انتشار مثنوی بلند زنده‌یاد عمرانی در رثای شهدای هسته‌ای

انتشار مثنوی بلند زنده‌یاد عمرانی در رثای شهدای هسته‌ای

خبرگزاری تسنیم: دبیر اولین کنگره بین المللی شعر شهدای جهاد علمی از انتشار مجموعه سروده‌های شاعران در خصوص شهدای هسته‌ای در قالب یک کتاب خبر داد و گفت: یکی از این سروده‌ها مثنوی زنده‌یاد عمرانی در رثای شهید احمدی روشن است که برای اولین‌بار چاپ می‌شود.

رضا اسماعیلی، شاعر و دبیر اولین کنگره بین المللی شعر شهدای جهاد علمی، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با بیان اینکه قرار است اولین مجموعه از سروده‌های شاعران در خصوص شهدای هسته‌ای تا پایان سال جاری به چاپ برسد، گفت: کنگره شهدای علمی به منظور جلب توجه شاعران به این موضوع و ایجاد یک موج ادبی جدید در کشور که بر پایه ارز‌ش‌های انقلاب باشد، برگزار شد. حاصل آن ارسال صدها سروده با این موضوع به دبیرخانه بود که قرار است در یک کتاب به چاپ برسد.

وی با بیان اینکه این مجموعه در حال حاضر تهیه شده و مراحل نهایی چاپ را پشت سر می‌گذارد، ادامه داد: این اثر دو بخش عمده دارد؛ نخست بخش پیشکسوتان است که در آن شاعران به صورت خودجوش سروده‌هایی را تقدیم به این شهدا به نظم درآورده بودند. از جمله شاعرانی که در این بخش اشعار آنها ارائه شده است می‌توان به علیرضا قزوه، زنده یاد خلیل عمرانی، ایرج قنبری، حسین اسرافیلی، عباس براتی‌پور و مصطفی محدثی خراسانی اشاره کرد. این اشعار جمع‌‌آوری و برای چاپ در این کتاب تدوین شد. بخش دوم آثاری بودند که به دبیرخانه ارسال شده بودند. در این بخش بیشتر سروده‌های شاعران جوان‌تر تدوین شده است.

دبیر اولین کنگره بین المللی شعر شهدای جهاد علمی به یکی از سروده‌های این مجموعه اشاره کرد و یادآور شد: یکی از زیباترین سروده‌های این مجموعه شعری است از زنده‌یاد خلیل عمرانی با عنوان «احمدی رفت و سمت احمد شد» که به شهید مصطفی احمدی روشن تقدیم شده است.

به گفته اسماعیلی هنوز عنوان خاصی برای این کتاب در نظر گرفته نشده است، اما قرار است تا پایان سال به چاپ برسد. سروده ذیل قسمتی از مثنوی بلند عمرانی است:

«چرخ در کربلا، زمین تا شد
عاشقی سهم ابن سینا شد

بازهم یک حماسه نزدیک
بازهم رزم و روشن و تاریک

باز از خانمان جدا شده است
ابن سینا که مصطفی شده است

لحظه‌ها در مدار زیبایی است
کوچه آموزه شکوفایی است

همه گل‌ها محمدی شده‌اند
مست دیدار احمدی شده‌اند

احمدی رفت و مست احمد شد
خم و خمخانه محمد شد

رفت اما چراغی روشن شد
رودی از داغ، داغِ روشن شد

راه مست شنیدنش آمد
سنگ حتی به دیدنش آمد

کوچه لب باز کرد گویا شد
نینوا نینوا شکوفا شد

یک نفر خوانده شد، رها پر زد
یک نفر گفت مصطفی پر زد

مصطفی کیست؟ بوی پیراهن
دلش از عطر احمدی روشن

خاک برخیزد و خدایی شد
مصطفایی که مصطفایی شد...»

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران