آمریکا برای ایجاد توازن قوا باید مستقیماً وارد بحران سوریه شود
خبرگزاری تسنیم: کارشناس مسائل خاورمیانه در مؤسسه واشنگتن مدعی است که برای ساقط کردن حکومت اسد، آمریکا باید مستقیماً وارد بحران سوریه شده و راهبری اقدامات حمایتی از مخالفین را عهدهدار شود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مؤسسه واشنگتن، کارشناس مسائل خاورمیانه در این اندیشکده معتقد است با توجه به تفرقه و وجود عناصر افراطی در میان مخالفین سوریه، آمریکا باید به صورت مستقیمتر وارد بحران سوریه شده و اقدامات حمایتی را راهبری کند.
آنچه که قرار بود ورود سوریه به «بهار عربی» باشد تقریباً به یکی از بزرگترین فجایع قرن بیست و یکم تبدیل شده است. مخالفین بشار اسد که زمانی به صورت صلحآمیز اعتراضات خود را اعلان میکردند اکنون عمیقاً درگیر اقداماتی نظامی شدهاند و حزب بعث قدرتمند سوریه نیز به مقاومت مسلحانه روی آورده که در نتیجه جنگ داخلی هولناکی درگرفته است که تا کنون جان نزدیک به 100 هزار نفر را گرفته است. این گسترش تدریجی تهدیدی جدی را به وجود میآورد، نه تنها برای همسایههای سوریه بلکه برای جامعه بینالمللی ـ به ویژه با در نظر گرفتن تسلیحات شیمیایی موجود در سوریه.
آمریکا، که مانند شماری دیگر از کشورهای دنیا از مخالفین سوری حمایت میکند، دست به کار شده اما از طریق اقدامات و روشهای دیپلماتیک و اقتصادی. تعلل او در انجام اقدامی مستقیمتر با در نظر گرفتن ماهیت متمردانه مخالفین، قابل درک است، اما هزینه ناکامی در ایجاد توازن قوا میان مخالفین و حکومت سوریه، بسیار زیاد خواهد بود. این ادعای من نه تنها به دلیل هزینه انسانی هولناک در سوریه، بلکه به دلیل منازعهای است که تقریباً بدون هیچ تردیدی به داخل کشورهای همسایه سوریه سرریز میشود. این در حالی است که اسد، با اطمینان خاطر از توان نظامی خود و با حمایت ایران و حزبالله، به جنگی ادامه خواهد داد که اکنون به منازعهای آشکارا فرقهای تبدیل شده است.
در این مرحله به نظر میرسد که برای آنکه آمریکا تأثیری بر بحران سوریه داشته باشد، خیلی دیر شده است. بطور قطع فراهم آوردن حمایتهای تسلیحاتی اندک چندان تأثیری بر اوضاع ندارد. همچنین آمریکا باید مطمئن شود که فراهم آوردن کمکهای تسلیحاتی میتواند توازن قوا را تحت تأثیر قرار دهد. این اقدام همچنین نیازمند آن است که مسئولیت مدیریت همه تلاشهای حمایتی از مخالفین توسط خود آمریکا پذیرفته شود.
این امر به هیچ وجه ساده و سهل نیست. در این راه لازم است همه منابع متفرق حمایتی در خارج از سوریه هماهنگ شوند ـ عربستان سعودی، قطر، ترکیه، امارات متحده عربی، انگلیس و فرانسه ـ و این اطمینان ایجاد شود که همه بودجهها، آموزشها، تسلیحات و حمایتهای غیر تسلیحاتی و بشردوستانه به روشی تکمیلی و مشارکتی کانالیزه میشود.
هیچ توهم و تصوری نیز نباید ما را دچار اشتباه کند: اگر آمریکا مدیریت اقدامات حمایتی را در اختیار بگیرد ـ چیزی که سرمایه گذاری زمانی و سیاسی جدی دولت آمریکا را میطلبد ـ تغییر اوضاع و ایجاد توازن قوا زمانبر خواهد بود و در حال حاضر نمیتوان حد و حصری برای این بازه زمانی تعیین کرد.
جدای از همه اینها، به رغم آنکه ائتلاف ملی سوریه سال گذشته تشکیل شد، مخالفان سوری همچنان متفرق هستند. علاوه بر این، عناصر جهادی، که بیشترین بودجه و تسلیحات را دریافت میکنند، دستر برتر را در جبهه مخالفین در اختیار دارند، حداقل در موقعیت بحرانی کنونی. لذا برای کمک به ایجاد یک نتیجه مثبت، لازم است دولت آمریکا مطمئن شود که همه کمکها به دست کسانی میرسد که به تشکیل حکومتی غیر فرقهای و فراگیر در سوریه پایبند هستند. این گروهها در حال حاضر وضعیت خوبی ندارند، حتی اگر کمک و آموزش مورد نیاز آنها نیز به ایشان برسد، استفاده و بهرهبرداری ایشان از این حمایتها، زمانبر است.
نکته مهمتر در اینجا آن است که آمریکا و دیگرانی که از مخالفین حمایت میکنند، باید هدف مشخصی داشته باشند. فراهم آوردن حمایتهای مادی بیشتر، از جمله تسلیحات، به طریقتی نظامندتر و هماهنگ شدهتر، روش مناسبی است برای تغییر توازن قوا در میدان عملیات و تنها از این طریق است که گذار سیاسی مسالمت آمیز ممکن میشود.
این تنها یک امید است و تا رسیدن به آن زمان زیادی لازم است. مخالفین نه تنها باید معتبرتر و متحدتر شوند، بلکه ائتلاف بینالمللی که از مخالفین حمایت میکند نیز باید متحدترشده و حمایتی قاطع و مستمر از کسانی که با حکومت اسد مبارزه میکنند، به عمل آورد. حتی اگر نوعی توافق سیاسی ممکن شد، چنین توافقی باید از طریق حظور حافظان صلح بینالمللی عملی شود.
اگر مصالحه سیاسی برای این موقعیت به تدریج به هدفی ناممکن تبدیل شود، آمریکا چگونه میتواند به پیامد محتملتر چند پاره شدن سوریه، واکنش نشان دهد؟ اسد قرار نیست که پیروز شود. او شاید بر بخشهایی از سوریه برای مدتی کنترل داشته باشد، اما چند پاره شدن کشور بسیار محتملتر است. چنین پیامدی تهدیدی جدی در برابر کل جامعه بینالمللی به وجود خواهد آورد: نه تنها ممکن است القاعده خود را در جایی که به دولتی ناکام تبدیل شده است، جای دهد، بلکه کنترل نه چندان مناسب بر تسلیحات شیمیایی سوریه میتواند پیامدهای هولناکی برای همه به دنبال داشته باشد. اگر اوضاع به این نحو رو به وخامت پیش رود، سوریهای که در چند دهه اخیر میشناختیم، از بین خواهد رفت.
در حالت حداقلی، فرض را بر این بگذارید که راهحل سیاسی غیر ممکن شده است، لازم است تا یک استراتژی جایگزین محدود سازی را در پیش گرفت که هدف آن ایجاد یک منطقه حائل در اطراف سوریه است. در حالی که چنین رویکری را نمیتواند چندان رضایت بخش خواند، نمیتوان اجازه داد سوریه چند پاره کل منطقه را بیثبات کند.
انتهای پیام/