تفاوت و تساوی مرد و زن

تفاوت و تساوی مرد و زن

خبرگزاری تسنیم: مرد و زن با همه اشتراکات، تفاوت هایی نیز با هم دارند. این تفاوت ها در اصل انسانیت تاثیری ندارد، ولی در مسئولیت ها و نقش هایی که به عهده می گیرند، خود را نشان می دهد.

    نادیده گرفتن این تفاوت ها درحقیقت نادیده گرفتن و اقعیت هایی است که انکار آن هیچ تغییری را موجب نمی شود، بلکه زندگی را برای هر دو سخت تر می سازد.
نویسنده در این مطلب برآن است تا مشترکات و تفاوت های مرد و زن را براساس آموزه های قرآنی بیان کند و نقش مرد را در زندگی تبیین نماید.
خلقت مرد و زن
مرد که در زبان عربی به رجل تعبیر می شود (قاموس قرآن، ج 3، ص 58) جنس مذکر از مردم در برابر زن است که درعربی به امرأه از آن تعبیر می شود. (لسان العرب،ج 11، ص 265؛ مفردات الفاظ قرآن کریم،
ص 344)
براساس آموزه های قرآنی، حقیقت مرد و زن یکسان است و هر دو از یک چیزکه در قرآن از آن به «نفس» تعبیر شده، آفریده شده اند. (نساء،
آیه 1) نفس در فرهنگ قرآنی دارای کاربردهای چندی است که از جمله آن ها، همان روان است؛ یعنی روح و جانی که درکالبدی قرارگرفته باشد. بنابراین، مرد و زن از نظر عنصر اصلی تشکیل دهنده انسانیت یعنی روان یکسان هستند.
از روان آدمی، مرد و زن همه مردمان آفریده شده اند. (همان) این روان و نفس، همان روح خداوندی است که درکالبد انسان دمیده شده است. (حجر، آیه 92)
بنابر این، مرد و زن از نظر امری در نفس و روان مشترک هستند، هرچند که از نظر خلقت تفاوت های با هم دارند. البته پس از خلقت نخست انسان از نفس خدا (نساء آیه1) اراده و مشیت الهی به این تعلق گرفته است (شوری، آیه 49) که مردان و زنان دیگر، از طریق نطفه ایجاد شوند (نجم، آیه 24 تا 64) چرا که پیدایش مرد و زن از نطفه جلوه ای از ربوبیت الهی و نمودی از قدرت اوست. (همان)
از آیات فوق همچنین به دست می آید که پس از استقرار نطفه در رحم مرد و زن بودن کودک مشخص می شود و این تقسیم بندی در رحم خود از اعجاز و قدرتهای الهی است.
خداوند در آیات 73 تا 93 سوره قیامت با اشاره به تحول نطفه به علقه و تکامل علقه به موجودی معتدل و هماهنگ از دوجنس مرد و زن به عنوان فرآیند آفرینش انسان اشاره می کند و آن را قابل توجه می داند؛ زیرا این گونه است که انسان حقیقت خداوندی و قدرت و علم و حکمت او را درخالقیت و ربوبیت درمی یابد.
البته با توجه به برخی از آیات از جمله آیه 195 سوره آل عمران می توان گفت که مردان و زنان از یکدیگر آفریده شده اند؛ چرا که «من» در این آیه از مصادیق من نشویه است. براساس برخی از آیات و روایات، خداوند زنان را از مردان آفریده است (آل عمران، آیه 195؛ نساء، آیه 1، نحل، آیه 27؛ روم، آیه 12)
مشترکات میان مرد و زن و اصل تساوی و پذیرش تفاوت چنان که گفته شد، مرد و زن در اصل آفرینش یکسان هستند و هر دو از نظر نفس و روان یکی می باشند و آنچه از تفاوت در مرد و زن یافت می شود، در خلقت ظاهری و فیزیک است که البته در روان نیز تاثیراتی به جا می گذارد.
