قربانی شدن با ریسمان پوسیده جبر محیطی زیر سایه "جدایی نادر از سیمین"

قربانی شدن با ریسمان پوسیده جبر محیطی زیر سایه "جدایی نادر از سیمین"

خبرگزاری تسنیم: "بی تابی بیتا" هم در شکل روایت و هم در ساختار، تابعیت به ظاهر تکنیکی کمرنگی از "جدایی نادر از سیمین" داشته است.نوع قاب دوربین و برداشت ها، شکل کلی روایت، بی بهره بودن از موسیقی متن،و... ما را به رهیافت سینمای فرهادی می‌رساند.

خبرگزاری تسنیم:-مجتبی اردشیری

جدیدترین تجربه سینمایی "مهرداد فرید"، تلاش بسیاری بر سیال بودن جریان داستانگویی و چند وجهی بودن موقعیت های داستانی خود دارد؛ برهمین مبنا، موقعیت های حادثه ساز داستانی به گونه نوشته شده اند که می توانند با در اختیار داشتن تعلیق هایی خفیف، گمانه زنی هایی را در مورد چند اتفاق بعدی به وجود بیاورند.

این چند خط، ترسیم یک فضای کلی از چارچوب فیلمنامه ای است که این روزها بر پرده سینماها در حال اکران است اما وقتی وارد مباحث جزیی تری از این فضا می شویم درمی یابیم که فیلمنامه، علیرغم ظاهر زیبایی که دارد، اشکالاتی را نیز در خود می بیند که پررنگ ترین آن، عدم توجیه دیدگاه غایت انگارانه در مورد حوادثی است که به صورت جزئی یا کلی به آنها اشاره می کند.

بگذارید برای روشن تر شدن بیشتر این بحث، یک بار، داستان کلی فیلم را مرور کنیم : فیلم داستان دختری است که با مادر خود زندگی می کند، مادر قصد ازدواج مجدد را دارد و برای بیان این موضوع به دختر خود، با مشکل مواجه است.از دیگر سو، مشکلی برای دختر در محل کارش پیش می آید که همین مشکل، تبدیل به نبض روایی داستان می شود و فیلم تا انتها تلاش می کند تا شرایط رهایی دختر فراهم گردد.

اما اتفاق مهمی که در این میان رخ می دهد آن است که فیلم در تمام این مراحل تنها به مثابه یک راوی عمل می کند و نمی تواند ری اکشن خاصی از کاراکترها یا فضاهایی متناسب با برخوردهای آن به خود ببیند.به عنوان مثال مخاطب همواره منتظر آن است تا موضوع ازدواج مادر بیتا با مرد سوپرمارکتی لو برود تا بتواند واکنش هایی متفاوت که می تواند در فیلم جریان ساز شود را ببیند اما این اتفاق خیلی آرام به وقوع می پیوندد و به همین جهت، نبض روایی داستان که همانا مشکل دختر در مسیر اثبات بی گناهی اش است، تحلیل می رود.

ضمن آنکه نبض روایی داستان که اینچنین، دیگر حوادث حاشیه ای چون ازدواج مادر بیتا یا ماجرای دختر همسایه را تحت الشعاع خود قرار می دهد نیز خود دارای اشکالات متعددی است که بارزترین آن، ناکارآمدی داستانک های تشکیل دهنده آن است.فیلم خیلی زود لو می دهد که ماجرای سرقت، کار پسری بوده که در داخل مطب کار می کرده اما عملا هیچ رخداد تاثیرگذاری در این زمینه رخ نمی دهد؛ تنها اتفاقی که در دل درام می افتد این است که مخاطب با وضعیت زندگی پسر بیشتر آشنا می شود و دیگر هیچ چیز دیگری در فیلم رخ نمی دهد. به عبارت دیگر فیلمنامه می توانست از لو دادن سارق اصلی، پوئن های موقعیتی بسیاری بگیرد و حتی موضوع تعقیب بیتا توسط پسر را به یک جریان داستانی تبدیل کند اما این اتفاق که می توانست آبشخور حوادث ناب بعدی داستانی باشد، تنها در یک سکانس با یک پرداخت عجولانه و بی هدف به پایان رسید؛ بدین ترتیب که پسر می خواهد سد راه بیتا شود و او را بی آنکه نه تهدیدی کند و نه برایش خط و نشانی بکشد، به کناری هل داده و باقی ماجرا هم ما را به آشنایی با خانواده کم جمعیت پسر سوق می دهد.

"بی تابی بیتا" از کنار جریانات حادثه ساز فیلمنامه خیلی آرام عبور می کند و اصلا نمی خواهد رنگ یک تعلیق کارآمد را بر روی حوادث خود بپاشد.فیلم اصرار بیش از اندازه ای دارد تا در فضایی آرام روایت شود حال آنکه ضرباهنگ داستانی به گونه ای است که این آرامش به همه چیز آن ضربه می زند کما اینکه مخاطب پس از تماشای فیلم متوجه می شود با داستانی سر و کار داشته که همواره بر روی یک نوار ثابت در حال حرکت بوده و فراز و فرودی را به خود نمی بیند.

بنابراین بسیار طبیعی است که در چنین وضعی، حوادث تنها روایت شوند و هیچ تمهیدی بر کلاسه بندی کردن داستانک های کم تعداد فیلمنامه نشود و اینجاست که متوجه می شویم فیلم نمی خواهد در قبال داستانک های خود، رویکردی غایت انگارانه داشته باشد.به همین دلیل است که حوادث یک به یک تنها به صورتی سطحی و بدون اینکه چالشی دراماتیک را منجر شوند، تعریف می شوند و هیچ پایان مدونی را به خود نمی بینند و در همین فضاست که فیلم یکباه به پایان می رسد بی آنکه مشکلی به سیاق منطقی و روایی حل شود و گره ای به نسبت ابتدای داستان باز شود؛ همه چیز تابع جبر محیطی قرار می گیرد و فیلم هم به شیوه ای جبری از مخاطب می خواهد تا باور کند زنی که این همه پیگیر سرقت 800 هزار تومان خود بود، حالا به آلمان رفته و موضوع دادگاه نیز کان لم یکن تلقی می شود، یا اینکه دختر بخاطر وضعیت زندگی پسر و با دیدن خانه و زندگی و مادر پیر او، قید شکایت از وی را می زند و بخاطر شرایطی که برایش فراهم آمده، با موضوع ازدواج مادرش کنار می آید و . . .

احساس می شود "بی تابی بیتا" هم در شکل روایت و هم در ساختار، تابعیت به ظاهر تکنیکی کمرنگی از "جدایی نادر از سیمین" داشته است.نوع قاب دوربین و برداشت ها، شکل کلی روایت، بی بهره بودن از موسیقی متن، ترسیم فضای شک و بعضا دروغ و تاثیرات دراماتیک کشف و شهود، همه و همه ما را به رهیافت هایی از فیلم های اخیر فرهادی می رساند حال آنکه فیلمنامه بی آنکه بسترسازی های لازم برای گمانه زنی در مورد پیش فرض های دراماتیک را فراهم آورد، قصد دارد مخاطب را در یک وضعیت تعارضی قرار دهد که به دلیل نبود همان بسترهای پیش نیاز، اینچنین دچار سطحی نگری و کلی گویی می شود.

مجتبی اردشیری

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران