«من که دا نیستم»، روایتی از دفاع مقدس با ساختاری جدید
خبرگزاری تسنیم: نمایش «من که دا نیستم» به کارگردانی حسین پارسایی و با الهام از کتاب «دا» از سوم مهر ماه در تالار اندیشه روی صحنه میرود، این نمایش روایتی متفاوت با ساختاری جدید از روزهای دفاع مقدس است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نمایش «من که دا نیستم» به نویسندگی مهرداد رایانیمخصوص و کارگردانی حسین پارسایی از اول مهرماه و همزمان با هفته دفاع مقدس روی صحنه میرود.
این نمایش که الهامی از کتاب «دا» است، روایتی متفاوت با ساختاری جدید از روزهای دفاع مقدس است. رایانیمخصوص، نویسنده این اثر نمایشی میگوید«کتاب «دا» را به واسطه تعریفهایی که شنیده بودم، سالهای گذشته مطالعه کردم. بخشهای قابل توجهی داشت که میتوانست به بهرهبرداری برسد؛ یعنی کتاب در مجموع پر از حوادثِ چالشزا و دراماتیک است. البته بهنظرم گاه حوادث از یکدیگر گسسته هستند، که طبیعی است، چراکه با یک زندگینامه و شرححال روبهرو هستیم که برشی خاص از یک واقعه را در برمیگیرد.»
وی در مورد تطبیق نمایشنامه «من که دا نیستم» با کتاب «دا» میگوید:« نمایشنامه از کتاب «دا» الهام گرفته، اما مستقیم به آن ارتباطی ندارد. تشابه بسیاری بین شخصیت اصلی زن نمایشنامه و حسینی (نویسنده کتاب دا) وجود دارد. تأکید داشتم تا این فاصله باشد تا محکوم به کپی و یا حتی تحریف نشوم، بهتر است که بگوییم نمایشنامه با الهام از کتاب «دا» نوشته شده است. ازاینرو، زلزله و شماری از وقایع در نمایشنامه پیشبینی شدهاند که نشانی از آنها در کتاب «دا» نیست.»
حسین پارسایی، از هنرمندان و مدیران با سابقه هنرهای نمایشی است. او از نمایشهای گذشته خود مانند «کانال کمیل» تا «من که دا نیستم» هر روز به دنبال فضایی جدید بوده است، فضایی که بتواند برای مخاطبش حرف تازهای داشته باشد، پارسایی سال گذشته با نمایش «بانوی آب و آینه» پس از سالها دوباره به عرصه فعالیتهای هنری بازگشت، او با نمایش جدیدش جریانی تازه در نمایشهای مذهبی ایجاد کرد، به طوری که نقدها و تمجیدهای بسیاری را برایش به همراه آورد.
این توضیح مختصری از نمایش جدید پارسایی بود، اما وقتی برای تماشا تمرین نمایش به حوزه هنری رفتم با خودم فکر میکردم که الان حسین پارسایی را چگونه میبینم، پارسایی از آن دسته کارگردانهایی است که یک لحظه هم کار را رها نمیکند و اگر خستگی بازیگران و عوامل نباشد تا دو روز هم انرژی دارد و البته در هر لحظه ایدههایی جدید دارد، که با هر یک میتوان نمایشی دیگر را روی صحنه برد. وارد سالن میشوم، رویا نونهالی و محسن قصابیان دو بازیگر اصلی نمایش روی صحنه در حال تمرین هستند و پارسایی هم خیره آنها تا مشکلات کار را بفهمد و آن را رفع کند.
لیندا کیانی، دیگر بازیگر این نمایش است، او این روزها اولین تجربه بازی در تئاتر را سپری میکند، کیانی کمی از گروه فاصله گرفته است و در قوس بالایی تالار اندیشه دیالوگهایش را تکرار و گاهی آنها را با حسها و حالتهای مختلف امتحان میکند. او تلاش میکند تا بازی خوبی را روی صحنه از خود ارائه بدهد و روزانه نزدیک به شش ساعت تمرین مستمر دارد.
دیگر بازیگر نمایش، علی سلیمانی است که در مورد نقش خودش میگوید« نقشی که بازی میکنم، نقش مهندسی است که پروژهای را در دست دارد اما قهرمان اصلی نمایش در برابر او مقاومت میکند، مهندس دلایل خودش را دارد و قهرمان نمایش هم دلایل خودش، در واقع تمام نمایش درگیری و مواجهه این دو تفکر است، یکی گفتمان سازندگی و به روز بودن دارد و دیگری به دنبال حفط ارزشها و انباشت و الگو گرفتن از ارزشها است.»
وقت استراحت است، برخی از بازیگران لبه سن نشستهاند و برخی دیگر روی صندلیها، این جاست که میتوان آن روی دیگر پارسایی را دید، چراکه در زمان تمرین بسیار جدی است و پرانرژی و در زمان استراحت هم با همه شوخی میکند و پر انرژی!
محسن قصابیان، نقش روبهروی رویا نونهالی است، او از جمله هنرمندانی است که به عنوان یک وزنه برای نمایش «من که دا نیستم» به حساب میآید، قصابیان درباره این نمایش میگوید«امیدوارم این نمایش بتواند تأثیر خوبی داشته باشد و اثر متفاوتی در این زمینه هم برای مخاطب و هم برای هنرمندان تئاتر باشد. گروه اجرا تلاش خود را میکند و فکر میکنم امکانات و شرایط برای روی صحنه رفتن اثری متفاوت مهیا است، اما اینکه این اثر میتواند جریانی تازه در حوزه تئاتر دفاع مقدس ایجاد کند یا نه را باید در طول اجرا و در بازخوردها دید.»
استراحت تمام میشود، گروه دوباره تمرین را آغاز میکنند، حالا صحنه گفتوگوی رویا نونهالی و لیندا کیانی است، در این بین کاوه مهدوی هم آماده میشود تا روی صحنه برود.
مجید رحمتی و حسین جمالی نیز نقالان نمایش هستند، آنها با اینکه جوان هستند، اما کارشان را به خوبی انجام میدهند. پارسایی در نمایش «من که دا نیستم» از تکنیک نمایشهای ایرانی هم بهره برده است.
تمرین انرژی خاص خودش را دارد، در کنار سالن میثم احمدی منتظر ایستاده است تا با توجه به دیالوگها موسیقیهای ساخته شده را پخش کند، او وسواس خاصی در کار موسیقی دارد و همزمان که موسیقی را کنترل میکند به فکر تصاویری که در حین نمایش قرار است پخش شود، هم هست.
در انتهای سالن هم مرتضی مصطفینژاد نشسته است، او تهیه کننده نمایش جدید حسین پارسایی است که باید شرایطی را فراهم کند تا گروه نمایش با آسودگی تا آخرین روز اجرا کارشان را انجام دهند. مصطفینژاد پیش از این هم در حوزه تئاتر دینی با مسئولیتهای مختلفی فعالیت داشته است، او در مورد این نمایش میگوید «مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری تهیه کننده اصلی نمایش است تا «من که دا نیستم» 30 اجرا داشته باشد، البته سازمانهای مختلف هم چون انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس وابسته به بنیاد فرهنگی روایت، سازمان هنری رسانهای اوج و موسسه فرهنگی هنری حریر هنر شرق از این نمایش حمایت کردهاند.»
حسین پارسایی خودش در مورد جدیدترین فعالیتش میگوید «اگر رمان «دا» بیش از صد بار چاپ میشود، پس میتوان نمایش آن را هم مورد استقبال مخاطب قرار داد. فکر میکنم برای تولید نمایشهایی که به باورهای دینی و ارزشهای ما بر میگردد باید خیلی خوب و دقیق کار کنیم تا ساخت اثر هم سو و هم شان با موضوع باشد و آن وقت است که مخاطب مرزبندیها را کنار میگذارد.»
وی داستان نمایش اینگونه روایت میکند که: نخست زینب زمانی قهرمان اصلی قصه ما، دوم دختری که پدرش در جنگ خرمشهر مفقود الاثر می شود و پلاک او بعد از سال ها در زلزله اهر در خانه یک خانواده روستایی پیدا می شود که سوال ایجاد میکند این پلاک چه طور در خانه یک خانواده روستایی پیدا شده است و معمای بسیار پیچیدهایی را به وجود میآورد و یکی دیگر از شخصیتهای نمایش مجتبی سهرابپور است که از مفقود الاثرهای جنگ خرمشهر است و پس از سالها غیبت ناگهان پیدا میشود و این هم معمای دیگری در مسیر نمایشنامه است که در مجموع مخاطب را به قصه میرساند.»
پارسایی افزود: قصه این نمایشنامه درباره شیرزنی از بازماندگان خرمشهر است که آرزو دارد موزه کوچک جنگ تحمیلی در خرمشهر احداث کند، او به دلیل علاقهاش به دفاع مقدس همچنان در همان حال و هوا زندگی می کند و در سالروز آزادسازی خرمشهر قصد دارد نمایشگاهی در یکی از میادینی که منطقه مهم دفاعی در زمان شکست خرمشهر بوده راه اندازی کند و این محل اکنون در حال حفاری برای ساخت یک مجتمع تجاری است که طی حفاری تعدادی پلاک و بقایای رزمندگان آن دوران پیدا می شود و از اینجا به بعد همه روند قصه تغییر پیدا می کند و در واقع زینب زمانی بر می گردد به همان کتاب خودش و آدم هایی که امروز در کتاب او تبدیل به خاطره شدهاند و دیروز در شهر خرمشهر جانانه در صف اول دفاع ایستاده بودند.
نمایش «من که دا نیستم» نسبت به دو نمایش اخیر پارسایی، یعنی «بانوی آب و آینه» و «سردار مهر و ماه» تفاوتهای بسیاری دارد، او در این نمایش بر خلاف دو نمایش قبلی اصلا به سراغ حرکات نمایشی نرفته است و نمایشی دیالوگ محور را روی صحنه میبرد، هرچند این نمایش قابلیت و فضای استفاده از حرکات نمایشی را داشت، اما پارسایی در این نمایش نوعی دیگر به ساختار و فضای کار فکر کرده است.
نمایش «من که دا نیستم» از ابتدای مهر ماه امسال با بازی رویا نونهالی، لیندا کیانی، علی سلیمانی، محسن قصابیان، کاوه مهدوی در تالار اندیشه حوزه هنری روی صحنه میرود. همچنین پارسایی در این نمایش از شیوه اجرایی تکنیکهای نمایشهای ایرانی بهره برده است، به طوری که دو نقال جوان مجید رحمتی و حسین جمالی در خلال نمایش وقایع مستند و حال و هوای خرمشهر در دوران دفاع مقدس را به شیوه نقالی روایت می کنند.
عوامل نمایش «من که دا نیستم» عبارتند از مرتضی مصطفینژاد مدیر تولید و مجری طرح، سیامک احصایی، طراح صحنه، مژگان عیوضزاده، طراح لباس، پژمان عبدی، دستیار و برنامهریز، میثم احمدی مدیر تکنیکهای صوتی و تصویری، نوشین سیفی منشی صحنه، فرهاد خوشهبر مدیر صحنه حسین پارسایی را همراهی میکنند.
نمایش «من که دا نیستم» از سوم مهر ماه به مدت 30 شب، هر روز ساعت 19 در تالار اندیشه حوزه هنری روی صحنه میرود.
انتهای پیام/