اگر محدودیت زمانی نبود، بحث داغ روز سهشنبه خبرگزاری تسنیم در مورد تصویر رسانههای ایرانی از مردمان نزدیکترین کشور به ایران، افغانستان تا ساعتها ادامه پیدا میکرد، اتفاقی که یک نتیجه واضح برای ما، رسانهایها داشت. سی سال خلأ کار رسانهای در مورد مهاجرین و ساکنین کشوری بهنام افغانستان نزدیک مرزهای شرقی کشور ایران به این زودیها پرشدنی نیست.
عصر روز یکشنبه، یک روز تقریباً سرد پاییزی؛ رضا کیانیان، فرهاد توحیدی، رضا برجی، حجتالاسلام رضوانینژاد، شوکتعلی محمدی و سمیع عطایی در خبرگزاری تسنیم گردهم آمدند تا در مورد ذهنیت رسانهای ایرانیها از افغانها بحث و جدل کنند، میزگردی که جریان گرفتن نگاههای مختلف در میانه بحث، پیشبینی انتهای آن را بهشدت سخت کرد.
گپ میزدیم بهشیوه معمول قبل از میزگردها که رضا برجی با عصای مشهورش در حالی که اینبار سرحالتر از همیشه به نظر میرسد، سر رسید. بیمقدمه رو به عطایی، فعال فرهنگی و سینماگر مهاجر افغان کرد و گفت: قبل از هر بحثی، من یک چیز بگویم؛ من افغانستان را از خود افغانها بهتر میشناسم، بیایید مسابقه بدهیم تا معلوم شود من بهتر افغانستان را میشناسم یا شما و بعد اسم جایی را در افغانستان به زبانش آورد که عطایی اسمش را هم نشنیده بود.
ایرانیهایی که افغانستان را از خود افغانها بهتر میشناسند که کیانیان سریع اشاره کرد بهعکسش هم هست، افغانهایی که ایران را بهتر از ایرانیها میشناسد. و این شروع ماجرای ما بود، ایرانی و افغان با خط یک مرز جعلی. این وسط رسانهها چهکار کردند؟ روی خط مرزیمان دیوار کشیدند.

و میزگرد آغاز شد، در حالی که رضا کیانیان، جمعه «روبان قرمز» را دعوت کرده بودیم که از تجربه دلچسبش در ارائه بالاخره یک تصویر واقعی از افغانها در سینمای ایران سخن بگوید و فرهاد توحیدی، فیلمنامهنویس و رئیس هیئت مدیره خانه سینما آمده بود تا تحلیلی از کارنامه سینمای ایران از بازنمایی افغانها ارائه دهد. در آنطرف ماجرا هم، رضا برجی با آن لحن و هیبت هیجانانگیزش آمده بود تا از تجربه حضور مستقیم در افغانستان، زندگی کردن با مردم آن دیار و تجربه چندین و چند سال کار رسانهای برای آنها بگوید.

حجتاسلام رضوانینژاد، رایزن فرهنگی ایران در افغانستان و رئیس خانه فرهنگ ایران در هرات میهمان دیگر برنامه بود. از او دعوت کرده بودیم که برایمان از اشتراکات فرهنگی بین دو کشور بگوید و بگوید که چه فرصتهایی را با رسانهها از دست دادهایم و به دست آوردهایم و کارنامه رسانههای ایرانی بهویژه سینمای ایران در همه این مدت چه تأثیری در این رابطهها گذاشته است.
کیانیان، بهسبک و سیاق همیشگیاش، چند دقیقه قبل از شروع میزگرد، سر وقت در خبرگزاری بود، هنوز نرسیده بود که گفت: کاش از خود افغانها هم دعوت میکردید تا بیایند. هنوز عطایی و شوکتعلی محمدی نیامده بودند.

عطایی دانشآموخته سینما در ایران است و هم اکنون مشغول برخی فعالیتهای سینمایی، در خیلی از فیلمها و سریالهای ایرانی هم بازی کرده است و مشاوره داده است. شوکتعلی محمدی هم شاعر، نویسنده و ناشر مهاجر افغان، آمده بودند تا از درد چندین و چند ساله رسانهای همه این سالهایشان سخن بگویند. سخن به درازا کشید و آنقدر درد بود که پایان میزگرد با تلخی تمام شد. آنها هنوز حرف داشتند و ما وقت نداشتیم. سالهاست که وقت نداریم که حرفهایشان را بشنویم.
انتهای پیام/*