خداوند در آیات بسیاری در اصل خلقت، مرد و زن را یکسان و متساوی معرفی کرده است، چرا که همه بشریت از نفس واحد آفریده شده اند. (نساء آیه 1، نحل، آیه 27، روم، آیه 12) این تساوی افزون در اصل و آغاز آفرینش، در مراحل تکوین نیز وجود دارد. (قیامت، آیات 63 تا 93)
از آیات 11 و 31 سوره حجرات بر می آید که شخصیت مرد و زن از نظر شخصیت و حفظ حرمت انسانی آنان متساوی و یکسان است. از این رو مردان و زنان دارای ارج و حرمتی یکسان و همسان هستند. (فتح، آیه 52)
مردان و زنان در اموری دیگر نیز یکسان هستند. از جمله برخورداری از اجر و پاداش اعمال نیک (آل عمران، آیه 159) این همسانی به سبب یکسانی در ماهیت انسانی است.(همان) لذا عمل و نوع رفتار آدمی معیار کیفر آخرتی خواهد بود، نه تفاوت های جنسی در مرد و زن بودن (غافر، آیه 04)
به هر حال، مرد و زن، در کسب پاداش به واسطه انجام دادن اعمال نیک مساوی هستند و جنسیت هیچ تاثیری ندارد. (آل عمران، آیه 195، نساء، آیه 124، نحل، آیه 79، غافر، آیه 04)
مرد و زن همچنین در مالکیت همسان هستند. خداوند در آیاتی از جمله 23 سوره نساء، حقوق مساوی در مالکیت و بهره وری در تلاش خویش را برای مرد و زن اثبات می کند.
همچنین مرد و زن در کسب زندگی پاک و طیب بر اثر انجام دادن اعمال نیک، همسان و متساوی هستند. (نحل، آیه 79)
پس مرد و زن در بهره مند شدن از پاداش های آخرتی و نعمت های بهشتی و ورود به آن یکسان و همسان هستند و هیچ تفاوتی با هم ندارند. (غافر، آیه 04، نساء، آیه 124).
تفاوت های مرد و زن
اما این همسانی در ماهیت انسانی و کلیات اصول و امور، به معنای نادیده گرفتن تفاوت ها میان مرد و زن نیست، چرا که مرد و زن دارای تفاوت های فیزیکی و مادی هستند که آثار متفاوتی را به دنبال خواهد داشت.
هر چند که اسلام با دیدگاه افراطی مشرکان درباره تفاوت ماهوی مرد و زن مبارزه می کند و آن تفاوت ماهوی را نمی پذیرد، ولی تفاوت های واقعی را انکار نمی کند و ضمن پذیرش آن، نقش ها و حتی حقوق خاصی برای مرد و زن قایل می شود. از این رو تفاوت هایی در نقش ها و مسئولیت های خانوادگی و اجتماعی و نیز در مسایل حقوقی میان مرد و زن قایل است. (نساء، آیات 7 و 11 و 23)
از جمله این تفاوت ها می توان به تفاوت در خدمت، تفاوت در سهم الارث (نساء، آیات 11 و 21 و 176)، تفاوت در مناصب و اهلیت برای احراز برخی از مشاغل و مسئولیت های اجتماعی (آل عمران، آیات 53 و 63) و گواهی و شهادت (بقره، آیه 282) اشاره کرد.
خداوند به صراحت در آیاتی از شرایط منصب پیامبری را مرد بودن دانسته است. لذا هیچ پیامبری از جنس زنان نیست، زیرا این مسئولیتی بزرگ است که زن نمی تواند از عهده آن برآید. براین اساس، می بایست با توجه به فیزیک و تفاوت های موجود میان زن و مرد نقش ها را تعریف کرد و هر نقشی را مرد یا زن به عهده نگیرد، بلکه با توجه به فیزیک و تفاوت های دیگر، نقش ها تعریف و واگذار شود، چنان که پیامبری از نقش هایی است که تنها به مردان واگذار شده است. (انعام، آیات 8 و 9؛ یوسف، آیه 109؛ اعراف، آیات 95 و 36 و نیز 56 و 96، نحل، آیه 34؛ انبیا؛ آیه 7)
از نقش های خاص مردان می توان به نقش مردان در قیامت اشاره کرد که برای شفاعت در اعراف می ایستند و این مردان بلند مرتبه هستند که منجی برخی از مردم و بردن ایشان به بهشت می شوند. (اعراف،آیه 64؛ مخزن العرفان، ج 5، ص 211)
از جمله اختصاصات مردان می توان به حق ارث بیشتر بردن (نساء، آیه 11)؛ حق طلاق (بقره، آیات 230تا 237) وحق مدیریت و سرپرستی زنان درخانه (نساء، آیه 43) اشاره کرد. این حقوق به سبب تفاوت های فیزیکی و مانند آن است که به عهده مردان گذاشته شده است؛زیرا زنان به سبب غلبه عواطف و احساسات، کمتر تحت تاثیر فرمان های عقل خود عمل می کنند درحالی که مدیریت، نیازمند حرکت براساس احکام و فرمان عقلانی است. همچنین مردان ناچارند مسئولیت زنان را به عهده گیرند و مخارج و هزینه های آنها را به عنوان مدیر، تامین کنند، بنابراین لازم است تا ثروت بیشتری دراختیار داشته باشند، درحالی که زنان از آنچه ارث می برند تنها برای خودشان است و هیچ مسئولیتی در برابر خانه و خانواده از نظر تامین هزینه ها و مخارج ندارند.
همچنین غلبه احساسات در زنان ایشان را به طلاق می کشاند و با کوچک ترین دلخوری از مردی خواهان طلاق می شوند، این درحالی است که مردان این گونه نیستند. از این رو طلاق در دست مردان قرار داده شده تا به سادگی بنیاد خانه و خانواده فرو نپاشد.
نادیده گرفتن تفاوت ها، عامل ناهنجاری ها
به هرحال،پذیرش تساوی دراصل ماهیت به معنای انکار تفاوت ها نخواهد بود؛ زیرا انکار تفاوت ها به معنای تداخل در نقش ها و مسئولیت ها و از میان رفتن بنیاد خانواده و انسانیت و جامعه سالم است؛ چنان که در برخی از کشورها این تفاوت ها نادیده گرفته شده و موجبات گسست خانواده و فروپاشی آن را فراهم آورده است. اینکه در برخی از کشورها تفاوت ها نادیده گرفته می شود و مرد و زن اختیار طلاق را دارند و یا هر دو مسئولیت تامین مخارج زندگی را به عهده می گیرند، موجب شده است تا خانواده ها از هم فروپاشد و جامعه از حالت اعتدال و تعادل خارج شود و با بحران های گوناگون اجتماعی مواجه شود.
بنابر این، ریشه بسیاری از ناهنجاری های جهان امروز را باید درنادیده گرفتن تفاوت های موجود درمیان مرد و زن دانست. فروپاشی خانواده وفرزندان بی والدین و کودکان مادر و مانند آن از جمله ناهنجاری های اجتماعی است که به سبب نادیده گرفتن تفاوت ها و تلقی تساوی مطلق میان زن و مرد پدیدار شده است.
نقش جنسی زن و مرد
از این رو درمطالعات جدید بر جنسیت در نقش های اجتماعی تاکید می شود تا ضمن حفاظت برکرامت مرد و زن، هر یک نقش خود را چنانچه موجبات تعالی فردی و اجتماعی است به عهده گیرند. بی آنکه اجحافی بر زن و مرد و آیا آسیبی به فعالیت های اجتماعی هر یک وارد شود.بر این اساس سخن از نقش جنسی در علوم جدید به میان آمده است.
واژه «جنسیت» درادبیات جدید برای اشاره به ویژگی هایی به کارمی رود که در نتیجه تاثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی درهر یک از دو جنس مرد و زن به طور متفاوت بروز می کند و در مقابل واژه «جنس» ویژگی های زیست شناختی متفاوت مرد و زن است. (حسین بستان، اسلام و تفاوت های جنسیتی، قم پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ص 3)
در روان شناسی «نقش جنسی» مجموعه ای از رفتارها و گرایش های فرد است که با «جنسیت» وی هماهنگ باشد.
به عبارت دیگر نقش جنسی به رفتارهای ویژه پسر و دختر بر می گردد و مواردی نظیر عادات و رسوم، الگوی لباس، انتخاب اسباب بازی و نوع بازی را دربردارد.
بنابراین در یک جمع بندی می توان مفهوم عدالت جنسیتی را چنین تعریف کرد: عدالت جنسیتی یعنی رعایت تناسب زنان و مردان در دسترسی به همه امکانات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به گونه ای که هریک از دو جنس متناسب با خصایص زنانه یا مردانه از همه امکانات برخوردار باشد و هیچ گونه ستم یا اجحافی در حق آنان وارد نشود.
آموزه های اسلام برای اشتغال زنان محورها و معیارهایی بیان کرده است که مرتبط با عدالت جنسیتی و نقش جنسی است. از این رو بر تناسب شغل با ویژگی های زنانگی تأکید شده است.
با توجه به تفاوت های زیستی و روانی زن و مرد و لطافت و ظرافت ویژگی های زنانه، اشتغال زنان باید از جهت نوع، کمیت و کیفیت به گونه ای باشد که طبیعت زنانه را دستخوش تغییر و تخریب نکند. امام علی(ع) می فرمایند: «لا تملک المراه من امرها ما جاوز نفسها فأن المرأه ریحانه و لیست بقهرمانه » (نهج البلاغه، نامه13) «کاری که برتر از توانایی زن است به او وا مگذار،که زن گل بهاری است،نه پهلوانی سخت کوش». تعبیر قرآنی معاشرت به معروف: «و عاشروهن بالمعروف فان کرهتموهن فعسی ان تکرهوا شیئا و یجعل الله فیه خیرا کثیرا» (نساء 91). این آیه یکی از بهترین تعابیر است. (البته اگر اختصاصی به مسائل خانوادگی نداشته باشد) که رعایت تناسب و سازگاری را بیان می کند. (المیزان ج4، ص552)
علامه طباطبایی در تفسیر آیه می فرماید: «خدای متعال در کتابش بیان کرده که همه مردم از زن و مرد فروع اصل انسانی واحد و اجزای طبیعت یگانه بشری اند که برای تحقق جامعه به همه آنان نیاز است و این امر مخالفتی ندارد با اینکه هریک از این دو گروه را با ویژگی هایی اختصاص داده است، مانند: اختصاص نوع مردان به شدت و قوت و اختصاص طبیعت زنان به نرمی و عواطف؛ زیرا طبیعت انسان در حیات تکوینی و اجتماعی اش همانگونه که نیازمند بروز شدت و قوت است، به جریان مهرورزی و رحمت نیز محتاج است...» (المیزان ج4، ص652). بنابراین مشاغلی که با طبیعت زنانه سازگاری ندارد، قابل قبول نیست.
همچنین در مسئله اشتغال، رعایت حجاب و پوشش برای زنان از ضروریات اسلام است (نور، 13؛ احزاب 59، 35). افزون بر مراعات حجاب در هنگام حضور در اجتماع، لازم است مراتب عفاف از جهت نگاه، گفتار و رفتار را نیز رعایت نماید (نور 13، احزاب 53-03).
همچنین از اختلاط و برخورد با مردان نامحروم بپرهیزند. «اما تستحیون و لاتغارون نساءکم یخرجن الی الاسواق و یزاحمن العلوج» (حر عاملی وسایل الشیعه، بی- تا؛ ج14، ص471)، (آیا حیا نمی کنید، آیا غیرت ندارید که زنان شما به بازار می روند و با بیگانگان برخورد می کنند!)؛ به ویژه از مکان های خلوت با مرد بیگانه بپرهیزند. (همان، صص175، 331)
بنابراین مشاغلی که مستلزم نقض حجاب یا عفاف باشد یا به گونه ای اختلاط با مردان یا خلوت با نامحرمان را موجب شود، از دیدگاه اسلام پذیرفته نیست. تعابیر: ««قالتا لانسقی حتی بصدر الرعاء» (قصص32)، «فجاءته احداهما تمشی علی استحیاء» (قصص، 52) در داستان دختران شعیب و ملاقات آنان با حضرت موسی(ع) نیز به طور ظریف پرهیز از اختلاط با مردان و رعایت عفاف در رفتار را دلالت می کند، زیرا دختران شعیب اقدام به آب دادن گوسفندان نمی کردند تا وقتی که مردان کارشان تمام گردد و نیز پشت سر حضرت موسی حرکت می کردند.
همچنین در مسئله نقش زنان در جامعه بر عدم تعارض شغل زن با حقوق همسر تاکید شده است.
این معیار اختصاص به زنان متأهل دارد و در مورد دختران مجرد یا زنان بیوه مطرح نمی شود. ریاست شوهر بر خانواده، لزوم تمکین جنسی زن در مقابل مرد، اطاعت از شوهر و عدم خروج از منزل بدون اجازه همسر از جمله حقوق شوهر است، به همین جهت در روایات، همسرداری نیکو و به تعبیری خوب شوهرداری کردن در حد جهاد برای زنان دانسته شده: «جهاد المرأه حسن التبعل» (بحارالانوار ج 10، ص 99؛ ج 18، ص 701). از این رو اشتغال زن در خارج از خانه و حتی در داخل خانه نباید منافات بااین حقوق داشته باشد: «الرجال قوامون علی النساء.... فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله...» (نساء، 43)، (مردان سرپرست زنانند به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و نیز به دلیل آنکه از اموالشان خرج می کنند، پس زنان درستکار، فرمانبر دارند و به پاس آنچه خدا برای آنان حفظ کرده اسرار شوهران خود را حفظ می کنند.)
امام باقر(ع) درباره حقوق شوهر بر زن می فرماید: «زنی نزد رسول اکرم(ص) آمد و پرسید: ای رسول خدا حق مرد بر همسرش چیست؟ حضرت فرمود: اینکه زن از او اطاعت کند و نافرمانی او نکند و از خانه بدون اجازه اش صدقه ندهد و بدون اذن او روزه مستحبی نگیرد و از خانه اش بدون اجازه او خارج نشود و اگر بدون اذن خارج شود فرشتگان آسمان و زمین و فرشتگان غضب و رحمت او را لعنت می کنند تا به خانه اش بازگردد» (وسایل، ج 14، ص 211). به این مضمون روایات متعددی وجود دارد (ر.ک.همان، باب 79، ص 111)
با توجه به آنکه آرامش بخشی از اهداف مهم ازدواج در دیدگاه اسلام است: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه » (روم، 12؛ اعراف، 981؛ ر.ک. زمخشری، کشاف، ج 3، ص 274؛ المیزان ج 16، ص 661؛ وسایل ج 41، ص 2). شاید بتوان از جمله حقوق شوهر یا خانواده را عدم مغایرت شغل زن با آرامش بخشی در خانواده برشمرد؛ هرچند آرامش بخش به عنوان یک حق یا تکلیف فقهی به حساب نیامده، اما به نظر می رسد براساس فلسفه ازدواج در اسلام حتماً باید در الگوی مطلوب خانواده با نگاه اجتماعی حساب شود.
جایگاه مادری
البته باید گفت که شغل زن نباید با وظیفه اصلی زن یعنی مادری در تعارض باشد. این ملاک برای دختران مجرد قابل طرح نیست؛ اما در سایر موارد قابل بحث است. از آنجا که یکی از اهداف مهم ازدواج و تشکیل خانواده بقای نسل و تولیدمثل است (وسایل، ج 41، صص 3، 33) همچنین یکی از رموز خوشبختی انسان داشتن فرزند است (همان، ج 15، صص 69-59) به نظر می رسد اصلی ترین بخش این مسئولیت در دوران بارداری، شیرخوارگی و سال های اولیه مراقبت و تربیت بر عهده زن می باشد؛ اشتغال زن نباید مغایرت با وظیفه مادری داشته باشد. امروزه نه تنها در قوانین داخلی، بلکه در کنوانسیون های بین المللی نیز اموری چون مرخصی زایمان، نگهداری اطفال و ممنوعیت اخراج از کار به دلیل بارداری به رسمیت شناخته شده است. بنابراین وظیفه مادری قابل اغماض یا تقلیل نیست و باید شرایط شغلی زنان و مادران تعدیل و با وظایف مادری هماهنگ شود. از منظر اسلام وظیفه مادری جایگاه والایی دارد؛ لذا (دل مادر موسی از هرچیز جز فکر فرزند تهی گشته بود) «و اصبح فؤاد ام موسی فارغا...» (قصص، 01) دوری او را تحمل نمی کرد تا خداوند او را به مادرش بازگرداند تا چشمش به او روشن شود (قصص، 31-11). مادر حضرت مریم چنان دخترش را شایسته تربیت می کند: «فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا»، (آل عمران، 73). که به نیکویی مورد پذیرش الهی قرار می گیرد و شایستگی مادری برای حضرت مسیح(ع) پیدا می کند (آل عمران، 54-24). پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «الجنه تحت اقدام الامهات» (میزان الحکمه، ج 01، ص 217) در روایات افزون بر ترغیب به حق شناسی و قدردانی فرزندان نسبت به مادران، جایگاه بلند مادری را توصیف می کند که بهشت از زیرپای مادران می روید و می بالد. همچنین در آموزه های اسلام ارزشگذاری در مورد نقش و کارکردهای مادری چنان متعالی است که برخلاف رویکرد فمینیست ها قابل جایگزینی نمی باشد.
امام صادق(ع) می فرمایند: ام سلمه همسر پیامبر(ص) به حضرت(ص) عرضه داشت: ای رسول خدا! مردان همه نیکی ها را به چنگ آوردند پس برای زنان چه سهمی است؟ حضرت فرمود: چنین نیست زن در هنگام بارداری به منزله کسی است که روزها روزه دار و شب ها در حال عبادت است و با مال و جان خود در راه خدا جهاد می کند، پس زمانی که وضع حمل می کند مستحق پاداشی می گردد که به سبب بزرگی آن هیچ کس توان درکش را ندارد و آنگاه که فرزندش را شیر می دهد در ازای هر مکیدنی پاداشی معادل آزادکردن یکی از نوادگان حضرت اسماعیل(ع) به وی تعلق می گیرد، پس هنگامی که از شیردادن فارغ شد فرشته بزرگواری بر پهلوی او زده می گوید: اعمال خود را از سر بگیر که تمامی گناهانت آمرزیده شدند.» (وسایل الشیعه، ج 51، ص 571).

فرشته محیطی 

انتهای پیام /

پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon