها» باید بر روی همان تمرکز کنیم. در زمانی که هنوز خبری از طرح مساله خیانت در فیلم نیست، نمایش فیلم از رابطه خاص انسانی فیلم به شدت مسالهساز است.
و این تازه در شرایطی است که نخواهیم به گزاره القایی انتهای آن حتی اشاره کنیم: "اگر مورد خیانت واقع شدید حق دارید خیانت کنید."
2. مساله اینجاست که نباید در اخلاقی نبودن «برف روی کاجها» دچار سوءتفاهم معمولی که در شرایط اکران یا عدم اکران فیلم مطرح شد گیر کنیم. اخلاقی نبودن «برف روی کاجها» با خلط مباحث مخالفان فیلم در مورد بودن موضوع فیلم در مورد مسالهای به نام خیانت، حل شدنی است، اما واقعیت این است که «برف روی کاجها» اصلا فیلمی در مورد خیانت نیست یا اینکه اهمیتش و به همین ترتیب مشکلش به مساله خیانت طرح شده در فیلم برنمیگردد. فیلم اشارههای جالب توجهی به ساخت یک زندگی ویران شده دارد و همینطور یک نمایش غیرکلیشهای و غیرتکراری از مرد خیانتکار در سینمای ایران است. اما«برف روی کاجها» به هیچ وجه نمیتواند داعیه یک فیلم اجتماعی اخلاقی داشته باشد، و این اخلاقی نبودنش به نمایش مساله خیانت در فیلم برنمیگردد. اگر فیلم از فاش شدن خیانت حسن پاکدل آغاز میشد شاید فیلمی بود در کنار همه فیلمهای خیانتمحور این سالها،فیلمی که جدای از کیفیت نسبی قابلقبول فنیاش به آسانی از کنارش رد میشدیم اما مساله اینجاست که «برف روی کاجها» در 20 دقیقه ابتدایی فیلم باب مساله نامتعارفی را در سینمای ایران باز میکند. اگر وجود خیانت در فیلمهای خیانتمحور قبلی مجوزی عرفی و البته ناموجه برای ایجاد یک رابطه جدید عاشقانه صادر میکرد اینجا ما با رابطه انسانی و عاشقانه جدیدی مواجهیم که بدون توجه به ساختار خاص خانواده ایرانی ورود رسانههای ایرانی به مرحله جدیدی را فریاد میزند. دوران جدیدی که طلیعهدارش؛ اصالت دادن بیحدوحصر به عواطف انسانی در مقابل تعهدات خانوادگی و اجتماعی خاص جامعه ایران است.
3. وجود یک مساله و سوال اخلاقی دریک فیلم لاجرم منجر به ساخت یک مساله اخلاقی در کارکرد ذهنی آن بر روی مخاطبانش نخواهد شد. ساخت یک مساله اخلاقی در ذهن بینندگانی که به پای فیلم نشستهاند تا اندازه زیادی به اخلاقمداری خود فیلم در طرح مساله بستگی دارد.چیزی که اصغر فرهادی استاد آن است. چه خوب بود که مساله ما در «برف روی کاجها» به همین باز کردن یک سنت اصیل سینمایی اروپایی؛ «اصالت عواطف» ختم میشد اما مشکل اخلاقی ما با «برف روی کاجها» فقط به طرح یک این مساله به عزم ما غیراخلاقی و نامتعارف محدود نمیشود .فیلم با وجود همه ادعاهای ظاهری و داستانیاش در طرح یک مساله اخلاقی خودش به مساله اخلاقی عدالت در روایت پایبند نیست. مساله نامتعارف فیلم در «برف روی کاجها» آنچنان با روایتی شیرین و جذاب در داستان با استفاده از همه جذابیتهای سینمایی و بصری و البته انسانی خلق میشود که کارکرد بیسرانجامی جز عادی شدن ندارد و این در یک سینمای اخلاقی، اخلاقی نیست. اینکه همه جذابیتهای سینمایی در یک طرف ترازوی یک قضاوت اخلاقی قرار گیرد با وجود گنجاندن همه مسائل اخلاقی عالم در یک فیلم منجر به تولید یک مساله اخلاقی در فیلم نخواهد شد، اگر فیلم ما را غیراخلاقی نکند.
انتهای پیام/