به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم،امیر حسین یزدان پناه مطلبی را با عنوان«مذاکرات اشتونیزه»در ستون یادداشت روز،روزنامه خراسان به چاپ رساند که در ادامه میخوانید:
دیپلمات هایی که دیشب به وین رسیدند 26 روز وقت داشتند تا در چمدان هایی که امروز همراه شان است، توشه ای مناسب و تاثیرگذار بر روند مذاکرات قرار دهند. مذاکراتی که اگرچه اصرار بر محرمانه نگه داشتن محتوای آن است اما واقعیتی که نمی توان کتمان کرد آن چیزی است که بیرون از اتاق مذاکره، در سایر تحولات سیاسی و دیپلماسی و شاید هم بیشتر در رسانه ها، به خصوص رسانه های غربی، شکل می گیرد. تحولاتی که در برش های تحلیلی آن باید نشانه های تاثیرشان بر مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 را دید و تشخیص داد. اما کدام تحولات با کدام دامنه تاثیر؟
1- کاترین اشتون حدود 2 هفته پیش، پس از 6 سال اولین مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود که به تهران آمد. با لبخند و مانتوی قرمز و البته شال مشکی. اشتونی که حالا فقط نماینده ارشد اتحادیه اروپایی نیست و رئیس هماهنگی 1+5 است در مذاکره هسته ای با ایران. هرچند تحلیل ها این است که نباید برای این سفر کارکردهای هسته ای برشمرد اما حتی اگر خودش چندین بار بگوید برای حقوق بشر و روابط 2جانبه و چه و چه به ایران آمده آیا می توان اشتون را از موضوع هسته ای ایران جدا کرد؟ قطعا نه! به نظر می رسد که سفر اشتون به تهران حاوی قوی ترین پیام ها برای مردم ایران بود. مردمی که 35 سال است طعم فشارهای غرب را از همان نخستین روزهای پیروزی انقلاب، به خصوص در 8 سال جنگ تحمیلی و غائله های خونین و ترورهای کور و ... و حالا در تحریم های اقتصادی درک کرده اند، با زنی شیک پوش و خندان رو به رو شدند که آمده بود تا به زعم خود به افکار عمومی ایران پیام هایی متفاوت تر از سال های گذشته بفرستد و تاجایی که بتواند، به عنوان نماینده 6 کشور برای تطهیر چهره غرب در نگاه ایرانی ها تلاش کند.
مخاطبان سفر اشتون نیز زنی خندان و شیک پوش را دیدند که چندان با چهره ای که پیش از این از غرب سراغ داشتند نمی خواند. او حالا در قامت نماینده غرب به ایران آمده بود تا کم کم فضا را برای تغییر بعضی نگاه ها عوض کند. اشتون البته پیام های دیگری برای برخی مخاطبان خاص خود در ایران داشت. دیدارهای جنجالی او در تهران، آن هم درست چند ساعت پس از فرود هواپیمایش در مهرآباد، نشان داد که اتحادیه اروپایی قرار نیست کسانی را که برند مخالفت با جمهوری اسلامی حمل می کنند، تنها بگذارد. حتی اگر شده اشتون قدرتمند که نمایندگان 1+5 را در مذاکرات هسته ای ریاست می کند، مخفیانه به دیدارشان برود. او این کار را همین چند ماه پیش در اوج بحران اوکراین هم انجام داد و چند ساعتی را با معترضان اوکراینی گذراند. معترضانی که خواسته شان یک چیز بود؛ امضای پیمان مشارکت اوکراین با اتحادیه اروپا. اوکراینی که برژینسکی، یک دهه پیش آن را ترن سیاست منطقه ای پس از گسترش اتحادیه اروپا، نام داده بود تا سیاستمداران این اتحادیه بدانند باید تلاش های سیاسی شان را روی اعتراض های کدام کشور سرمایه گذاری کنند.
سفر اشتون به تهران اگر هیچ چیز نداشت، گام محکمی بود برای نشان دادن 2 چهره؛ چهره ای خندان برای مردم ایران و چهره ای جدی در حمایت از کسانی که سابقه محکومیت در اتفاقات سال 88 را دارند و رساندن این پیام به آن ها که دست از حمایتشان برنمی دارد. چهره هایی که هرکدام بخشی از یک پازل است برای ایجاد تغییراتی نرم در افکار عمومی ایران و این که باید با دیدن آن لبخندها به آن هایی که پای میز مذاکره با ما نشسته اند اعتماد کنیم!
2- دومین تحول همین اوکراین است. اوکراینی که زمینی شد برای زورآزمایی روسیه در مقابل آمریکا و اتحادیه اروپا. زمینی که حتی با تانک و موشک های ضد موشک هم آراسته شد و کار داشت به جاهای باریک می کشید و 2روز پیش بحرانش وارد فاز جدیدی شد. حالا نمایندگان طرف های کاملا مخالف در بحث اوکراین، مقابل ایران نشسته اند تا درباره موضوع هسته ای مذاکره کنند. مذاکره ای که شاید این بار واقعا حواشی اش بیشتر از متن باشد و کمی در اجماع های گذشته ترک ایجاد کرده باشد. شاید آمریکا و اتحادیه اروپا بدشان نیاید این میز را محلی برای فشار بر روسیه کنند و در مقابل روسیه نیز شاید همین رویه را در پیش بگیرد. حتی این جا هم نقش اشتون می تواند پررنگ تر از بقیه باشد. همان طور که در تحریم 21 مقام روسیه و اوکراین توسط اتحادیه اروپایی بود. کشورهایی که پای میز شورای امنیت سازمان ملل به نتیجه نرسیده اند با چندین خاطره خوب و بد از 4 هفته گذشته حالا امروز مقابل مذاکره کنندگان هسته ای ایران نشسته اند.
درفاصله این 4 هفته تحولات جزئی تری نیز رخ داده است، مانند همان گزارش وزارت خارجه آمریکا که مدعی شده بود وضعیت حقوق بشر در ایران وخیم است! یا تکرار رجزخوانی های باراک اوباما و جان کری و بنیامین نتانیاهو علیه ایران. هرچند همه این ها پیش از این هم به نوعی دیگر تکرار شده بود اما واقعیت این است که وزن پیام های سفر تامل برانگیز اشتون به تهران و بوی باروتی که از تحولات اوکراین قابل تشخیص است، شاید بیشترین تاثیر را در آرایش جدیدتر میز مذاکرات داشته باشد. تحولاتی که نقش اتحادیه اروپایی و بازیگر اصلی اش یعنی کاترین اشتون در آن به خوبی هویداست.اشتون حالا با توشه هایی متفاوت پای میز مذاکرات هسته ای نشسته است.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.