روحانی و عرفیسازی دولت
خبرگزاری تسنیم: فرصتطلبان و تمامیتخواهان بهگونهای دم از عرفیسازی دولت بهسبک ترکیه میزنند که گویی اصالت و نسب دکتر روحانی را فراموش کردهاند! اینها با مصادره مفاهیم و شعارهای روحانی اعتدال روحانی را به جامعه مدنی خاتمی ترجمه میکنند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت صالح اسکندری با عنوان «دولت روحانی و عرفیسازی دولت» بهشرح ذیل است:
یکی از آسیبهای جامعه مدنی ایران طی یک و نیم قرن اخیر فرصت طلبیهای روشنفکرانه و تمامیت خواهیهای متجدد مآبانه بوده است. ذبح واقعیات اجتماعی و خیر عام جامعه پای ماشین تجدد و بهبهای ناچیز شبهمدرنیسم وارداتی که محصول خودباختگی و شیفتگی در برابر غرب است لطمات جبران ناپذیری به سطح و زیربنای تغییرات اجتماعی در ایران زده است. انحراف نهضت مشروطیت از آرمانهای اولیه و تحویل میراث مشروطه به استبداد رضاخانی ناشی از همین فرصت طلبیهای روشنفکرانه بود.
اگر علمای بزرگ اسلام نظیر مرحوم میرزای نائینی، صاحب کفایة الاصول مرحوم آخوند خراسانی و روحانیون طراز اولی نظیر آیات عظام طباطبایی، بهبهانی و شیخ فضلالله نوری مشروطیت را بر استبداد ترجیح دادند بهخاطر این باور بود که با بستن دست استبداد میتوانند آرمان دولت اسلامی را به واقعیت نزدیکتر کنند. مرحوم میرزای نائینی اگر آن خواب را در کتاب شریف "تنبیه الامة و تنزیه الملة" خود نقل میکند و به نقل از حضرت حجةبن الحسن(عج) میگوید: مشروطه امر جدیدی نیست بلکه استبداد قاجار بسان کنیز سیاهی است که دستانش آلوده به ظلم و جور و ستم است و با مشروطه بخشی از این آلودگیها برطرف میشود، بدان خاطر است که نهضت عدالت خواهی و ترجمان مدرن آن یعنی مشروطه خواهی را گامی در مسیر بهبود دولت بهسوی آرمان نهایی دولت اسلامی و روحانی میپندارد.
این روند بهبود از صفویه آغاز شده بود و روز به روز روند تکاملی خود را طی میکرد. حضور شیخ الاسلامها کنار پادشاه در دوره صفوی نقطه عزیمت دولت سازی اسلامی در ایران است. اما بعد از مشروطه در 15 سال تاریک فرصتطلبی و موجسواری روشنفکران بلایی به سر مشروطیت آورد که نتیجه آن کودتای اسفند 1299 توسط یک دیکتاتور دست نشانده اجنبی شد. 72 سال طول کشید تا آسیبهای آن فرصت طلبیهای روشنفکران بهنفع دولت مدرن جبران شود و امام خمینی(ره) قطار نهضت اسلامی علما در مشروطه را با ارتقا به جمهوری اسلامی مجدداً در ریل اسلامی سازی دولت بیندازد. هرچند فراز و نشیبهای بسیاری در مسیر حرکت بهسوی دولت اسلامی طی سه دهه گذشته اتفاق افتاد.
برخی اوقات سریع حرکت کردیم، بعضی جاها تردید کردیم و روند قهقرایی طی کردیم، مواقعی هم بود که بهاسم دولت اسلامی همان ایدهها و انگارههای دولت مدرن را به ما خوراندند و بعضی وقتها هم در اسلامی کردن دولت و انقلابیگری از مسیر ولایت و اعتدال منحرف شدیم و ... .
امروز پس از 34 سال از پیروزی انقلاب اسلامی اخلاف همان متجددمآبهایی که تا کمر خم میشدند و سر در شهرفرنگها میکردند تا چند تصویر نیمهپویا از خیابانهای لندن و پاریس و سن پطرزبورگ ببینند دندان طمع تیز کردهاند تا انتخاب آقای دکتر روحانی را مهر پایانی حساب شده و سازمان یافته بر روند دولت سازی اسلامی در ایران وانمود کنند.
این فرصت طلبان و تمامیت خواهان بهگونهای دم از عرفیسازی دولت بهسبک ترکیه میزنند که گویی اصالت و نسب دکتر روحانی را فراموش کردهاند! اینها با مصادره مفاهیم و شعارهای روحانی اعتدال روحانی را به جامعه مدنی خاتمی ترجمه میکنند و شعار مذاکره او را به شعار تنشزدایی دولت اصلاحات، برنامه بهبود فضای کسب و کار را به اقتصاد باز و سرمایهداری دوره کارگزاران و ایده احقاق حقوق اصناف و انجمنها را به شعار توسعه سیاسی حزب مشارکت و سازمان مجاهدین و ... .
فرصت طلبان روشنفکر و متجددمآب میخواهند وانمود کنند که اعتدال روحانی فرصت سازی برای عرفیسازی دولت در ایران و توقف اسلامی سازی آن است و دولت به دست روحانیت در ایران در حال عرفی شدن است. این شبهه اگر از جانب تئوریسینهای اعتدال بیپاسخ بماند بیم آن میرود قصه مشروطه در ابعاد متفاوتی تکرار شود. در مشروطه بهدلیل ابهام در مفاهیم آرمان دولت روحانی که روحانیت بهخاطر آن دست به قیام و تحصن زد به دولت عرفی تنزل پیدا کرد که در نهایت به استبداد انگلیسی منجر شد. این در حالی است که بهزعم راقم این سطور دولت روحانی در دهه چهارم انقلاب فرصت بینظیری برای پیگیری آرمان دولت اسلامی است. روحانی نه خاتمی است و نه هاشمی بلکه بهمراتب قدرتمندتر و زیرکتر از آنهاست که بخواهد دولتش را در چنبره بوروکراتها و تکنوکراتها رها کند. او پیش از آنکه حقوقدان باشد یک فقیه و مجتهد است والّا باید عمامه برمیافکند و طریقت فرنگیها را پیش میگرفت. همین ذکاوت سیاسی به او یاد داده است که جایگاه مذهب در ایران چیست و الگوی پیشرفت و عزت ما حتماً اسلامی و ایرانی است. کابینه پیشنهادی روحانی فارغ از تمام گمانه زنیها تعجب بسیاری از روشنفکران را برخواهد انگیخت. این کابینه مرز میان افراط و تفریط با همان روحیه انقلابیگری و جهادی انشاءالله شکل خواهد گرفت. میانهروی و اعتدال در سالهای گذشته فضیلت گمشده انقلابیگری در ایران بوده است و این اعتدال انقلابی صبغه گرمی در دولت آینده است.
دولت روحانی با ارتباطات مؤثر و مستمری که با حوزه و روحانیت و برخی احزاب و گروههای با اصل و نسب برقرار میکند در صورت عبرت گرفتن از گذشته و بهخصوص مرور فرصت طلبی روشنفکران در مشروطه و عاقبت روحانیونی که به روشنفکران اعتماد کردند یک فرصت بینظیر برای اسلامی سازی دولت در ایران و جهش در این مسیر است، جهشی که از مسیر اعتدال انقلابی، عقلانیت شیعی و واقعنگری آرمان خواهانه و آرمان گرایی واقعبینانه میگذرد.
انتهای پیام/*