به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، مصطفی قطبی تحلیلگر مسایل سیاسی منطقه در مقالهای در پایگاه خبری پانوراما الشرق الاوسط با اشاره به انقلاب مردمی در بحرین نوشت: سه سال از آغاز انقلاب مردمی در بحرین گذشته و مردم این کشور همچنان مطالبات مسالمت آمیز خود را در رسیدن به دموکراسی و پادشاهی مشروطه دنبال می کنند، این در حالی است که این اقدامات با شدیدترین سرکوب ها علیه تظاهرات کنندگان مواجه می شود. اعتراضات بحرین در حالی وارد چهارمین سال خود شده که تجاوزات حقوقی شدید و جنایت علیه ملت بحرین و کشتار و شکنجه و مجازات و بازداشت هزاران نفر از معترضان و برپایی دادگاه های نظامی علیه تظاهرات کنندگان ادامه دارد و بسیاری از آنها به صورت عمد با سلاح های جنگی و سایر ابزارهای خشونت هدف حمله و تیراندازی قرار می گیرند.
باوجود تمام اینها اعتراضات همچنان باقی مانده تا نشان دهد که درگیری بین ملت خواهان آزادی و دموکراسی و عدالت سیاسی و اجتماعی و خاندان حاکم سرکوبگر و قاتل همچنان ادامه خواهد داشت. این در حالی است که سازمان های حقوقی و کشورهای عربی و غربی همچنان با اقدامات دوگانه خود در منطقه در برابر این موج عظیم خشونت ها و سرکوبگری ها علیه ملت بحرین سکوت کرده اند و وعدههای پوشالی و توخالی به ملت بحرین می دهند، وعده هایی که سعی دارد روی واقعی حقوق بشر و انتفاضه بحرین را مخفی کند.
حرکت مردمی در بحرین از قدیمیترین مظاهر سیاسی در خلیج فارس است و اقداماتی که از سه سال پیش در این کشور آغاز شده، پروژه مبارزاتی ملت بحرین را نشان می دهد که تجربه مبارزات مسالمت آمیز را برای خود اندوخته اند و می خواهند دولتی در این کشور روی کار آید که حقوق شهروندان و وظایف و مسئولیت های آنها مساوی باشد و از کرامت انسانی و دموکراسی و صندوقهای رأی بهرهمند گردند.
اما دولت بحرین با این تحرک مسالمت آمیز با مشت آهنین و مجازات جمعی تعامل می کند و در نحوه تعامل خود با آنها نیز مشتی دروغ و فریب و استدلال های واهی را به کار می گیرد که هیچ منطق و عقلانیت و اخلاق در آن وجود ندارد. دولت، مخالفان را به اقدام در راستای پروژه های خارجی متهم می کند و مطالبات بر حق آنها را اقدامی فرقه ای قلمداد کرده و دست به بازداشت و شکنجه فعالان سیاسی بحرینی زده و وقتی با خشونت افراطی نیز از تقابل با موج خشم ملی مردم ناتوان ماند، از نیروهای نظامی سعودی برای سرکوب انتفاضه مردمی بحرین استفاده کرد. بعد از سرکوب انقلاب مردمی در میدان اللولوة اخبار از ادامه انتفاضه بحرین به گوش می رسید، اما به عمد تمرکز رسانهای روی آن قرار گرفت، چرا که بحرین در حیات خلوت سعودی قرار دارد و تقریبا شبیه به مرکزی انقلابی است که می تواند دامنه های انقلاب را به جاهای دیگری نیز سرایت دهد. این موضوع بویژه در مورد عربستان صدق می کند که آتش زیر خاکستر خشم مردمی در آن موج می زند.
با وجود کشتار وحشیانه از سوی نیروهای سپر جزیره در میدان اللولوة، آتش انتفاضه مردمی خاموش نشد و عقل منصف مشاهده کرد که این انقلاب واضحتر و عمیقتر شد و با تمام وجود از خشونت دوری کرد.
آنچه در بحرین وجود دارد، اشغال خونبار و مسلحانه سعودی ها علیه ملت بی گناه بحرین ( در ساختار شیعی و سنی آن) است و این اشغالگران در جنایات خود دست اشغالگران صهیونیستی را نیز از پشت بسته است، اشغالگران حریم ها را شکسته و مردم را به خاک و خون کشیدند و برای حمایت از نظام پادشاهی مورد حمایت سعودی ها و وابسته به آمریکا تا بالاترین ابعاد این جنایتها نیز پیش رفتند.
جنایت های زیادی تحت عنوان جعلی توافقنامه سپر جزیره در بحرین صورت می گیرد. آل خلیفه و آل سعود این توافقنامه را از سیاق اصلی خود خارج کرده اند، توافقی که تنها در مورد دخالت خارجی و حمله دشمن خارجی به یک کشور است، چگونه در شرایط بحرین قدرت اعمال پیدا کرده است؟ آیا تظاهرات مسالمت آمیز مردمی تهدید خارجی است که بهانه به دست آل سعود افتاده که در اشغال جنبشها و اراضی و ملت بحرین مداخله میکند؟
متاسفانه انقلاب بحرین همچنان در رسانه ها به جایگاه واقعی خود دست پیدا نکرده و رسانه ها به عمد جنایتهای انجام شده از سوی رژیم بحرین علیه تظاهرات کنندگان بی دفاع را نادیده گرفته و بر آن سرپوش می گذارند. آنها از سلاح های ممنوعه علیه ملت بحرین مانند گلولههای پلاستیکی و ساچمهای و بمبهای خفه کننده و مسموم استفاده می کنند و آنها را مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار می دهند. این در حالی است که بر اساس برخی گزارش ها رژیم بحرین از مزدوران خارجی نیز برای سرکوب تظاهرات کنندگان استفاده می کند.
جنبش مردمی بحرین از فعالترین و عمیق ترین جنبشهای خلیج فارس در طول دهه های گذشته بوده است، اما با این وجود همواره از سوی خاندان حاکم تلاش شده در زمره تبعیض های نژادی و تحریک مردم قرار گیرد و سرکوبگری های حاکمان علیه مردم توجیه شود. این در حالی است که خاندان حاکم، ثروت های این کشور را به انحصار خود در آورده و آنها را بین افراد خاندان تقسیم می کنند.
ناظران معتقدند شاه حمد و ولیعهد وی هیچ تاثیری در دستگاه حاکم در این کشور ندارند و این نخست وزیر است که از چهل سال پیش تاکنون قدرت را در دست دارد، این در حالی است که بحرین در سیاست خارجی و داخلی خود چارهای ندارد جز اینکه پا جای پای عربستان بگذارد و سیاستهای ریاض را مو به مو اجرا نماید. از زمان حضور نیروهای سپر جزیره که در سرکوبگری های مردم دست داشته و مانع از سقوط دولت و تشکیل دولت جدید با حضور اکثریت گروه های پارلمانی شده، روز به روز نیز نفوذ ریاض در بحرین افزایش یافته است.
شدیدترین مجازات ها و کشتار و بی آبرویی ها و تخریب شهرها و روستاها در بحرین تنها به این علت است که مردم این کشور اصلاحات سیاسی و قضایی را می خواهند، اما جرم بزرگتر آنها این است که به دنبال آزادی و کرامت و عدالت انسانی هستند. جرم آنها این است که دیکتاتوری و ظلم و نژادپرستی را نمی خواهند. بزرگترین اشتباه آنها این است که استقلال و زندگی خود را به عنوان هزینه ای برای پذیرش مشروعیت بین المللی و تسلیم در برابر آمریکا نمی پردازند و کمکهای امنیتی و نظامی و اقتصادی و لجستیک آمریکا برای خاندان حاکم را نادیده میگیرند!
سطح حقوق بشر در بحرین همچنان از سوی بسیاری از گروه های حقوق بشری مورد انتقاد است. دیده بان حقوق بشر در گزارش سالیانه خود برای سال 2013 اعلام کرد که دولت بحرین در سال 2012 فعالان حقوق بشر را به اتهام دست داشتن در تظاهرات مسالمت آمیز و انتقاد از سران کشور زندانی کرده و تابعیت دهها نفر از فعالان مخالف دولت را لغو کرده و از خشونت افراطی در سرکوب تظاهرات مسالمتآمیز استفاده کرده است. دولت در سال 2011 مدعی شده بود که توصیه های کمیته مستقل پسیونی را برای مقابله با تجاوز به حقوق بشر در دستور کار قرار می دهد، اما قید و بندهای جدیدی را بر ضد آزادیهای تشکیل جمعیت های مردمی و مجازات و شکنجه های مخالفان اعمال کرد.
سازمان عفو بینالملل نیز در گزارش خود از اوضاع نابسامان حقوق بشر در بحرین انتقاد کرده و اتفاقات این کشور را یک سناریوی خنده دار توصیف کرد.
کریس بامبری کارشناس انگلیسی امور خاورمیانه گفت که دولت بحرین دولتی مستبد و غیر قانونی است و به حقوق بشر احترام نمی گذارد. بامبری تاکید کرد که شورای حقوق بشر سازمان ملل، 176 دستور به بحرین داده که برای بهبود شرایط حقوق بشر در این کشور باید آنها رعایت شوند.
وی ادامه داد که دولت هرگز این دستورها را به اجرا نگذاشت، چرا که دولتی استبدادی است و زمینه را برای ایجاد دموکراسی و آزادی بیان باز نخواهد کرد. وی تاکید کرد که برای اجرای این دستورات و نظارت بر آنها باید هیئتی از سازمان ملل یا ناظران این سازمان یا یک هیئت حقوقی مستقل به بحرین سفر کنند.
بامبری گفت: اما تا زمانی که رژیم آل خلیفه از سوی آمریکا و عربستان و انگلیس حمایت میشود، مشکل دموکراسی و نادیده گرفتن حقوق بشر در این کشور حل نخواهد شد. وی وعده های دولت در این راستا را بی ارزش خواند و تاکید کرد که دولت از مشروعیت برخوردار نیست و جنایتهای نظامی را علیه بی گناهان و تظاهرات کنندگان مسالمت آمیز انجام داده است، دولت بحرین ابدا به دموکراسی اعتقاد ندارد، چرا که در صورت پذیرش این اصل، خود از حاکمیت خلع خواهد شد، به همین علت بر عربستان تیکه کرده و مزدورانی را برای سرکوب انقلاب مردمی در این کشور اجیر کرده است، اما تنها راه حل مشکل بحرین در نهایت همان تغییر رژیم است.
گلوله های ساچمه ای و بمب های گازی و سلاح های ممنوعه دیگر، ابزار گفتگوی رژیم آل خلیفه با معترضان است و شبه نظامیان مورد حمایت آل سعود و آل خلیفه برای سرکوب اعتراضات از این وسایل استفاده می کنند. آنها بعد از اینکه علیه تظاهرات کنندگان مسالمت آمیز در خیابانها اعلام جنگ کردند، علیه فعالان حقوق بشر نیز اعلام جنگ کرده و آنها را از ورود به بحرین برای مشاهده اوضاع نابسامانان این کشور و سند سازی جنایات رژیم آل خلیفه بر ضد ملت بی گناه و بی دفاع بحرین بازداشته و فعالان سیاسی داخل بحرین را نیز محاکمه میکنند.
در همین راستا دولت فدرال در زمینه حقوق بشر نیز از مقامات بحرینی خواست تا فورا و بدون قید و شرط به سرکوب مدافعان حقوق بشر در این کشور پایان داده و تمام کسانی که به این علت و برای ابراز دیدگاه های خود و مطالبه حقوق اساسی شان به زندان افتاده اند، را فورا و بدون قید و شرط آزاد کنند.
اریک ایفری عضو کمیته حقوق بشر در شورای لوردهای انگلیس در این رابطه گفت: باید تمامی اعترافات قربانیان شکنجه در بحرین جمع آوری شود تا ما بتوانیم جنایاتکاران را به دادگاه های انگلیس یا آمریکا بکشیم، شکنجه از نظر قوانین بین المللی ممنوع است، اما با وجود دست داشتن فرزند شاه بحرین در این شکنجه ها و وجود دلایل متقن در این رابطه ما نمی توانیم از ورود وی به انگلیس جلوگیری کنیم.
ایفری از سکوت زشت و معیارهای دوگانه انگلیس انتقاد کرده و خواستار ممانعت از ورود خاندان آل خلیفه به اراضی انگلیس شد و تاکید کرد که آنها باید به علت اقدامات خود محاکمه شوند و تمام امتیازهای غربی که به منامه داده شده تا به دستورات کمیته پسیونی عمل کند را باید لغو کرد.
مرکز اطلاع رسانی جمعیت وفاق ملی در بحرین نیز اعلام کرد که دولت علیه ملت بحرین از تمام انواع کشتار و خونریزی و انتقام وحشیانه و بازداشت صدها و هزاران نفر از شهروندان استفاده کرده و بسیاری از مردم را مورد پیگرد قرار داده و به منزل ها یورش میبرد و کشور را به پادگان نظامی تبدیل کرده که روی آرامش را به خود نمیبیند و همواره در معرض تجاوز قرار دارد. این مرکز تاکید کرد که این روند برای سومین سال پیاپی دنبال میشود، همین موضوع نشان می دهد که دولت آل خلیفه اعتقادی به راهکار سیاسی ندارد و گزینه امنیتی و شبه نظامی هدف اصلی این دولت است، گزینه ای که بحرین را در ردیف کشورهایی قرار داده که بیشترین تجاوز علیه حقوق بشر را ثبت کردهاند
.
با این وجود جامعه جهانی در قبال این تجاوزها سکوت کرده و سیاست نفاق را به بدترین شکل در پیش گرفته و کشتار و زندانی کردن مردم و بازداشت و پیگرد آنها و یورش به مردم را که قربانیان زیادی از جمله کودکان بی گناه داشته، نادیده میگیرد. این در حالی است که 400 کودک بحرینی در زندانهای آل خلیفه هستند.
حال باید دید جامعه جهانی چرا در برابر این همه جنایت سکوت کرده و حتی از رژیم فاسد حاکم در این کشور و رژیم های فاسد در شبه جزیره عربستان حمایت می کند، رژیمهایی که با چراغ سبز غرب و بویژه آمریکا نیروهای نظامی تا بن دندان مسلح به بحرین فرستادهاند. این در حالی است که آمریکا و غرب ادعا دارند که بیشترین تلاش را برای ایجاد دموکراسی و احترام به حقوق بشر در دنیا به کار میگیرند.
باید دید چرا شورای امنیت سازمان ملل سعی نمی کند این موضوعات را بررسی کند؟ چرا کشورهایی که ادعای حمایت از حقوق بشر دارند نسبت به سرکوبگری های مقامات بحرین ابتکاری از خود نشان نمیدهند؟ چرا سازمانهای بینالمللی در این مورد اقدامی انجام نمی دهند؟ چرا اتحادیه عرب ناطران خود را به این کشور نمی فرستد و چرا همانگونه که خواستار کنارهگیری بشار اسد هستند، خواستار کناره گیری حمد بن عیسی آل خلیفه نمیشوند؟
این نشان می دهد که سازمان های بین المللی و انسانی کارهای سیاسی را دنبال می کنند و آمریکا و برخی دیگر از کشورهای بزرگ بر مصوبات آن تسلط دارند و در راستای منافع خود از آنها بهره برداری میکنند. در این راستا روابط سیاسی سران خلیجی که نفت و گاز در اختیار دارند، مانع از اتخاذ اقدامات بازدارنده علیه جنایتهای آنها میشوند.
همچنین رسانه ها و ماهواره ها نیز که ادعای پوشش اخبار خیزش های مردمی یا ارائه اخبار و تحلیلهای مهم از آن را بر عهده دارند، هیچ مطلبی از بحرین منتشر نمی کنند، این در حالی است که روی حوادث کشورهای دیگر متمرکز شده اند. هزینه های زیادی در این راستا می کنند و حتی خواستار مداخله های نظامی خارجی در این کشورها می شوند. در این میا تنها انقلاب مردمی بحرین است که از دید رسانه های عربی و ماهواره های دموکراتیک غرب که در زمینه حقوق بشر و آزادی های انسانی نیز فعال هستند! دور مانده است.
انتفاضه بحرین بدون حامی است و جزو مبانی حقوق بشر ملت ها در آزادی از استبداد قرار نگرفته است، علت آن این است که در کنار چاههای نفت و پایگاه های اشغالگرایانه آمریکا قرار دارد و در صورت پیروزی انقلاب مردمی در این کشور منافع غربی تهدید می شود، در این صورت دیگر نه انسانیت وجود دارد و نه اجماع جهانی به درد می خورد و نه باید به افکار عمومی و گزارشهای کمیته های حقوق بشر اهمیت دارد. مشکل این است که ناوگان پنجم آمریکا در این کشور قرار دارد و بحرین در همسایگی عربستان است.
شکی نیست که همه می دانند که چرا انقلاب مردمی بحرین نادیده گرفته میشود، حال در اینجا باید کسانی که ادعای حمایت از حقوق بشر و آزادی و دموکراسی را دارند، سعی کنند برای اثبات اعتبار خود هم که شد از انقلاب بحرین که تنها به دنبال رسیدن به شرایط بهتر است، حمایت کنند و آن را به جامعه ای آزاد و دمکراتیک تبدیل کنند.
عده ای سعی دارند انقلاب مسالمت آمیز و برحق مردم بحرین را از مسیر خود منحرف کرده و بر آن سرپوش بگذارند، البته دیگر تلاش ها برای سرکوب انقلاب یا انحراف و سرپوش گذاشتن بر آن یا کاستن از شدت تاثیرات آن بر محیط اطراف کافی نیست، ملت بحرین با تمامی ساختارهای خود ثابت خواهد کرد که قوی تر از تمام این روش هاست و دیر یا زود می تواند آینده خود را ترسیم کرده و به مطالبات خود در زمینه آزادی و دموکراسی و عدالت دست یابد.
ما نیز اعتقاد داریم که انتفاضه مردمی در بحرین موضوعی سیاسی است و تنها با راهکارهای مسالمت آمیز و دموکراتیک حل خواهد شد. آرمان ملت مظلوم بحرین همچنان به رسوا کردن مدعیان و دروغ گویان از روحانیون و متفکران جهان اسلام ادامه خواهد داد و به عنوان معیاری اخلاقی و انسانی در درگیری حق و باطل به کار خود ادامه خواهد داد.
انتهای پیام/