به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها بواسطه اشاره رهبر انقلاب به رمان ریشهها مطالبی در مورد آن در رسانههای فارسی منتشر میشود. کتاب ریشهها در سال 1976 منتشر شد و در کمتر از هفتماه پس از انتشار، توانست بیش از یک میلیون و 500 هزار نسخه بفروشد و به بیش از 37 زبان زندهی دنیا ترجمه شود.
علاوه بر جذابیت سوژه پرداختن به ظلم و ستم مضاعف به سیاهان امریکا که نمونههای آن را در اخبار این سالها و خشونتهای گاه و بیگاه پلیس امریکا علیه سیاهان این کشور میتوان مشاهدهکرد، پشتیبانی رسانههای مختلف از این کتاب در پرفروش شدن آن مؤثر بود. موضوعی که در آثار مهم منتشره در کشور ما کمتر مورد توجه ناشران و نویسندگان است. معمولا در کشور ما کتابها بر اساس علایق ناشران و نویسندگان نهایتا با تیراژ چندهزار منتشر میشود و بدون تبلیغات و پشتیبانی رسانهای پس از چندسال فراموش میشود و در انبار ناشر یا در قفسههای کتابخانهها خاک میخورد. در صورتی که شناساندن کتاب به مردم و صحبت از آن در رسانهها در حقیقت تکمیل زنجیره صنعت نشر کتاب است و با پرداختن به این عرصه و برنامهریزی برای آن است که میتوان امید داشت آثاری با تیراژ میلیون و در تناسب با جمعیت 70 میلیونی کشور در بازار کتاب مطرح شود.
موضوع بیتوجهی رسانهها به کتاب آنقدر مهم است که رهبر انقلاب در دیدار مسئولان کتابخانهها و کتابداران در تاریخ 29 تیرماه 1390 فرازی از بحثشان را به این موضوع اختصاص دادند و با انتقاد از پخش تبلیغات محصولات کماهمیت و بیاهمیت در برنامههای صدا و سیما گفتند: «ما امروز مىبینیم براى کالاهاى کماهمیت که تأثیرى هم در زندگى انسانها ندارند، صاحبانش تبلیغات رنگینِ عجیب و غریبى را متصدى میشوند، مباشر میشوند؛ دستگاههاى ارتباطجمعى، مطبوعات، صدا و سیما آنها را پخش میکنند؛ در حالى که آن محصولات هیچ ضرورتى ندارند، هیچ لزومى ندارند، یک چیز اضافى در زندگى هستند؛ گاهى بودنشان مفید است، گاهى بودنشان حتّى مفید هم نیست؛ شاید مضر هم هست. محصولى با عظمت کتاب، با ارزش کتاب، درخور این است که تبلیغ بشود؛ تشویق بشوند کسانى که میتوانند کتاب را بخوانند؛ این را ما باید به صورت عادت در بیاوریم.»
در امریکا دو سریال مهم و پربیننده بر اساس کتاب ریشهها ساخته و در سالهای 1977 و 1979 از شبکهی ABC آمریکا پخش شدهاند. بر اساس نظرات خوانندگان کتاب در سایت آمازون، بسیاری از خوانندگان بعدی کتاب کسانی بودند که قبلاً و در دوران کودکی یا نوجوانی سریال این کتاب را دیده بودند.
ریشهها برای هفتههای متمادی (46 هفته) در فهرست پرفروشهای بازار کتاب قرار داشت و 22 هفته در صدر این فهرست بود. آنچه در ادامه میآید توصیفات نشریات امریکایی در باره این کتاب است که از پایگاه اینترنتی این کتاب اخذ و ترجمه شدهاست. همانگونه که مشاهده میشود مطبوعات مختلف امریکایی با اختصاص مطالب مختلف به این کتاب در پرفروش شدن آن مؤثر بودهاند. رویکردی که میتواند بعنوان الگویی برای مطرح کردن کتابهای خوب در عرصه رسانهها و رساندن آنها به تیراژی مناسب در کشور ما مورد توجه رسانهها و ناشران و نویسندگان قرار گیرد. البته رویکرد تمامی رسانهها در مواجهه با این کتاب مسثبت نبود و رسانههایی همچون بیبیسی، ساندیتایمز لندن و غیره بارها و بارها به تمسخر این کتاب و نویسنده آن و خبرسازی و ایجاد جو روانی منفی علیه آن پرداختند که در نامههای و سخنرانیهای الکس هیلی نقدهای او به این مطالب قابل رویت است.
هفته نامهی ناشران اینگونه از کتاب تعریف کرد: «کتاب جذابی که ثابت میکند همهی تاریخها آن چیزی نیستند که توسط برندگان نوشته میشوند.»
مینیاپولیس تریبون نوشت:« طاقتفرسا!...ما اجداد نویسنده را دنبال میکنیم وقتی که مثله میشوند، به آنها تجاوز میشود و خانوادههایشان از هم میپاشد زمانیکه آنها تحت سلطهی اربابان سفید خود هستند... روایتی پرجاذبه و صمیمی.»
سان فرانسیسکو کرونیکل، بزرگترین روزنامه شمال کالیفرنیا نیز اینگونه تیتر زد: «تپش قلب همراه با احساسات، درست تا پایان ... کتاب بزرگ آمریکایی!»
مجلهی وگو ریشهها را اینگونه توصیف کرد: «باشکوه... یک دستاورد ماندگار.... ریشهها روح را پرواز میدهد!»
شیکاگو تریبون نوشت: «منحصر به فرد و قابل توجه... این کتاب حماسهی یک سیاهپوست بر اساس گفتههای اوست در یک گذشتهی طولانی...مانند هر رمان خوب تاریخی ریشهها به ما دیدگاه تازهای از تاریخ میدهد.»
مجله تازههای نشر نوشت «خیرهکننده....نیرویی فوقالعاده...صادقانه، داستانی الهامگرفته از قلب بیمار ملت»
روزنامه بالتیمور سان «بعنوان یک کار تحقیقاتی و بازسازی وقایع یک اثر کاملا خیرهکننده است.... کاملا جذاب و خواندنی... کتابی برای زمان ما.»
«مهارت عالی در روایت... برای زمانی طولانی که ما نیاز به کتابی داریم که احساسات عمیقمان را تسخیرکند» هوستون کرونیکل
مجله تولدو بلید ریشهها را اینگونه توصیف کرد: «یک شاهکار حیرت انگیز! ....ریشهها یک داستان نیست؛ حداقل اینست که با عنوان داستان توصیه نمیشود اما الکس هیلی در بیشتر قسمتهای ماجرایش بیان و تکنیک یک رماننویس را دارد. و چه داستانی! ....جذاب...دلگرمکننده .... دراماتیک»
ساتردی ریویو ریشهها را «شاهکاری قابل توجه» خواند و مجلهی میلواکی در مورد آن نوشت: «یک داستان جالب و زنده از سبک زندگی قبیلهی ماندینگو در افریقا و بردهها در ایالات متحدهی امریکا.... داستانی قوی و برانگیزاننده.»
پیتزبورگ پرس از ریشهها به عنوان «نوشتهای قدرتمند» و «کتابی که همه امریکاییها باید آن را بخوانند» یاد کرد.
روزنامه فیلادلفیا اینکوایر هم نوشت «یک اثر کلاسیک روز.....یک اثر زنده و همیشگی در ادبیات ما».
انتهای پیام/