بیات زنجانی: منتظری عقلش به سیاست نمی‌رسد/ تندروی‌های خودسرانه عبدالله نوری


بیات زنجانی: منتظری عقلش به سیاست نمی‌رسد/ تندروی‌های خودسرانه عبدالله نوری

خبرگزاری تسنیم: همان شب که آقای منتظری از قائم مقامی عزل شد، ایشان تابلو دفتر را پایین آورده و در بین نماز مغرب و عشاء گفته بود که «ما از همان اول هم می دانستیم که این آشیخ عقلش به سیاست نمی رسد!»

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، نشریه «نسیم بیداری» وابسته به ارگان مطبوعاتی اصلاح طلبان در شماره جدید خود (شماره 42/ آذر 92)، پرونده ای را به زندگینامه مرحوم منتظری اختصاص داده که حاوی نکات قابل تأملی است.

در این پرونده بدون آنکه به اشتباهات آن مرحوم و تصمیمات نادرست وی مبنی بر حمایت از باند خائن و جنایتکار مهدی هاشمی اشاره ای شود، سراسر به مجیزگویی وی پرداخته شده است.

اما در یکی از مطالب این پرونده (که احتمالا از دست شان در رفته و یا شاید هم برای خالی نبودن عریضه منتشر کرده اند)، به سراغ اسدالله بادامچیان که کتابی با عنوان «خاطرات منتظری و نقد آن» دارد رفته است. بادامچیان در این مصاحبه شاید برای اولین بار از نقش اسدالله بیات زنجانی و تندروی های خودسرانه عبدالله نوری در مخالفت با منتظری پرده بر می دارد. اهمیت این ماجرا در آن است که این دو، در سال های اخیر از مدافعان سرسخت منتظری شده و حتی وی را مرجع تراز اسلام می دانند در حالی که زمانی نه چندان دور، خود به عنوان مهم ترین مخالفان وی نقش ایفا کرده و حتی کاتولیک تر از پاپ هم بودند!

در زیر بخش هایی از این مصاحبه تقدیم مخاطبان می شود:

*آن معممی که در کتاب گفته ام تا قبل از عزل، تابلوی دفتر نمایندگی آقای منتظری را نصب کرده بود، آقای اسدالله بیات (زنجانی) است. آن زمان در مساجد، دفتر نمایندگی قائم مقام رهبری نبود اما آقای بیات در مسجدش در نارمک تهران، تابلویی سر در مسجد زده بود با همین عنوان. مردم محل از آقای منتظری پرسیدند و او کبتی پاسخ داد که وی دفتر نمایندگی قائم مقام رهبری ندارد. آقای بیات اعتنایی نکرد. ولی همان شب که آقای منتظری از قائم مقامی عزل شد، ایشان تابلو دفتر را پایین آورده و در بین نماز مغرب و عشاء گفته بود که «ما از همان اول هم می دانستیم که این آشیخ عقلش به سیاست نمی رسد!» من پس از عزل وی که به دیدن آقای منتظری رفته بود این ماجرا را برایشان نقل کردم، خیلی ناراحت شدند و گفتند واقعا آشیخ اسدالله چنین حرفی زده؟ که من گفتم بله.

*یکی دیگر از این افراد آقای عبدالله نوری بود. در همین دیدار، آقای منتظری خیلی از رفتار آقای نوری در ماجرای عزل ناراحت بود و گفت شبانه آمده اند دیوار بتونی را با دریل در طول شب خراب کرده اند و نگذاشته اند ما شب بخوابیم. مگر نمی شد این کار را صبح بکنند؟ من هم به شوخی به ایشان گفتم ناراحت نباشد، آقای نوری بنا به تبعیت از ولی فقیه این کار را نکرده، بنا به منافعش این کار را کرده، فردا هم منافعش عوض می شود و اقتضا می کند که به شما نزدیک شود و بالاخره می آید و با شما رفیق می شود. عباس آقازمانی (ابوشریف) هم از دیگر افرادی بود که می توانم از وی در اینجا یاد کنم. بعد از قضایایی مهدی هاشمی رفته بودم دیدن آقای منتظری. من با او رفیق هستم. او را جلوی محوطه دیدم و گفتم برای چه اینجا آمدی، اوضاع مناسب نیست. عباس آنجا حرفی زد که خیلی در من تأثیر گذاشت. او گفت: «ما خر را یه وری سوار بودیم و به محض اینکه بفهمیم اوضاع خراب است، می پریم پایین.» به او گفتم پس تا حالا داشتی خر سواری می کردی؟ بعد گفتم که عباس جان این کار را نکن. هر جا هستی به وظیفه عمل کن.

*متأسفانه این نوع افراد و اطرافیان ایشان باعث شدند که روز به روز فاصله او با امام خمینی و کل انقلاب بیشتر شود. آقای منتظری در مجموع 45 موقعیت و مسئولیت از سوی امام خمینی گرفته بود که شاید از این حیث استثناء بودند. اما آقای منتظری با این مسئولیت ها چه کرد؟ آیا با تدبیر و درایت و توانمندی آنها را پیش برد و مدیریت کردند یا به عده ای و گروهی خاص فرصت دادند تا وارد پست هایی شوند که صلاحیتش را نداشتند. متاسفانه خیلی از افرادی که از کانال ایشان پست گرفته بودند کارنامه خوبی از خود بر جای نگذاشتند.

*خود امام به صراحت گفته اند که با قائم مقام رهبری ایشان از ابتدا مخالف بودند اما چون عده ای در مجلس خبرگان این نظر را مطرح کرده بودند، ایشان نخواستند نظر جمع را رد کنند. اما وقتی به سوابق و تاریخ مراجعه می کنیم، در می یابیم که آقای منتظری در قاعده پست و سمت خود، خوب عمل نکردند و همین هم باعث بروز مشکلات متعددی شد که منجر به عزل ایشان شد. امام بارها ایشان را نصیحت می کردند اما اصلا فایده ای نداشت و آقای منتظری کار خود را می کرد. به طور مثال، بارها سر جریان باند مهدی هاشمی به ایشان تذکر داده شده بود، اما چه فایده؟ آقای منتظری که خود درباره ولایت فقیه کتاب داشت، نظر ولی فقیه اش را نادیده می گرفت. این مسائل هم در حوزه امور فقهی نبود که بگویید ایشان خود فقیه بود و استنباط خودش را داشت و به رأی خود عمل می کرد، مسائل سیاسی و در حوزه ولایت و اداره کشور بود و نمی شد هر کس، ساز خود را بزند. این سوال بزرگ و مهم پیش روی ایشان بود که چرا کسی که قائل به نظریه ولایت فقیه است، این چنین در برابر ولی فقیه اش می ایستد؟

* یک بار که به دیدن ایشان رفته بودم، ایشان جسارتی به ولی فقیه زمان کردند که از آن زمان به بعد، دیگر به دیدن ایشان نرفتم. همان موقع هم به آقای منتظری گفتم شما که می گویید نباید تندی کرد، چرا به ولی فقیه زمان جسارت می کنید و حرف غیرشرعی می زنید؟ از آنجا به بعد متوجه شدم نفسانیات بر ایشان غلبه کرده و متأسفانه دیگر امیدی به بازگشت ایشان نیست. همین هم شد و روز به روز تعصب و لجاجت ایشان بیشتر شد و موضع گیری هایشان علیه نظام و انقلاب تندتر شد. من از ایشان در آن دوره که قائم مقام رهبری بودند پستی نگرفتم و وقتی عزل شدند، قطع رابطه نکردم، وقتی دیگر به دیدنشان نرفتم که امیدم به بازگشتشان را از دست دادم و دیدم جسارت می کنند./منبع: نماینده/

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon