هویدا در زمان کودتای ۲۸ مرداد کجا بود؟ /چگونه ورق به‌نفع هویدا برگشت؟


هویدا در زمان کودتای 28 مرداد کجا بود؟ /چگونه ورق به‌نفع هویدا برگشت؟

خبرگزاری تسنیم: در ایامی که امیرعباس هویدا در ژنو به فعالیت‌های مطلوب وان‌هک مشغول بود، امریکا و انگلیس دست در دست هم و به کمک عوامل داخلی خود، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را تدارک دیدند و دولت محمد مصدق را سرنگون کردند.

خبرگزاری تسنیم - گروه سیاسی:

هویدا در وزارت امور خارجه

در شهریور ماه سال 1328 ش، عبدالله انتظام با عنوان وزیر مختاری، راهی لاهه شد و چند ماه بعد نیز، مأموریت امیرعباس هویدا، خاتمه یافت و به ایران بازگشت. در ابتدای بازگشت او به ایران، شرایط به نفع او در حال تغییر بود. از طرفی منصور‌الملک، پدر دوست نزدیک و صمیمی او ـ حسنعلی منصور ـ نخست‌وزیر شده بود و از طرف دیگر شوهرخاله او ـ انوشیروان سپهبدی ـ رئیس تشریفات دربار بود. این همه، شرایط مساعدی بود تا هویدا بتواند در وزارت امور خارجه، مراحل رشد و ترقی را به سرعت سپری نماید، ولی این شرایط مناسب و مساعد، به‌زودی تغییر کرد. رجبعلی منصور پس از سه ماه و اندی، جای خود را به سپهبد حاجیعلی رزم‌آرا داد و سپهبدی نیز چند ماه بعد، از ریاست تشریفات دربار، مستعفی شد.

با این حال در دولت رزم‌آرا، بارقه امیدی دمیدن آغاز کرد و محسن رئیس ـ دائی حسنعلی منصور ـ وزیر امور خارجه شد و حسنعلی را به عنوان منشی دفتر خود برگزید. این موقعیت‌ مناسبی بود تا این هر دو ـ هویدا و منصور ـ در راه رشد و ترقی گام نهند ولی گلوله‌هایی که از اسلحه فدائیان اسلام خارج شد، این بارقه را نیز به یأس مبدل کرد.

کشور با فعالیت‌‌های آیت‌الله کاشانی و فدائیان اسلام و حمایتی که این دو از دکتر محمد مصدق در شعار ملی کردن صنعت نفت داشتند، بحرانی می‌نمود. با کشته شدن رزم‌آرا، حسین علاء که از حامیان اصلی بهائیت در ایران بود و در مکتب فراماسونری عبدالله انتظام عضویت داشت، به نخست‌وزیری رسید و حسنعلی منصور جوان را به ریاست دفتر خود برگزید و یکی دیگر از اعضای باند قاچاق پاریس در سال 1325 ـ مطیع‌الدوله حجازی ـ را به سمت معاونت نخست‌وزیر و ریاست اداره کل انتشارات و تبلیغات منصوب کرد 1 و پس از مدت کوتاهی که خود تصدی وزارت امور خارجه را به عهده داشت، در ترمیم کابینه، مراد و مرشد امیرعباس هویدا ـ عبدالله انتظام ـ را به وزارت خارجه منصوب کرد. انتصابی که فقط دو هفته دوام داشت.

حسین علاء در شرایط سخت آن روز، تسلیم شد و در اردیبهشت ماه سال 1330، از نخست‌وزیری کناره گرفت و به وزارت دربار بازگشت و سکان دارای صدارت را به دکتر محمد مصدق محول کرد.

در کابینه مصدق، باقر کاظمی (مهذب‌الدوله) که از رجال سرشناس وزارت امور خارجه بود و در دولت‌های مختلف، تصدی وزارت خانه‌های متفاوتی را به عهده گرفته بود و از سال 1312 تا 1314 در سه دولت، وزیر امور خارجه بود، مجدداً وزیر امور خارجه شد. او با سابقه عین‌الملک و فعالیت‌های وی در سال‌های تصدی وزیر مختاری ایران در حجاز و بیروت آشنایی داشت و همو بود که باعث عزل عین‌الملک از سمت آخر او در حجاز در سال 1314 شده بود، پس طبیعی بود که نسبت به امیرعباس هویدا نیز شناخت داشته باشد و از طرف دیگر، دکتر حسین فاطمی که از افراد موثر در دولت محمد مصدق بود و به معاونت او منصوب شده بود، 2 از جریان قاچاق اعضای سفارت ایران در پاریس، اطلاع کافی داشت، چرا که در آن زمان، در پاریس تحصیل می‌کرد و در این باره، مطالبی را نیز نوشته بود، که گذشت.

در این شرایط، امیرعباس هویدا احساس خفگی می‌کرد و بهتر آن بود که به هر وسیله ممکن خود را از آن رهایی بخشد. او که در موقعیت جدید برای خود جایگاهی نمی‌یافت، به دوستان خارجی خود متوسل شد تا شاید راه برون رفتی از این شرایط، فراهم آورد. سابقه فعالیت او در صلیب سرخ بلژیک در امور پناهندگان و ارتباطاتی که در آن دوران برقرار کرده بود، باعث شد تا در کمیسیون پناهندگان در ژنو، جایی برای او در نظر گرفته شود و امیر عباس هویدا، در تابستان سال 1330 ش که کشور ایران درگیر بحرانی شدید بود، مجدداً جلای وطن کرد تا معلوم شود که او هرگز مرد میدان مناقشات و رویارویی با مشکلات نیست.

او در این سفر، مادرش ـ افسر‌الملوک سرداری ـ را نیز به همراه برد. شاید فکر می‌کرد که با روی کار آمدن محمد مصدق و حمایت آیت‌الله کاشانی از وی، دیگر فرصت بازگشت به ایران را نخواهد یافت.

کسی که به عنوان حامی سرسخت هویدا در این مأموریت، از خدمات او بهره می‌گرفت، «ارنست وان‌هک ـ استاد بزرگ بسیار ارجمند لژ بزرگ ملی فرانسه» 3 بود که پس از حضور امیرعباس هویدا در صحنه سیاسی ایران، در تشکیل بسیاری از لژهای فراماسونری در ایران نقش اساسی داشت، و ما در بخشی مستقل به آن خواهیم پرداخت.

دکتر عباس میلانی در تحقیق خود، ضمن نقد نظر کسانی که خدمات هویدا در سازمان ملل را، در راستای ایجاد دولت صهیونیستی دانسته‌اند و از ارتباط او با صهیونیست‌ها سخن گفته‌اند، می‌نویسد که: «طبعاً برای هیچ یک از این دعاوی خود سند و مدرکی هم ارائه نمی‌‌کنند.»  4

ما ضمن آنکه در بخشی مستقل به تعامل امیرعباس هویدا با صهیونیسم خواهیم پرداخت، در اینجا تنها به یک سند که در آن به نقش وان‌هک در سازمان فراماسونری و تلاش برای شناسایی دولت غاصب اسرائیل است، اشاره خواهیم کرد.

همانگونه که گفته شد، ارنست وان‌هک از اعضای عالیرتبه فراماسونری بین‌المللی بود که در تشکیل لژ‌‌های مختلف ماسونی در ایران نقش داشت. یکی از این لژها، لژ ابن‌سینا بود که در سال 1341 ش، تأسیس شد. در گزارشی پیرامون یکی از جلسات این لژ می‌‌خوانیم:

«روز 28/2/53 جلسه لژ مذکور با شرکت حدود 50 نفر از ماسون‌ها از جمله خلیل‌الخلیل سفیر کشور لبنان در دربار شاهنشاهی و ورشافسکی از مقامات دولت اسرائیل در محل انجمن طرفداران حکیم زکریای رازی واقع در خیابان بهارستان شماره 410 تشکیل شد ... دکتر محمد حسن توران ضمن سخنرانی در مورد فراماسونری اظهار داشت: اصول ماسونی که قرن‌ها اعمال می‌گردد اصولی است فناناپذیر و با عظمت که می‌‌توان در یک لحظه، در یک محیط کوچک حتی قطب‌های مخالف را با هم جمع کرد. مانند امشب که سفیر لبنان را در این لژ وارد طریقت می‌کنیم و در همین لژ هم ورشافسکی که از اسرائیل برای انجام امور مهمی به تهران آمده به عنوان یکی از استادان قدیمی ماسونی به لژ دعوت شده است. این امکان در هیچ سازمانی جز در سازمان برادری فراماسونری وجود ندارد.» 5

در ایامی که امیرعباس هویدا در ژنو به فعالیت‌های مطلوب وان‌هک مشغول بود، امریکا و انگلیس دست در دست هم و به کمک عوامل داخلی خود، کودتای 28 مرداد 1332 را تدارک دیدند و دولت محمد مصدق را سرنگون کردند.

فضل‌الله زاهدی که به نخست‌وزیری رسیده بود، در اوایل شهریور ماه 1332 کابینه خود را که در آن وزیر امور خارجه حضور نداشت معرفی کرد تا اینکه در بیست و هشتم همان ماه، عبدالله انتظام را به این سمت برگزید. پس از گذشت مدت کمی، انتظام، تصمیم به بازگرداندن پسر خوانده خود از ژنو گرفت.

در پاسخ به این تصمیم، ارنست وان‌هک نوشت:

«جناب آقای نخست‌وزیر

آقای امیرعباس هویدا همکار و دوست اینجانب برای گذراندن مرخصی فردا به قصد کشور خود عزیمت می‌نماید. با اینکه هم اکنون در نظر دارم در عرض چند هفته دیگر مسافرتی به ایران بنمایم و امیدوارم آنگاه فرصتی برای ابراز مودت به جنابعالی به دست آورم، قبلاً به خود اجازه می‌دهم توجه جنابعالی را نسبت به موضوعی که برای اینجانب حائز کمال اهمیت می باشد، جلب نمایم.

از روزی که آقای هویدا در این سازمان مشغول خدمت گردید برای اینجانب همکاری بی‌نظیر شده است. مهارت سیاسی مشارالیه و اطلاعات جامعی که در باب موضوع پناهندگان دارد من را وادار کرد که بعضی از مشکل‌ترین وظایفی را که انجام آن به عهده دفتر اینجانب است به او محول نمایم و چون اینجانب همچنان از وجود و همکاری آقای هویدا استفاده می‌کنم به خوبی می‌فهمم چرا جنابعالی اشتیاق دارید که مشارالیه برای خدمت به منافع کشور خود انجام وظیفه نماید. اما چون انتقال او از دفتر سازمان پناهندگان برای اینجانب زیان بزرگی خواهد بود، جسارتاً امیدواری خود را دائر بر اینکه اجازه فرمائید که آقای هویدا به سمت فعلی برای مدت 2 سال دیگر مشغول خدمت باشد ابراز می‌نمایم. می‌توانم به جنابعالی تاکید کنم که با اجابت تقاضای اینجانب خدمت بزرگی به برنامه ملل متحد درباره پناهندگان خواهید فرمود و مضافاً آقای هویدا به نحوی که وظایف عدیده و مهم محوله را انجام می‌دهد مجاهدت خود را در راه عزت و اعتلای کشور خود ادامه خواهد داد.

وان هک گدهارت

کمیسر عالی سازمان پناهندگان

17 دسامبر 1953» 6

صرفنظر از تحلیل عباراتی چون: «همکار و دوست اینجانب»، «همکاری بی‌نظیر»، «مهارت سیاسی مشارالیه و اطلاعات جامعی که در باب موضوع پناهندگان دارد»، «آقای هویدا به نحوی که وظایف عدیده و مهم محوله را انجام می‌دهد مجاهدت خود را در راه عزت و اعتلای کشور خود ادامه خواهد داد» در نامه وان‌هک، که تحقیق و مداقه در آن، باب تازه‌ای در نقش امیرعباس هویدا را خواهد گشود، به طور طبیعی با این تقاضا موافقت شد و امیرعباس هویدا تا اسفند ماه سال 1335 در تشکیلات سازمان ملل در ژنو، ماندگار شد.

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon