تولید متن ایرانی ضعیف، بهتر از کار کردن متن خارجی/ لزوم بازنگری تئاتر همگام با علوم انسانی

تولید متن ایرانی ضعیف، بهتر از کار کردن متن خارجی/ لزوم بازنگری تئاتر همگام با علوم انسانی

خبرگزاری تسنیم: مدیر مرکز هنرهای نمایشی گفت: تولید متن ایرانی ضعیف بهتر از کار کردن متن خارجی است که با فرهنگ من بیگانه است. ما باید کالای خودمان را خودمان مصرف کنیم، کالای دیگری را اگر خواستیم مصرف کنیم، باید آن را بومی کنیم.

قادر آشنا، مدیر مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیش از این مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد استان البرز بوده است. از حضور آشنا در مرکز حدود یک سال می‌گذرد؛ اما آنچه به‌عنوان فعالیت و دستاورد دوره مدیریتی او مشاهده می‌شود در همین زمان اندک قابل‌توجه است. از جمله فعالیت‌های آشنا، می‌توان به توجه به تئاتر شهرستان، پیگیری و اجرایی ساختن تئاتر شهر استان‌‌ها، توجه ویژه به عرصه نمایش‌نامه‌نویسی ایرانی، طرح استقرار گروه‌های نمایشی و...  اشاره کرد. متن حاضر بخش دوم مصاحبه تفصیلی خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم با قادر آشنا و پیمان شریعتی، مدیر روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی است.

بار تئاتر حداقل در تهران باید از روی دوش دولت برداشته شود

*تسنیم: آقای آشنا! در طول دوران مدیریت شما شاهد روند رو به‌ رشد تاسیس سالن‌های نمایشی خصوصی بودیم، تا چه حد به تئاتر خصوصی اعتقاد دارید و در این راه گام برداشتید؟

باید بار مالی تئاتر، حداقل در تهران از روی دوش دولت برداشته شود. به هر حال ما در شهری 12 میلیونی با یک قدمت طولانی، سالن‌های حرفه‌ای، اساتید بسیار، دانشگاه‌ها و دانشجویان و در اصل قطب تئاتر کشور زندگی می‌کنیم. به اعتقاد من در یک چنین فضایی دیگر نباید پولی به آن تزریق کرد و این چرخه باید روی پای خودش بایستد و راه محقق شدن آن هم تولید آثار فاخر است؛ وقتی می‌گوییم نام تئاترشهر را می‌آوریم، نمایشی که در این مجموعه روی صحنه می‌رود باید به لحاظ محتوا، شکل، ساختار طراحی صحنه، لباس، بازی و... هم بهترین باشد.

الان دیگر تئاتر مختص سطح تهران و چهارراه ولیعصر نیست و فراگیر شده است. مردم به دنبال کار فاخر، طنز، اجتماعی و... در جای خودش هستند. ما باید تلاش کنیم در سطح تهران مانند مجموعه تئاترشهر، تماشاخانه ایران‌شهر و حتی تالار مولوی به این سمت برویم که دولت کم‌ترین هزینه را انجام دهد. دولت به اندازه کافی برای تربیت نیروی انسانی هزینه کرده است و هزینه‌ها باید برای اطراف شهر تهران و دیگر استان‌ها اختصاص پیدا کند که این اتفاق می‌تواند کارایی بهتری جهت رشد تئاتر در استان‌ها شود.

در حوزه نمایش هر کس از راه می‌رسد، کارگردان، نویسنده و بازیگر می‌شود

*تسنیم: چندسالی است که شعار «تئاتر برای همه» به صورت گسترده‌ای گفته‌ و ترویج می‌شود، شما توانسته‌اید این شعار را در دوره مدیریت خود محقق کنید، چقدر به شعار «تئاتر برای همه» اعتقاد دارید؟

شعار «تئاتر برای همه» که در چند سال گذشته مطرح شده، بسیار درست است، مدیران و هنرمندان تئاتر باید در هر دوره‌ای اهداف این شعار را ادامه دهند. شاید زمانی به این شکل بود که تئاتر به عنوان کالایی لوکس، وارداتی، روشن‌فکری و برای مخاطبان خاص است، اما الان دیگر حداقل در فضای تحصیل‌کرده‌های جامعه ما این‌گونه نیست، راه‌‌های متفاوتی برای همگانی کردن تئاتر وجود دارد. ما باید گونه‌های تئاتری را به نسبت تقویت کنیم، باید به تمامی استان‌های کشور توجه کنیم و از مهاجرت هنرمندان دیگر استان‌ها به تهران مانع شد و راه آن ایجاد فرصت و امکانات است.

در تمامی صنوف و رشته‌ها تا مجوز داده نشود فرد نمی‌تواند کار کند

در رابطه با شعار «تئاتر برای همه» چندین طرح را با معاون هنری وزیر ارشاد مطرح کردیم، نخستین طرح استقرار گروه‌های نمایشی بدین معنا که یک گروهی شکل بگیرد و در یک مکان مشخص استقرار یابد و با توجه به شناسنامه آن گروه به توان از هنرمندان آن استفاده کرد. در تمامی صنوف و رشته‌ها تا مجوز داده نشود فرد نمی‌تواند کار کند، اما متاسفانه در حوزه نمایش هرکس از راه می‌رسد، کارگردان، نویسنده و بازیگر می‌شود و کار تولید می‌کند. این مسئله چند عیب دارد، اولین عیب آن این است که چنین افرادی چون تئاتر را نمی‌شناسند و ادای تئاتر را در می‌آورند به محتوای تئاتر آسیب می‌زنند.

باید تئاتر خیابانی را بیش از آن که هست توسعه دهیم

ادامه چنین روندی باعث می‌شود نگاه مردم به تئاتر، نگاهی خنده‌بازاری و سخیف شود، به جامعه تئاتری ضربه وارد می‌کنند. ما باید به این سمت برویم که هرکس می‌خواهد کار کند باید مجوز داشته باشد، اما الان این حرف را نمی‌زنیم و اعلام کردیم گروه‌های نمایشی بیایند پروانه فعالیت دائم بگیرند تا از آن‌ها حمایت کنیم برای اینکه نگذاریم که آن افراد مهاجرت کنند.

اقدام بعدی که صورت گرفت، ایجاد سالن‌هایی مناسب با عنوان تئاترشهر برای هر یک از استان‌‌ها بوده است، تا به حال نیز تئاترشهر پنج استان راه‌اندازی شده‌ و امیدواریم که تا پایان شهریورماه این تعداد را به 10 سالن برسانیم، خوشحالم که در یک بازه یک ساله این کارها انجام شده است و این ظرفیت وجود دارد تا پایان سال و یا یک سال آینده در تمام استان‌های کشور تئاترشهر داشته باشیم و به ازای هر تئاترشهر سالانه 100 میلیون تومان برای اجرای آثار نمایشی کمک هزینه پرداخت می‌کنیم.

ترتیب‌ درجه‌بندی و میزان حمایت از گروه‌های نمایشی نیز بدین شکل که در رده‌های «الف» 10 میلیون تومان، «ب» 6 میلیون تومان و «ج» 4 میلیون تومان است. این اعداد و ارقام هیچ‌گاه در تئاتر وجود نداشته و زمانی که رقم‌ها را کنار بودجه تئاتر می‌گذاریم، ارقام قابل توجهی است. در کنار این ما جشنوار‌ه‌های منطقه‌ای، استانی و کشوری را نیز داریم. فکر می‌کنم با چنین رویکردی می‌توان تئاتر را به میان مردم برد. در همین راستا معتقد هستم باید تئاتر خیابانی را بیش از آن که هست توسعه دهیم، چراکه در عین کم هزینه‌ بودن، در دل مردم و با تاثیرگذاری بالا اجرا می‌شود. در 17 روز ابتدایی سال 92 در پنج استان کشور حدود 1392 اجرای عمومی داشتیم که با اقبال خوبی از سوی مردم و شخصیت‌های لشکری و کشوری صورت گرفت.

از سال گذشته تاکنون روند خوبی در تاسیس سالن‌های خصوصی و پلاتوها آغاز شده است، یکی از دلایل ورود افراد جهت سرمایه‌گذاری در تئاتر این است که تئاتر خاستگاه و جایگاه والایی دارد، بنابراین نباید تئاتر را صرفا یک کالای مصرفی بدانیم، بلکه آن را به عنوان کالایی ببینیم که تاثیرگذار است و برای وقت‌گذرانی نیست. تئاتر فضایی دارد که وقتی مخاطب از صندلی خود بلند می‌شود با یک مسئله جدید و یا پدیده‌ای اجتماعی روبه‌رو می‌شوند که او را وادار به فکر کردن می‌کند.

کار نمایشی، بدون حضور و کمک رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها ابتر است

*تسنیم: فکر می‌کنید رسانه‌ها تا چه حد توانسته‌اند در قبال تئاتر منصفانه و تاثیرگذار عمل کنند؟ نوع برخورد و نگاه رسانه ملی به عنوان یک مرجع عمومی و وسیله‌ای برای ارتباط میلیون‌ها تن از مردم ایران با هر موضوع فرهنگی و هنری از جمله تئاتر چگونه می‌بینید؟

 اجرای یک اثر نمایشی بدون اطلاع‌رسانی خیلی ابتر می‌ماند، زمانی که نمایشی آماده اجرا می‌شود، فرآیندی طولانی را طی می‌کند،‌ نمایش‌نامه‌نویس می‌نویسد، کارگردان باید متن را تصویب، حمایت، تمرین و... کند، اگر یک زبان گویایی نباشد تا فریاد بکشد و مردم را از روی صحنه رفتن یک اثر نمایشی مطلع و نقد و بررسی نکند،‌ این نمایش در همان سالن حفر می‌شود.

قطعا اثر نمایشی بدون پشتوانه رسانه‌ای ابتر می‌ماند و رشد نمی‌کند. توقع و انتظار ما از جامعه رسانه در عین تشکر و قدردانی، این است که توجه بیشتری به تئاتر داشته باشند، چراکه حوزه تئاتر این جایگاه را دارد، خصوصا در صدا و سیما، زمانی که بنده سایت‌های خبری را می‌بینم که یک سر فصلی به نام نمایش دارند، مشعوف می‌شوم از اهمیتی که یک خبرگزاری به هنرهای نمایشی داده است.

توقع بنده و تمام هنرمندان تئاتر از رسانه ملی این است که همان‌ طور که به ورزش توجه دارد و در ساعت‌های خبری متفاومت، اخبار ورزشی را به صورت جداگانه دارد، برای عرصه فرهنگ و هنر نیز این احترام را قائل شوند که هرچند کوتاه در هر ساعت خبری به این مسئله عظیم و گسترده بپردازند. حوزه ورزش و سلامت بسیار مهم است و جای خود را دارد، اما بیاییم ببینیم که سود و زیان پرداختن به ورزش و تئاتر در مقیاسی با یکدیگر قرار دارند.

اگر بخواهیم روح و جسم یک ورزش‌کار سلامت باشد باید مبنای خود را بر فرهنگ و هنر پایه‌گذاری کنیم، تا کارها بهتر جلو می‌رود. دیگر شما به دنبال قهرمان نیستید، دنبال پهلوان هستید، اگر یک ورزش‌کار فرهنگی را به جامعه تحویل بدهیم، به دنبال پهلوانی هستیم.

