به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، همزمان با آغاز دادگاه بین المللی رسیدگی به پرونده ترور «رفیق الحریری»، نخست وزیر اسبق لبنان که در سال 2005 میلادی ترور شد، شاهد تشدید اوضاع امنیتی در دو منطقه بقاع و طرابلس لبنان هستیم، پایگاه خبری «النشره» در گزارشی تلاش دارد، به چرایی این موضوع پاسخ دهد.
النشره در اینباره مینویسد: اگر به این موضوع اعتقاد داشته باشیم که اتفاق و تصادف در جهان سیاست و مدیریت منافع استراتژیک و امنیتی کشورها جایگاهی ندارد و هر اتفاقی که در این زمینه روی میدهد نتیجه حتمی اهداف از پیش تعیین شده در پشت پرده و مراکز مطالعاتی و سرویس اطلاعاتی و وزارت امور خارجه است، ناگزیر باید در مورد هم زمانی شروع دادگاه بین المللی لبنان در لاهه برای بررسی پرونده ترور «رفیق الحریری»، نخست وزیر اسبق لبنان و حوادث داخلی این کشورو ناامنی شرایط بی ثبات آن و انتقال درگیری به بقاع و بازگشت تنش به شهر طرابلس و موانع تشکیل دولت آینده علی غم تلاشها سوالاتی را مطرح کرد. اینکه اقدامات مرتبط با پرونده دولتی، نتیجه توافق بین المللی بر ضرورت جریان شرایط سیاسی موجود و زمینه سازی برای پیوستن لبنان به کاروان کشورهای منطقه که به نحوی در جنگ علیه تروریسم مشارکت دارند، میباشد.
کارشناسان امور لبنان و کسانی که پیگیر پرونده ترور رفیق حریری هستند، در برداشتهای خود از تحولات روزهای گذشته لبنان و به خصوص انتقال درگیریها به بقاع و طرابلس را نتیجه اولیه اقدامات دادگاه بین المللی میدانند که هدف از آن در این برهه محاصره سیاسی و امنیتی حزب الله در آستانه آغاز کنفرانس مربوط به بررسی بحران سوریه میباشد.
در همین راستا نباید از نظر دور داشت که تحقیقات انجام شده از زمان ترور رفیق حریری و حتی پیش شروع محاکمه، کاملا بر نقش سوریه در این ترور متمرکز شده است، همچنین محاکماتی که از چند روز پیش شروع شده است بر حزب الله متمرکز است و هیچ گونه دخالت یا نقش منطقهای یا بین المللی در این زمینه مطرح نیست، همین مسئله باعث ایجاد سوالاتی میشود، این که هدف از زیر ذربین قرار دادن حزب الله چیست؟
این کارشناسان و صاحبنظران در ادامه اگرچه به موضوع انتقال درگیری سوریه به اراضی لبنان اشاره میکنند، با این حال یادآور میشوند که این اولین باری نیست که مناطق هرمل و عرسال موشک باران میشود، ولی اولین بار است که در چنین موقعیتی و به صورت هم زمان، این اتفاق رخ میدهد، گویی که عملیات متقابل میان دو گروه لبنانی است که از لحاظ سیاسی و گرایش مذهبی با هم اختلاف دارند و این دو با واسطه میجنگند، در صحنهای که یادآور درگیری میان کسانی بود که خود را قربانی گروه دیگر میدانست و اینکه دشمن به وی حمله کرده، در حالی که دشمن بر این باور بود اتهام او تنها مقدمهای برای فتنه مذهبی است.
به گفته این کارشناسان و صاحبنظران، مسئلهای که باعث تقویت این باور میشود، بازگشت تنش غافلگیرانه به منطقه «باب التبانه» و «جبل محسن» بدون دلایل مستقیم است. همان طور که شرایط در مورد شروع دور 18 دادگاه و همچنین سکوت حزب الله در قبال شروع دادگاه این گونه بود، حزب الله این دادگاه را از اساس به رسمیت نمیشناسد؛ حال چه رسد به اینکه فعالیتهای این دادگاه مبتنی بر جعل پرونده اتهام و عدم اتکا بر صلاحیتها و استانداردهای بین المللی شروع شده است و بسیاری از شواهد و ادله مخفی و بسیاری از واقعیتها نادیده گرفته شده است، مثل پرونده کسانی که بلافاصله بعد از اجرای عملیات ترور به استرالیا گریختهاند و بسیاری از شواهد و ادله که ثابت میکند که کدام طرف اولین و آخرین ذی نفع در این ترور است.
علاوه بر این فعالیتهای دادگاه بر اساس اصول و اتهامات سیاسی شروع شده است و این از ضروریات قضایی نیست. همه این مسائل سوالاتی را در مورد هدف از این دادگاه مطرح میکند، اینکه چرا مواضع حزب الله هیچ جایگاهی در این دادگاه ندارند؟
انتهای پیام/