به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس, سعید تشکری نویسنده رمانهای موفق «بار باران»، «ولادت»، «پاریس پاریس» که توسط انتشارات نیستان به چاپ رسیده، سال 93 نیز رمانهای «مفتون و فیروزه» و «زلف هندو» را از سوی همین انتشارات، و رمانهای «رژیسور»، غریب قریب» که به موضوع بارگاه رضوی میپردازد و همچنین دو رمان در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به نامهای «گوش بزرگ چشم بزرگ» و «آنکه گفت نه!» را توسط ناشران دیگر، به علاقهمندان ادبیات داستانی، ارائه میشوند.
سعید تشکری, نویسنده و نمایشنامهنویس اظهار کرد: نبود خانه داستان در شهر مشهد و همچنین در دیگر شهرهای خراسان رضوی، سبب شده تا فقدان این محفل فرهنگی نوعی برودت و جدایی بین اصحاب داستاننویس ایجاد کند و هنرمند نویسنده در شهر خود احساس امنیت نکند و از مطالبات خود با مسئولان سخن نگوید.
تشکری با طرح این پرسش که ساز و کار خانه داستان چیست و چه باید باشد؟ تصریح کرد: وقتی تعریف و جایگاهی برای بیان مطالبات ما و مسئولان از ما وجود نداشته باشد، امکانات لازم برای نویسنده فراهم نمیشود و این ضایعهای است که سالها سبب رشد نیافتن داستاننویسی بومی و طبیعتاً ملی ما شده است, به وجود آمدن خانه داستان، ما را دارای تشکیلاتی منسجم برای کشف استعدادها و مخاطبیابی و ایجاد پایگاهی مناسب برای تولید داستان میکند.
وی عنوان کرد: متاسفانه کتابخانههای ما امروز فقط به محلی برای درس خواندن دانشآموزان تبدیل شده و تنها شاهد حضور افرادی هستیم که برای مطالعه کتب درسی به کتابخانهها مراجعه میکنند.
تشکری تأکید کرد: زمانی این دغدغه را داشتیم که در مشهد فرهنگسرا نداریم و حال که این وضعیت تغییر پیدا کرده و شاهد فعالیت تعداد قابل ملاحظهای فرهنگسرا در مشهد هستیم، متأسفانه باز هم در این فرهنگسراها کاری جدی با استانداردهای جهان معاصر در حوزه ادبیات داستانی انجام نمیشود.
وی رسانه را از جمله امکاناتی دانست که میتوان از طریق آن ادبیات داستانی را با معرفی نویسندگان و کتابهایشان تبلیغ, معرفی و نقد کرد و فرهنگ کتابخوانی را اشاعه داد، و تصریح کرد: با تولید یک برنامه تلویزیونی و روزنامههای شهری میتوانیم چهرههای داستانی را معرفی کنیم و جدایی بین اصحاب قلم و رسانه و مخاطب ضربات جبرانناپذیری را به وجود آورده است.

ضرورت ایجاد رابطه جدید بین مخاطب و نویسنده
تشکری خاطرنشان کرد: چرا متولیان فرهنگی هر شهر، در قالب هدایای فرهنگی، ادبیات داستانی نویسندگان خود را حمایت نمیکنند, شهروندان چگونه باید به طرف شناخت نویسندگان و ادبیان داستانی روز گام بردارند و جذب شوند ما نیاز به یک معماری و طراحی نوین در عرصه تبلیغ و تدوین رابطه بین نویسنده و مخاطب داریم که یکی از آنها نبود خانه داستان است, اعضای خانه داستان میتوانند در یک رابطه ارگانیک و تبلغی و آموزشی، با حضور در فرهنگسراها، با شیوهای خلاق، هنر داستاننویسی و کتابخوانی را گسترش دهند.
این نویسنده و نمایشنامهنویس, داشتن یک جنگ ادبی فرهنگی، چون فصلنامه داستانی را در مشهد مقدس ضروری دانست و افزود: دغدغه نویسندگان با وجود چنین فصلنامههایی که به ادبیات داستانی بومی با رویکرد معاصر و ملی میپردازد، برطرف میشود، به شرطی که کارکردهای این فصلنامهها به صورت غیراداری و با توزیعی هنرمندانه باشد به این معنا که این جنگ ادبی به همه نقاط استان و به دست مخاطب تربیت شده و واقعی آن برسد.
تشکری گفت: سفرنامههای بسیاری در ارتباط با مشهد و دیگر شهرهای استان، از زبان نویسندگان کهن تا معاصر، و توریستهای غیرایرانی روایت شده است و متأسفانه امروز نیز ما تنها با تکرار این آثار به تاریخ مشهد میپردازیم و تلاش نکردهایم تا گوشهای از تاریخ این شهر را خود در وضعیت کنونی و از دیدگاهی نو و خلاق روایت و به حوزه داستاننویسی بکشیم و در حقیقت خلاقیت همان کشف مقدس است.
وی وجود اشخاص قدرتمندی در ادبیات داستانی در مشهد مقدس را مورد تأکید قرار داد و اگفت: نمونههای توانایی چون محمد قهرمان، اخوان ثالث، شفیعی کدکنی، محسن میهندوست و بسیاری نامهای آشنای دیگر را در خراسان داشته و داریم که ظرفیت حوزه هنر و ادبیات مشهد و دیگر شهرهای استان را نشان میدهد, چگونه آنها توانستهاند تأثیراتی شگرف بر ادبیات ایران بگذارند؟ اما امروز همه نشانههای بالینی یک وضعیت مزمن، از نبود تشکلی منسجم خبر میدهد.
این نویسنده و نمایشنامهنویس با اشاره به اینکه برخی از هنرها به صورت کلان نیاز به سختافزاری هزینهآفرین هستند که به وجود آوردن آنها در کوتاهمدت میسر نیست، تصریح کرد: ادبیات شاید تنها حوزهای است که فقط نیاز به یک تفکر منسجم دارد.
متأسفانه چهرههایی که سه نسل در این شهر نفس کشیدهاند و آثار متنوعی خلق کردهاند، غایب هستند و امروز آنها را به عنوان نویسندگان خراسانی نمیشناسیم، در صورتی که مکتب هنر خراسان با آنها معنا یافته و تثبیت شده است.
آشنایی اندک کارشناسان ادبیات داستانی با رمان و ادبیات روز
تشکری عنوان کرد: اعضای کارگروه و کارشناسان مسئول در حوزه ادبیات داستانی بسیاری از بانیان فرهنگی، خود تا چه اندازه با رمان و ادبیات روز آشنا هستند و متأسفانه همین وضعیت نشان دهنده آن است که کار را به کارشناسانش واگذار نمیکنیم.
وی شیوههای داستان نویسی امروز را دارای ویژگیهای جدیدی دانست و خاطرنشان کرد: شیوههای آموزش داستان نویسی معاصر امروز، دیگر شیوههای کلاسیک، استاد شاگردی و خرقهپروری نیست, اساساً جایگاه کسوت در هنر، با خلاقیت معنا میشود و این شیوه داستاننویسی و محفلهای ادبی موجود دیگر به کار نمیآید و نمیتوان انتظار داشت کسی با گذراندن چند مرحله از آموزش داستاننویسی در شرایط موجود، به یک نویسنده تبدیل شود.
نویسنده رمان "زلف هندو" از کارکرد مثبت محافل ادبی در بازار کتاب ناشران استقبال کرد و افزود: در بازار کتاب ناشران مشهد تاکنون نشستهای بسیاری برگزار شده اما به دلیل نبود انسجام خروجی این جلسات با همه دلسوختگی ناشران فرهیخته، پشتیبانی نشده است و هنوز که هنوز انتشارات امام در مشهد یک پاتوق قابل احترام فرهنگی برای اهالی هنر و ادبیات و فرهنگ این شهر است.

تشکری با تأکید بر اینکه مشهد نیاز به یک مسابقه ادبی در حوزه داستاننویسی شهری در سطح ملی و بینالمللی دارد گفت: بسیاری از مراکز استانها، همچون تبریز, شیراز و اصفهان، اقدام عملی در این زمینه انجام دادهاند و به بازشناسی هویت شهری خود توسط نویسندگان ملی دست زدهاند, من از یک جریان ادبی متمرکز و سالیانه صحبت میکنم و نه جشنوارههای ادبی که تنها از بروز خلاقیت یک مدیر خلاق فرهنگی سرچشمه میگیرد و با رفتن او، نیز این رویکرد به بوتهی فراموشی سپرده میشود.
وی خاطرنشان کرد: حتی گاه به جایی میرسیم که جشنوارهای موفق را در چند دوره برگزار میکنیم، اما پس از آن، شهری دیگر همان جشنواره را ادامه میدهد و دلیلش فقدان نویسندگان بومی و نبود تمرکز موضوعی درباره خود شهر مشهد، با وجود بارگاه مقدس ثامن الحجج، حضرت رضا (ع) است.
شناسنامه ادبی در ارتباط با مشهد وجود ندارد
این نویسنده و نمایشنامهنویس با بیان اینکه کار فرهنگی تنها در سایه استمرار میسر است عنوان کرد: متأسفانه بر اثر وقفه در کار ادبی در مشهد مقدس امروز شناسنامه ادبی شهر خودمان را به صورت مدرن و تأثیرگذار، همچون یک مکتب ادبی یا مکتب هنر خراسان نداریم ارتباط ما با گذشته شهر خودمان قطع شده است.
تشکری تصریح کرد: امیدورام متولیان فرهنگی ما به داستان نویسی به عنوان یک رویکرد جدی توجه نشان دهند و در حوزه ادبیات داستانی بیشتر از این فعال باشیم.
وی با اشاره به اینکه ادبیات شفاهی خوبی در مشهد داریم, گفت: ما نه تنها برای بچههایمان قصه نمیگوئیم، آنها را برای خواندن کتاب نیز تشویق نمیکنیم در صورتی که قصهگویی شفاهی در سالهای نه چندان دور، بخشی از هویت ملی ما بوده است و به همین دلیل نویسندگان مطرح امروز ما با این رویکرد اصیل، کتابخوان و بعد داستاننویسانی مطرح شدهاند.
نیازمند آموزش خلاقانه در هنر داستاننویسی هستیم
تشکری با بیان اینکه باید به سمت آموزش خلاق برویم, تاکید کرد: ادبیات داستانی ما نیازمند یک نشریه فرهنگی و فصلنامه ادبی است و مکانی فرهنگی است که داستاننویسان و علاقهمندان به داستاننویسی ما به خوانش داستان برای مخاطبان مانند شهر توس و آرامگاه حکیم فردوسی، کوهسنگی، نگارخانه رضوان و دیگر اماکن فرهنگی و هنری و فرهنگسراها، دور هم جمع شوند, مگر در برج میلاد تهران و شهر کتاب این شهر چه اتفافی میافتد که در هر فصل داستاننویسان و مخاطبان علاقهمند در یک گردهمایی باشکوه با موضوع ادبیات داستانی و رونمایی از تازههای رمان، آئینی از فرهیختگی را به نمایش میگذارند.
وی با تأکید بر اعتماد متقابل میان هنرمندان و مسئولان تصریح کرد: ما ادبیاتی شریف و داستاننویسانی متعهد داریم, نویسنده انسانی است که با قلم خود مینویسد تا جهانی نو و معاصر را با رویکردهای مذهبی، ملی و معنوی و اجتماعی برای کشف به مخاطب اهدا کند, بنابراین باید گفت ما در کنار دریاچهای پر از صدف ایستادهایم اما غواصی و صید مروارید بلد نیستیم.
تشکری گفت: آرزو میکنم نویسندگان ما در سال جدید مکانی داشته باشند، سقفی داشته باشند با هویت داستاننویسی و دور یکدیگر بنشینند و دیگر نگویند آب در کِشتی هَلاک کِشتی است و بگویند آب بیرون کِشتی پُشتی است.
انتهای پیام/