قناد: بیشتر از پایتختنشینها، به بچههایی فکر میکنم که هنوز تلویزیون سیاه و سفید دارند
خبرگزاری تسنیم: مجید قناد مردخستگیناپذیر برنامههای کودک معتقد است مهمترین کاری که در تلویزیون انجام داده است این است که فقط بهفکر پایتختنشینها نبوده است، همه آنهایی که هنوز تلویزیونشان سیاه و سفید است و اصلاً تلویزیون ندارند در ذهن او بودهاند.
مجید قناد، تهیه کننده و مجری برنامه جمعه به جمعه، پرسابقهترین هنرمند عرصه کودک در تلویزیون ایران؛ بههمراه تیم پرانرژی برنامه «جمعه به جمعه» در یک عصر گرم تابستانی، مهمان خبرگزاری تسنیم بودند. یک مهمانی پرشور و هیجان که انتهایش خبرگزاری را بههم ریخت. قناد و تیمش در پایان گفتوگو به سالنهای تحریریه خسته خبرگزاری، در انتهای یک روز پرکار آمدند و عموقناد، این بازیگر، مجری، کارگردان و تهیهکننده مشهور تلویزیونی، فضای خبرگزاری را تغییر داد.
این نشانه خوبی بود برای اینکه نشانمان دهد که عموقناد، در پایان یک عمر کار برای کودکان، در حالی که حاشیههای این ماهها، خاطرش را کمی آزرده کرده است، اما خسته نشده است و همچنان کارش را دوست دارد. از قلقلی، آن معمای سخت و لاینحل دوران کودکیمان، تا دوران اوج فتیلهایها و حالا، جمعه به جمعه راه کوتاهی نبوده است، اما قناد خسته نشده است و این مهمترین ویژگی او در تمام طول این دوره کاری است، در حالی که رگههایی از پیری ظاهری، حالا دیگر صورت عموقناد محبوب کودکان ایرانی را پوشانده است، وقتش که میشود خوب بلد است جلوی دوربین خبرگزاری ژست بگیرد و همهمان را دعوت کند به یک عکس یادگاری در حالی که دستانمان را به ژست محبوب و مشهور این سالهایش"یه برنامه ببینید" تکان میدهیم. عموقناد خسته نشده است.
رودابه حمزهای شاعر و سرپرست شاعران برنامه؛ ناصر آویژه بازیگر تئاتر و کارگردان هنری؛ گیتا داودی نویسنده و سرپرست نویسندگان، فرانک امیری بهعنوان کارشناس خلاقیت کودک، علی یعقوبزاده کارشناس هنری برنامه؛حسین مزینانی و قاسم و یاسر انصاری شاد از همراهان مجید قناد در این نشست بودند.
تسنیم: آقای قناد، راه سخت برنامهسازی کودک در تلویزیون ایران سختتر از همه دنیاست. اینجا ما دیگر با چیزی به نام انیمیشن، به هر دلیلی سروکار نداریم. و جای خالی انیمیشن، محبوبترین برنامه تلویزیونی برای کودکان، اینجا باید توسط آدمهای مثل شما پر شود.برنامههای ترکیبی، مجریها، عروسکها و.... راه سختی است. دوست داریم از همینجا شروع کنیم. این غیبت انیمشین، شرایط برنامهسازی در ایران را به شدت خاص ساخته است.
مجید قناد: قبل از هر چیز من بگویم که من هم با نظر شما موافقم، اما معتقدم که ما در زمینه انیمیشنسازی هم باید پیشرفت کنیم، به نظر من خیلی جا دارد تا ما انیمشنهای قوی بسازیم در حالیکه تعداد زیادی انیماتور حرفهای در ایران داریم که انیمیشنهای بسیار قوی کار کردهاند. ما باید حتما علت توقف را بدانیم .این که چرا نمیتوانیم از این صنعت در جهت برنامه سازی برای کودکان استفاده کنیم و اگر میتوانیم ،باید بررسی کنیم که چه عواملی باعث ضعف انیمیشن در ایران است.ما حدود 20 شبکه نمایشی داریم که یکی از آنها شبکه پویا است که اگر قرار است پویانمایی تکمیل شود باید بک گراند آن قوی باشد و با نگاه تخصصی انیمیشن های قوی تولید کرد
رودابه حمزهای: انیمشین و برنامههای عروسکی و انواع و اقسام ابزاری است که از طریق آن با کودکان ارتباط برقرار میکنیم. اگر برنامههای انیمیشن در کشورما ضعیف عمل میکند ربطی به گروههای برنامهساز ندارد و یک ضعف کلی است . دلیل اینکه صنعت انیمیشن صنعت فوقالعاده گران قیمتی است و از طرف دیگر انیمشنهایی که ساخته میشود برپایه نمایش و داستان قوی و منسجم است یعنی انیمیشن علاوه بر تصویر دارای یک داستان قوی است که سالها بر روی آن کار شده که باعث میشود در طول قرنها مورد استفاده قرار بگیرد..
تسنیم:با توجه به این نکته اول؛ آقای قناد دوست داریم، قبل از اینکه وارد بحث در مورد برنامه شما شویم، یک تحلیل کوتاه و تاریخی از شرایط برنامههای کودک در تلویزیون ایران از زبان شما بشنویم. تقسیمبندیهای مختلفی در مورد برنامههای کودک و تلویزیون میشود. خیلیها همچنان به یاد نوستالوژی احساساتی برنامههای کودک دهه شصتاند، برنامههایی که سادگی آنها و در عین حال پرمخاطب بودنشان پیام مهمی برای امروز ماست، در این برنامهها مجریها نقش فقط اعلام برنامه و یا حداکثر چند پند اخلاقی را به عهده داشتند اما محبوب بودند. در مورد امروز هم خیلیها هم معتقدند ما امروز به بلوغی در برنامههای کودک مجریمحور رسیدهایم و حالا دیگر مجریها برای بچههای ما تبدیل به یک رسانه موثر نمایشی شدهاند.
مجید قناد: اگر در دهه 60 شاهد سادهگویی و زیبایی بودیم به دلیل وجود تنها دو شبکه بود که تمام دغدغه مسئولین در این دو شبکه دیده میشد. بعدها شبکهها افزایش یافت و فعالیتهای دیگری انجام شد که خوشبختانه هنرمندان ایرانی در کلیه زمینهها از جمله داستانی و عروسکی موفق بودند. در دهه 70 برنامه ها مجری محور شده بود به این دلیل که مدیران وقت آمدند و صلاح دیدند که کلیه اهداف خود را در صحبتهای مجریان بیان کنند. در آن زمان 3 دسته مخاطب کودک، خردسان و نوجوان داشتیم که برنامهریزی اینگونه انجام شد که مخاطب کودک، با کمی صحبت و بیشتر نمایش روبرو شود، خردسال بیشتر نمایش و نوجوانان که در ورود به جامعه بودند بشتر با کلام روبرو شوند. به همین جهت در سه زمان صبح، ظهر و بعد از ظهر برنامههای کودک را همراه با مجری برنامهریزی کردند، بعد از آن در مقطعی سعی شد تا صحبتهای مجری را هم به صورت نمایشی انجام دهند مثلا برنامه «فتیله» ترکیبی بود از هشیار و بیدار و آقای حکایتی ومحله ی «برو بیا» و تلفیق چند برنامه دیگر که سرانجام هم رسید به «فیتیله جمعه تعطیله» که سعی کردیم از طریق گفتار نمایشی حرفهای مجری را در نمایش قرار دهیم. الان هم که برنامه «جمعه به جمعه» پخش میشود سعی مان این است که پیامهای خود را در دل نمایش قرار دهیم تا بچهها بهتر جذب آن شوند. سعی کردیم در برنامه «جمعه به جمعه» کلام را کم کنیم و نمایش را با توجه به نیازهای مخاطبان پخش کنیم. دکور، موسیقی، رنگ، نقش، شعر، بازی و امکانات تولید کننده در جذب کودکان و رسیدن به هدف نقش موثری دارد.
ناصر آویژه:ما در این دو سال در برنامه اگر هم کمبودی داشتیم باز متوقف نشیدیم. چون مخاطبمان کودک و خردسال بود و با عشق این گروه کار میکردیم. دائما با همفکری تمام گروه تلاش داشتیم تا بتوانیم بار نمایشی و آموزشی کار را از طریق نمایش و از طریق سرودهای وزین و کودکانه بالا ببریم مخصوصا توسط همکاران موسیقی جمعه به جمعه و دوست عزیزم آقای مهرداد یکتا سرپرست موسیقی و آهنگساز و همچنین گروه نویسندگان نمایش مخصوصا خانم گیتا داوودی و شاعر محترم برنامه خانم حمزه ای و کارشناسان برنامه که از تمامی ایشان کمال تشکر و قدردانی را دارم. خیلی اتفاقات در این مدت افتاد و خیلی مسائل پیش آمد، اما ما به درستی راهی که میخواستیم برویم ایمان داشتیم. اعتقاد داشتیم که بچهها حق دارند که در عین اینکه با تماشای یک برنامه شاد باشند و هیجان زده شوند و تفریح کنند، برخی مسائل را هم یاد بگیرند و به برخی چیزها هم فکر کنند. حتما خودتان هم میدانید که برنامهسازی برای کودک اصلا مساله راحتی نیست، اما ما متوقف نشدیم، چون مسیرمان را بلد بودیم
علی یعقوبی:در برنامه «جمعه به جمعه» از تهیه کننده تا تمامی همکاران به دنبال این بودیم که بچهها یکسری مهارتهایی را کسب کنند که واقعا در زندگی افراد موفقتری باشند. در شعر، نمایشها و پیامهای آن این اتفاق افتاده است.یکی از نکات مثبت این برنامه درگیر کردن بچهها بوده است. این درگیر شدن بچهها باعث میشود که تعاملی که در انیمیشن وجود ندارد اتفاق بیفتد.
گیتا داوودی: همانگونه که ما در اجتماع توجه به تربیت کودکانمان داریم در برنامههای کودک نیز باید چنین نگاهی وجود داشته باشد. کودک موجودی است که رشد آن به صورت تدریجی انجام میشود.فرآیند ناگهانی نیست و این اتفاق دقیقا در برنامههای کودک نیز اتفاق میافتد.خیلیها انتظار دارند که یک برنامه کودک به صورت دفعی و ناگهانی رشد بالایی در فرهنگ و تربیت کودکان به وجود آورد؛ اما این اتفاق نخواهد افتاد، چون اصولا فرآیند رشد بچهها این شکلی نیست. من فکر میکنم، این مساله یکی از مهمترین مسائلی بود که ما در «جمعه به جمعه» با آن روبرو بودیم و سعی کردیم درگیر این انتظار بیهوده نشویم، چون به اعتقاد ما روش غلطی بود.
علاوه بر آن یک معضل دیگر برنامههای کودک تلویزیون ما این است که ما غالبا میبینم که کسانیکه با کودکان کار میکنند شوخیهای بزرگسالانه انجام میدهند و فکر میکنند باید برنامهای ساخته شود که بزرگسالان با آن تفریح کنند. ما باید توجهمان به بزرگسالان باشد چون این بزرگسالان سیاستهای خانواده را شکل میدهد، اما نه به این معنا که برنامههای کودک را برای آنها و برای خنداندن آنها بسازیم. این مساله هم فکر میکنم آسب دیگر پیش روی ما در ساختن «جمعه به جمعه» بود.چون معمولا روال این گونه شده است که برنامه کودکی که بزرگسالان را نخنداند، مطرح هم نمیشود و در موردش حرف هم نمیزنند و برنامهای که نخواهد به هدف خودش پشت کند کار سختی پیش رو خواهد داشت.
فرانک امیری: این بحث کودکان، خردسالان و نوجوانان و والدین همیشه وجود دارد. ما داریم روی زندگی و سیر زمانی صحبت میکنیم، واقعیت این است کودکان، آینده ما هستند و خود ماها که میانسال هستیم زمان حال هستیم و افراد مسن جامعه گذشته کشور هستند و زمانی که بچهها بتوانند با پدربزرگها و مادر بزرگها ارتباط داشته باشند و از دل و زبان آنها قصهها را بشنود خود به خود سینه به سینه سنتها را شنیده و حرکت کرده است و در عین حال در کنار من مادر و پدرش قرار میگیرد و رشدی که نیاز امروز است را میگیرد و ما همه دورنمایی برای آینده او هستیم.
حالا این وسط رسانههای ما کجای این معادله قرار میگیرند؟ ما در هالیوود دقیقا میبینیم که رسما در حال فرهنگسازی هستند.چگونه بایست بنشینن، برو،بیا صحبت کن و ...، حتی در مورد این جور مسائل هم آنها کار میکنند.انیمیشن های آنها کاملا هدفمند و با برنامهریزی دقیق در حال رشد و حرکت به سمت جلو است، و ما در این قسمت واقعا احساس کمبود کردیم.
به همین ترتیب در برنامه "جمعه به جمعه" سعی کردیم که حتما یک اتفاق فکری وجود داشته باشد. برروی سوژهها و موضوعات فکر شده و حتما به این فکر کنیم که چگونه میتوانیم این بچهها را مانند بچههای دهه 60 آرمانگرا ببینیم و در این وضعیت تنوع شبکهها، یک فعالیت بنیادی کنیم که کودک ما در آینده به خوشحالی، مسئولیت و خودکفایی برسد.
گروه موضوع محور جلو میرود و سعی دارد که موضوعی را مطرح و آن را جا بیاندازد و بعد میرود و زمانیکه جلوتر رفت بر میگردد و دوباره آن را عنوان میکند.این یک سیستم خلاقیتی است و پشت همه آن تکنیکهایی هستند که ریز به ریز، جزء به جزء درمورد آنها تحقیق و مطالعه شده است.
رودابه حمزهای:یکی از معضلات امروز مااختلاف فرهنگ و وسعت ارتباطات است .هر چقدردر بخش فرهنگی و هنری برای بچه ها سرمایه گذاری کنیم در آینده ای نه چندان دور نسلی روشن و به لحاظ روحی و سلامت اخلاقی جامعه ای سالم خواهیم داشت و من فکر میکنم «جمعه به جمعه» نقش مهمی این وسط داشته باشد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/