شکی نیست که شرایط امروز منطقه و به ویژه لبنان و افزایش خطراتی که این کشور را به ویژه از سوی تکفیری ها و رژیم صهیونیستی تهدید می کند، به همان اندازه بر اهمیت و جایگاه مقامت به عنوان یک عامل بازدارنده قوی در برابر این خطرات تاکید می کند و البته درج آن در بیانیه وزارتی دولت جدید هم بیش از هر زمان دیگری ضروری تر به نظر می رسد، نکته ای که شخصیت های ملی و اسلامی طرفدار مقاومت بر آن تاکید می کنند.
عبدالمجید صالح عضو فراکسیون پارلمانی توسعه و آزادیبخش لبنان در سخنانی تاکید کرده است اندیشه تکفیری تروریستی، لبنان و منطقه را هدف قرار داده است، اندیشه ای که انسان ها را به قتل می رساند در حالی که خداوند ریختن خون انسان ها را حرام اعلام کرده است.
به گفته وی، این اندیشه با اندیشه صهیونیستی انسجام و هماهنگی دارد که برای ضربه زدن به تمام عناصر قدرت امت اسلام تلاش می کند و عمدا ارتش های عربی در سوریه، مصر، عراق و لبنان را هدف قرار داده است. صالح از سیاست ها و مواضع برخی گروه ها که گفتمان سیاسی مبهمی را در خصوص ارتش در پیش گرفته اند، ابراز شگفتی کرد .
حق لبنانی ها در پایبندی به مقاومت نکته ای است که این نماینده پارلمان لبنان مورد تاکید قرار داده و می گوید مقاومت یک نیاز ملی در رویارویی با تجاوزگری رژیم صهیونیستی است. با این حال به گفته صالح، برخی از واژه مقاومت کینه به دل دارند در حالی که تمام نشست های عربی و بیانیه های وزارتی در گذشته بر این حق تاکید کرده اند.
وی تاکید می کند مقاومت یک نیاز استراتژیک و ملی در رویارویی با اسرائیل و طرح های تجاوزکارانه این رژیم است و هیچ کس نمی تواند بیانیه های وزارتی را که هنوز جوهر آن خشک نشده، انکار کند و نادیده بگیرد.
حسین الحاج حسن وزیر صنایع لبنان و یکی از شخصیت های مطرح حزب الله هم تاکیدکرده است همانطور که اسرائیل هرگز قادر به شکست مقاومت نخواهد بود، تروریست های تکفیری هم نخواهند توانست اراده جامعه مقاومت را در هم بشکنند و جنایات وحشیانه تکفیری ها تاثیری بر عزم لبنانی ها نخواهد گذاشت.
از سوی دیگر شیخ محمد رشید قبانی مفتی اهل سنت لبنان بر ضرورت تدوین بیانیه وزارتی بر اساس فرمول توافقی تاکید کرده است. وی درباره بیانیه وزارتی گفته است بیانیه وزارتی باید تحت سقف اصول ملی که پیمان طایف تصویب کرده و احترام به مهلت های قانونی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری تدوین شود.
شورای شرعی اسلامی عالی لبنان(تشکل اهل سنت) در بیانیه ای که پس از نشست دوره ای خود در دارالفتوی به ریاست شیخ محمد رشید قبانی مفتی اهل سنت صادر کرد، بر ضرورت تسریع در دستیابی به فرمول توافقی در خصوص فعالیت دولت با اولویت کار بر برقراری امنیت و تدوین قانون جدید برای انتخابات پارلمانی تاکید کرده است.
در این بیانیه بر ضرورت انتخاب رئیس جمهوری جدید لبنان در موعد مقرر تاکید شده که حزب الله و متحدانش هم این مساله را مورد تاکید قرار داده اند.
این شورا از ادامه سریال انفجارهای انتحاری در مناطق مختلف لبنان که همه طوایف و مذاهب را هدف قرار داده، ابراز نگرانی کرده و خواستار حمایت از نیروهای امنیتی و به ویژه ارتش شده است؛ حزب الله هم بر ضرورت تقویت ارتش و حمایت از نیروهای امنیتی تاکید کرده است.
حزب الله هرگز خواستار به انزوای رفتن ارتش و نیروهای امنیتی نیست، بلکه عامل بازدارندگی و اقتدار لبنان را در معادله ارتش، ملت و مقاومت دانسته است، یعنی بر خلاف برخی طیف ها که مدعی تلاش حزب الله برای انحصارطلبی و سیطره بر لبنان و آنچه دولت در دولت می خوانند، حزب الله مقاومت را در کنار ارتش و ملت، عناصر قدرت و اقتدار لبنان می داند.
شورای شرعی اسلامی عالی لبنان به ریاست مفتی اهل سنت این کشور، تجاوزات رژیم صهیونیستی به خاک لبنان را نقض آشکار قطعنامه های بین المللی از جمله قطعنامه 1701 دانسته است که به اعتقاد این شورا، دشمن را ملزم کرده است که دست به هیچ اقدام تجاوزکارانه ای علیه لبنان نزند.
اما پرسشی که مطرح می شود که آیا این قطعنامه و قطعنامه های پیش از آن توانسته است مانع تجاوزات و طمع ورزی های رژیم صهیونیستی به لبنان شود؟ البته پاسخ آن منفی است، زیرا حمایت های بی قید و شرط آمریکا و دیگر حامیان غربی اش و قرار گرفتن نهادهای بین المللی همچون شورای امنیت در خدمت رژیم صهیونیستی، چراغ سبزی به این رژیم برای ادامه نقض قطعنامه های بین المللی است.
بنابراین با توجه به بی اعتنایی مجامع بین المللی و نهادهایی همچون شورای امنیت که باید حافظ امنیت در جهان باشند، امیدی به اینکه قطعنامه های شورای امنیت بتواند مانع تجاوزات رژیم صهیونیستی به لبنان شود، نمی رود و لبنانی ها هم بیش از همه به این حقیقت اذعان دارند و به استثنای جریان 14 مارس، راه حل را در تقویت عناصر قدرت و بازدارندگی لبنان می دانند که در ارتش، ملت و مقاومت خلاصه می شود و کارایی و تاثیرگذار بودن آن در گذشته به ویژه در جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی به اثبات رسیده و روحیه از دست رفتن اعراب سرخورده از شکست های رژیم های مزدورشان در مقابل صهیونیست ها، را به آنها بازگردانده است.
ریشه یابی اظهارات تامل برانگیز سلیمان و موضع گیری علیه مقاومت
اما متاسفانه میشل سلیمان رئیس جمهوری لبنان در موضع گیری عجیب و تامل برانگیزی که شادمانی را به اردوگاه صهیونیسم و جبهه طرفدار سازش برگردانده است، معادله کارامد ارتش، ملت و مقاومت را نادیده گرفته و تعریف جدیدی از معادله بازدارنده در برابر رژیم صهیونیستی ارائه کرده و مدعی شده است معادله "میهن، مردم و ارزش های مشترک" معادله طلایی و همیشگی لبنان است.
سلیمان با این سخنان تامل برانگیز و صهیونیست پسند خود، فداکاری ها و مجاهدت ها و ایثارگری های رزمندگان مقاومت را از زمان تشکیل تا کنون در جریان آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 و شکست صهیونیست ها در جنگ 33 روزه نادیده گرفته است.
نکته جالب این است که سلیمان در این موضع گیری که مقاومت را هدف قرار داده، گفته است دفاع از لبنان، وظیفه تک تک ملت لبنان است و گروه های سیاسی باید با خودداری از مواضع سرسختانه در برابر بیانیه وزارتی مانع تراشی نکنند.
این سخنان غیر قابل توجیه میشل سلیمان در حالی است که بخش اعظم لبنانی ها و در راس آنها، جریان حامی مقاومت موسوم به هشت مارس، بر ضرورت گنجانده شدن معادله " مردم، ارتش و مقاومت در بیانیه وزارتی تاکید کرده، در حالی که رئیس بعبدا با خلق معادله عجیب "میهن، مردم و ارزش های مشترک"، شمشیر خود را علیه مقاومت به عنوان مهمترین عامل بازدارندگی در برابر اشغالگران قدس از رو بسته و به نوعی حذف مقاومت از بیانیه وزارتی را در دستورکار خود قرار داده است.
به طور مشخص، از زمانی که حزب الله بنا به ضرورت و منافع ملی لبنان و محور مقاومت چاره ای جز ورود به سوریه برای مبارزه با جریان تکفیری تروریستی نیافت، موضع گیری میشل سلیمان رئیس جمهوری لبنان هم علیه این جنبش مقاومت آغاز شد.
وی در آن زمان، مدعی شد که حضور حزب الله در سوریه به خاطر مسائل مذهبی و نه مسائل ملی بوده است. سلیمان چندی پیش میهمان عبدالله بن عبدالعزیز شاه عربستان بود، سفری که با کش و قوس های فراوان انجام شد و حتی برخی رسانه های لبنانی، نحوه رفتار سعودی ها با سلیمان و دعوت از وی را توهین آمیز توصیف کرده بودند.
با این حال سلیمان در عربستان به تمجید بی سابقه از شاه سعودی و کمک سه میلیارد دلاری وی به ارتش لبنان پرداخت که در حقیقت پاداشی به فرانسه به خاطر همراهی با مواضع ریاض در قبال سوریه بود، چرا که فرانسه قرار شده است تجهیزات نظامی را که قادر به تغییر موازنه قوا در برابر رژیم صهیونیستی نباشد، در اختیار ارتش لبنان قرار دهد و تجهیزات پیشرفته و مدرن خود را هرگز در اختیار ارتش لبنان قرار نخواهد داد.
میشل سلیمان با موضع گیری علیه مقاومت در حقیقت، کمک ملوکانه شاه سعودی را تلافی کرد اگر در نظر بگیریم که حاکمان عربستان مهمترین حامیان سعدالحریری رئیس جریان المستقبل از مهمترین رهبران 14 مارس هستند و به صراحت با سلاح مقاومت و همچنین درج آن در بیانیه وزارتی در قالب معادله "ارتش، مردم و مقاومت" مخالف هستند، می توان از رابطه سعودی ها با سعدالحریری برای رمزگشایی از دلایل موضع گیری سلیمان علیه مقاومت استفاده کرد.
رئیس جمهوری لبنان در حالی، مقاومت را از پایه ها و ارکان اساسی لبنان حذف کرده و نقش بی بدیل و انکار ناپذیر آن را در حمایت از لبنان انکار کرده که صهیونیست ها بیشتر از برخی طیف ها و شخصیت های لبنانی از جمله سلیمان بر روی مقاومت و حزب الله به ویژه پس از شکست اسطوره شکست ناپذیری ارتش خود در برابر رزمندگان این جنبش در جنگ 33 روزه، حساب ویژه ای باز کرده اند و موضع گیری و سخنان مقامات صهیونیست در برهه اخیر نشان دهنده نگرانی و وحشت آنها از توان بالای مقاومت حتی با وجود ورود حزب الله به سوریه است.
شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله لبنان تاکید کرده است حزب الله امروز با خطرناک ترین طرح جهانی مقابله می کند که می خواهند با این طرح، زیر ساخت های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و آینده نسل ها را تغییر دهند و ما گزینه به چالش کشیدن این طرح را انتخاب کرده ایم، امروز رویارویی با اسرائیل یک رویارویی عادی و مرحله ای نیست، زیرا رویارویی با طرح است و اسرائیل هر روز به لبنان تعدی می کند.
وی می گوید اگر اسرائیل در خصوص چگونگی تجاوزات خود، به دقت از نظر محاسباتی همه چیز را در نظر می گیرد، به این دلیل است که مقاومت مانع این رژیم است و این رژیم به خوبی بهایی را که ممکن است در صورت ارتکاب هرگونه حماقتی و رویارویی با لبنان، بپردازد، درک می کند. اسرائیل امروز هیچ فرصتی را از دست نمی دهد و تلاش می کند که بذر تجاوزگری و توسعه طلبی خود را در فلسطین بکارد و آینده ای را ترسیم کند که بتواند بر تمام منطقه سیطره پیدا کند.
به گفته شیخ نعیم قاسم، طرف هایی وجود دارند که اعتقادی به تجاوزگری اسرائیل و خطر این رژیم برای لبنان ندارند و تجاوز اخیر اسرائیل به مرزهای لبنان و سوریه و تجاوزات روزانه این رژیم و اشغال مزارع شبعا و تپه های کفرشوبا و نقض حریم هوایی و زمینی لبنان نادیده می گیرند، حزب الله مصمم است با هرگونه تجاوزی مقابله کند.
وی تاکید می کند که حزب الله هرگز همزیستی با اشغالگران و طرح هایشان را نخواهد پذیرفت، ما خواهان آزادی کامل سرزمین خود هستیم و اینکه استقلال خود را به دور از هرگونه قیمومیتی کسب کنیم و حق ما است که آزادی پاک و سالمی را برای خود و نسل های آینده خود داشته باشیم.
معاون سید حسن نصرالله تصریح کرده است ما در رویارویی با اسرائیل هستیم و آمادگی خود را حفظ خواهیم کرد و همواره آماده هستیم، اگر آمادگی مقاومت نبود، جنگ جولای 2006 بارها و بارها تکرار می شد، اگر پیروزی مقاومت در جولای 2006 و پیروزی پیاپی در سال آزادی لبنان یعنی سال 2000 نبود، زمانی که لبنان دولت و هیچ نیروی بازدارنده نداشت، لبنان مدیون مقاومت است که در سطح جهان مورد احترام است، لبنان مدیون مقاومتی است که اسرائیل را از تجاوز بازداشته است، لبنان بدون مقاومت ارزشی ندارد و حتی باید گفت لبنان بدون مقاومت، وجودی ندارد، زیرا در صورت نبود مقاومت، آنها لبنان را تضعیف کرده و طرح های خود را به پیش می برند، اما با وجود مقاومت، هیچ طرحی به زیان لبنان اجرا نخواهد شد.
حزب الله همانطور که سید حسن نصرالله دبیرکل این جنبش تاکید کرده است، تسهیل کننده تشکیل دولت جدید لبنان بود و به خاطر منافع ملی لبنان، انعطاف پذیری نشان داد و تشکیل دولت بر اساس فرمول 8-8-8 را پذیرفت، اما این امتیازدهی هیچ خدشه ای به اصول اساسی وارد نشد. شیخ نعیم قاسم معاون سید حسن نصرالله هم با تاکید بر این مساله می گوید هیچ جریانی نمی تواند لبنان را به مسیری که می خواهد، بکشاند.
شیخ نعیم قاسم در واکنش به تلاش برخی طیف های سیاسی مورد حمایت غرب و رژیم های مرتجع عرب برای حذف مقاومت از بیانیه وزارتی تصریح کرده است بیانیه وزارتی درست تر و صادقانه تر و مطابق با واقعیت، بیانیه ای است که بر مقاومت تاکید کند که در این بیانیه، قدرت لبنان در رویارویی با اسرائیل است، مقاومت یک واقعیت است، مقاومت ستونی از ستون های بیانیه وزارتی است و بدون مقاومت، ارزشی ندارد، برخی می خواهند دیدگاه خود را در استراتژی دفاعی در درون بیانیه وزارتی به عنوان یک نتیجه نهایی بنویسند گویی همه لبنانی ها درباره این دیدگاه آنها اجماع نظر دارند، چرا نباید این مساله را در میز گفت و گوهای بررسی کنیم اگر درباره استراتژی دفاعی اتفاق نظر داریم؟ هیچ کس نمی تواند نظرش را بر دیگران در بیانیه وزارتی تحمیل کند که باید برخاسته از توافق باشد نه اینکه یک گروه بخواهد نظر خود را در این زمینه بر گروه دیگر تحمیل کند.
حذف مقاومت از معادله طلایی و تاثیرگذار لبنان از سوی میشل سلیمان در حالی است که مقاومت نشان داده است قادر به ایستادگی در برابر توطئه های دشمنان قسم خورده لبنان است. اظهارات سلیمان علیه مقاومت را می توان نوعی خودکشی سیاسی برای فردی دانست که زمان زیادی به پایان ریاست جمهوری و حضورش در کاخ بعبدا نمانده است.
از سوی دیگر، سلیمان هیچ توضیح شفافی درباره اینکه ارزش های مشترک چیست، و اینکه کدام ارزش مشترکی می توان جای مقاومت را بگیرد، ارائه نکرده و نکته دیگر اینکه وی در حالی، به صراحت نقش مقاومت را در ایجاد بازدارندگی در برابر رژیم صهیونیستی نادیده گرفته که از شورای گفت و گوی ملی لبنان خواسته است استراتژی دفاعی را به منظور مقابله با این رژیم بررسی و تدوین کند.
نکته دیگر این است که هر چند ارتش لبنان نقش تاثیرگذاری در حفظ امنیت و ثبات این کشور دارد، اما به سبب آنکه فاقد تجهیزات پیشرفته و مدرن است، به تنهایی نمی تواند مانع تجاوزات رژیم صهیونیستی شود و قادر به ایجاد بازدارندگی نیست، بنابراین ارتش در کنار مقاومت و مردم همان معادله کارامدی است که جریان هشت مارس و در راس آن حزب الله بر آن تاکید می کند.
پاسخ اظهارات غیر مسئولانه میشل سلیمان همخوانی و هماهنگی عجیبی با اظهارات و مواضع خصمانه طیف 14 مارس و حامیانش از جمله عربستان و آمریکا علیه مقاومت دارد، با واکنش صریح حزب الله روبرو شده است.
سلیمان معادله طلایی و کارامد از نظر خود را " ارتش، مردم و ارزش های طلایی" خوانده که حزب الله در پاسخ گفته است "ساکن کاخ بعبدا هیچ فرقی میان چوب و طلا قائل نیست" . این پاسخ صریح حزب الله به اظهارات تامل برانگیز سلیمان با هجمه همه جانبه شخصیت های وابسته به جریان 14 مارس روبرو شده که با دم زدن از جایگاه رئیس جمهوری و اینکه این جایگاه باید حفظ شود، به عقده گشایی از حزب الله پرداخته که تا کنون نقشه های آنها را بر باد داده و مانع اجرای طرح های خطرناک حامیانشان شده است . طرفداری 14 مارس از موضع گیری میشل سلیمان علیه مقاومت بر همسویی موضع میشل سلیمان با این جریان وابسته مهر تایید می زند.
هجمه سران 14 مارس علیه حزب الله به بهانه دفاع از میشل سلیمان نشان می دهد که رئیس جمهوری لبنان به جای اینکه مواضعش در سطح ملی و منافع مردم این کشور باشد، همسو با مواضع جریانی اتخاذ شده که به خصومت ورزی و دشمنی با مقاومت که نماد آن حزب الله است، شهرت دارد و این موضع گیری بیش از همه اشغالگران قدس را خوشحال می کند که خواهان حذف مقاومت از صحنه لبنان هستند، چون به خوبی به این حقیقت واقف هستند که لبنان بدون مقاومت، به لقمه آسانی برای رژیمی تبدیل خواهد شد که همواره در کمین لبنان و مترصد فرصتی برای ضربه زدن به آن است، زیرا مقاومت مهمترین عامل بازدارندگی در برابر این رژیم به شمار می رود و همانطور که شیخ نعیم قاسم گفته است، لبنان بدون مقاومت، فرصت را در اختیار تل آویو و حامیانش برای پیشبرد طرح های توسعه طلبانه آنها قرار خواهد داد و مردم لبنان هرگز کسانی را که با موضع گیری علیه مقاومت و سلاح آن به این رژیم خوش خدمتی می کنند، نخواهند بخشید.
انتهای پیام/