به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری تحلیلی دبکافایل، کارشناس این مرکز بر این باور است که السیسی با عقد توافقنامه تسلیحاتی با روسیه به دنبال ایجاد رژیمی قدرتمند در مصر است تا در منطقه و عرصه جهانی استقلال عمل خود را حفظ کند و این یعنی دور شدن از واشنگتن و ایجاد خطر برای اسرائیل.
نگرانی جدیدی در چند هفته اخیر، استراتژیستهای اسرائیلی را به خود مشغول کرده است. جدای از قوت گرفتن روز افزون القاعده در اطراف مرزهای فلسطین اشغالی، افزایش سرمایه گذاریهای ولادمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه برای پر کردن جای خالی آمریکا در خاورمیانه، به شدت این افراد را نگران کرده است. مسکو از طریق توافقات نظامی با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه و رئیس جمهور احتمالی آینده مصر، یعنی ژنرال عبدالفتاح السیسی، میکوشد جای پای خود را در منطقه هر چه مستحکمتر کند. این اقدامات به همراه حمایتهای فردی بسیار زیاد پوتین از دو فرد مذکور، واکنشها و بازخوردهای بسیار جدی را از پی داشته است.
محور مقاومت ایران ـ سوریه ـ حزبالله، در حال تحقق و تحصیل دستاوردهای دیپلماتیک است. تهران در حال تقویت جایگاه چانهزنی خود است و میکوشد در مذاکرات کنونی خود با شش قدرت غربی، امتیاز هستهای به ایشان ندهد. تأثیر گذاری ایران بر بحران سوریه به خوبی در نشست روز شنبه 15 فوریه در ژنو آشکار بود؛ چرا که پیش از پایان یافتن دور سوم مذاکرات، مصالحه سیاسی در هم شکست و به نتیجه نرسید.
همزمان جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، در پکن به خبرنگاران گفت که اوباما نگران هر چه وخیمتر شدن اوضاع سوریه است و نیز از آنجا که مذاکرات صلح میان مخالفان و دولت به هیچ نتیجهای برای رسیدن به دولت موقت نرسید، نگرانیها را بیشتر میکند. باراک اوباما این پرسش را مطرح کرد که «به گزینههای مختلفی که در مورد بحران سوریه وجود دارد، چیست؟ آیا تا به حال این گزینهها مطرح شدهاند؟ خیر چنین نشده است.»
جان کری به خوبی میداند که اوباما هیچ تمایل و قصدی حتی برای انجام کوچکترین مداخله نظامی در سوریه نداشته و کاملاً فضا را برای پوتین در این کشور خالی خواهد گذاشت. این سیاست کنار نشستن نه تنها به رئیس جمهور روسیه این اجازه را داده است که منافع خود را پیش ببرد، بلکه به بشار اسد این قدرت را میدهد تا خواسته خود را پیش برده و با مخالفان با همه توان خود مقابله کند.
یکی از ویژگیهای کلیدی شخصیتی بشار اسد این است که مدیون هیچ کس نمیشود ـ حتی مسکو، که همه نیازمندیهای جنگی وی را سخاوتمندانهتر از ایران، تأمین میکند. اسد تا زمانی که دستور کار او محقق شود در کنار پوتین باقی میماند. این ماجرا به خوبی در شکست کنفرانس ژنو مشخص شد ـ که نماینده سازمان ملل، اخضر ابراهیمی را وادار به عذر خواهی کرد. اسد صراحتاً از پذیرش دولت موقت در دمشق سر باز زد و در نتیجه در برابر پیشنهادی که پوتین به او داده بود مقاومت کرد.
این ناکامی همچنین سیاستهایی را که جان کری برای دولت اوباما پیشنهاد کرده بود را در هم شکست؛ سیاستی که به شدت به کامیابی پوتین در جلب توجه اسد برای تأمین حداقلی خواستههای آمریکا، بستگی داشت.
در نتیجه پوتین نتوانست اهداف مذکور را برآورده کند و اسد نیز به جنگ خود ادامه داد ـ ناکامی مضاعف برای واشنگتن، چرا که سیاست گذاران کاخ سفید نتوانستند دریابند که اسد و پوتین هر یک دستور کار خاص خود را داشته که ضرورتاً با هم شباهت نداشته و هماهنگ نیستند.
روابط مشابهی میان قاهره و دمشق در جریان است. این هفته، ژنرال السیسی، وزیر دفاع کنونی و رئیس جمهور احتمالی آتی در مسکو قرارداد بسیار کلانی را برای خرید تسلیحات روسی، امضا کرد. بر اساس برخی از گزارشها، این قرارداد 2 میلیارد دلار ارزش دارد؛ برخی دیگر این رقم را تا 3 میلیارد دلار تخمین زدهاند. موشکها و هواپیماهای پیشرفته روس و به احتمال بسیار سپر موشکی اس300، وارد ذخیره تسلیحاتی مصر شده و مقدمات را برای دو جنگ مرتبط آن با اخوان المسلمین و جهادیهای القاعده که وارد صحرای سینا شدهاند، فراهم میآورد. این تروریستها با اخوانیها هم دست شدهاند تا به ارتش و دولت نظامی مصر حمله کنند و ارتباط نزدیکی هم با عناصر القاعده در لیبی دارند.
ژنرال السیسی در حال حاضر با اسرائیلیها رفتار خوبی را در پیش گرفته، چرا که ناتنیاهو توافق کرده است تا بر مفاد کلیدی معاهده صلح 1979 مصر ـ اسرائیل نگاهی دوباره شود تا به السیسی آزادی بیشتری در صحرای سینا داده شود و نیز توافق کرده تا با همکاری اطلاعاتی جدی، از مبارزات انتخاباتی وی حمایت کند.
اما سفر هفته گذشته ژنرال مصری به مسکو، او را به شدت از واشنگتن دور ساخت و به شدت به مسکو نزدیک کرد که پیامدهای غیرقابل ارزیابی و تشخیصی به همراه خواهد داشت.
هر چند که السیسی و اسد، به لحاض شخصیتی و رهبری، بسیار متفاوت و دور از یکدیگر هستند، اما خط مشی مشابهی را در پیش گرفتهاند. ایشان با برداشتن گامهایی بسیار دقیق و محتاطانه، طرحی را پیش میبرند که استقلال عمل ایشان را حفظ میکند. مجموعه اقدامات اسد، همه تسلیحاتی را که وی برای جنگ نیاز دارد از روسیه تأمین میکند. السیسی هم اولین قرارداد تسلیحاتی خود را با مسکو منعقد کرد که او را در مسیر استقلال عملی قرار میدهد که وی در عرصه جهانی و خاورمیانه، به دنبال آن است.
حاکم مصر و پیروان وی، گرایش سیاسی را در پیش گرفتهاند که در مجموع میتوان آنها را ناصری دانست. وی به خوبی میداند که مشکلات اقتصادی بنیادی مصر، غیر قابل درمان هستند و لذا وی برای ایجاد یک رژیم قدرتمند سرمایه گذاری میکند که شکل جدید ناسیونالیسم پانعربی را از ناصریستها میسازد که مصر در جبهه این ناسیونالیسم پانعربی قرار میگیرد. این سیاست میتواند مصر را در مقابل اسرائیل و دستور کار جهانی یهودیان قرار دهد.
در نتیجه، حاکم نظامی مصر به جهات مختلف، یک مسئله پیچیده به حساب میآید. نه آمریکا و نه اسرائیل، هیچ کدام نمیتوانند که این حاکم نظامی به کدام سمت در حال حرکت است. اسد در سوریه نیز به نوبه خود برای نجات دولت خویش، دست به هر کاری خواهد زد.
انتهای پیام/