مواجههام با گفتمان هایدگر در ایران، فلسفی است نه سیاسی/ نه فردیدیام و نه ضدفردید
خبرگزاری تسنیم: بیژن عبدالکریمی، میگوید: «هایدگر در ایران» مواجههای است فلسفی و نه سیاسی. نه در طیف فردیدیها قرار میگیرم و نه جز کسانیام که از موضع کینهورزانه با مرحوم فردید مواجهه دارند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «هایدگر در ایران» کوششی به منظور مواجهه فلسفی و نه سیاسی و ایدئولوژیک با گفتمان هایدگر در ایران است. این اثر جدیدترین اثر بیژن عبدالکریمی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی است که در آن به بررسی نحوه ورود اندیشههای هایدگر به ایران و تأثیر بر اندیشمندان ایرانی، دلایل مخالفت و اقبال به هایدگر، نسبت هایدگر ایرانی با هایدگر غربی، بررسی ارزش آثار ترجمه شده از هایدگر و نیز آثار تألیف شده در باب وی، نقش مرحوم فردید و تأثیر وی بر هایدگرپژوهی در ایران و... میپردازد. این اثر از سوی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران منتشر شده است:
عبدالکریمی درباره دغدغه خود برای نگارش این کتاب میگوید: ﻃﺮح ﭘﮋوﻫﺸﻲ «ﻫﺎﻳﺪﮔﺮ در اﻳﺮان» در ﺻﺪد ﻧﻘﺪ و ﺑﺮرﺳﻲ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺣﻀﻮر ﺗﻔﻜﺮ ﻫﺎﻳﺪﮔﺮ در ایران و ﺗﺄﺛﻴﺮ آن ﺑﺮ ﺗﺎرﻳﺦ ﺗﻔﻜﺮ ﻣﻌﺎﺻﺮ اﻳﺮاﻧﻴﺎن است. ﺑﺤﺚ و ﮔﻔﺖوﮔﻮ درﺑﺎره ﻫﺎﻳﺪﮔﺮ و ﻧﻘﺶ ﺗﻔﻜﺮ وی در اﻳﺮان، ﻧﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﻧﻮﻋﻲ ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ ﻧﻈﺮی ﻣﺤﺾ ﻳﺎ ﻛﻨ ﻜﺎوی دانشگاهی صرف، ﺑ ﻜﻪ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ از ﺿﺮورت ﺑﻨﻴﺎدیﺗﺮی اﺳﺖ، و آن اﻳﻦﻛﻪ چهگونه ﻣﻲﺗﻮان در ﺟﻬﺎن ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺑﻪ درک ﺷﺎﻳﺴﺘﻪای از ﺟﻬﺎن و ﻫﺴﺘﻲ دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻌﺎرﺿﺎت، آﺷﻔﺘﮕﻲﻫﺎ و ﺑﻲﺳﺮوﺳﺎﻣﺎﻧﻲ دروﻧﻲ ﻋﺎﻟﻢ وﻳﺮانﺷﺪه ﻣﺎ وﺣﺪت و اﻧﺘﻈﺎﻣﻲ دوﺑﺎره ببخشد. این استاد فلسفه در ادامه بیان کرد: «دغدغه شکلگیری پژوهش در اینباره به این برمیگردد که آﻳﺎ ﻫﺎﻳﺪﮔﺮ و آن دﺳﺘﻪ از اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪان اﻳﺮاﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺗﻔﻜﺮ اﻳﻦ ﻣﺘﻔﻜﺮ ﺑﺰرگ آﻟﻤﺎﻧﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ ورزﻳﺪهاﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ در رﻫﺎﻳﻲ از ﺗﻌﺎرﺿﺎت و ﺗﻨﺎﻗﻀﺎتمان ﻳﺎری رﺳﺎﻧﻴﺪهاﻧﺪ، ﻳﺎ وﺿﻌﻴﺖ را آﺷﻔﺘﻪﺗﺮ و ﭘﺮاﺑﻬﺎمﺗﺮ ﺳﺎﺧﺘﻪاﻧﺪ، ﻳﺎ اﺻﻼً ﻣساله ﭘﻴﭽﻴﺪهﺗﺮ و ﻏﺎﻣﺾﺗﺮ از آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮان ﭘﺎﺳﺨﻲ ﻗﻄﻌﻲ و ﻳﻚ ﺳﻮﻳﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶﻫﺎ داد».
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی گفت: «تفکر هایدگر اهمیت بسیار زیادی دارد و گفتمان هایدگر در ایران بسیار موثر بوده است. این تاثیر بهطور مستقیم به واسطه مرحوم فردید است و بهطور غیرمستقیم به جهت تاثیری است که گفتمان مخالفت با غربزدگی و در آثاری چون کتاب «غربزدگی» جلال آل احمد داشته است و همین گفتمان غربزدگی بر دیگر روشنفکران، چون علی شریعتی، احسان نراقی و داریوش شایگان و بسیاری دیگر اثر گذار بوده است».
وی در مورد جایگاه هایدگر در تفکر معاصر ایران عنوان میکند: «اندیشه هایدگر در تفکر معاصر ما بسیار نقش داشته و دارد؛ و من فکر میکنم مسیر تفکر آینده در ایران تا حدود زیادی متاثر از تفکر هایدگر خواهد بود. هایدگر معلم تفکر آینده است به همین اعتبار معلم تفکر ما ایرانیان نیز خواهد بود. به این جهت که بشر دو تجربه بزرگ تاریخی داشته است که بهطور کلی میتوانیم از آن به تجربه تفکر عالم سنت و تجربه عالم مدرن تعبیر کنیم. در عالم سنت دین حضور داشت اما به جهت این که دین تبدیل به تئولوژی شد یعنی تبدیل به نظامهای الهیاتی نظری جزمی بستهای که در آنها پارهای از باورهای تاریخی به منزله حقیقت نهادینه شدند، لذا این ادیان قدرت معنوی خود را از دست دادند و صرفا به بخشی از فرهنگ و گفتمان قدرت تبدیل شدند». این محقق ادامه داد: «اما دوران مدرن و عصر روشنگری، طغیانی ضد سنت بود و همین تفکر ضد سنت و روشنگرانه منجر به بسط سکولاریسم و نیهیلیسم و بیمعنایی در عالم مدرن شد.
عبدالکریمی در ادامه توضیحات خود میگوید: «لذا بر اساس این دو تجربه تاریخی بشری، راه تفکر آینده نه از درون نظامهای بسته تئولوژیک و نه از رهگذر تفکر نیهیلیستی بلکه عبور از هر دو شیوه تفکر پیشین خواهد بود. به این اعتبار من معتقدم تفکر آینده چیزی از سنخ تفکر هایدگر خواهد بود که نه به نظامهای تئولوژیک تن میدهد و نه اسیر نیهیلیسم و بیمعنایی دوره جدید، خواهد بود؛ یعنی تفکری ورای هر دو شیوه تفکر مذکور.
عبدالکریمی ادامه میدهد: «به همین دلیل معتقدم تفکر آینده در ایران، که به هیچ وجه جدا از فضا و تفکر جهانی نیست و نمیتواند باشد، در همین سمتوسوی ذکر شده، سیر خواهد کرد. با توجه به این دلایل تفکر هایدگر، هم در نیم قرن اخیر در فضای فکری ما ایرانیان اثرگذار بود - به همین دلیل در حول و حوش آن، مسائل و پرسشهای بسیار جدی وجود داشته است - و هم در مسیر تفکر آینده ما ایرانیان تاثیرگذار خواهد بود و درباره آن نیز پرسشها و ابهامهای بسیاری وجود دارد و خواهد داشت. کتاب «هایدگر در ایران» میکوشد به پارهای از این پرسشها و ابهامها پاسخ دهد».
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در پاسخ به این پرسش که انتصاب متفکران داخلی به فلاسفه غربی مثل پوپر و هایدگر تحت تاثیر چه عواملی رخ میدهد گفت: «اولا این نوع تقسیمبندیها به نظر میرسد تا حدود زیادی عوامانه و پوپولیستی است. ما حق نداریم تلاش نظری متفکران خودمان را با برچسبهایی چون پوپری و هایدگری و غیره توصیف کنیم و از این نوع برچسبها، به عنوان نوعی نقد یا تخریب دیگران استفاده کنیم. اما از سوی دیگر این نیز یک واقعیت است که ما در سده اخیر در مرحله انحطاط تاریخ خود قرار داریم و هنوز به مرحله تولید فکری نرسیدهایم و تاریخ جهان و تفکر دوره جدید، حول محور تفکر غرب حرکت میکند. هژمونی (سرکردگی) با تفکر مدرن غربی است. لذا طبیعی است که اندیشه متفکران جوامع حاشیهایی چون ایران، در حاشیه تفکر متفکران بزرگ غربی قرار بگیرد. و امید است که شرایطی فراهم شود که متفکران جوامع غیرغربی نیز بتوانند به آن سطح از اصالت و تفکر اصیل دست پیدا کنند که بتوانند مستقل از متفکران غربی بیندیشند. اما متاسفانه هنوز در جوامع غیرغربی عموما متفکران آنها از این سطح بسیار فاصله دارند».
عبدالکریمی در پایان گفت: «به نظر من کتاب «هایدگر در ایران»، موضوعات تازهای را هم در حوزه تفکر معاصر ایران و هایدگرشناسی ایران برای به بحث گذاردن عرضه میکند. فردید اولین مفسر هایدگر در ایران بود و اندیشههای هایدگر را در ایران بسط داد و بسیاری از این ابهامات و پرسشها حول و حوش اندیشه فردید است. به همین دلیل این کتاب میکوشد به بسیاری از حاشیهسازیها در حول شخصیت و تفکر فردید پاسخ گوید». وی در خصوص نکات مهم کتاب اخیرش اظهار داشت: «نگارنده نه در طیف آن دسته از افرادی است که ذیل برچسب فردیدیها قرار میگیرد و نه جز کسانی که از موضع ضدی و کینهورزانه با مرحوم فردید مواجهه داشتهاند. کتاب «هایدگر در ایران» کوششی به منظور مواجهه فلسفی و نه سیاسی و ایدئولوژیک با گفتمان هایدگر در ایران است.
انتهای پیام/