1. صفحه اصلی
    • پربیننده‌ترین اخبار
    • مهمترین اخبار
    • آرشیو اخبار
  2. سیاسی
    • سیاست ایران
    • نظامی | دفاعی | امنیتی
    • گزارش و تحلیل سیاسی
    • مجلس و دولت
  3. امام و رهبری
  4. ورزشی
    • فوتبال ایران
    • فوتبال جهان
    • والیبال | بسکتبال | هندبال
    • کشتی و وزنه‌برداری
    • ورزش های رزمی
    • ورزش زنان
    • ورزش جهان
    • رشته های ورزشی
  5. بین الملل
    • دیپلماسی ایران
    • تولیدات دفاتر خارجی
    • آسیای غربی
    • افغانستان
    • آمریکا
    • اروپا
    • آسیا-اقیانوسیه
    • پاکستان و هند
    • ترکیه و اوراسیا
    • آفریقا
    • بیداری اسلامی
  6. فضا و نجوم
  7. اقتصادی
    • اقتصاد ایران
    • پول | ارز | بانک
    • خودرو
    • صنعت و تجارت
    • نفت و انرژی
    • فناوری اطلاعات | اینترنت | موبایل
    • کار آفرینی و اشتغال
    • راه و مسکن
    • هواشناسی
    • بازار سهام | بورس
    • کشاورزی
    • اقتصاد جهان
  8. اجتماعی
    • پزشکی
    • رسانه
    • طب سنتی
    • خانواده و جوانان
    • تهران
    • فرهنگیان و مدارس
    • پلیس
    • حقوقی و قضایی
    • علم و تکنولوژی
    • محیط زیست
    • سفر
    • حوادث
    • آسیب های اجتماعی
    • بازنشستگان
  9. فرهنگی
    • ادبیات و نشر
    • رادیو و تلویزیون
    • ‌دین ، قرآن و اندیشه
    • سینما و تئاتر
    • فرهنگ حماسه و مقاومت
    • موسیقی و تجسمی
  10. حوزه و روحانیت
  11. استانها
    • آذربایجان‌ شرقی
    • آذربایجان غربی
    • اردبیل
    • اصفهان
    • البرز
    • ایلام
    • بوشهر
    • استان تهران
    • چهارمحال و بختیاری
    • خراسان جنوبی
    • خراسان رضوی
    • خراسان شمالی
    • خوزستان
    • زنجان
    • سمنان
    • سیستان و بلوچستان
    • فارس
    • قزوین
    • قم
    • کاشان
    • کردستان
    • کرمان
    • کرمانشاه
    • کهگیلویه و بویراحمد
    • گلستان
    • گیلان
    • لرستان
    • مازندران
    • مرکزی
    • هرمزگان
    • همدان
    • یزد
    • جزایر خلیج فارس
  12. رسانه ها
    • چند رسانه ای
    • خواندنی
  13. بازار
    • قیمت خودرو
    • قیمت طلا، سکه و ارز
    • سازمان‌ها و شرکت‌ها
  14. عکس
  15. فیلم
  16. گرافیک و کاریکاتور
    • english
    • عربی
    • Türkçe
    • עברית
    • Pусский
  • RSS
  • تلگرام
  • اینستاگرام
  • توییتر
  •  
    آپارات
  •  
    سروش
  •  
    آی‌گپ
  •  
    گپ
  •  
    بله
  •  
    روبیکا
  •  
    ایتا
  • قیمت ارز و طلا
    لیگ ایران و جهان
  • صفحه اصلی
    • پربیننده‌ترین اخبار
    • مهمترین اخبار
    • آرشیو اخبار
  • سیاسی
    • سیاست ایران
    • نظامی | دفاعی | امنیتی
    • گزارش و تحلیل سیاسی
    • مجلس و دولت
  • امام و رهبری
  • ورزشی
    • فوتبال ایران
    • فوتبال جهان
    • والیبال | بسکتبال | هندبال
    • کشتی و وزنه‌برداری
    • ورزش های رزمی
    • ورزش زنان
    • ورزش جهان
    • رشته های ورزشی
  • بین الملل
    • دیپلماسی ایران
    • تولیدات دفاتر خارجی
    • آسیای غربی
    • افغانستان
    • آمریکا
    • اروپا
    • آسیا-اقیانوسیه
    • پاکستان و هند
    • ترکیه و اوراسیا
    • آفریقا
    • بیداری اسلامی
  • فضا و نجوم
  • اقتصادی
    • اقتصاد ایران
    • پول | ارز | بانک
    • خودرو
    • صنعت و تجارت
    • نفت و انرژی
    • فناوری اطلاعات | اینترنت | موبایل
    • کار آفرینی و اشتغال
    • راه و مسکن
    • هواشناسی
    • بازار سهام | بورس
    • کشاورزی
    • اقتصاد جهان
  • اجتماعی
    • پزشکی
    • رسانه
    • طب سنتی
    • خانواده و جوانان
    • تهران
    • فرهنگیان و مدارس
    • پلیس
    • حقوقی و قضایی
    • علم و تکنولوژی
    • محیط زیست
    • سفر
    • حوادث
    • آسیب های اجتماعی
    • بازنشستگان
  • فرهنگی
    • ادبیات و نشر
    • رادیو و تلویزیون
    • ‌دین ، قرآن و اندیشه
    • سینما و تئاتر
    • فرهنگ حماسه و مقاومت
    • موسیقی و تجسمی
  • حوزه و روحانیت
  • استانها
    • آذربایجان‌ شرقی
    • آذربایجان غربی
    • اردبیل
    • اصفهان
    • البرز
    • ایلام
    • بوشهر
    • استان تهران
    • چهارمحال و بختیاری
    • خراسان جنوبی
    • خراسان رضوی
    • خراسان شمالی
    • خوزستان
    • زنجان
    • سمنان
    • سیستان و بلوچستان
    • فارس
    • قزوین
    • قم
    • کاشان
    • کردستان
    • کرمان
    • کرمانشاه
    • کهگیلویه و بویراحمد
    • گلستان
    • گیلان
    • لرستان
    • مازندران
    • مرکزی
    • هرمزگان
    • همدان
    • یزد
    • جزایر خلیج فارس
  • رسانه ها
    • چند رسانه ای
    • خواندنی
  • بازار
    • قیمت خودرو
    • قیمت طلا، سکه و ارز
    • سازمان‌ها و شرکت‌ها
  • عکس
  • فیلم
  • گرافیک و کاریکاتور