صدا و سیما باید یک سری سرفصل‌ها در تمامی بخش‌های خبری خود با عنوان فرهنگ و هنر بگذارد و تنها تئاتر آنقدر موضوع دارد که ما حاضر هستیم با نیروهای خودمان تمامی پشتیبانی خبری را نیز انجام دهیم، چراکه این ظرفیت در تمام استان‌های کشور وجود دارد و ما روزنانه به صورت میانگین 90 اجرای عمومی داریم. در مکان‌هایی که سینما کار نمی‌کند و یا امکان فعالیتش وجود ندارد، تئاتر فعال است، شهرستان‌هایی هستند که سینما ندارند و امکانات سخت ‌افزاری آن‌ها در حوزه فرهنگ و هنر بسیار ضعیف است، اما روزانه چهار نمایش در روی صحنه می‌برند.

صدا و سیما در حق تئاتر کشور غفلت کرده است

اگر صدا و سیما در ترویج کارهای فرهنگی تلاش کند، در اصل به مجموعه فرهنگ و هنر کشور و سطح و رشد جامعه کمک کرده است و در غیر این صورت عرصه فرهنگ و هنر کشور ابتر می‌ماند، خبرگزاری‌ها و رادیو بسیار خوب هستند، امیدار هستیم که سیما نیز تغییری در سیاست‌های خود انجام دهد و توجه بیشتری به مقوله فرهنگ و هنر و به خصوص تئاتر داشته باشند.

پیمان شریعتی: به اعتقاد من صدا و سیما در حق تئاتر کشور غفلت کرده است، واقع امر این است که ما غفلت کرده‌ایم و آن چیزی را که باید، برایش برنامه‌ریزی نکرده‌ایم، البته صدا را باید از سیما جدا کنیم، چراکه ما در رادیو، شبکه‌های رادیو فرهنگ و یا رادیو نمایش را داریم، اما در سیما هیچ، در تمام جوامع جهانی شبکه‌های تلویزیونی یک باکس خبری فرهنگ و هنر در تمام بخش‌های خبری خود دارند، اما آنچه که ما در سیما داریم این نیست، تنها یک بخش و در یک ساعت تعریف شده که آن هم برای رفع تکلیف در شبکه چهار روی آنتن می‌رود. واقعا میزان مخاطبان شبکه چهار با شبکه سه یا یک قابل قیاس است؟

به عنوان مثال در همین شبکه چهار که شبکه فرهیختگان نام دارد در حوزه کتاب و نشر هم برنامه‌ای نداریم. همه جای دنیا برای کتاب میزگرد، نقد و بررسی، معرفی و... دارند، اما ما از نمایشگاه کتاب تا نمایشگاه کتاب سال بعد هیچ برنامه‌ای نداریم. در حوزه خاورمیانه علی رغم همه مشکلاتی که خودمان می‌دانیم داریم نخستین کشور به لحاظ تولید آثار نمایشی و اعزام گروه‌های فرهنگی و هنری هستیم.

بنده شخصا چندین فستیوال رفتم که از کشور اسرائیل گروه آمده بود، اما به دلیل عدم پشتوانه فرهنگی که این کشور داشت و چون یک تاریخ و تمدن محسوب نمی‌شد، آثاری را عرضه کردند که نمونه تکراری آن را در هزاران فستیوال دیگر می‌توان دید، در مقابل کاری که از ایران توسط یک عده دانشجوی جوان و کم‌تجربه بود، اما با استقبال مخاطبان مواجه شد و اجرای آن به سانس‌های سوم و چهارم نیز رسید.

ما چنین پتانسیلی داریم، اما از این ظرفیت چقدر استفاده می‌کنیم؟ باور کنید اگر یک گروه هنری همراه یک هیئت ایرانی به خارج از کشور بروند، تاثیری به مراتب بالاتری از سخنرانی‌ها و دیگر برنامه‌های سیاسی خواهند داشت. الان خبرگزاری‌ها خوب هستند و روزنامه‌ای نداریم که باز کنید و خبر تئاتر نداشته باشد. بدون شک این روند ادامه پیدا می‌کند و تلویزیون هم ناچار می‌شود به تئاتر توجه ویژه‌ای کند.

*تسنیم: نمایش‌های ایرانی، دغدغه‌ای است که سال‌های سال برای اهالی تئاتر و علاقه‌مندان به فرهنگ اصیل ایرانی مطرح بوده است، در این راستا تلاش‌های بسیاری شده است اما نهادینه نشده و بسیار زودگذر بوده است. لزوم نمایش‌های ایرانی را چگونه می‌دانید و چقدر به فکر ارتقای آن بوده‌اید؟ برخی نویسندگان می‌گویند چون متن‌های ایرانی ما پذیرفته نمی‌شوند به سراغ متن‌ها خارجی می‌رویم.

تاکنون دو جلسه با دو گروه متفاوت گذاشته‌ام و ارزیابی‌هایی داشته‌ایم، کسی نیست که دلش نخواهد نمایش ایرانی روی صحنه برود، اما نمی‌توان در حوزه علوم دست برد، فرهنگ یک منطقه باید بومی باشد، در حوزه فرهنگ اگر همان کالای خارجی را مصرف کنیم، ناخواسته پس از یک مدت تبدیل به ملتی می‌شویم که فرهنگ خود را اجاره کرده است. همه کشورها بدون استثنا نگران هویت ملی خودشان هستند، هیچ کشوری در دنیا نیست که پاسداری از هویت‌های خود را جزء الویت‌های اولیه قرار ندهد.

برخی کشورها مانند کشورهای عربی زیر ساخت‌های خود را به کشورهای دیگر می‌دهند، اما حوزه فرهنگ و هنر خود را به یک نفر واگذار نمی‌کنند و بسیار متعصبانه به آئین و فرهنگ خودشان ورود می‌کنند. در کشورهای اروپایی نیز آنچه به فرهنگ و هویتشان بازمی‌گرد، به هیچکس اجازه نمی‌دهند به آن ورود کند، آن‌ها نمی‌توانند حجاب اسلامی را تحمل کنند، چراکه به فرهنگ آن‌ها ضرر می‌زند و حاضر هستند آزادی فردی را زیر پا بگذارند تا حجاب نتوانددر جامعه آن‌ها عادی و تکثیر شود.

در حوزه علوم انسانی سال‌هاست دستانمان را بالا برده‌ایم

آنچه به عنوان آزادی در نظام لیبرالیسم مطرح است، آزادی در اندیشه با آزادی در عمل مغایر است؛ در جوامعی که یک قاضی افتخار می‌کند قانون هم‌جنس‌گرایی را امضا کرده است به شما اجازه ‌نمی‌دهند با دین اسلام و اعتقادات اسلامی خود زندگی کنید. تمام این مسائل را گفتم تا به این برسیم که باید کالای خودمان را خودمان مصرف کنیم، کالای دیگری را حتی اگر بخواهیم مصرف کنیم هم باید آن را بومی کنیم. اشکالی که ما داریم این است که در حوزه علوم انسانی سال‌هاست دستانمان را بالا برده‌ایم و در دانشگاه‌ها این را پذیرفته‌ایم. یک بازنگری جدی باید ایجاد شود که تئاتر هم یکی از جزء این بازنگری و تغییر در ساختار آموزشی است.

ما باید ضمن استفاده از متون خارجی به صورت اقتباسی، به فرهنگ و هویت خودمان هم بپردازیم. اینکه برخی می‌گویند نمایش‌نامه ایرانی داده‌ایم و نپذیرفته اند،‌ آخر کدام آدم عاقلی نمایش‌نامه‌ای که باعث بالندگی و سرافرازی هویت ایرانی و اسلامی می‌شود را رد می‌کند، اولا از زمانی که بنده مدیر مرکز شده‌ام هیچ‌ نمایش‌نامه‌ای نیامده است که رد شود، چراکه گفت‌وگو و جمع‌بندی می‌کنیم و در نهایت آن را به اجرا می‌رسانیم.

شاید فردی علی‌رغم تجربه و استعدادی که دارد صد نمایش‌نامه هم بنویسد، اما به دلیل اینکه با قوانین امنیت ملی و قانون شورای عالی انقلاب فرهنگی منافات دارد، اجرای عموم نمی‌‌گیرد. در حال حاضر هنرمندان ما به این سمت می‌روند که کارهای ایرانی و فاخر و متن ایرانی تولید کنند.

برای شخص بنده تولید متن ایرانی ضعیف، بهتر از کار کردن متن خارجی است که با فرهنگ من بیگانه است. ما باید به این سمت برویم که متن ایرانی و حتی شرقی را در قالبی خوب و هماهنگ با ساختارها و تکنیک‌هایی که بتوانند مخاطب را جذب کند بنویسیم. البته این حرف من به معنای مطلق‌گرایی در خصوص کار نکردن آثار خارجی نیست، اما نباید مبلغ دیگران باشیم.

توصیه می‌کنم هر دوست عزیزی که دستی بر قلم دارد، اگر در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی و قوانین شورای عالی انقلاب فرهنگی قلم بزند، با کمال میل پذیرای آن‌ها هستیم. ما دنبال «من قال» نیستیم، دنبال «ما قال» هستیم و تلاش نمی‌کنیم ببینیم چه کسی می‌خواهد اجرا کند، بلکه نگاه می‌کنیم چه می‌خواهد اجرا شود. اگر به این سمت رفتیم به تئاتر کشور خدمت کرده‌ایم.

شریعتی: قالب گروه‌هایی که دعوت‌نامه از جشنواره‌های خارجی دریافت می‌کنند، گروه‌هایی هستند که نمایشی را با استفاده از فرهنگ بومی خودمان تولید کرده‌اند. این بحث هم که گاهی مبنی بر مجوز نگرفتن یک متن تکرار می‌شود، تنها در تئاتر است، همین افرادی که می‌گویند چندین متن داده‌اند و هیچ یک پذیرفته نشده است، همزمان در پنج شبکه تلویزیونی هم متن می‌دهند و پذیرفته نمی‌شود، اما هیچ حرفی نمی‌زند و اگر هم متنی از آن‌ها پذیرفته شود با بیش از صد اصلاحیه روبه‌رو می‌شود.

چنین اتفاقاتی اصلا غریب نیست و امری طبیعی است، در سیستم هالیوود هم اگر فیلم‌نامه بنویسید صدها فیلتر دارد، تا آن‌ چیزی که مدنظر مدیریت کلان آن کمپانی و نظام سرمایه‌داری است، تامین شود، سپس یک فیلم‌نامه به مرحله اجرا می‌رسد. در مورد متن‌های نمایشی آن‌چیزی که قابل سانسور شدن است، کسی نمی‌تواند رویش حرفی بزند، اما آن چیزی که به عنوان طعنه‌های رایج و سخیف سیاسی است اصلا در برخی نمایش‌نامه‌ها به هویت اصلی‌اش ضربه می‌زند و کار را خراب می‌کند.

وقتی در یک نمایش‌نامه بحثی کلان مطرح می‌شود، دیگر گفتن چند جمله سخیف سیاسی چه تاثیری دارد. تمامی متون معتبر دنیا را در حوزه اجتماعی، طنز، نقد و... هم ببینید با ظرافت‌های هنری رقم خورده‌اند، اما در چند سال اخیر آنچه که بنده از نزدیک با آن روبه‌رو بوده‌ام این است که برخی دوستان با ذهنیت پیشین که متن بدهیم رد می‌شود آمده‌اند و متن آن‌ها قبول شده است.

در حال حاضر نیز اگر نگاه کنید در تماشاخانه‌های تهران و دیگر استان‌ها انواع سلیقه‌ها و گرایش‌های هنری را آثارشان روی صحنه است. واقعا مقایسه کنید، ببینید چند درصد از نمایش‌نامه‌هایی که با گرایشات مختلف فکری درخواست داده‌اند مجوز نگرفته‌اند.

حداقل انتظار از جامعه هنری، آفرینش اثری نمایشی در خصوص انقلاب و دفاع مقدس است

*تسنیم: جایگاه تئاتر را در حوزه تئاتر مقاومت و به خصوص انقلاب و دفاع مقدس چطور می‌بینید؟

آشنا: در دوره‌ای که زندگی می‌کنیم که همه آدم‌ها با سلایق و گرایشات سیاسی و اجتماعی حضور دارند و در ایران تقریبا تمامی ژانرهای موجود در دنیا اجرا می‌رود. در تمامی سالن‌ها کار آیینی،‌روشنفکری، مذهبی، کودک و نوجوان و ... حضور دارند. نکته این است همه هنرمندانی که در نمایش‌نامه‌نویسی مشهور هستند، اگر کمی با خودشان فکر کنند، آیا برای پدر، فرزند، برادر و... که شهید شده، نمی‌نوشتند؟ واقعا سهم یک نویسنده در مقابل یک رزمنده ایرانی که به جنگ رفت و تکه تکه شد، چیست؟ چه چیزی برای او نوشته است؟

انتظار این است که اگر یک نویسنده 20 متن در مورد دیگر مسائل نوشته است، حداقل یک متن خوبی هم برای دفاع مقدس بنویسد. چقدر زیبا است که بدانیم سهم ما در مقابل ادای دین به آدم‌هایی که برای این آب و خاک جان خود را دادند چیست. به هر حال ذکات و خمسی دارد و من که نویسنده هستم دو نمایش‌نامه خوب و تاثیرکذار بنویسم.

حداقل انتظاری که از جامعه هنری ما وجود دارد آفرینش یک اثر نمایشی در خصوص انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. آنچه تاکنون هنرمندان ما با توجه به تعداد اجرای آثار نمایشی و تولیدات سینمایی از خود بجای گذاشته‌اند، نتوانسته حق مطلب را ادا کند و واقعا می‌طلبد تلاش بیشتری صورت گیرد. آنچه در حوزه اندیشه‌های سیاسی و اتفاقت روز رخ می‌دهد سرجای خودش، اما برخی مسائل مانند آب و خاک ایران اسلامی و شهدای هشت سال دفاع مقدس که قابل معامله نیست، حتی اگر از نگاه وطن‌پرستانه نیز به این موضوع نگاه کنیم، باید اقدامی ماندگار در این عرصه انجام دهیم. امیدوارم که این دوستان در کنار 100 نمایش‌نامه سیاسی، اجتماعی و... دو نمایش‌نامه هم در مورد همین رزمنده‌های دانش‌آموز تا پیرمرد دفاع مقدس نیز بنویسند و از این منظر به تئاتر ورود پیدا کنند.

*تسنیم: با به کار بردن واژه سخیف نمایش‌های مناسبتی و یا از این دست عناوینی که باعث تخریب یک نمایش می‌شود، موافق هستید؟

گاهی که می‌بینم گفته یا نوشته می‌شود تئاتر مناسبتی، بسیار عصبانی می‌شوم، واقعا چرا باید ما عاشورا، دفاع مقدس، سالروز انقلاب و ... را مناسبت بدانیم، این ظلم است به این واژه‌ها،‌ هرچه افتخار داریم در دفاع مقدس است، اگر فضایل اخلاقی را بشمارید، در دفاع مقدس هر چیزی بخواهید وجود دارد،‌ عشق و منتها علیه آن، دلبستگی، ایثار و... است. دفاع ما تنها کشتن و کشته شدن نبوده، استفاده از چنین واژه‌هایی برای یک اثر نمایشی باعث تنزل آن می‌شود و بسیار کار زشت، ناپسند و جفا در حق این رویدا‌دهای عظیم و شهدای گران‌قدر است.
.................................
گفت‌وگو از: محراب محمدزاده
.................................

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران