یک نکته از بیانات رهبری در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی
خبرگزاری تسنیم:ورود ریز و جزئی رهبر انقلاب به مباحث مصداقی فرهنگ روزمره، نمایش واضحی از رصد دقیق شخص اول کشور از اوضاع فرهنگی است. در آخرین جلسه رهبر انقلاب با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در دو جا حرف از صداوسیما زده میشود.
بعضى اینطورىاند؛ چشمشان را روى هم مىگذارند؛ گفتند تهاجم فرهنگى نیست. بعد که قبول کردند تهاجم فرهنگى هست، بهدنبال بحثهاى ذهنى رفتند! «تهاجم یعنى چه؟»، «فرهنگ یعنى چه؟»، «فرهنگى چه چیزهایى را شامل مىشود و چه چیزهایى را شامل نمىشود؟». ما به اینها چه کار داریم؟
این بخشی از سخنرانی رهبر انقلاب در آبان سال 1385 یعنی هفت سال پیش است. در حالی که در همه این سالها، بخش عظیمی از انرژی مدیریت فرهنگی در ایران صرف مباحثه بیهوده بر سر مفاهیم و الفاظ انتزاعی شده است، هر بار سخنرانی رهبر انقلاب در مورد فرهنگ با ورود ریز و جزئی ایشان به موارد مصداقی، نمایشی فرامتنی هم داشت. همان چیزی که این بار رهبر انقلاب به صراحت زبان به بیان انتقاد از آن گشودند: بیهودگی نزاع بر سر تعریف انتزاعی مفاهیم به جای پرداختن به اصل ماجرا. این شاید مهمترین و اصولیترین درس فرهنگی جلسه بسیار مهم رهبر انقلاب با اعضای شورای عالی انقلابی فرهنگی بود.
در سخنرانی رهبر انقلاب در جمع اعضای شورای عالی انقلاب دوبار نام صداوسیما و تلویزیون آورده میشود. دو نوبتی که توصیف ماجرا آنقدر واضحی است که نیازی به مقدمهچینیها و توضیحات معمول ندارد. دوباره آنها را یادآوری میکنیم، بااین نیت خوشبینانه که بخشی از نادیدهگرفتن همه حرفهای رهبرانقلاب درباره مسالهای به نام فرهنگ بر اثر نشنیدن صدا و نخواندن متن آنهاست.
در نوبت اول رهبر انقلاب به یک انتقاد ضمنی از تلویزیون میپردازد: "خب یکى از همین تأثیرات تهاجم فرهنگى دشمنان، افزایش سرقت مسلّحانه از بانکهااست؛ این را اوّل ما در فیلمها دیدیم - قابل توجّه جناب آقاى ضرغامى -که حمله میکنند؛ حالا عین همان قضایا، اینجا دارد اتّفاق مىافتد؛ خب یاد میگیرند دیگر. ما باید این را بدانیم چهکار داریم میکنیم."
و در مورد دوم به یک مسئولیت سنگین صداوسیما اشاره مستقیمی میکنند: "کتابهاى آموزش زبان. خب میدانید، الان آموزش زبان انگلیسى - بالخصوص زبان انگلیسى، حالا زبانهاى دیگر خیلى خیلى کمتر - خیلى رواج پیدا کرده، آموزشگاههاى فراوانى بهوجود مىآورند. خب، مراکز آموزش هست؛ همهى کتابهاى آموزش که خیلى هم با شیوههاى جدید و خوبى این کتابهاى آموزش زبان انگلیسى تدوین شده، منتقلکنندهى سبک زندگى غربى است، سبک زندگى انگلیسى است. خب این بچّهى ما، این نوجوان ما و جوان ما [که] این را میخواند، فقط زبان یاد نمیگیرد؛ حتّى ممکن است آن زبان یادش برود، امّا آنچه بیشتر در او اثر میگذارد آن تأثیر و انطباعى [است] که بر اثر خواندن این کتاب از سبک زندگى غربى در وجود او بهوجود مىآید؛ این از بین نمىرود؛ این کارها را دارند میکنند.خب در مقابل اینها باید چهکار کرد؟ در مقابل اینها دو چیز لازم است: یکى کار، یکى ابتکار؛ این دو کار و این دو نقطهى مهم را باید در نظر [داشت]؛ باید کار کنیم، کار هم باید کار ابتکارى باشد. البتّه در این مورد مسئولیّت صداوسیما خیلى سنگین است."
انتهای پیام/