نگاه کلی‌گرا در تعزیه متکی بر وحدانیت خداست/در بینش تعزیه، انسان در اثر مجاهدت‌ و عمل نیک، تعالی یافته

  • 18 آبان 1392 - 16:23
  • اخبار ویژه نامه‌ها
نگاه کلی‌گرا در تعزیه متکی بر وحدانیت خداست/در بینش تعزیه، انسان در اثر مجاهدت‌ و عمل نیک، تعالی یافته

خبرگزاری تسنیم: فنائیان، پژوهشگر هنرهای آیینی، معتقد است در بینش تعزیه، انسان در اثر مجاهدت‌ها و اعمال نیک، تعالی یافته و به خداوند نزدیک می‌شود یعنی حرکتی از پایین به بالا و از زمین به آسمان جریان دارد. اما در تراژدی این خدایانند که به زمین می‌آیند.

ویژه نامه‌ها

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تاجبخش فنائیان، پژوهشگر هنرهای آیینی از اساتید و هنرمندان باتجربه و برجسته تئاتر کشور است،؛ او متولد 1329 در شمیران تهران و دارای دکترای مطالعات عالی هنر است. در مقاله زیر فنائیان به بررسی مقایسه‌ای فلسفه تعزیه و تراژدی می‌پردازد، این مقاله در سال 1388 در کتاب «مجموعه مقالات نخسیتن سمینار بین‌المللی نمایش‌های آئینی سنتی» به چاپ رسیده است. در بخش نخست این مقاله فنائیان نگاهی به فلسفه تعزیه داشت و در بخش دوم او نگاهی به فلسفه تراژدی و مقایسه این دو فلسفه دارد که در زیر می‌آید؛

فلسفه تراژدی

فلسفه «تراژدی» را ارسطو در کتاب «فن شعر» خود توضیح می‌دهد: براساس نظر ارسطو، فلسفه تراژدی «تقلید طبیعت» است. توضیح ارسطو درباره کیفیت این تقلید، یا محاکات، در فصل‌های «تعریف تراژدی» و «تاریخ فلسفه» چنین آمده است: «پس تراژدی تقلید است از کار و کرداری شگرف و تمام، دارای درازی و اندازه‌ای معین، به وسیله کلامی به انوع زینت‌ها آراسته و آن زینت‌ها نیز هر یک به حسب اختلاف اجزای مختلف و این تقلید به وسیله، کردار اشخاص تمام می‌گردد.»

ارسطو معتقد است تراژدی نباید به واسطه «نقل و روایت» انجام پذیرد. در حالی که مبنا و اساس تعزیه بر «نقل و روایت» است. او در ادامه توضیح می‌دهد: «تقلید در تراژدی به وسیله کردار اشخاص که نمایش می‌دهند تمام می‌گردد.»

عمل و کردار شخصیت‌های نمایش، خود گویای حال آنان است. به همین دلیل بازیگران نمایش «تراژیک» نقش خود را باور می‌کنند، در حالی که در تعزیه، شبیه‌خوان به طور مستمر بر این واقعیت تاکید می‌ورزد که من شبیه یکی از اولیا یا یکی از اشقیا را اجرا می‌کنم، نه آن که در مقام اولیا باشد.

«از طرف دیگر حون عبارت است از تقلید کردار و البته کردار هم لازمه‌اش وجود اشخاص است، که کردار از آنها سر می‌زند، ناچار این اشخاص را سیرت‌ها و یا اندیشه‌های مخصوص خویش است و در واقع، کردارها و افعال مردم را از همین موارد اختلاف می‌توان شناخت و دو علت طبیعی در کار است که بدان‌ها کردارها و افعال تشخیص و تمدید می‌شوند: یکی عبارت از اندیشه است و آن دیگر عبارت است از سیرت یا خصلت. و همین افعال و کردارهاست که سبب کامیابی یا ناکامی می‌گردد.»

«تراژدی تقلید مردمان نیست، بلکه تقلید کردار و زندگی و سعادت و شقاوت است و سعادت و شقاوت نیز، هر دو نتایج و آثار کردار می‌باشند و غایب و هدف حیات، کیفیت عمل است نه کیفیت موجود و مردمان به سبب سیرت و خصلتی که دارند مردمانند. اما سعادت یا شقاومتی که بدانها نسبت می‌دهند به سبب کردارها و افعال آنهاست. بنابراین اشخاص ( که در صحنه بازی می‌کنند) از آنچه نمایش می‌دهند. قصدشان تقلید سیرت و خصلت اشخاص داستان نیست، بلکه خود به سبب افعال و کرداری که انجام می‌دهند و دارند، بدان سیرت و خصلت منصوب می‌شوند، و یا به عبارت دیگر آن سیرت و خصلت که بدان‌ها منصوب می‌گردند نتیجه کردارهای آنهاست.»

دیدگاه مزبور از نظر شخصیت‌پردازی و کیفیت نگاه به شخصیت، دیدگاهی دقیق و موشکافانه است، زیرا هیچ فردی را نمی‌توان خوب دانست مگر آن که اعمال و کردار خوبی از او سر زند و هیچ فردی بد نیست، مگر آن که نتیجه اعمالش بد باشد. تمام شخصیت‌های تراژدی، اعم از پروتاگونیست و آنتاگونیست، به سبب امالی که انجام می‌دهند و نیز نتیجه‌ای که اعمالشان به بار می‌آورد مورد قضاوت و شناخت قرار می‌گیرند. به همین دلیل قضاوت درست و منطقی درباره اشخاص تراژدی این نیست که بگوییم چه کسی بد و چه کسی خوب است، بلکه درون‌مایه و اندیشه محوری نمایشنامه و همچنین اجرای نمایش، به ما می‌گوید که چه کایر خوب و چه کاری بد و یا چه کاری خطاست. زیرا که نتایج اعمال و کردار، که در روند روابط علت و معمولی پدید آیند، سرنوشتی لاجرم را رقم می‌زند.

«ادموند» در نمایش «لیرشاه» شخص بدی نیست، زیر او دلایلی برای توجه اعمالش دارد که نمی‌توان گفت از منطق عقلانی به دور است. اما هنگامی که نتایج کردار او مشخص می‌شود می‌توانیم درباره عواقب کردار او  قضاوت کنیم. همچنین شخصیت «مده‌آ» که نتایج کردار و نتایج منتج از توجیه‌های او فاجعه‌ای به بار می‌آورد که ما درباره آن کردار و اعمال به قضاوت می‌نشینیم. چنین است که عمل «ژازون» و کردارهای «هملت»- «الکترا»- «آژاکس» و ... ارسطو معتقد است در تراژدی شش جزء وجود دارد که تراژدی از آنها ترکیب می‌یابد و ماهیت آن بدان شش چیز حاصل می‌گردد. آن شش چیز عبارتند از «افسانه مضمون»، «سیرت»، «گفتار»، «اندیشه»، «منظر نمایش» و «آواز». لیکن از این اجزای شش‌گانه، افسانه مضمون یا واقعه را بر سیرت و خصلت و هم بر «گفتار» که سه جزء اساسی تقلیدند مقدم می‌داند.

«پس مبداء و روح تراژدی افسانه و داستان است و سیرت و خصلت در مرتبه ثانی است. در نقاشی نیز کار به همین منوال است: چنان که اگر نقاش زیباترین الوان را در هم بیامیزد بی‌آن که هیچ طرحی از صورتی ترسیم نماید. کار او از حیث منزلت و جمال به درجه کار آن کس که طرحی منظم از صورتی رسم کرده است هرگز نمی‌رسد. بنابراین تراژدی عبارت است از تقلید افعال و کردار، اما به اعتبار همین تقلید افعال و کردار است که به تقلید کسانی که فعل آن سر می‌زند می‌پردازد».

درباره سیرت اشخاص نیز به ویژگی شخصت نظر دارد. شخصیتی که براساس خصوصیات «فیزیکی، فرهنگی، اجتماعی، روانی» و در مواجهه با موانع و مشکلات، یکی از راه‌های پیش رو را اختیار می‌کند. بنابراین سیرت و شخصیت هر فرد، براساس متقضیات حال و تناسب مقام، متفاوت و متمایز است.

«اما سیرت آن امری است که شیوه رفتار، یعنی همان طریقه‌ای را نشان می‌دهد که چون برای انسان مشکلی پیش آید آن طریق را اختیار طریقه یا اجتناب از طریقه‌ای نیست، هیچ اثر خصلت وسیرت وجود ندارد. «اما اندیشه در هر سخن که دلالت بر بودن یا نبودن چیزی می‌کند یا به یبان فکری کلی می‌پردازد وجود دارد.»

چناچه مثال ارسطو را درباره نقاشی ملاک دریافت منظور وی از مضمون داستان قرار دهیم. «تراژدی» صورت مساله که همان داستان و مضمون باشد را بر سیرت و خصلت مقدم می‌دارد. همچنان که صورت منقوش ارجح بر سیرت اوست، درباره تراژدی نیز حق تقدم ظاهر را بر باطن باید پذیرا باشیم. پس امر کلی در تراژدی بیش از آن که به سیرت و باطن نظر داشته باشد. معطوف ظاهر، و امور جزئی است. چرا که امر کلی در دایره‌های وسیع‌تر محسوسات و معقولات، ظاهر و باطن، جسم و رح، دو معنا می‌تواند شامل شود. ولیکن هنگامی که امور مربوط به ظاهر و محسوسات را مدنظر داشته باشد، رجوع دارد به جزیی از عالم هستی که محسوس است.

در همین رابطه عالم محسوسات، خود به اجزا مختلف تقسیم می‌شود که هر یک واجد جزئیات دیگری است، که نسبت به آن مجموعه جزئی به منزله کل است. مثلا سخن گفتن از یک کفاش یا آهنگر با یک پزشک یا پادشاه که آدرس و شناسنامه معینی دارند کار هنرمند نیست، زیرا سخن گفتن از هر یک، رجوع به اجزایی است که خصوصیات همه کفاشان، یا پزشکان یا پادشاهان و یا آهنگران و غیره را در بردارند. کار هنرمند تصویر هر یک از این اقشار، به گونه‌ای است که خصوصیات کلی صنف خود را برملا سازد. مثلا همه کفاش‌ها، همه پزشکان، همه پادشاهان و ...

در این صورت ضمن آن که کلیتی از پزشکان را در شرایطی خاص تصویر می‌کند، نسبت به مجموعه جامعه بشری به منزله جزء است. زیرا پزشکان جزئی از جامعه کلی بشری محسوب می‌شوند و البته پزشکی که در شرایط زمانی و مکانی خاص تصویر شود، نسبت به کل جامعه پزشکان در شرایط بی‌زمان و بی‌مکان از خصوصیات جزئی‌تری برخوردار خواهد بود. همچنین می‌دانیم وابستگی به زمان و مکان واحد، از اصول قطعی تراژدی به شمار می‌رود، پس هر یک از اصناف مزبور در زمان و مکان معینی قابل بررسی و کردارسنجی توانند بود. زیرا خروج از دایره بسته زمان و مکان معین، مستلزم تقدم سیرت و خصلت بر صورت و داستان است. چرا که حقیقتی بدون صورت و ویژگی‌های خاص آن را تصویر می‌کند یا پیش از آن که به صورت داستان و مضمون واقعه بیندیشد. به سیرت و خصلت واقعه نظر دارند که امری کلی و بی‌زمان و بی‌مکان است.

تقدم سیرت و خصلت بر داستان و مضمون واقعه و شکستن مرزهای زمان و و بی‌مکان است. تقدم سیرت و خصلت بر داستان و مضمون واقعه و شکستن مرزهای زمان و مکان، خارج از قواعد و احکام ارسطویی درباره تراژدی است. از آنجا که "تراژدی" با از آنچه هست سخن می‌گوید، و یا از آنچه باید باشد، و هر دو محدوده‌ی طبیعت قابل درک کند، لازم است میدان دید را تا آنجا که چشم سر اجازه می‌دهد گشود. پس منظور از نگاه "کلی‌نگر" در مقابل نگاه "جزئی‌نگر" در فلسفه تراژدی، نگاهی زمینی - استدلالی، و محدود به محسوسات است.

ورود به خارج از دنیای محسوس و رجوع به آنچه متافیزیک نامیده می‌شود. الزامی برای کلی نگری در مفهوم  ارسطویی آن نیست. اختیار انسان نیز در فلسفه تراژدی در محدوده امکانات جهان مادی و محسوس قابل درک است. از آنجایی که مرگ به منزله خروج از دنیای مادی است از دست دادن جان فاجعه‌ای بزرگ تلقی می‌شود که در فرآیند آن، همه امکانات زندگی مادی بشری از دست خواهد رفت.

مقایسه فلسفه تعزیه و فلسفه تراژدی

آنچه استقلال در شکل اجرایی و شیوه نگرش را در هر یک از گونه‌های نمایشی موجب می‌شود، همانا فلسفه حاکم بر آنهاست. باید دید نقاط افتراق و وجوه تمایز دیدگاهی هر یک از انواع نمایش‌های مورد نظر چیست؟ نگارنده بر این اعتقاد است که با توجه به اهداف و فلسفه وجودی "تعزیه" و "تراژدی" طی ارائه نظریات صاحبنظران و فلاسفه و حکیمان این دو گونه نمایش، به آنها اشاره شده است. می‌توان نتایج زیر را استنتاج کرد:

1- نگاه کلی‌نگر در هر دو گونه نمایش "تعزیه و تراژدی" وجود دارد. لیکن میدان دید هر یک، و در نتیجه مقصود هر یک از فلسفه "کلی‌گرایی" متفاوت است. همانطور که می‌دانیم، قهرمانان، معتقدان، دست اندرکاران و مخاطبان تعزیه، جملگی می‌دانند که مرگ قهرمانان شهادت است و شهادت برای شهید سعادت. پس مرگ چیزی است که اولیای دین، یعنی قهرمانان تعزیه در هنگام لزوم آن را "انتخاب" می‌کنند و به هنگام ضرورت به "استقبال" آن می‌روند چنان که سالار شهیدان تاریخ امام حسین (ع) در صحنه نبرد کربلا می‌فرماید: "اگر اسلام جز با خون من زنده نمی‌ماند پس ای شمشیرها مرا در برگیرید." این اعتقاد راسخ ، باور قلبی و خواست همیشگی و حتی آرزوی هر مسلمانی است که در این راه به شهادت برسد.

در تراژدی اما، مرگ، به اشخاص داستان، اعم از قهرمان و ضد قهرمان "تحمیل" می‌شود. زیرا خطای قهرمان و گناه ضد قهرمان، هر دو یک فاجعه عظیم را به بار می‌آورد که همانا مرگ است. اتفاقی که موجب اندوه و همچنین عبرت تماشاگر خواهد شد.

همین جا سوالی ذهن را به خود مشغول می‌دارد و آن این است که چنانچه قهرمان تعزیه و در راس آنها، امام حسین (ع) و یا حر، یا مسلم بن عقیل و ... مرگ و شهادت را "انتخاب" کرده‌اند و این انتخاب برای آنها سعادت ادبی را همراه دارد. علت عزاداری و برگزاری نمایش تعزیه و شیون و گریه  برای اولیای دین خدا برای چیست؟

این سوال و رموز، شاید یک پاسخ بسیار ساده دارد و آن این که هر چند عزاداران شهادت اولیا به خوبی می‌دانند که محبوبشان در بهشت ابدی است وحتی زندگان گناه‌کار مسلمان را شفاعت می‌کند، لیکن برگزار کنندگان تعزیه و  عزاداری و مخاطبان آن زنده‌اند، و از یار خویش دور و جدا افتاده‌اند. پس به خاطر خویش و به خاطر فراق یار است که بر سر و سینه می‌زنند و می‌گریند. همچنین بر جهانی که اولیای دین و فرزندان پیامبر (ص) در آن زیسته‌اند، (و عزاداران فعلی نیز هنوز می‌زیند)، زاری می‌کنند، این جهانی است که ظلم و ستم از مقررات جاری آن است! و پاکان و بی‌گناهان و خداپرستان حقیقی در آن محکوم به تحمل رنج و شهادتند. یادآوری این حقیقت تلخ موجب می‌شود، هواداران حق و عدالت، سیاه بپوشند و بگریند و برای مظلومیت حق، و پاکی و عدالت، که حسین (ع) علمدار آن است گریه کنند. این فلسه نمایش تعزیه است در خصوص مرگ، شهادت، عدالت و حقیقت که موجودیت آن تا جهان اخروی ادامه دارد و طرفدارانش هر چند در این جهان مظلومند و مهجور، اما در جهان باقی سرافرازند و سعادتمند.

قهرمان تراژدی نیز برای عدالت و حقیقت مبارزه می‌کند. اما هرگز از عاقبت مبارزه خویش آگاه نیست و همین عدم آگاهی او و مخاطب است که تعلیق و انتظار را در تراژدی شکل می‌دهد و موجبات عبرت‌اندوزی را در تراژدی فراهم می‌آورد. نگاه قهرمان تراژدی خارج از جهان مادی را نمی‌بیند و آرمانش تا وسعت جهان باقی ادامه نمی‌یابد. بلکه مرگ، پایان ماجرا است و همین خاتمه یافتن زندگی است که تلخ و رنج‌افزا است و تزکیه روح را باعث می‌شود.

بنابراین نگاه کلی‌گرا در تعزیه از آنجا که متکی بر وحدانیت خداست، نگاهی در برگیرنده کل جهان "مادی" و "جهان فراسویی" است. پس دایره نگاه به وسعت هستی است اعم از محسوسات و معقولات، اعم از دیدنی‌ها و نادیدنی‌ها و اعم از جهان فانی و جهان باقی. اما نگاه کلی‌نگر در تراژدی محدود و بسته به شرایطی خاص است. از زندگی مادی و این جهانی، از زندگی خاکی و زمینی.

2- داستان تعزیه هر چند در محیطی خاص اتفاق می‌افتد: "کربلا" یا "کوفه" یا "مدینه" و ... اما محیط جغرافیایی و زمان تاریخی را به عنوان مثالی از همه زمان‌ها و مکان‌ها می‌داند. "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" (همه روزها عاشورا و همه زمین‌ها کربلاست) پس دایره زمان و مکان به عمد و با طراحی حساب شده و هدفمند در تعزیه شکسته می‌شود.

در تراژدی اما، وحدت زمان، و وحدت مکان، از اصول علمی آن است.در متن اثر نیز موقعیت زمانی و مکانی به نحوی مشخص می‌شود که موضوع رد شرایط زمانی و مکانی مشابه قابل درک است. قاعده‌ای که ارسطو در خصوص باورپذیر بودن داستان و حادثه، به نحوی که هست یا باید باشد مطرح می‌کند ضرورت محدود بودن موقعیت زمانی و مکانی را گوشزد می‌کند، داستان تراژدی باید چنان پرداخته شود که از نگاه زمینی و واقع‌گرایانه قابل قبول باشد و یکی از علائم و نشانه‌های بارز و واقع‌گرایی مشخص بودن زمان و مکان است و مهم‌تر از آن رعایت الزامات رفتاری و گفتاری و کرداری مربوط به زمان و مکان معلوم است.

3- قهرمانان تعزیه به وحدانیت خدا معتقدند در حالی‌که قهرمانان تراژدی به تکثر خدایان همین دیدگاه وحدت‌گراست که جهان هستی را اعم از زمین و‌ آسمان، طبیعت و ماوراء را در یک مجموعه می‌بیند و انفکاف طبیعت از جهان غیرمادی را ممکن نمی‌داند. همین یگانگی جهان نادیدنی و جهان مادی و وحدت محسوس و معقول، یگانگی و وحدانیت خداوند را معنا می‌کند.

بینش تکثرگرایی تراژدی، که خدایان متعددی را بر تقدیر و سرنوشت انسان حاکم می‌داند کیفیت نگاه به هستی و جهان و در نتیجه پدیده‌های موجود در جهان از جمله هنرها و نیز از جمله نمایش را متفاوت می سازد.

4- در بینش نمایش تعزیه، انسان در اثر مجاهدت‌ها و اعمال نیک، تعالی یافته و به خداوند نزدیک می‌شود یعنی حرکتی از پایین به بالا و از زمین به آسمان جریان دارد. لیکن در تراژدی این خدایانند که به زمین می‌آیند، و با ازدواج با انسان‌ها و انتقام کشیدن از آنها و حسادت ورزیدن به آدمیان و ... به انسان نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند. بنابراین نگاه تعزیه نگاه آسمانی و غیرمادی است و نگاه تراژدی نگاهی زمینی و مادی است.

انتهای پیام/

 
قیمت ارز و طلا
لیگ ایران و جهان
بیشتر بخوانید
مرکز فرهنگی ایران در چین تاسیس می‌شود
tasnim
tasnim
tasnim
تبلیغات
  • طراحی سایت
  • بازرگانی سیب
  • سئو سایت
  • دکتر اورولوژی
  • آیا بیماری اسکولیوز خطرناک است؟
  • تور کیش اقساطی
  • استعلام شرکت با نام
  • درباره ما
  • ارتباط با ما
  • پربیننده‌ترین اخبار
  • پیوندها
  • بازار
  • قیمت ارز و طلا
  • لیگ ایران و جهان
  • آرشیو اخبار ؛ جدیدترین اخبار لحظه به لحظه امروز
ما را دنبال کنید:
  • RSS
  • تلگرام
  • اینستاگرام
  • توییتر
  • آپارات
  • سروش
  • آی‌گپ
  • گپ
  • بله
  • روبیکا
  • ایتا

All Content by Tasnim News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.