به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «اتوبیوگرافی مالکوم ایکس»، در سال 1965 و با مشارکت مالکوم ایکس و آلکس هیلی، منتشر شده است. الکساندر هیلی، نویسنده آمریکایی است که کتاب «ریشهها»ی او شناخته شده است. هیلی، «اتوبیوگرافی مالکوم ایکس» را بر اساس مصاحبههایی که در سالهای 1965 – 1963 با مالکوم انجام داده بود، به رشته تحریر در آورد. ژانر اتوبیوگرافی، تغییر مذهب بوده و به بیان فلسفه مالکوم از اتحاد و ملی گرایی سیاه پوستان می پردازد. هیلی، بخش پایانی کتاب را، که به توصیف همکاری مالکوم و هیلی، و پایان زندگی مالکوم تخصیص یافته است، پس از مرگ مالکوم تالیف کرده است.
«اتوبیوگرافی مالکوم ایکس»، به بررسی زندگی فعال حقوق بشر، مالکوم ایکس، میپردازد. داستان، از زمانی که مادرش مالکوم را باردار بوده شروع شده و به توصیف زندگی او در میشیگان، مرگ مشکوک پدرش و بستری شدن مادرش در بیمارستان روانی می پردازد. زندگی او در بوستون و نیویورک سیتی و 8 سال محکومیت او به جرم مشارکت در جرائم سازمان یافته، نیز شرح داده شده است. کتاب، به آشنایی مالکوم با علیجا محمد و سازمان «ملت اسلام» و برگزیده شدنش به عنوان سخنگوی ملی این سازمان اشاره کرده و در ادامه، داستان تغییر مذهب مالکوم از ارتودوکس به اسلام، سفر به مکه و آفریقا را بیان میکند.
مالکوم ایکس، که با نام «حاج مالک شباز» نیز شناخته میشود، فعال حقوق بشر و رهبر مسلمانان سیاه پوستان آمریکایی بود. او مدافع حقوق سیاه پوستان بود و جنایات سفید پوستان آمریکایی علیه سیاه پوستان را به شدت متهم کرد، به همین دلیل، مخالفانش به او تهمت رواج نژادپرستی و خشونت زدند.
پدر مالکوم، ارل لیتل، سخنگوی غیر روحانی و از جمله افرادی بود که برای حقوق مدنی سیاه پوستان فعالیت می کرد، او مدیر انجمن «پیشرفت سیاه پوستان جهان» بود، از اینرو روحیه ای خود مختار و مدافع سیاه پوستان در فرزندانش آفرید.
مالکوم که در سن 20 سالگی به 8 سال زندان محکوم شده بود، در زندان با «ملت اسلام» آشنا شده و به عضویت این ملت در آمد. پس از عفو مشروط و آزادی از زندان، در سال1952 به عنوان یکی از سخنگویان این ملت برگزیده شد. تبلیغات مذهبی و اعتقادی او در آمریکا، باعث شد تعداد زیادی از سیاهپوستان با اسلام آشنا شوند و در مدت کوتاهی به عضویت گروه «ملت اسلام» درآیند. به مدت 12 سال، او حامی برتری سیاه پوستان و طرفدار جدایی آمریکاییهای سیاه و سفید بود و تاکید «جنبش حقوق مدنی» بر یکپارچگی را به تمسخر میگرفت.
مالکوم ایکس به چند کشور آسیایی و آفریقایی سفر کرد تا به جهانیان ثابت کند مبارزه با تبعیض نژادی و برده داری، تنها به جامعه آمریکا محدود نیست. سفر به سرزمین وحی و زیارت خانه خدا، اتفاق بزرگ دیگری بود که در دفتر زندگی مالکوم ایکس جای گرفت. پس از بازگشت از مناسک حج، نام حاج ملک شبّاز را برای خود برگزید. 21 فوریه 1965، هنگام سخنرانی در سالن بالروم مانهاتان، شلیک چند گلوله به زندگی پرفراز و نشیب او پایان داد.
کریم عبدالجبار، بازیکن سابق ان بی ای، در مورد اتوبیوگرافی مالکوم ایکس میگوید: «دانشجوی سال اول دانشگاه کالیفرنیا بودم که به دین اسلام علاقه مند شدم و شانس مطالعه اتوبیوگرافی مالکوم ایکس برای من به وجود آمد. به موجب مطالعه این کتاب، یکتاپرستی را به معنای واقعی، متفاوت با آنچه که در دین کاتولیک درک کرده بودم، درک کردم. اساسا، پس از مطالعه اتوبیوگرافی مالکوم به اسلام گرویدم، و این کتاب موجب شد که به سراغ قرآن رفته و به بررسی دقیق آن بپردازم. این کتاب، دید بنده به یکتا پرستی و مذهب را تغییر داد. اتوبیوگرافی مالکوم، الهام بخش من برای شناخت بیشتر بود، و موجب تقلید من از شیوه رو به رشد زندگی او شد. به نظر من، مالکوم می تواند الگوی مناسبی برای هر فرد محسوب شود. اتوبیوگرافی مالکوم، سفری است از نادانی و نا امیدی به سوی آگاهی و بیداری معنوی.»
تندیسی معروف از الکس هالی که «ریشهها» را برای کودکان روایت میکند
کتاب «ریشهها» نوشته الکس هیلی، روایت رنج یک خانواده آمریکایی، کتابی است نوشته آلکس هِیلی. هیلی، نویسنده معاصر آمریکایی است که در این داستان، تصویری واقعی از زندگی خانواده و نیاکانش را به تصویر میکشد. پیام محوری این داستان، وضعیت نابسامان آمریکاییان آفریقاییتبار و بیان رنجها و کاستیهای زندگی آنها در دوران بردهداری و پس از آن است. در نگاهی دقیقتر، نویسنده به شناساندن مفاهیم تبعیض نژادی، بردگی، بیگاری و زیر تملک دیگران بودن میپردازد و آن را محکوم میکند.
این کتاب با واکنش جدی رسانههای موسوم به main stream (جریان اصلی) مواجه شد به گونهای که خود در نامهای به دو نویسنده دیگر از تمسخر خود و کتابش در بیبیسی و تخریب در نیویورک تایمز و ساندی تایمز لندن شکایت و گله میکند. کتاب او با نگاهی عدالتخواهانه واکنشی به موضوع تبعیض نژاد و برخوردهای حکومت آمریکا با سیاه پوستان بوده است.
این اثر نیمهمستند که بهشکل رمان نوشته شده و بیانی واقعگرایانه دارد، با زایش قهرمان اصلی داستان کونتا کینته (نیای هفتم نویسنده کتاب)، در دهکدهای مسلمان و در باختر قاره آفریقا آغاز میشود. او با فرهنگ سنتی رشد میکند و زندگی آرام و بیدغدغهای را بههمراه خانواده و قبیلهاش میگذراند. اما تراژدی از جایی آغاز میشود که بازرگانان برده، او را غافلگیر کرده میربایند. او بههمراه عدهای دیگر در بدترین وضع با کشتیهای تجارت برده به آمریکا برده میشود و به فروش میرسد.
کتاب الکس هیلی، کتابی است که علیرغم این حاشیهسازیها توانسته صدای خود را به گوش مردم دنیا برساند. حوادث و موضوع این کتاب در ماههای اخیر چندین بار از میان کلام آیتالله العظمی خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی ایران شنیده شده است. ایشان از رفتار دولت آمریکا با مردم خود با استناد به این دست از کتابها و افراد انتقاد میکنند.
چندی پیش انتشار اخباری مبنی بر ساخت سری دوم سریالی با اقتباس از کتاب «ریشهها» در رسانههای دنیا منتشر شده بود. دانلود فایل پدیاف کتاب «ریشهها».
انتهای پیام/