ادبیات ضدجنگ در ایران بی‌معناست/ تصور می‌کردند علیه جنگ بنویسند روشنفکر می‌شوند

ادبیات ضدجنگ در ایران بی‌معناست/ تصور می‌کردند علیه جنگ بنویسند روشنفکر می‌شوند

خبرگزاری تسنیم: ابراهیم زاهدی مطلق نویسنده گفت:‌ قائل به ادبیات ضد جنگ در ایران نیستم،‌ آثار سخیف منتشره ضد‌جنگ از لجبازی صاحبانش نشأت گرفته است،‌ تصور می‌کردند اگر بر علیه جنگ بنویسند روشنفکر محسوب می شوند، می‌نویسند تا راهی به خارج از کشور باز کنند

ابراهیم زاهدی‌مطلق نویسنده و روزنامه‌نگار در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ در اشاره به مساله شبه روشنفکران و ادبیات ضد جنگ گفت:‌اصولا به وجود ادبیات ضد جنگ در ایران قائل نیستیم، این حرف، حرف کهنه‌ای است،‌ اگر کسی بخواهد «ضد جنگ» بنویسد، یعنی باید به دشمن بگوید،‌ بفرما تشریف بیاور به کشور ما حمله کن، در دفاع مقدس ما مهاجم نبودیم، بلکه مدافع بودیم، یا ما باید با ناتوانی تسلیم می‌شدیم یا باید دفاع می‌کردیم،‌ بنابراین در کشوری که مهاجم نبوده است،‌ ادبیات ضد جنگ معنا و مفهومی ندارد.

وی افزود: سال‌ها پیش به دلیل حرفه روزنامه‌نگاری به دنبال این موضوع رفتم و با گفت‌وگوهایی که با کارشناسان این عرصه داشتم متوجه شدم که اصلاً مفهومی به نام ادبیات ضد جنگ وجود ندارد،‌ معدود آثاری هم که نوشته شده از اهمیتی برخوردار نیستند که بخواهیم به عنوان یک مقوله به آن‌ها توجه داشته باشیم،‌ در مقابل آمار کمی آثار منتشره در حوزه دفاع مقدس نشان می‌دهد،‌ چه سفارشی و چه غیر سفارشی،‌ چه خوب،‌ چه متوسط و چه ضعیف که از دل نویسنده برآمده و ربطی به حاکمیت و دولت نداشته است،‌ آنچنان این عرصه را پر کرده است که دیگر فضایی برای نفس کشیدن چند اثری که در حوزه مخالف منتشر شده باقی نگذاشته‌اند.

آنچه در حوزه ضد جنگ تولید می‌شود وزوزی بیش نیست

زاهدی مطلق گفت: گاهی نویسنده‌ای با عقیده ضد جنگ پیدا می‌شود و ادعای خود را با دلیل، برهان و تحلیل ارائه می‌کند‌، این را می‌توان بررسی کرد، اما عمده آثار سخیف عرضه شده در حوزه ضد جنگ از لجبازی صاحبانش نشأت گرفته است،‌ فرد می‌خواسته خود را مطرح کند، گاهی نیز می‌نویسند تا راهی به آن طرف دنیا برای خود باز کنند،‌ بنابراین نمی‌توان عنوان ادبیات برای آن قائل شد، چرا که از تفکری بر نیامده است. فرد تصور می‌کند اگر بر علیه جنگ بنویسند روشنفکر محسوب می‌شود،‌ در حالیکه ادبیاتی تولید نمی‌شود و آنچه تولید می‌شود به قول دکتر شریعتی وزوزی بیش نیست. حتی نمی‌توان عنوان دلنوشته بر آن نهاد.

در دفاع مقدس نیز نویسندگانی نوشتند تا مقام و پستی تصاحب کنند

وی ادامه داد: در آن طرف قضیه در ادبیات دفاع مقدس نیز آثار ضعیفی داریم که نویسنده از جنگ نوشته تا مقام و پستی تصاحب کند،‌ یا به دیدار مسئولان نائل شود،‌ این موارد نیز ارزشمند نیست‌‌، در مقابل نویسندگان بسیاری در این عرصه قلم زدند، با این اندیشه که زمانی یک عده تفنگ به دست گرفتند و از کیان کشور دفاع کردند،‌ ما نیز با قلم خود باید به دفاع بپردازیم، این اندیشه ارزشمند است اگر این افراد را به لحاظ آماری با تعداد کسانی که بر عیله جنگ نوشته‌اند مقایسه کنیم، خواهیم دید که اصلاً نویسندگان ضد جنگ به چشم نخواهند آمد، کما اینکه چیزی به نام ادبیات ضد جنگ نیز وجود ندارد و در کشور ما شکل نخواهد گرفت.

زاهدی مطلق تصریح کرد: اگر نگاهی به آثار منتشره در حوزه دفاع مقدس داشته باشیم با چند گروه از آثار تولید شده روبرو خواهیم بود،‌ یک عده از نویسندگان که شیفته جنگ و رزمندگان بوده‌اند و تنها هیجانات خود را بدون تعقل و تحلیل عرضه کرده‌اند که تأثیری بر ادبیات نخواهد گذاشت،‌ عده‌ای نیز به دنبال سیاه‌نمایی از جنگ و نشان‌دادن زشتی‌ها هستند‌ و عده‌ای دیگر هستند که واقعیات جنگ را بدون اغراق با در نظر گرفتن موقعیت داستانی و تحلیل ارائه کرده‌اند‌، واقعیت این است که همه رزمندگان ما رویین‌تن و پیل‌تن نبوده‌اند، روزهایی بوده که ترسیده‌اند،‌ افرادی بودند که گرفتار بودند و نتوانستند به جنگ بروند. نویسنده‌ای که همه واقعیات دفاع مقدس را با تحلیل درست و منطقی به پیش ببرد موفق خواهد بود.

این منتقد و پژوهشگر ادامه داد:‌ در حالی که ما هم‌اکنون از خاک مرزهای جنوبی کشور هم جنازه‌های عراقی‌ها را در می‌آوریم و هم شهیدان خود را از زیر خاک‌های خودمان تفحص می‌کنیم، آیا می‌توانیم بگوییم ادبیات ضد جنگ در این کشور به وجود آمده یا خواهد آمد؟ خیر، طبیعی است که نمی‌توانیم  بگوییم.

عضو شورای نویسندگان مسجد جواد الائمه(ع) در پاسخ به این پرسش که چرا برخی نویسندگان که داعیه‌دار روشنفکری بودند،‌ به سراغ ادبیات دفاع مقدس نیامدند و از واقعیت‌های آن ننوشتند گفت:‌ از سال 57 تاکنون در بخش اعظم مدیریت‌های کشور قدرت جذب در حداقل بوده است،  از من زاهدی مطلق گرفته تا مدیران و مسئولان دیگر ما قدرت دفعمان بسیار خوب بوده و شعار معروف خرمشهر، شهر 36 میلیونی یادمان می‌رود،‌ البته اصلی به این وارد است که این نویسندگان چرا ننوشتند؟ چرا حس مسئولیت نکردند؟ مگر نه‌اینکه باید دفاع می‌شد؟

ادبیات ضد جنگ واژه‌ای وارداتی و غربی است

نویسنده کتاب «نسل باروت» در اشاره به واژه ادبیات ضد جنگ و تاریخچه پیدایش آن گفت: ادبیات جنگ و ادبیات ضد جنگ واژه‌هایی وارداتی از غرب است، این کلمه‌ها بار معنایی دارد که از دل ادبیات اروپایی پس از جنگ به وجود آمده است، اگر در جنگ جهانی دوم آلمان شکست نمی‌خورد، همه فیلم‌ها به نحوی ساخته می‌شد که متحدان پیروزاند، تاریخ به نفع شکست خورده‌ها نیست. بنابراین ادبیات ضد جنگ در آلمان به وجود آمد چون آلمان‌ها شروع‌کننده جنگ بودند، همه آلمانی‌ها هم ضد جنگ ننوشتند، بخشی از آلمانی‌ها که فکر می‌‌کردند، به دنیا بدهکارند و موجب ویرانی شده‌اند، برای اینکه خود را تبرئه کنند علیه تفکرات آلمانی که موجب جنگ شد، نوشته و ادبیات ضد جنگ را پدید آوردند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران