سخنی با رئیسجمهور منتخب در خصوص مدیریت فرهنگی در دولت جدید
خبرگزاری تسنیم: ابهام در ادعای سپردن صرف مدیریت فرهنگی به اهل فرهنگ در دولت جدید دستمایه یادداشتی از سوی علیرضا سربخش، فعال فرهنگی و رسانهای شده است.
خبرگزاری تسنیم
علیرضا سربخش، روزنامهنگار و فعال فرهنگی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده، توصیههایی به رئیسجمهور منتخب در زمینه مدیریت فرهنگی داشته است.
در گیرودار مبارزات انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری این بحث و گفتوگو به میان آمد که عرصه فرهنگ و هنر را چگونه مدیریت خواهند کرد؟ برخی اینگونه اظهار داشتند که این عرصه را باید به اصحاب فرهنگ و هنر سپرد و بس. ما در این مقاله و مقالات دیگر سعی خواهیم کرد که تا حدودی این مسئله را شکافته قدری از مباحث کلی وارد مسائل جزئیتر شویم تا شاید برای رئیس جمهور محترم و افکار عمومی راهگشا باشد. امید است این تلاش مورد رضای حق قرار گیرد و تا حدودی به شفافسازی این مسئله کمک نماید.
قبل از هرچیز باید بدانیم که سینما، رسانهای است که مخاطب را هیپنوتیزم کرده و او به سینما اعتماد نموده و آنگاه که مقابل پرده آن قرار میگیرد، خود را به فیلم سپرده اجازه میدهد تهیه کننده و فیلمساز یک ساعت و نیم الی دو ساعت فکر، اندیشه و قلب او را مورد هدف قرار داده پیامهای آن را بدون هیچگونه مقاومتی دریافت نماید بنابراین اعتماد بزرگی است که مردم به مسئولین سینمایی میکنند که خانوادههای خود را به تماشای فیلم میروند و این میتواند اولین خطای مسئولین باشد که بگویند مردم به حد کافی خودشان فهم، عقل و شعور دارند که فیلم خوب و بد را از هم تشخیص دهند. این توهین به شعور و عقل آنهاست که مسئولین بخواهند بهنیابت از آنها فیلمها را ممیزی کرده و آنها را کم و زیاد نموده و یا اساساً از اکران آن جلوگیری نمایند و اصطلاحاً سانسور کنند.
در پاسخ به این شبهه باید گفت که این جواب، نشانه خالی کردن از بار مسئولیت است. باید به این نکته مهم و تعیین کننده اشاره کرد که مردم بهعنوان مصرف کننده محصولات فرهنگی حق و حقوقی داشته و مسئولین نیز وظایفی بهعهده دارند. بیتردید مردم عقل و شعور برای فهم و درک فیلم دارند اما قرار نیست همه مردم کارشناس فیلم باشند. از سوی دیگر قرار هم نیست وقتی مردم به سالن سینما میروند اینگونه به آنها گفته شود که این محصول، جنس درهمی است که خود باید بد و خوب آن را از یکدیگر تشخیص داده انتخاب نمایند. در ضمن نباید فراموش کرد کسی که بلیط تماشای فیلمی را خریداری میکند، دیگر حق انتخاب ندارد و بهعبارتی سالن تماشای فیلم گروه گرفته میشود و تا پایان نمایش فیلم، باید با خانواده بنشیند و فیلم را تماشا نماید. بنابراین قطعاً مدیران سینما در قبال امنیت اخلاقی، روانی، تربیتی و ... جامعه مسئولیت دارند. همانند مؤسسه استاندارد و یا سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان که در همه شئون اقتصادی مملکت حضور داشته مواظب کیفیت و کمیت کالاهای ارائه شده به جامعه میباشند. این مؤسسه و سازمان مراقب آن است که مثلاً کسی در معاملاتش با مردم کمفروشی ننماید و یا مواد غذایی عرضه شده به بازار، مضر به حال مردم نباشد و ... این سازمان موظف است حافظ حقوق مردم باشد هرچند که مردم خود دارای عقل و شعور هستند. در اینجا معاونت سینمایی نیز چنین وظیفهای دارد و این وظیفه، نافی عقل، درایت و شعور مردم نیست. اتفاقاً عقل و شعور مردم موجب آن شده که چون چند صباحی مدیران سینمایی به وظایف خود عمل نکردند، مردم با سینما قهر کرده به تماشای فیلمها نمیروند. میتوان گفت این روند، شیوه کنونی قاطبه مردم عزیزمان میباشد چون مردم فکر میکنند روی پرده سینما به ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و خانوادگی آنها توهین میشود.
بنابراین از وظایف مدیران سینمایی است که سینما را به شأن اصلی خود که تربیت و اخلاق است و طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، سینما یکی از ارکان تمدنسازی اسلامی است، برگردانند. سینما در این ارتباط یکی از ابزارهای جدی و تعیین کننده است بنابراین سینما صرفاً یک ابزار تفریح و سرگرمی و یا ابزاری برای پول درآوردن قشری از جامعه و یا صرفاً ابزاری برای گرفتن جایزه از جشنوارههای جهانی نیست. مهمترین شأن سینما آن است که قرار است با خانواده ایرانی تعامل پیدا کرده خانواده ایرانی به آن اعتماد کند و به فیلم اجازه دهد که یک ساعت و نیم الی دو ساعت در حالت خلصه یا هیپنوتیزم با روح او ارتباط برقرار کند. این موضوع بسیار بسیار مهم است و در اینجا حقوق معنوی مردم از اهمیت ویژهای برخوردار میشود. باید مواظب این نکته مهم باشیم که سینما از این اعتماد سوء استفاده نکند.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است: آیا سینماگران، اهل سوء استفاده هستند یا خیر؟ بیتردید همه آنان اهل سوء استفاده نیستند اما اگر آنان احساس کنند که مسئولین به وظایف خود عمل نمیکنند، دلیلی نمیبینند که کار انجام نشده مسئولان را آنها انجام دهند. از سوی دیگر مردم نیز پس از تماشای فیلم معلوم نیست که همه فیلم را با همه جزئیات به خاطر بسپارند. آنها اجباری ندارند هزاران پیام پنهان فیلم را کشف کنند و احساس کنند که این فیلم در مواجهه با ارزشها و روان آنها چه تأثیرات و تغییراتی ایجاد کرده سپس با سایر اعضای خانواده کنترل نمایند که فلان فیلم چه تأثیرات مخربی داشته است. چنین وظیفهای بهعهده مسئولین سینمایی کشور است که مراقب چنین رخدادی باشند.
نکته مهمی که در این مورد مخصوصاً تذکر آن خالی از لطف نیست این است که ایران و ایرانی نیازمند یک سینمای پاک است، سینمایی که در آن اخلاق مورد هجمه قرار نگیرد و به دین طعنه زده نشود. این سینما امیدآفرین است و اگر مشکلی را مطرح میکند قطعا راهحل آن را نیز نشان خواهد داد و به هیچ وجه از سینماگر و مدیر سینمایی پذیرفتنی نیست که تنها باید مشکل را طرح کرد. این مسئله سیاهنمایی است و هرکسی بهراحتی میتواند مشکل را نشان دهد و آنجا که به اخلاق، دین و اعتقادات مردم مربوط میشود بایستی خطوط قرمز رعایت شود و سینما حق عبور از این خطوط قرمز را ندارد و باید به اعتقادات و اخلاقیات مردم احترام بگزارد به هر میزان که مسئولین پیشین به این موارد پایبند بودند، موفق عمل کردند و به هر میزان که برخی از آنها پایبند نبودند، دچار خیانت شدند و توسط مردم این دسته از فیلمها تحریم شدند. اگر مسئولین فکر کنند که در سینما نباید حافظ منافع و حقوق مخاطبین باشند لطف کرده صندلیهای مسئولیت را اشغال نکنند. این گونه نمیشود که آنها در این صندلیها تکیه زده حقوق و دستمزد این مسئولیت را دریافت کنند و سپس این گونه اظهار نمایند که مردم عقل و شعور آن را دارند که تشخیص دهند کدام فیلم برای آنها مناسب و کدام فیلم نامناسب است.
در ادامه باید گفت: اگر مردم عقلشان میرسد پس شما چه کاره هستید و اگر شما مدیر سینمایی هستید، اجازه ندارید منافع جمعیت حداکثر 4-5 هزار نفر صنوف سینما را به منافع 75 میلیون جمعیت ایران ترجیح دهید. مسئولین اجازه ندارند که به بهانه چرخیدن چرخ این صنوف، ارزشها و اخلاقیات کل جامعه را نادیده بگیرند. نباید منافع عامه مردم قربانی منافع گروهی خاص شود. رعایت حقوق معنوی و منافع عامه مردم، یک اصل و ضرورت است. ما بر این اعتقادیم بهترین حالت اقتصادی سینما زمانی خواهد بود که سینما به این معنا برسد که باید به اعتقادات، اخلاقیات و عرف جامعه احترام بگزارد. در این صورت سینما مشاهده خواهد کرد که جامعه هم به او احترام خواهد گزارد و مردم به سالنهایش خواهند رفت و او را گرامی خواهند داشت، در آن روز بهترین تعامل میان مردم و سینما شکل خواهد گرفت و قطعاً چنین شرایطی بر توهین به اعتقادات مردم و گرفتن جوایز رنگ و وارنگ از جشنوارههای خارجی، شرف دارد.
آقای رئیس جمهور، از آنچه گفته شد درمییابیم رعایت حقوق مخاطب، یکی از سه ضلع اصلی هنرمند، آثار هنری و حقوق معنوی مردم است. هنرمند آزاد است و میتواند هر آن چیزی که در فکر، ذهن و قلبش میگذرد تولید کند اما آزاد نیست همه آنهایی را که تولید کرده وارد جامعه سازد. باید به این مسئله توجه خاصی مبذول داشت و ساز و کار آن را تدبیر و طراحی کرد. نباید در این میان نقش حاکمیتی نظام را فراموش کرد چرا که سینما یک رسانه است و با افکار عمومی جامعه سروکار دارد. نظام اسلامی نمیتواند نسبت به این مسئله مهم بیتفاوت باشد چنان که در هیچ نظامی در دنیا اینگونه نیست.
ادامه دارد... .
انتهای پیام/*