لبخند"دکل های نفت" همزمان با ملی شدن این صنعت


لبخند"دکل های نفت" همزمان با ملی شدن این صنعت

خبرگزاری تسنیم: در آن زمان گفته بودند که ملی شدن صنعت نفت، بدون ما ممکن نیست؛ اما این پنج کلمه در دل تاریخ ثبت کرد که بی وجود آنان نیز چرخ های صنعت نفت ایران می چرخد.

آخرین برگ تقویم هر سال را که ورق بزنی، قرمزی 29 اسفند دیدگانت را به خود می خواند. دستانت از ورق زدن باز می ماند و نگاهت به آرامی برروی پایین صفحه می لغزد: روز ملی شدن صنعت نفت!

در پنج کلمه عظمت واقعه ای را پنهان کردن، هنری است که تنها از تاریخ نویسان و تقویم سازان برمی آید. پنج کلمه که هر سال وظیفه منتقل کردن سعی و کوشش هزاران نفر را به سال بعد به دوش می کشد. هزاران شهید، مجروح و زندانیانی که سالیان دراز، تنها به جرم شرکت در ملی کردن صنعت نفت، رنگ آفتاب را ندیدند، و دستان رنج کشیده کارگرانی که نان شب خویش را فدای استقلال اقتصادی کشورشان کردند.

این پنج کلمه در دل خود حرف ها دارند. در 29 اسفند 1329، از دل پایان سالیان دراز غارت، و در روز پایانی سال، آغازی رقم خورده است که امتداد آن را باید در 15 خرداد و 22 بهمن دید.

دکل های نفت، بندر، صدای موج موج خلیج، طلای سیاه، آفتاب، و ابلیس که نگاه های جست وجوگرش خاک را می کاود و برهم می ریزد. چاه های نفت، میراث باستانی پدران، و سرمایه سرشار فرزندان ایران، بازیچه می شوند. ابلیس چنگ بر خاک می اندازد، نفس می کشد؛ بوی نفت را می شناسد، چشم هایش برق می زند.

فرزندان کارگران زحمت کش آبادان و خرمشهر که آن روز نمایندگان دولت را بر دوش خود سوار کردند و ملی شدن نفت را جشن گرفتند، بعدها جوانانی برومند شدند و ادامه راه پدران را آن چنان پیش بردند که هم اکنون ثمره دسترنجشان به بار نشسته است.

در آن زمان گفته بودند که ملی شدن صنعت نفت، بدون ما ممکن نیست؛ اما این پنج کلمه در دل تاریخ ثبت کرد که بی وجود آنان نیز چرخ های صنعت نفت ایران می چرخد.

از این پس هیچ دستی قادر نخواهد بود گلوی خاک را آن چنان بفشارد که چاه های نفت سر باز کنند. هیچ دستی قادر نخواهد بود میراث باستانی خاک را تصاحب کند. آرام موج می زند دریا خوابِ سنگینِ خاک را.

این بار هیچ صدایی نیست جز آرامش دکل های نفت، بندر، طلای سیاه، آفتاب و دست هایی که به نشانه اعتراض بلند نمی شوند بلکه حصاری می شوند حصین، و نفت از این پس ...

مرزها در آرامش، نفس می کشند. بوی نفت مشام خلیج فارس را سرشار می کند و آفتاب هم چنان می درخشد.

قرمزی 29 اسفند تو را به یاد خون های ریخته شده می اندازد. اشک های سیاه و سنگین زمین که در سوگ از دست دادن جوانان برومند به گریه نشسته است، هنوز هم از دل چاه های عمیق جنوب می جوشد.

آخرین برگ تقویم را مثل هر سال ورق می زنی و از گذر یک پایان، سالی جدید را آغاز می کنی و همراه با تو عطر هزاران یاد و خاطره در دل سال جدید جاری می شود.

در چنین روزی وقتی مته حفاری "جرج برناردرینولدز " دل پر عطوفت خاک مسجد سلیمان را شکافت و فوران نفت با شادمانی بی حد و حصر دارسی همراه شد، او از شوق، چنان فریادی کشید که حتی دولتی های لندنی هم صدایش را شنیدند.حال یکصد و سه سال از فریادهای شادمانه دارسی می‌گذرد و پس از گذشت یک قرن هنوز در میان تحلیگران و سیاستمدارن در رابطه با حضور طلای سیاه در سفره اقتصادی ایران اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد.

*** ماجرای ملی شدن صنعت نفت در آخرین روز سال

پس از به وجود آمدن زمزمه‌هایی در مجلس درمورد ملی شدن صنعت نفت، رزم آرا - نخست وزیر وقت ایران - در جلسه خصوصی مجلس شرکت کرد و به شدت علیه ملی شدن نفت، سخن گفت و ملی کردن صنعت نفت را خیانتی بزرگ دانست.

در آن زمان نهضت مردمی به همراه برخی از نمایندگان مجلس برای ملی شدن نفت تلاش کردند. در نهایت رزم آرا توسط فداییان اسلام از بین رفت و از طرف دیگر، نتیجه‌ کمیسیون نفت این ‌شد که قرارداد الحاقی گس گلشاییان باطل شود و نتیجه پیشنهاد جایگزین آن در روز 29 اسفند ماه سال 1329 که به تصویب مجلس رسید، این شد که صنعت نفت در سراسر ایران ملی اعلام شود.

پس از به نخست وزیری رسیدن محمد مصدق در اردیبهشت 1330شمسی، اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در سرلوحه برنامه دولت قرار گرفت. با تصویب این قانون شرکت سابق نفت ایران و انگلیس خلع ید و صنعت نفت ایران ملی اعلام شد.

دولت انگلیس آبروی خود را در خطر دید. پس از آن که تمام تلاش‌ها و ابتکارات سیاسی و دیپلماتیک ناکام ماند، لندن به این نتیجه رسید که تنها چاره کار خارج شدن مصدق از صحنه است. دولت انگلیس توانست دوایت دیوید آیزنهاور - رییس جمهور آمریکا - و دولت او را هم قانع کند که اگر دولت مصدق سرنگون نشود، ایران به مرکز کمونیسم تبدیل خواهد شد. کودتایی توسط دفتر مرکزی اطلاعات آمریکا (سی.آی.ای) و همتای انگلیسی اش (MI6) طرح‌ریزی شد.

اولین طرح کودتا شکست خورد و شاه ایران را ترک کرد، اما روز 28 مرداد دولت مصدق ساقط شد و شاه تاج و تخت خود را باز یافت.

متعاقب کودتای ننگین 28 مرداد 1332 و انعقاد قرارداد تحمیلی 1333 شمسی با کنسرسیومی متشکل از 16 شرکت نفت اروپایی و آمریکایی، صدور نفت توسط آن شرکت‌ها آغاز و عملاً قانون ملی شدن صنعت نفت نادیده گرفته شد.

پس از این واقعه باز مردم ایران حضور خواهران نفتی شامل (بریتیش پترولیوم کمپانی لیمیتد، شل پترولیوم ان.وی، گلف اویل کورپوریشن، موبیل اویل کورپوریشن، استاندارد اویل کمپانی اوکالیفرنیا، تکزاکو این کورپوریتد، کمپانی فرانسزد پترول) و تشکیل کنسرسیومی جدید را در تاریخ هفتم آبان ماه 1333 شاهد بودند.

شرکت‌های گروه ایریکن نیز در نهم اردیبهشت 1344 به کنسرسیوم ملحق شدند. شرکت‌های عضو کنسرسیوم نفت ایران دو شرکت به نام‌های "شرکت سهامی اکتشاف و تولید نفت ایران " و "شرکت سهامی تصفیه نفت ایران" تشکیل دادند که در کل " شرکت‌های عامل نفت ایران " نامیده ‌شدند.

براساس این گزارش؛ در سال 1280 قراردادی توسط دربار به امضاء رسید که به قرارداد دارسی معروف شد و به مدت نیم قرن، فصلی از تسلط انگلیس برحیات سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی ایران گشود.

بنابراین نهضت ملی شدن نفت نامی است که بر دوره اوج‌گیری مبارزات مردم ایران برای ملی کردن صنعت نفت ایران گذارده شده‌است.

قرارداد دارسی به شکلی دیگر در سال 1312 تمدید شد و در مدتی کوتاه، انحصارات کشورهای مرکز با دست اندازی به منابع کشورهای پیرامون به تمرکز تولید و تراکم سرمایه دست یافتند و به مبارزه برای به دست آوردن بازار کار و کالا و سرمایه پرداختند و جنگ جهانی دوم با چنین اهدافی آغاز شد.

حاکمیت مطلق دولت انگلیس بر صنعت نفت ایران تا اواسط قرن بیستم میلادی بود. با این احوال فقط از واپسین سال‌های جنگ جهانی دوم بدان سو بود که منافع اساساً نامشروع انگلیس در ایران در روندی تدریجی ولی مداوم از سوی مردم کشور از اقشار مختلف مورد تعرض و انتقاد قرار گرفته و چند سال بعد و در واپسین روزهای دهه 1320ش منجر به ملی شدن صنعت نفت ایران شد که خود البته تحولات سیاسی – اقتصادی قابل توجه و سخت اثرگذار و تعیین کننده‌ای را به دنبال آورد.

در شهریور 1320 کارگران نفت جنوب با توجه به شرایط خاص داخلی و بین‌المللی به سرعت در سندیکای کارگران نفت خوزستان متشکل شدند و با توجه به موقعیت استراتژیک ایران و اهمیت نفت در سرنوشت جنگ، به عنوان وزنه‌ای قابل تامل مطرح گشتند.

کارگران نفت جنوب با هدایت شورای متحده مرکزی اتحادیه‌های کارگران و زحمتکشان ایران به مبارزه ادامه دادند و در خوزستان دست به اعتصاب عمومی تیر 1325 زدند.

به تحریک شرکت نفت انگلیس و ایران، پلیس و فرمانداری نظامی دست به کشتار عظیمی در میان کارگران زدند و به بهانه رهبری اعتصاب توسط شورای متحده مرکزی اتحادیه‌های کارگران و زحمتکشان ایران تحت رهبری حزب توده ایران، 83 نفر از کارگران را در کشتار 23 تیر 1325 کشتند.

از طرف شرکت نفت انگلیس و ایران شاپور بختیار رییس وقت اداره کار خوزستان طرف مذاکره کارگران جهت خواسته های صنفی کارگران بود. بر اثر مبارزه کارگران برای نخستین بار قانون کار ایران در ایران تصویب گردید.

تداوم مبارزه کارگران و پیوستن مردم به جنبش، به ملی شدن صنعت نفت ایران در 29 اسفند 1329 منجر گردید. با این که در مقابل این مبارزات، کشتارهایی نظیر 23 تیر 1325 و 30 تیر 1331 را تدارک دیدند، خللی در اراده مردم به وجود نیامد.

ملی شدن صنعت نفت ایران برای انگلیس غیر قابل تحمل بود. ضربات سنگین ناشی از ملی شدن صنعت نفت برای انحصارات نفتی جبران ناپذیر بود، به ویژه که جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران نیروی محرکه‌ای برای مردم دیگر کشورهای منطقه برای کسب حقوق خود بود.

مهم‌ترین اقدامات قرارداد گس-گلشائیان بود که به لایحه الحاقی نفت نیز مشهور شده‌است و دولت حاجیعلی رزم‌آرا تلاش فراوان کرد تا بلکه مجلس شورای ملی آن را تصویب کند. اما به رغم تمام فشارها و تهدیدهایی که وجود داشت مجلس شورای ملی آن را رد کرد.

مدت کوتاهی پس از آن کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی طرح ملی شدن صنعت نفت ایران در سراسر کشور را به نمایندگان پیشنهاد کرد که پس از کش و قوس‌های متعدد در داخل و خارج از مجلس و بالاخص مدت کوتاهی پس از آن که رزم آرا نخست وزیر وقت در روز چهارشنبه 16 اسفند 1329 از سوی خلیل طهماسبی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام هدف گلوله قرار گرفته و به قتل رسید مورد توجه جدی نمایندگان قرار گرفت.

محمد مصدق در راس مبارزات مردم ایران قرار داشت. با رشد جنبش، محافل وابسته برای سرکوب جنبش تلاش‌های تازه‌ای را آغاز کردند و هم زمان، فشارهای سیاسی و اقتصادی از جانب انگلیس فزونی گرفت و با اعزام ناوگان جنگی به خلیج فارس، این فشارها ابعاد نظامی یافت. در چنین موقعیتی کارگران با اعتصاب‌ها، موقعیت دکتر مصدق را مستحکم تر کردند. این رشد باعث شد که عناصر سازشکار از صف نیروهای جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران خارج شده و حتی عنوان کنند که حاضرند بر علیه دکتر مصدق با انگلیس کنار بیایند. این افراد بعد از جدا شدن از جنبش، بر علیه نیروهای ترقیخواه به فعالیت گسترده‌ای دست زدند و سرانجام با همکاری محافل وابسته به دنبال چند کودتای نافرجام، ضربه نهایی را در 28 مرداد 1332 بر مبارزات مردم وارد آوردند.

*** وظایف و اختیارات شرکت ملی نفت ایران تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی

تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شرکت ملی نفت ایران کار توزیع و فروش فرآورده های نفتی و گاز طبیعی جهت مصارف داخلی را به عهده داشت. شرکتهای عامل نفت ایران فرآورده های نفتی ، گاز طبیعی و نفت خام مورد نیاز برای مصارف داخلی را به شرکت ملی نفت ایران تحویل می دادند.

شرکت ملی نفت ایران همچنین مسئولیت تامین ، نگهداری و اداره خدمات پشتیبانی تولید را تحت عنوان" خدمات غیرصنعتی" به عهده داشت که در مقابل " عملیات صنعتی" قرار می گرفت که انحصارا در اختیار خارجیان بود. تاسیسات ثابت صنعت نفت ایران در این دوره اگرچه متعلق به شرکت ملی نفت ایران بود، اما بر اساس قرارداد، شرکتهای عضو کنسرسیوم حق استفاده انحصاری از آنها را در طول مدت قرارداد داشتند.با آغاز فعالیت کنسرسیوم اگرچه قراربود قانون ملی شدن نفت اجرا شود اما در عمل دولت ایران و شرکت ملی نفت اختیارات بسیار محدودی داشتند؛ تا مهرماه 1353 اعضای کنسرسیوم بدون دخالت دولت ایران برای تعیین میزان تولید و قیمت نفت که عوامل اصلی و تعیین کننده درآمد کشور بودند،تصمیم می گرفتند و دولت ایران در این خصوص هیچ اختیاری نداشت. از سال 1353 و تشکیل شرکت سهامی خاص خدمات نفت ایران(osco ) تغییرات عمیق و عمده ای در ارتباط با نحوه نظارت و دخالت دولت در کار کنسرسیوم به وجود آمد اما واقعیت این است که تا وقوع انقلاب اسلامی، مالکیت ایران بر منابع نفتی خود به طور کامل تحقق نیافته بود.

*** خروج خارجیان و راهبری صنعت نفت توسط متخصصان ایرانی

سرانجام اختیار امور تاسیسات نفتی به دست کارکنان ایرانی افتاد و خارجی‌ها برای دومین بار درتاریخ صنعت نفت مهیای رفتن شدند. در مناطق خارجی نشین اهواز، آبادان و سایر مناطق، کارشناسان آمریکایی و اروپایی با شتاب هرچه تمام بخشی از اموال ، اثاثیه شخصی و اتومبیل های خود را به حراج گذاشته و خانه و باغ ها را رها نموده و مناطق نفت خیز را ترک می کردند.آنان اما با توجه به وضعیت اداره و راهبری صنعت نفت ایران که به نظر می رسید بدون حضور خارجیان سامان نخواهد یافت، تصورمی کردند این اتفاق نیز چیزی شبیه جریان خلع ید و خروج یکباره انگلیسی هاست که بتدریج فرو کش نموده و آنان بزودی بازخواهند گشت . فرودگاه اهوازکه زمانی ورود به موقع کارشناسان خارجی را تسهیل می کرد، اکنون در آخرین روزهای مانده به پیروزی انقلاب اسلامی، با پروازهای پی درپی، خروج ناگهانی آنان را سرعت می بخشید؛ در آستانه در ورودی فرودگاه، یک مهندس میانسال آمریکایی در حالی که چمدانش را پشت سر می کشید، روبه یکی از کارمندان ایرانی، گفت: دوباره می بینمت دوست عزیز! ما زود بر می گردیم! و او بی درنگ پاسخ داد: نه این بار نه ! بعید است دوباره برگردید!

بدین ترتیب در فضای سیاسی – اجتماعی بسیار حساس آن روزگار و نهایتاً در روز 24 اسفند 1329 ماده واحده‌ای راجع به ملی شدن صنعت نفت ایران از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی گذشت و چند روزی بعد و در آخرین روز سال 1329 هم مجلس سنا مصوبه مجلس شورای ملی را تأیید کرد. بدین ترتیب روز 29 اسفند 1329 با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت به عنوان روز تاریخی در حافظه ملت ایران باقی ماند.

منبع: باشگاه خبرنگاران

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon