هیئت خنثی راه به جایی نمی‌برد؛ حسین(ع) را دوباره نکشیم/ اولین آسیب‌شناس هیئت، خود حاج منصور بود

هیئت خنثی راه به جایی نمی‌برد؛ حسین(ع) را دوباره نکشیم/ اولین آسیب‌شناس هیئت، خود حاج منصور بود

خبرگزاری تسنیم: نقل داستان توبه «علی گندابی» و انتشار گسترده آن در فضای مجازی، نام وی را بیش از پیش بر سر زبان‌ها انداخت؛ می‌گوید داستان علی گندابی را از استادش شیخ حسین انصاریان شنیده تأکید می‌کند که نقل این داستان علی گندابی‌ها درست کرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین مؤمنی، از وعاظ نام‌آشنایی است از همان ابتدای شکل‌گیری هیئت محبین اهل بیت(ع) در آن حضور داشته است؛ هم میاندار و هم مدیر داخلی جلسه بوده و اگرچه واعظ و منبری است، اما با تمام زوایای هیئت آشنایی دارد. بر نظم در هیئت تأکید ویژه‌ای دارد و هیئتی موفق را کسی می‌داند که کارش روی نظم و انضباط است و هیئتی‌هایی که نتوانسته‌اند در هیئت نظم را  یاد بگیرند و اجرا کنند، در زندگی‌شان از مسیر اهل بیت(ع) فاصله گرفته‌اند. به طور تخصصی روی مقاتل کار کرده و نظراتی هم در این حوزه دارد. می‌گوید داستان علی گندابی را از استادش  شیخ حسین انصاریان شنیده و تأکید می‌کند که خود آن نقل، علی گندابی‌ها درست کرده است. 

وی 20 سال تدریس سطوح عالی در حوزه علمیه قم را در کارنامه خود دارد و علاوه بر تدریس، منبرهای وعظ و خطابه و روضه‌ها و مقتل‌خوانی‌های او مشهور است. نقل داستان توبه «علی گندابی» و انتشار گسترده آن در فضای مجازی و در بین جوانان، نام وی را بیش از پیش بر سر زبان‌ها انداخت. کسانی که به حسینیه ارک و هیئت حاج منصور ارضی و همچنین به هیئت‌های مشهور تهران از جمله هیئت رایة العباس(س) حاج محمود کریمی می‌روند، او را به خوبی می‌شناسند. هیئتی‌های قم هم از قدیم‌الایام تاکنون در هیئات مختلف و در حرم حضرت معصومه(س) بسیار پای منبر این واعظ مشهور نشسته‌اند. سخنرانی که هم با جامعه وعاظ مأنوس است و هم با ذاکران و مداحان رابطه صمیمانه‌ و خوبی دارد و همین باعث شده تا حرفش خریدار و مخاطبان زیادی داشته باشد.

هم‌زمان با ایام عزای سرور و سالار شهیدان، پس از پایان تدریس‌شان در حوزه علمیه آیت‌الله العظمی بروجردی قم، خبرنگار تسنیم، نزد او رفته و در گفت‌وگویی مبسوط و تفصیلی مباحث مختلفی را درباره حال و هوای هیئت امام حسین(ع) و منبر و وعظ و نوحه و روضه را با او به گفت‌وگو نشسته‌ است، بخش نخست این گفت‌وگو پیش‌تر در پرونده تکیه تسنیم منتشر شد؛ و اینک بخش دوم و پایانی این گفت‌وگو:

*تسنیم: درباره سهم واعظ و مداح در مجالس امام حسین(ع) بفرمائید. از دیرباز مجالس امام حسین(ع) واعظ‌محور بوده است و ذاکران و مداحان معمولاً در حاشیه قرار داشتند. اخیراً احساس می‌شود که مقداری این توازن به هم خورده است. علت برهم خوردن این توازن چیست و اگر ممکن است نقطه نظرات خود را درباره آسیب‌شناسی این مسئله و نسبت شور و شعور در مجالس امام حسین(ع) بفرمائید. به نظر شما برای این که به بحث سخنرانی و منبر در هیئات بیشتر توجه شود چه باید کرد؟

من یک بحثی را اینجا مطرح بکنم. فرض کنیم جلسه‌ای مداح‌محور باشد. مثلا در همین تهران جلسات مجلس ارک یا جلسات آقای حدادیان یا آقای کریمی را در نظر بگیرید. من می‌دانم این جمعیتی که به این جلسات آمده‌اند، برای من نیامده‌اند. حالا چرا ما از زاویه دیگری به این قضیه نگاه نکنیم. من ممنون دوستان ذاکر و مداحی هستم که در جلسه و هیئتی که برای خودشان است، این فضای یک ساعت یا 45 دقیقه را آماده می‌کنند و در اختیار من قرار می‌دهند تا من از آن استفاده کنم و صحبتم را ارائه دهم. خب این دیگر هنر من است که محوریت کار را برگردانم و آن را سخنران‌محور کنم.

شور و سینه‌زنی است که «قال الصادق(ع)» و «قال الباقر(ع)»های سخنران را جذب می‌کند

البته این قضیه مداح‌محوری فقط در جلسات برخی مداحان جوان وجود دارد. منتها ما شاهد تغییر این رویه در کلان‌شهرهایی مثل تهران‏‏‏‏‏، اصفهان، مشهد و شیراز هستیم که محوریت کار به سخنران برمی‌گردد. بگذارید یک مثال برای شما بزنم: هنگام خالکوبی ابتدا نقشه را می‌کشند و بعد مواد را می‌ریزند و بعد شروع به سوزن زدن می‌کنند. این سوزن زدن برای این است که این مواد خالکوبی جذب پوست بشود و با شستن از بین نرود. در جلسات هیئت هم سخنران مواد را می‌ریزد و سینه‌زدن به مثابه همان سوزن زدن است که باعث می شود «قال الصادق(ع)» و «قال الباقر(ع)» سخنران جذب شود.

من سه استاد اخلاق را درک کرده‌ام و هیچ‌کدام از اینها را ندیده‌ام که بدون روضه درس اخلاقشان را تمام کنند. حضرات آیات مظاهری، شب‎زنده‎دار و مرحوم آیت‌الله احمدی میانجی. البته به نظر من باید یک مقدار آسیب‌شناسی دقیق تری کرد که چرا در بعضی مجالس و هیئات این طور شده است. باید دید که رسانه چه قدر در این مسئله مقصر بوده است؟ موضوع دیگر آن است که کاش شرایطی پیش می‌آمد تا سخنرانان و وعاظ نیز قبل از ماه محرم یا ماه رمضان توفیق حضور در محضر رهبر معظم انقلاب در جلسه و برنامه‌ای سالانه می‌داشتند، از آن نوع که مثلا برای مداحان در روز میلاد حضرت زهرا(س) دارند تا از رهنمودها و تأکیدات ایشان بهره برند. بنده خودم از وقتی که رهبر انقلاب بر موضوع «سبک زندگی» تأکید کرده‌اند، بنده ایام فاطمیه(س) و ماه رمضان و ایام شهادت معصومین(ع) را با بیان‌های مختلف به بحث سبک زندگی می‌پردازم. نکته دیگر آنکه باید اهتمام بشود و حداقل یک بولتن در اختیار سخنرانان قرار گیرد.

*تسنیم: سؤال بعدی درباره نسبت هیئت و دستگاه امام حسین(ع) با سیاست است؛ مجالس اهل‌بیت(ع) خصوصا تکیه و هیئت امام حسین (ع) در کنار فضای معنوی و روضه و مناجات، پایگاه سیاسی مردم هم بوده است. اما برخی از نوحه‌خوانان و ذاکران به بهانه دوری از سیاست و اهل آن، از خواندن اشعاری درباره انقلاب، شهدا و دفاع مقدس پرهیز می‌کنند و ادعایشان این است که دستگاه اهل بیت(ع) ربطی با سیاست ندارد. نظر شما در این باره چیست؟‌

دفاع از ولایت و امام و شهدا مسئله شرعی است نه بحث سیاسی

بحث سیاست را باید تفکیک کرد. من دفاع از ولایت و امام و شهدا را بحث سیاسی نمی‌دانم و مسئله شرعی می‌دانم. منتها اینکه ورود پیدا کنیم که مثلا رئیس فلان قوه چه گفت و فلان وزیر چه گفت، اینها بحث‌های سیاسی است و شان و جایگاه گفتن‌شان بالای منبر نیست. من به عنوان سخنران در مقام قانون‌گذاری هستم.به این معنا که من باید اصول را بیان بکنم. اما اینکه من بیگانه از سیاست باشم، زیارت عاشورا می‌گوید که این کار غلط است.

آنجا که می‌گوییم‌: "یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلی اللَّهِ وَ اِلی رَسُولِهِ وَ اِلی امیرِالْمُوْمِنینَ وَ اِلی فاطِمَهَ وَ اِلَی الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَ بِالْبَراَّئَهِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ وَ بَنی عَلَیْهِ بُنْیانَهُ ...» اینجا برائت از اعداء هم داریم. این برائت از اعداء یعنی کار سیاسی. منتها باید مراقب باشیم که سیاست‌زدگی نداشته باشیم. بحث سیاسی دقیق را انسان مطرح می‌کند، منتها همانطور که عرض کردم من دفاع از امام و ولایت و شهدا را بحث سیاسی نمی‌دانم و یک تکلیف و حکم شرعی می‌دانم.

*تسنیم: در همین زمینه خود شیوه تبیین مسائل سیاسی نیز سلیقه خاصی را می‌طلبد. شما چه شیوه‌ای را در این‌گونه موارد در پیش می‌گیرید؟

مثالی می‌زنم؛ در بحث همین انتخابات اخیر ریاست جمهوری من نسبت به یک شخص خاصی نظر داشتم، ولی این را روی منبر نگفتم و اعمال نکردم. اصل دعوت مردم به حضور در انتخابات یک وظیفه و تکلیف برای سخنرانان و مداحان است. در واقع کار ما تبیین اصول و مبانی است و در مصادیق ریز و جزئی نباید ورود پیدا کرد.

* تسنیم: بسیاری از علمای بزرگ و مراجع عظیم‌الشأن نظرات خاصی درباره مقام گریه و روضه سید الشهدا(ع) دارند و آن را بر بسیاری از اعمال ترجیح می‌دهند و بالاتر می‌دانند. علت چیست؟ در تبیین این نگاه قدری بفرمائید.

بدون گره خوردن با ابتلای امام حسین(ع) نمی‌توان سیر و سلوک کرد

با نگاهی به روایات متوجه می‌شویم که روایات برای گریه و اشک بر حضرت اباعبدالل (ع) شأن فوق العاده‌ای قائلند. همچنین اگر در برنامه‌های سلوکی و دستورالعمل‌هایی که اولیای الهی داده‌اند دقت کنیم، می‌بینیم که اگر گفته‌اند نماز شب و یا انس با قرآن، یکی از دستورات اصلی‌شان نیز انس با اباعبدلله(ع) است. گره خوردن با ابتلای امام حسین(ع) سرعت سیر به انسان می‌دهد. بدون گره خوردن با امام حسین(ع) امکان حرکت صعودی و این مقام تقرب و سلوک وجود ندارد. لذا قیمت اشک و گریه بسیار بالاست.

نظر مراجع درباره قیمت اشک بر امام حسین(ع)

چند مثال بزنم: مرحوم کوثری می‌فرمودند که آمدم خدمت امام(ره) روضه بخوانم. روز شهادت پسر ایشان حاج سیدمصطفی بود. گفتم قدری از ویژگی‌های اخلاقی ایشان بگویم. حضرت امام(ره) خم به ابرو نیاوردند. ولی همین که گفتم السلام علیک یا اباعبدالله(ع) ایشان به پهنای صورت شروع به اشک ریختن کردند. آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، که از مراجع تشرف یافته خدمت امام زمان(عج) بودند، فرمودند هنگامی وفاتم دستمال اشکی که 70 سال اشک‌هایم را با آن پاک کرده‌ام روی سینه‌ام بگذارید.

هیچ چیز جای روضه و مقتل را نمی‌گیرد

آیت‌الله حاج شیخ جواد تبریزی دو دستمال اشک داشتند. وصیت کرده بودند که این دو دستمال را در دو دست‌های من بگذارید تا زمانی‌که ملائک نکیر و منکر آمدند و گفتند چه آورده‌ای بگویم اشک آورده‌ام. آیت‌الله العظمی بروجردی(ره) فرموده بودند این خاک کربلایی که در کفن من هست با آب زمزم گل کنید و وقتی مرا در قبر گذاشتید، این را به محاسن من بمالید. سیره علما را که نگاه بکنید این بحث روضه‌خوان بودن از شأن و منزلت بسیار بالایی برخوردار است. به عنوان قسمت آخر این بحثم در اینجا کلام مقام معظم رهبری را خدمت شما عرض بکنم که ایشان فرمودند: نکند به اسم روشنفکری از خواندن روضه و مقتل غفلت بکنید، هیچ چیز جای روضه و مقتل را نمی‌گیرد.

*تسنیم: بسیاری از علما و عرفا حقیقت توحید را در شهادت حضرت حسین(ع) و نوع مواجهه‌شان با خداوند متعال در دعای عرفه و صحنه‌های عاشورا تفسیر می‌کنند. رمز این مرتبه از توحید چیست و تفسیر عرفانی آن چگونه است؟ مختصری درباره تفسیر عرفانی عاشورا و حقیقت واقعه کربلا بفرمائید. این ماجرا در چه سطحی است که خداوند متعال حتی برای عزاداران این مصیبت چنین مراتبی را در نظر گرفته‌ است؟

چرا به امام حسین(ع) اباعبدالله می‌گویند؟

امام حسین(ع) سرالله هستند. پیامبر اسلام(ص) فرمودند : «یا ایها الناس، هذا الحسین بن علی فاعرفوه، فوالذی بیده، انه لفی الجنه، و محبه فی الجنه، و محبی محبیه فی الجنه»
ای مردم، این حسین بن علی است، او را بشناسید؛ سوگند به آن خدایی که جانم به دست اوست، براستی او در بهشت است، و دوستدار او نیز در بهشت است، و دوستدار دوستدار او نیز در بهشت است. این شناختن نه به معنای دانستن بیوگرافی ایشان است. بلکه حسین(ع) سرالله است؛ یعنی اسراری دارد. شما نگاه کنید چرا به امام حسین(ع) می‌گویند اباعبدلله(ع). وجوهی در این است؛ یکی از وجوه این است که امام حسین(ع) زیباترین مصداق بندگی برای خداوند را به معرض ظهور و بروز گذاشتند. در عرب اگر کسی یک ویژگی خاصی داشته باشد، یک ابا به ابتدای اسم و کنیه او می‌چسبانند.

شیطان در کربلا تمام جنودش را جمع کرد که یک ناله از اباعبدلله(ع) بگیرد. ناله‌ای که برای خودش باشد و نه برای خدا؛ ولی نتوانست. امام در گودی قتلگاه در حالی که صورت مبارکشان بر خاک است و نگاهی به سوی آسمان دارند، می‌گویند : «صبرا علی قضائک یا رب، لا اله سواک یا غیاث المستغیثین». توحید یعنی یگانه‌پرستی. امام صادق(ع) عبودیت را اینگونه تعریف می‌کنند. عبودیت عبارت است از «بذل الکل»؛ یعنی هر چه دارید بذل بکنید و هیچ چیز را برای خودتان نگذارید. امام حسین(ع) هم «بذل الکل» کردند. خود امام حسین(ع) می‌فرمایند : «من کان فینا باذلاً مهجته»؛ بذل یعنی دادن تمام سرمایه‌ها.

حرکت امام حسین(ع) را فقط با ظرف حقیر عقل نسنجیم

چون امام حسین(ع) «بذل الکل» کرد، خدا هم برای او «بذل الکل» می‌کند؛ یعنی امام حسین(ع) برای خدا همه چیزش را داد. خدا هم برای امام حسین(ع) همه چیز می‌دهد. در زیارت اربعین هم می‌خوانیم که «و بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه».  امام رضا(ع) می‌فرمایند : «یابن الشبیب! ان کنت ‏باکیا لشى‏ء فابک للحسین، فان البکاء علی الحسین یحط الذنوب العظام». گریه بر امام حسین(ع) گناه کبیره را پاک می‌کند. نمی‌توان با ظرف حقیر عقل حرکت امام حسین(ع) را سنجید. لذا حرکت امام حسین(ع) حرکتی بر اساس توحید است.

*تسنیم: افرادی همچون شمر، عمرسعد و... از رزمندگان جنگ‌های اسلام علیه کفر و نفاق بودند، اگر بخواهیم تفسیری تاریخی و سیاسی از واقعه کربلا داشته باشیم، چه اتفاقی می‌افتد که آنان با ادعای تقرب به خداوند به کشتن فرزند پیامبر(ص) و امام برحق جامعه اسلامی دست می‌یازند؟

علت اینکه اینها کارشان به جایی رسید که حاضر به کشتن امام شدند، این است که ذره‌ای غفلت از ولی خدا و خورشید گرماده ولایت‏ دل انسان را مملو و آکنده از آفات می‌کند. ولو اینکه کسی سابقه رزمندگی و دفاع هم داشته باشد. شمر در زمان حضرت علی(ع) در شُرُف شهادت قرار گرفت، ولی چرا این چنین شد؟ به دلیل دور شدن از ولایت و مبتلا شدن به آفت‌هایی مثل حب به دنیا و حب ‏به زن و فرزند. زبیر کم آدمی نبوده است. ولی تعلق به دنیا از زبیر چیزی ساخت که در تاریخ ببینید سرنوشتش چه شد. یا در مورد ابن‌ملجم، پس از سال ها که حضرت علی به حق خود یعنی خلافت  مسلمین می‌رسند، همین ابن‌ملجم کسی بود که  مؤمنین و عالمان یمن از میان خودشان او را به عنوان بهترین‌ها انتخاب کرده و به نزد علی(ع) فرستاده بودند؛ ولی تکبر و غرور‏‏‏ و روی گرداندن از امر ولی خدا و افتادن در دام قطام باعث شد که اشقی الآخرین بشود.

*تسنیم: در زمانه ما هم از این نوع اتفاقات بسیار می‌افتد که کسی با وجود خدمات بسیار در نقطه‌ای حساس پایش می‌لرزد و از مسیر درست دور می‌افتد. سخنرانان و وعاظ تا چه حد دستشان باز است که بتوانند وقایع و مصادیق روز را با وقایع تاریخی زمان معصومین(ع) تطبیق بدهند؟

نگذاریم حسین(ع) دوباره در تاریخ کشته شود

باید تطبیق بدهند؛ و الا اگر جلسه و هیئتی بی‌موضع و خنثی باشد موثر نمی‌افتد. نباید بگذاریم حسین(ع) دوباره در تاریخ کشته شود. دوباره کشته شدن امام حسین(ع) در تاریخ یعنی اینکه ارزش‌های امام حسین(ع) برای الآن تبیین نشود و شمر و عمر سعد امروز شناخته و گفته نشوند. مثل همان داستانی است که نقل کرده‌اند که روزی کسی اذان می‌گفت. آن فرمانده انگلیسی گفت: برای ما که ضرر ندارد. گفتند: نه. گفت پس بگذارید اذانش را بگوید. تازه خودمان هم آن اذان‌گویی را تقویت و کمک می‌کنیم.

هیئت خنثی و بی‌موضع راه به جایی نمی‌برد

ولی اگر هیئت موضع گرفت و خنثی نبود، آن موقع است که دشمن می‌گوید باید جلوی آن را گرفت. زمان رضاخان چون هیئت‌های مذهبی و این بیرق‌ها و علم و کتل‌ها خاری شدند در چشم شاه، بنابراین شاه به مقابله با هیئات برخاست و هیئت‌ها سر از زیرزمین‌ها درآوردند. بنابراین هیئت نباید خنثی باشد و باید موضع اتخاذ کند و این موضع باید با صراحت و شفافیت بیان بشود. نه اینکه بگوییم به خاطر اینکه یک عده که در هیئت می آیند خاکستری هستند، پس ما برای جذب آنان نباید مواضعمان را صریح و شفاف بگوییم. این تز و طرز فکر کاملا غلط است.

*تسنیم: یک بحثی که همیشه نزدیک به ماه محرم و یا در ماه محرم و صفر مطرح می‌شود و برخی از رسانه‌ها هم زیاد به آن می‌پردازند، بحث آسیب‌شناسی هیئت‌ها و عزاداری امام حسین(ع) است. به نظر شما چرا اینگونه است و پشت پرده مطرح شدن این مسائل در ماه محرم و صفر را چه می‌دانید؟

من فکر می کنم که بیگانه‌ها در این امر خیلی موثرند. من از شما سوال می‌کنم. اگر منصفانه بیاییم و بررسی کنیم، این قدری که بعضی از امور (که حالا من نمی‌خواهم نام ببرم) آسیب و آفت دارند‏، هیئت‌های ما آفت دارند؟ مقایسه بکنید اموری که میلیاردی هم برای آن ها هزینه می‌شود را با هیئات ما. پس معلوم است که اینجا یک مقداری صداقت در بیان برخی اشخاص و رسانهها نیست که آفت‌ها و آسیب‌های بسیاری از امور دیگر را نه بررسی می‌کنند و نه بیان می کنند. آنگاه به بحث آسیب شناسی هیئات می پردازند.

اتفاقا در میان ذاکران، حاج‌منصور اولین کسی است که به آسیب‌شناسی هیئت پرداخته است

اولا که ما نمی‌گوییم که هیچ آسیب و آفتی نیست، ولی آسیب اگر هم باشد این قدر جدی نیست. ثانیا آسیب‌شناسی این هیئت‌ها باید به وسیله کسانی که خودشان هیئتی هستند و کارشناس این امر هستند صورت بگیرد. من خودم ادعا می‌کنم که یک هیئتی هستم و فکر می‌کنم در این زمینه تخصص دارم. این کار باید مثلا توسط بنده صورت بگیرد، نه توسط کسی که تا به حال یک جارو هم در هیئت نزده است و کارشناس این امر نیست. باید  توسط امثال آقای پناهیان صورت بگیرد که خادم هیئت بوده اند و هستند. باید توسط حاج آقا منصور ارضی صورت بگیرد. نه کسی که اینکاره نیست. کسی که اینکاره نباشد اولا حرفش را قبول نمی کنند. ثانیا احتمال قوی یک غرضی پشت حرفش هست.

اتفاقا در آقایان مداح‌ها اولین کسی که آمده و این بحث آسیب ها را مطرح و بررسی کرده، خود آقای ارضی بوده‌اند. به خاطر اینکه این آسیب‌ها برطرف شوند، ایشان موسسه و دانشگاه قدیم‌الاحسان را تاسیس کرده اند. ایشان یک گروه پژوهشی قوی درست کرده اند و 21 عنوان کتاب در این موسسه تدریس می شود و به تربیت و آموزش مداحان می‌پردازند.

*تسنیم: اگر توصیه خاصی به سخنرانان و مداحان برای هر چه بهتر بهره بردن از ماه محرم و صفر دارید بفرمایید.

من به دوستان خودم که در کلاس از بنده سوال می فرمایند عرض کرده ام که خواندن زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام بسیار موثر است. برای اینکه به انسان اجازه بدهند و زبان انسان را گویا بکنند. آن روضه ای که می خوانیم خودمان با آن روضه صبح تا شب اشک ریخته و گریه کرده باشیم تا بتوانیم نفس بزنیم. آن چیزی که می دانیم و به آن عمل کرده ایم به مردم بگوییم تا انشاالله موثر واقع شود.

*تسنیم: به عنوان حسن ختام بحث می‌خواهم درباره یکی از تعابیر مربوط به عاشورا بپرسم:‌ حضرت زینب(س) در مجلس ابن‌زیاد در توصیف خود از مشاهده گودال قتلگاه تعبیر عجیبی به کار می‌برند؛ «مارأیت الّا جمیلاً»، تفسیر شما از وجوه زیبایی‌شناسانه این کلام نورانی چیست؟

ببینید اگر انسان در بحث عبودیت و بندگی قرب پیدا بکن،د منتقل به این مطلب می شود که نقمت به دید ما نقمت است، ولی در حقیقت نعمت است. حضرت زینب(س) در شرایطی این جمله را بیان فرمودند که یزید ملعون داشت با لب‌های مبارک امام حسین(ع) بازی می‌کرد. آنجا بود که حضرت زینب(س) این جمله را گفتند. این یعنی اوج عبودیت و بندگی. انسان اگر اتصال به خدا پیدا کند و به مقام عبودیت و بندگی برسد و به این بلوغ برسد که «لا موثر فی الوجود الا الله» آنگاه هر چیزی که مشیت الهی باشد، حتی بدترین و دردآورترین و زجرآورترین امور را زیباترین امور می‌بیند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل