«ادبیات سیاه‌‌نما» گفتمان جنگ ندیده‌هاست/ بیان حقایق تلخ جنگ، دفاع از دفاع مقدس است

«ادبیات سیاه‌‌نما» گفتمان جنگ ندیده‌هاست/ بیان حقایق تلخ جنگ، دفاع از دفاع مقدس است

خبرگزاری تسنیم: داود امیریان نویسنده، «ادبیات سیاه‌نمایی دفاع مقدس» را گفتمان جنگ‌ندیده‌ها دانست و گفت: بیان حقایق تلخ جنگ به مانند سخن از سیار وقایع جنگ دفاع از دفاع مقدس است و نباید لفظ ادبیات سیاه‌نمایی را برای آن به کار برد.

داود امیریان، نویسنده ادبیات دفاع مقدس در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با بیان این مطلب که قائل به وجود ادبیات سیاه‌نمایی دفاع مقدس نیستم،‌ گفت: این واژه ساخته افراد جبهه‌ندیده و جنگ‌ندیده‌ای است که آن را بر علیه نویسندگان دفاع مقدسی به کار می‌برند که سال‌ها در جبهه جنگیده‌اند، جانباز شده برادر یا پدر از دست داده‌اند و حالا دارند‌، درباره واقعیت‌های جنگ و حوادث تلخ جنگ نیز می‌نویسند،‌ تا بتوانند دفاع را زنده نگه دارند.

ادبیات دفاع مقدس نمی‌تواند سفارشی باشد

وی افزود: زمانی که ما در حال جنگ هستیم،‌ باید به سراغ ادبیات حماسی رفته و از دفاع مقدس حماسی صرف بنویسیم،‌ اما اکنون که سال‌ها از دفاع مقدس می‌گذرد،‌ ادبیات دفاع مقدس نباید سفارشی باشد و نمی‌تواند اینگونه باشد،‌ باید از دل برآید. در این میان هر کس از دریچه خود به جنگ نگاه می‌کند،‌ من شاید از واقعیت‌های تلخ جنگ ننویسم یا اگر بخواهیم به آن اشاره کنم با زبان طنز این کار را انجام دهم،‌ اما نویسنده‌ای دیگر ممکن است با زبان تلخ بنویسد و تأثیرگذاری آن را نیز در استفاده از همین زبان تلخ بداند.

نویسنده «گردان قاطرچی‌ها» با بیان این مطلب که نباید لفظ سیاه‌نمایی را به همین راحتی در ادبیات دفاع مقدس به کار برد،‌ گفت: سخن از تلخی‌هایی که طی 8 سال در جنگ تحمیلی اتفاق افتاد،‌ سیاه‌نمایی نیست،‌ نمونه بارز آن حادثه کربلا است،‌ در ماجرای کربلا به لحاظ اعتقادی امام حسین(ع) پیروز شد، تاریخ نیز گواه این پیروزی است‌، ما نیز می‌گوییم خون بر شمشیر پیروز است،‌ امام خمینی و رهبر انقلاب نیز بارها بر این مسئله تأکید کرده‌اند.

وی افزود:‌ ما تا سختی‌هایی که در جنگ بوده را بازگو نکنیم چگونه می‌توانیم از درون آن پیروزی خلق کنیم،‌ رهبرمعظم انقلاب در جمله‌ای تاریخی فرموده‌اند «این جنگ یک گنج است»، بخشی از این گنج  این است که ما از دل سختی‌ها و مصائب بتوانیم امید را ترسیم کنیم،‌ اینکه بخواهیم صرفاً‌ از خوبی‌های دفاع مقدس بگوییم‌، موفق نخواهیم شد،‌ اگر عراقی‌ها ضعیف و احمق بودند، چگونه توانستند با ما بجنگند؟ چگونه توانستند خرمشهر را غصب کنند؟ اگر ضعیف بودند دفاع ما چه ارزشی داشت؟ ما 8 سال با آن‌ها جنگیدیم و با استقامت، همفکری و اتحاد پیروز شدیم و از نظر اعتقادی حرف خود را بر کرسی نشاندیم.

امیریان با بیان این مطلب که سیاه‌نمایی شمشیری شده در دستان افراد جنگ ندیده، به تعریف خود از ادبیات سیاه‌نما در دفاع مقدس پرداخت و گفت:‌ گاهی اتفاقاتی در جنگ رخ داد که اساسا‌ً از جنس دفاع مقدس و جنگ نبود،‌ برای نمونه گاهی فردی دزد در لباس رزمنده‌ها خود را به جبهه می‌رساند، تا به کارهای خلاف خود بپردازد،‌ اگر بیاییم از این موارد در ادبیات دفاع مقدس حرف بزنیم گویی که در میان رزمنده‌ها دزد وجود داشته این ادبیات سیاه‌نمای دفاع مقدس است. که البته در وضعیت فعلی من اثری اینچنین ندیده‌ام.

واقعیت‌های جنگ را باید نوشت تا بتوان دفاع را زنده نگاه داشت

وی ادامه داد: از زمانی که برخی نویسندگان موثر در ادبیان دفاع مقدس هم‌چون حبیب احمدزاده،‌ احمد دهقان و ... برخی واقعیت‌های تلخ جنگ را در آثارشان مطرح کردند،‌لفظ ادبیات سیاه‌نمایی برای مقابله با آن‌ها باب شد، در صورتیکه این‌ها واقعیات جنگ است و باید نوشته شوند، تا بتوان دفاع را زنده نگه داشت،‌ برای نمونه ماجرایی که در «من قاتل پسرتان هستم» روایت می‌شود،  یک ماجرای واقعی است و من نیز برای اولین بار در سال 70 در کتابی به آن اشاره کرده‌ام در بسیاری دیگر از کتاب‌های منتشره در ادبیات دفاع مقدس نیز بازگو شده است.

ادبیات سیاه‌نما عقاید و افکار جبهه‌نرفته‌هایی است که به عنوان واقعیات بیان می‌شوند

امیریان تصریح کرد: یک نمونه دیگر ادبیات سیاه‌نمایی دفاع مقدس به عقیده من ادبیاتی است که از جانب جبهه نرفته‌هایی نوشته می‌شود که عقاید و افکار خود را به دروغ و تهمت در قالب واقعیات جنگ جلوه می‌دهند و به اعتقاد من این آثار نه چندان مخاطبی و نه ارزشی دارند و بهتر است اصلا به دنبال نقد موردی این آثار نباشیم چرا که با توجه به آن‌ها موجب بزرگ شدنشان و در معرض توجه قراردادنشان خواهیم شد.

وی ادامه داد:‌  در سال 67 روزنامه کیهان در گزارشی به محسن مخملباف پرداخت و عنوان کرد که مخملباف به سیاه‌نمایی می‌پردازد. تا پیش از آن کسی مخملباف را نمی‌شناخت و توجه به او و آثارش نداشت،‌ اما به خاطر گزارش این روزنامه همه رفتند به دنبال اینکه مخملباف کیست و چه می‌کند؟ پس از آن بسیاری از نویسنده‌ها و کارگردان‌های گمنام به دنبال این بودند که سر و صدایی ایجاد کنند تا توجه‌ها به سمت آن‌ها جلب شود،‌ بنابراین من معتقدم که این نوع ادبیات سیاه‌نمایی دفاع مقدس اصلاً وجود عینی ندارد و نباید به چند اثر ضعیف و سخیف نوشته شده در مقابل حجم عظیمی از ادبیات فاخر دفاع مقدس توجهی داشت که موجب بزرگ شدن آن‌ها بشود.

دفاع مقدس حقیقتی بود که هیچ شکی در آن نمی‌توان کرد

نویسنده «جام جهانی در جوادیه» در پاسخ به این پرسش که ادبیات شک و تردید چه آسیب‌هایی می‌تواند برای ادبیات دفاع مقدس به دنبال داشته باشد،‌ گفت: در قضیه دفاع هیج کس نمی‌تواند شکی داشته باشد،‌ این‌هایی که ادای روشنفکر مآبی در می‌آورند و می‌گویند ما نباید دفاع می‌کردیم در همین شرایط خود چه می‌کنند؟ دفاع ما حقیقتی روشن بود که در آن هیچ شکی نیست.

واقعیات تلخ در کنار واقعیات دیگر تاریخ دفاع مقدس را می‌سازند

امیریان در توضیح این مطلب که چه لزومی برای بیان واقعیت‌های تلخ دفاع مقدس در ادبیات وجود دارد،‌ گفت: نمی‌توان از واقعیت‌ها چشم بر بست و لاپوشانی کرد،‌ واقعیت‌های تلخ نیز به مانند واقعیت‌های دیگر تاریخ دفاع مقدس را می‌سازند،‌ اگر هیچ نگوییم و یا تنها از خوبی‌ها بگوییم فراموش خواهد شد،‌ اتفاقاً‌ گفتن از واقعیت‌های تلخ جنگ دفاع است‌،  این خوش خیالی است که بگوییم هیچ اتفاقی نیافتاد و جنگ تماماً‌ گل و بلبل بود، بیان واقعیت‌های تلخ و دردناک جنگ ارزش‌های دفاع را پررنگ‌تر می‌کند،‌ تاریخ باید بدانند که در جنگ ما چه اتفاقاتی افتاده است‌، مردم نیز باید بدانند تا برای زنده‌نگه داشتن آن تلاش بیشتری داشته باشند.

اگر از واقعیت‌های تلخ عاشورا سخن بگوییم سیاه‌نمایی کرده‌ایم؟

 وی ادامه داد: در ماجرای کربلا نیز وقایع تلخ بسیاری وجود داشت که اگر گفته نمی‌شد اگر مقتلی وجود نداشت،‌ این حقایق و وقایع تلخ در طول دوران فراموش می‌شدند،‌ مگر سر امام حسین(ع) در کربلا بریده نشد؟ مگر سر عزیزان خدا بر نیزه نرفت؟ مگر چادر از سر زنان کشیده نشد؟ آیا نباید از این واقعیت‌های تلخ عاشورا سخن گفت؟ و اگر بگوییم سیاه‌نمایی کرده‌ایم؟ آیا سخن از این واقعیت‌ها ارزش‌های عاشورا را کاهش می‌دهد؟

این نویسنده ادبیات طنز دفاع مقدس در پاسخ به این پرسش که توصیف صحنه‌های احساسی و جزئی که گاهی منزجرکننده نیز می‌شود،‌ چه تأثیری در ادبیات دفاع مقدس ما خواهد گذاشت‌، گفت: استفاده از این صحنه‌ها در ادبیات به سلیقه نویسنده باز می‌گردد، نویسنده‌ای مانند من تلخی‌ها را با زبان طنز می‌گوید،‌ اما نویسنده‌ای دیگر مستقیم می‌گوید،‌ البته نباید لزوماً‌ گفت که نباید از جزئیات و حوادث رخ داده در جنگ که موجب مکدر شدن خاطر مخاطب می‌شود،‌ روی برگرداند.

امیریان گفت: در بسیاری از کتاب‌‌های خاطره، توصیف‌های مشمئز‌کننده‌ای وجود دارد،‌ اما نباید فراموش کرد که این آثار خاطره‌نویسی هستند که با داستان فرق دارند. اگر داستان بود، توصیف این همه صحنه‌های مشمئز‌کننده روا نبود. البته نباید فراموش کرد که گاهی این جزئیات تصویری روشن از دفاع مقدس را ترسیم می‌کند  تا مخاطب بداند که در دفاع مقدس چه اتفاقاتی پیش آمده و اگر می‌گوییم دفاعمان مقدس بوده برای همین قطعه‌ قطعه شدن رزمنده‌ها و رشادت‌هایی است که صورت گرفته تا خون نمی‌دادیم ،‌پیروز نمی‌شدیم.

ادبیات دفاع مقدس یعنی ادبیات ضد جنگ

وی با بیان این مطلب که ادبیات دفاع مقدس ما سراسر ادبیات ضد جنگ است،‌ گفت: ادبیات ضد جنگ در دنیا در کشورهایی مرسوم است که دفاع‌کننده بودند،‌ مانند شوروی،‌ فرانسه بلژیک و... ولی نکته جالب اینجاست که این کشورها نیز در برخی موارد خود مهاجم بودند،‌ اما دفاع مقدس ما سراسر ضد جنگ بود،‌ ما هر چه بنویسیم ضد جنگ است و ادبیات دفاع مقدس یعنی ادبیات ضد جنگ.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران